- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 11 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب مشهور به امام باقر(ع) (۵۷-۱۱۴ق) و ملقب به باقرالعلوم، امام پنجم شیعیان است که حدود ۱۹ سال امامت شیعیان را بر عهده داشت. دوره امامت امام باقر(ع) مصادف با ضعف دولت بنیامیه و درگیری امویان بر سر قدرت بود. امام باقر(ع) در این دوره، جنبش علمی وسیعی را پدید آورد که در دوره امامت فرزندش امام صادق(ع) به اوج خود رسید. گفتهاند که وی در علم، زهد، عظمت و فضیلت، سرآمد بود. از آن حضرت روایات بسیاری در علوم فقه، توحید، آثار و سنت نبوی، قرآن، اخلاق و آداب نقل کردهاند.
بزرگان اهل سنت نیز به شهرت علمی و دینی وی گواهی دادهاند. ابن حجر هیتمی میگوید: ابوجعفر محمد باقر، گنجهای پنهان علوم، حقایق احکام و حکمتها و لطایف را آشکار نمود. او عمرش را در طاعت خدا گذراند و در مقامات عارفین به جایی رسیده بود که زبان گویندگان از وصف آن ناتوان است. او سخنان بسیاری در سلوک و معارف دارد.
نسب، کنیه و لقبها
«محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب» مشهور به امام باقر(ع) پنجمین امام شیعیان، فرزند امام سجاد امام چهارم شیعیان است و مادر وی ام عبدالله دختر امام حسن مجتبی(ع) است. از این رو به امام باقر (ع) لقب هاشمی بین هاشمیین، علوی بین علویین یا فاطمی بین فاطمیین دادند.
لقبهایش عبارتاند از: شاکر، هادی و باقر. باقر لقب مشهور او و به معنای شکافنده است. یعقوبی مینویسد: بدان سبب باقر نامیده شد که علم را شکافت. کنیه معروفش، ابوجعفر است. در منابع روایی بیشتر با عنوان ابوجعفر اول از وی یاد میشود.
ولادت و وفات
ولادت
امام باقر(ع) در روز سه شنبه یا جمعه اول ماه رجب سال ۵۷ق در مدینه به دنیا آمد. اما برخی با تردید ولادتش را سوم ماه صفر همان سال نقل کردهاند. او در خردسالی در واقعه کربلا حاضر بود.
سلام پیامبر(صلی الله علیه و آله)
امام باقر(ع): روزی جابر بن عبدالله انصاری رحمه الله علیه را دیدم و بدو سلام دادم و او سلامم را پاسخ گفت و سپس به من گفت: تو کیستی؟(در این هنگام، جابر دیدگانش را از دست داده بود)
گفتم: محمد بن علی بن حسین.
گفت: پسرم به من نزدیک شو.
پس بدو نزدیک شدم. آنگاه او دستم را بوسید و سپس خم شد که پایم را ببوسد ولی مانع این کارش شدم.
سپس جابر گفت: همانا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به تو سلام میرساند.
پس گفتم: و بر رسول خدا باد سلام و رحمت و برکات خدا. ولی چگونهای جابر؟
گفت: روزی با او [یعنی با پیامبر] بودم که به من گفت:ای جابر! امید است که تو باقی بمانی تا اینکه مردی از فرزندان مرا ببینی که بدو محمد بن علی بن حسین گفته میشود و خدا بدو نور و حکمت میبخشد. پس، از سوی من بدو سلام رسان.
نامگذاری
پیامبر اسلام دهها سال قبل از به دنیا آمدن امام باقر نام او را محمد و لقبش را «باقر» قرار داد. حدیث جابر و روایات دیگر بر این نامگذاری دلالت میکند.
شهادت
امام باقر(ع) در روز هفتم ماه ذی الحجه سال ۱۱۴ رحلت کرد. در سال رحلت و شهادت آن حضرت نظرات دیگری نیز وجود دارد.
در اینکه چه فرد یا افرادی در قتل وی دست داشتهاند، نقلهای روایی و تاریخی مختلف است. بعضی از منابع، شخص هشام بن عبدالملک را عامل شهادت آن حضرت دانستهاند. برخی ابراهیم بن ولید را عامل مسمومیت معرفی کردهاند. وفات امام باقر(ع) در دوران خلافت هشام بن عبد الملک رخ داده است، زیرا خلافت هشام از سال ۱۰۵ تا سال ۱۲۵ هجری استمرار داشته، و آخرین سالی که مورخان در وفات امام باقر(ع) نقل کردهاند ۱۱۸ق است.
با اینکه نقلها به ظاهر مختلف است، اما بعید نیست که همه آنها به گونهای صحیح باشد؛ زیرا ممکن است افراد متعددی در شهادت امام باقر(ع) دست داشتهاند که هر روایت و نقل، به یکی از آنان اشاره کرده است. با توجه به برخوردهای خشن و قهرآمیز هشام با امام باقر(ع) و دشمنی انکارناپذیر بنی امیه با خاندان علی(ع)، شکی نیست که او برای از بین بردن امام باقر(ع) – البته به شکلی غیر علنی – انگیزهای قوی داشته است.
بدیهی است هشام برای عملیساختن توطئه خود، از نیروهای مورد اطمینان خویش بهره جوید؛ از این رو ابراهیم بن ولید را که عنصری اُمَوی و دشمن اهل بیت(ع) است به استخدام بگیرد و او امکانات لازم را در اختیار فردی قرار دهد که از اعضای داخلی خاندان علی(ع) به شمار آید و بتواند در محیط زندگی امام باقر(ع) بدون مانع راه یابد تا به وسیله او برنامه خائنانه هشام عملی گردد و امام به شهادت رسد.
امام باقر(ع) وصیت کردهبود در لباسی که در آن نماز می خوانده دفن شود. وی در قبرستان بقیع، کنار مرقد پدرش امام سجاد(ع) و عموی پدرش حسن بن علی(ع) دفن شد. امام وصیت کردند ده سال در منا برای وی از مال خودش مراسم عزاداری بر پا کنند.
همسران و فرزندان
در منابع از ام فروه به عنوان همسر امام باقر یاد میشود که مادر حضرت صادق(ع) است، و همچنین زنی به نام ام حکیم دختر اسید ثقفی که مادر دو تن از فرزندان امام است. امام دو کنیز (ام ولد) نیز داشته و از آنها صاحب سه فرزند شده است.
تعداد فرزندان امام باقر ۷ نفر بوده است: ۵ پسر و ۲ دختر:
جعفر
عبدالله . مادر این دو ام فروه دختر قاسم بن محمد است.
ابراهیم
عبیدالله. مادر این دو نیز ام حکیم دختر اسید ثقفی است. از این دو فرزندی نمانده است.
علی
زینب. مادر این دو، کنیز بوده است.
ام سلمه که مادرش کنیز بوده است.
امامت
امام باقر در سال ۹۵ه.ق. بعد از شهادت پدر خویش به امامت رسید و تا زمان شهادت یعنی سال ۱۱۴ه.ق. (یا ۱۱۷) پیشوایی و رهبری شیعیان را بر عهده داشت.
دلائل امامت
جابر بن عبدالله نقل میکند: پیامبر(صلی الله علیه و آله) در پاسخ سؤال جابر که درباره امامان بعد از امیرالمؤمنین پرسید فرمود: حسن و حسین، دو سرور جوانان اهل بهشت، سپس سرور عبادت کنندگان در زمان خود، علی بن الحسین، سپس باقر، محمد بن علی کهای جابر تو او را خواهی دید….
امام سجاد نیز به طور مکرر نظرها را به سوی فرزندش باقر جلب میکرد. مثلاً وقتی که فرزندش عُمَر از سرّ اهمیت دادن فراوان وی به امام باقر سؤال کرد، حضرت در پاسخ او فرمود: این بدان سبب است که امامت در فرزندان او باقی خواهد ماند تا روزی که قائم ما قیام کند و دنیا را پر از عدل و قسط نماید. پس او هم امام است و هم پدر امامان.
شیخ مفید مینویسد: امام باقر(ع) در علم، زهد و بزرگواری از همه برادرانش برتر، و قدر و منزلتش بیشتر بود و همه کس او را به عظمت میستود و مورد احترام عامه و خاصه بود. بدان اندازه که از او در خصوص علم دین و آثار و سنت نبوی و دانش قرآن و سیره و فنون اخلاق و آداب، آشکار شده است از هیچ یک از فرزندان حسن و حسین آشکار نشده است. باقیماندههای یاران پیامبر(صلی الله علیه و آله)، بزرگان تابعین و پیشوایان فقهای مسلمان از وی روایت کردهاند. پایه فضل و بزرگواری وی به جائی رسیده بود که در میان اهل علم، ضرب المثل شده بود و در وصفش آثار مینوشتند و اشعار میسرودند.
خلفای معاصر
دوران امامت وی با پنج تن از خلفای بنی امیه معاصر بود:
ولید بن عبدالملک (۸۶-۹۶)
سلیمان بن عبدالملک (۹۶-۹۹)
عمر بن عبدالعزیز (۹۹-۱۰۱)
یزید بن عبدالملک (۱۰۱-۱۰۵)
هشام بن عبدالملک (۱۰۵-۱۲۵)
از میان خلفای مذکور غیر از عمر بن عبدالعزیز که تا حدودی راه عدل و انصاف را در پیش گرفت، بقیه خلفا ظلم و ستم زیادی به مردم، بهویژه شیعیان و امامان شیعه کردند و در دربار آنان فساد، تبعیض، آتش انتقامجویی فراوان دیده میشد.
نهضت علمی
سالهای ۹۴ تا ۱۱۴ق زمان پیدایش مسلکهای فقهی و اوجگیری نقل حدیث درباره تفسیر بود و این به دلیل ضیعفشدن دولت بنی امیه و درگیری میان سران دولت برای در اختیار گرفتن قدرت بود. از علمای اهل سنت کسانی مانند ابن شهاب زهری، مکحول، هشام بن عروه و… در زمینه نقل حدیث و فتوا دادن فعالیت میکردند و افراد دیگری در ترویج عقاید خود تلاش میکردند مانند خوارج، مرجئه، کیسانیه و غالیان.
تا پیش از این زمان، نظرات فقه شیعه، به طور محدود و در حد اذان، تقیه، نماز میت و… روشن شده بود، اما با ظهور امام باقر(ع) قدم مهمی در این راستا برداشته شد و یک جنبش فرهنگی تحسینبرانگیز در میان شیعه به وجود آمد. امام باقر (ع) جنبش علمی وسیعی را به وجود آورد که در دوره امامت فرزندش امام صادق(ع) به اوج خود رسید. وی در علم، زهد، عظمت و فضیلت سرآمد همه بزرگان بنی هاشم بود و روایات و احادیث وی در زمینه علم دین، آثار و سنت نبوی، علوم قرآن، سیره و فنون اخلاق و آداب بدان حد است که تا آن روز از هیچ یک از فرزندان امام حسن و امام حسین به جا نمانده بود. در این عصر بود که شیعه تدوین فرهنگ خود -شامل فقه و تفسیر و اخلاق- را آغاز کرد.
امام باقر(ع) استدلالهای اصحاب قیاس را به تندی رد کرد و در برابر سایر فرق اسلامی منحرف نیز موضع تندی اتخاذ کرده و با این برخورد کوشید محدوده اعتقادی صحیح اهل بیت را در زمینههای مختلف از سایر فرق، مشخص و جدا کنند. وی درباره خوارج فرمود: خوارج از روی جهالت عرصه را بر خود تنگ گرفتهاند، دین ملایمتر و قابل انعطافتر از آن است که آنان میشناسند.
شهرت علمی امام باقر نه تنها در حجاز، بلکه حتی در عراق و خراسان نیز به طور گسترده فراگیر شده بود، چنانکه راوی میگوید: دیدم که مردم خراسان دورش حلقه زده و اشکالات علمی خود را از او میپرسند.
در ادامه به طور اختصار به میراث علمی امام در رشتههای مختلف علمی اشاره میشود:
تفسیر
امام بخشی از وقت خود را به بیان مباحث تفسیری اختصاص داده بود که برگزاری جلسات تفسیر و پاسخ به سوالات و شبهات دانشمندان و سایر مردم از جمله آنهاست. گفته میشود امام باقر کتابی در تفسیر قرآن نوشته است که محمد بن اسحاق ندیم در کتاب الفهرست، از آن نام برده است.
امام، معرفت و شناخت قرآن را منحصر در اهل بیت میدانست. چرا که آناناند که میتوانند محکمات قرآن را از متشابهات و ناسخ و منسوخ تشخیص دهند و چنین عملی در نزد هیچ کس غیر از اهل بیت وجود ندارد به همین دلیل است که ایشان فرمودهاند: هیچ چیزی بهاندازه تفسیر قرآن از عقل مردمان دور نیست. چرا که یک آیه که کلامی متصل است اول آن درباره یک مسئله و آخر آن درباره مسئله دیگر، و این کلام متصل به چند وجه برگشت داده میشود.
حدیث
امام باقر به شکلی خاص به احادیث رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) اهمیت میداد، تا جایی که جابر بن یزید جعفی هفتاد هزار حدیث از آن حضرت از پیغمبراکرم نقل کرده است. همچنان که ابان بن تغلب و سایر شاگردان آن حضرت مجموعه بسیار بزرگی از این میراث عظیم را از آن حضرت روایت نمودهاند.
حضرت تنها به نقل حدیث و انتشار آن اکتفا نکرده، بلکه اصحاب خود را به همت گماشتن در فهم حدیث و آشنایی پیدا کردن با معانی آن فرا میخواند. ایشان در جملهای فرمود:
مراتب شیعیان ما را با میزان روایتکردنِ آنان از احادیثِ اهل بیت و معرفتشان به آن احادیث بشناسید، و معرفت، همان شناخت روایت و درایه الحدیث است، و با درایت و فهم روایت است که مؤمن به بالاترین درجات ایمان میرسد.
کلام
در زمان امام باقر (ع) با توجه به فرصت ایجاد شده و کمتر شدن فشار و کنترل از سوی حاکمیت، زمینه برای ظهور و بروز عقاید و افکار مختلف بوجود آمد که خود این باعث ایجاد و رواج افکار انحرافی در جامعه شد، در این شرایط امام میبایست ضمن بیان عقاید اصیل و صحیح شیعی و رد عقاید باطل، شبهات مربوطه را پاسخ دهد. لذا امام بحثهای کلامی خود را ناظر به این امور مطرح میکرد. از جمله این مباحث میتوان به عاجز بودن عقل انسان از درک حقیقت خداوند، ازلی بودن واجب الوجود و وجوب اطاعت امام(ع) اشاره کرد.
میراث دیگری نیز از امام به یادگار مانده است که میراث فقهی و میراث تاریخی از آن جمله است.
مناظرات امام
از جله فعالیتهای علمی امام باقر(ع)، مناظره با افراد مختلف در موضوعات گوناگون است. برخی از مناظرات وی از این قرار است:
مناظره امام با اسقف مسیحیان
مناظره با حسن بصری
مناظره با هشام بن عبدالملک
مناظره با محمد بن منکدر
مناظره با نافع بن ازرق
مناظره با عبدالله بن معمّر لیثی
مناظره با قتاده بن دعامه
مبارزه با اسرائیلیات
از جمله گروههایی که آن روزها در جامعه اسلامی حضور داشتند و تأثیر عمیقی در فرهنگ آن روزگار بر جا گذاشتند، یهودیان بودند. شماری از عالمان یهود که به ظاهر مسلمان شده و گروهی دیگر که هنوز به دین خود باقی مانده بودند در جامعه اسلامی پراکنده شده بودند و مرجعیت علمی قشری از سادهلوحان را به عهده داشتند. مبارزه با یهود و القائات سوء آنها در فرهنگ اسلامی، و تکذیب احادیث دروغین و ساخته و پرداخته یهودیان در مورد انبیای الهی و مطالبی که باعث خدشهدار شدن چهره واقعی پیامبران خدا میشد، در برخورد امام به خوبی دیده میشود. در این جا به نمونهای از آن اشاره میکنیم:
زراره بن اعین نقل میکند: در خدمت امام باقر(ع) نشسته بودم و امام در حالی که در مقابل کعبه نشسته بود فرمود: نگاه کردن به خانه خدا عبادت است. در همان حال شخصی که عاصم بن عمر نام داشت، نزد امام آمد و گفت: کعب الاحبار میگوید: انّ الکعبه تَسْجُدُ لبیت المقدس فی کلِّ غداه؛ کعبه هر صبحگاهان برابر بیت المقدس سجده میکند.
امام فرمود: نظر تو در مورد سخن کعب الاحبار چیست؟
آن مرد گفت: سخن کعب صحیح است.
امام باقر(ع) فرمود: کَذبتَ و کَذبُ کعب الأحبار معک. تو و کعب الاحبار هر دو دروغ میگویید. آنگاه در حالی که به شدّت ناراحت بود فرمود: خداوند بقعهای محبوبتر از کعبه روی زمین نیافریده است.
اصحاب و شاگردان
شرایط زمان، برای امام باقر(ع) و نیز امام صادق(ع) زمینهای را فراهم آورد که سایر ائمه(ع) هرگز برایشان آماده نشد. آن شرایط مساعد، معلول سستی پایههای حکومت امویان بود. بحرانهای درونی نظام سیاسی در آن عصر، به حاکمان مجال نمیداد تا مانند حاکمان پیشین، بر خاندان رسالت فشار آورند و ایشان را منزوی سازند. این زمینه مساعد، سبب شد تا امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بیشترین آرای فقهی، تفسیری و اخلاقی را در کتب فقهی و حدیثی از خویش بر جای گذارند.
این چنین است که فردی چون محمد بن مسلم میتواند سی هزار حدیث از امام باقر(ع) نقل کند و شخصیتی چون جابر جعفی هفتاد هزار حدیث.
از نظر علمای شیعه، فقیهترین فقیهان صدر اسلام شش نفرند که همه آنان از اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بودهاند. آنان عبارتند از: زراره بن اعین، معروف بن خربوذ مکی، ابو بصیر اسدی، فضیل بن یسار، محمد بن مسلم طائفی و برید بن معاویه عجلی.
شیخ طوسی، در کتاب رجال خویش، اصحاب و شاگردان امام باقر(ع) را که از آن حضرت نقل حدیث کردهاند ۴۶۲ مرد و دو زن دانسته است.
در میان اصحاب و شاگردان امام باقر(ع) برخی از نظر اعتبار و وثاقت مورد اتفاق اهل سنت و امامیهاند، و دستهای به دلیل گرایشهای عمیق شیعی، در دایره رجال اهل سنت قرار نگرفته، بلکه تنها مورد اعتماد امامیه میباشند.
با این همه، نباید تصور کرد که امام باقر(ع) آسوده و ایمن از محدودیتها و ممنوعیتهایی بوده است که حکومتها برای اهل بیت(ع) فراهم میآوردهاند، بلکه بیتردید، جو حاکم بر زندگی امام باقر(ع) به شدت جو تقیه بوده است، زیرا با فرهنگ خاصی که در نتیجه حکومتهای ناصالح بر جامعه حاکم شده بود، کنار نهادن تقیه به منزله دست کشیدن از فعالیت علمی و دور ماندن از ترویج معارف اصولی دین به شمار میرفت.
امام باقر از نگاه دانشمندان
شخصیت امام نه تنها در نظر اهل تشیع ممتاز است بلکه در منظر دانشمندان اهل سنت نیز شخصیت یگانهای است. در ذیل به چند نمونه اشاره میشود:
ابن حجر هیتمی مینویسد: ابوجعفر محمد باقر، به اندازهای گنجهای پنهان علوم، حقایق احکام و حکمتها و لطایف را آشکار نموده که جز بر عناصر بیبصیرت یا بد نیت، پوشیده نیست و از همین روست که وی را «باقر العلم» [شکافنده علم] و جامع آن و برپاکننده پرچم دانش خواندهاند. او عمرش را در طاعت خدا گذراند و در مقامات عارفین بدان حد رسیده بود که زبان گویندگان از وصف آن ناتوان است. او سخنان بسیاری در سلوک و معارف دارد.
عبدالله بن عطا که یکی از شخصیتهای برجسته و دانشمندان بزرگ عصر امام بود، میگوید: علما را در محضر هیچکس کوچکتر از آنها در محضر ابوجعفر [یعنی امام باقر] ندیدم.
ذهبی درباره امام باقر(ع) مینویسد: از کسانی است که بین علم و عمل و آقایی و شرف و وثاقت و متانت جمع کرده، و برای خلافت اهلیت داشت.
فهرست منابع:
۱. ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، بیروت،دار صادر، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
ابن ندیم، محمد، کتاب الفهرست، ترجمه محمدرضا تجدد، تهران، چاپخانه سپهر، چاپ سوم، ۱۳۶۶ش.
سبط ابن جوزی، تذکره الخواص، طهران، مکتبه نینوی الحدیثه، ناصر خسرو.
سیوطی، جلال الدین، تاریخ الخلفاء، تحقیق: محمد محیی الدین عبدالحمید.
طبرسی، امین الاسلام، اعلام الوری باعلام الهدی، ترجمه عزیزالله عطاردی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، دوم، ۱۳۷۷ش.
طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، قم، موسسه البعثه، الاولی، ۱۴۱۳ق.
مجلسی، بحار الانوار، بیروت،دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
قمی رازی، ابی القاسم علی بن محمد، کفایه الاثر فی النص علی الائمه اثنی عشر، قم، مطبعه الخیام، ۱۴۰۱ق.
نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۴ق.
شبراوی، جمال الدین، الإتحاف بحب الأشراف، دارالکتب، قم، ۱۴۲۳ق، چاپ اول.
شهرآشوب، ابی جعفر محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، انتشارات ذوی القربی، الاولی، ۱۴۲۱ق/۱۳۷۹ش.
شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، مصحح علی اکبر غفاری، دفتر انتشارات اسلامی، قم ۱۴۱۳ق، چاپ دوم.
ابن طولون، شمس الدین محمد، الأئمه الاثنا عشر، رضی، قم.
ابن حجر هیتمی، احمد، الصواعق المحرقه، مکتبه القاهره، بیتا.
طبرسی، ابی منصور احمد بن علی، الاحتجاج، مشهد، نشر المصطفی، ۱۴۰۳ق.
گروه مولفان، پیشوایان هدایت شکافنده علوم حضرت امام باقر (ع)، مترجم: کاظم حاتمی طبری، قم، مجمع جهانی اهل بیت، اول، ۱۳۸۵ش.
الکفعمی، تقی الدین ابراهیم بن علی، المصباح، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، الاولی، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۴م
شریف القرشی، باقر، حیاه الامام محمد الباقر، قم، دار الکتب العلمیه، اسماعیلیان نجفی، ۱۳۹۷ق
الکلینی، ابی جعفر محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی اکبرغفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، الثالثه، ۱۳۸۸ق
دخیل، علی محمد علی، ائمتنا سیره الائمه الاثنی عشر، قم، موسسهدار الکتب الاسلامی، الثالثه، ۱۴۲۹ق/۲۰۰۸م.
طبری،عمادالدین، دلائل الإمامه، بعثت، قم، ۱۴۱۳ق، چاپ اول.
طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى، آل البیت، قم، ۱۴۱۷ق، چاپ اول.
طوسی، ابی جعفر محمد بن الحسن، اختیار معرفه الرجال، تصحیح حسن المصطفوی، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.
عاملی، حر، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
المفید، الإرشاد، تحقیق: مؤسسه آل البیت (ع) لتحقیق التراث، بیروت: دار المفید للطباعه والنشر والتوزیع، ۱۴۱۴-۱۹۹۳م.
یعقوبی، ابن واضح، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸ش