- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اشاره:
طبق آموزه های پیامبر (صلیالله و علیه وآله) و ائمه (علیهمالسلام) انسان مؤمن باید تجلیگاه صفات الهی باشد، و یکی از صفات خدای متعال بخشندگی و گذشت است؛ بنابراین انسان مؤمن در برابر کسی که او را مورد اذیت و آزار قرار می دهد بهتر است خویشتن داری کند و قبل از نفرین آنان را ارشاد و راهنمایی نماید. امامان اهل بیت(علیهمالسلام) مصداق اکمل فرد مؤمن هستند و سزاوار تر به این صفت اند اما گاهی چارهای برای آن حضرات باقی نمانده و مجبور به نفرین دشمنان خود می شدند. در این نوشته به یکی از نفرینهای امام حسن(علیهالسلام) اشاره شده است.
بعد از داستان صلح حضرت با معاویه، مشاور معاویه، عمروعاص، از امام حسن (علیهالسلام) خواست که در میان سربازان دو سپاه سخنرانی نماید. حضرت با استفاده از فرصت به دست آمده به سخنرانی مبادرت ورزید و بعد از حمد و ستایش الهی، به معرفی خود پرداخت و خود را امام و پیشوای واقعی معرفی نمود، و اضافه کرد که ما خانواده دارای کرامات، و مورد عنایت الهی می باشیم؛ ولکن چه کنم که از حقم محروم شدم….
معاویه از نتایج سخنان حضرت احساس وحشت کرد؛ لذا از او خواست که سخنان خود را قطع نماید، حضرت نیز مجبور شد سخنرانی خود را نیمه تمام گذارد. وقتی آن حضرت نشست، عده ای به او جسارت کردند. از جمله، یک جوان ناصبی از بین مردم از جا بلند شده و به حضرت امام حسن (علیهالسلام) و پدر بزرگوارش اسائه ادب نمود. تحمل آن همه فحاشی و تحقیر، سخت بر حضرت گران آمد و از طرف دیگر امکان داشت موجب شک و تردید راهیان ولایت و امامت گردد؛ بنابراین، حضرت دست به دعا برداشت و عرضه داشت: «اللهم غیر ما به النعمه واجعله انثی لیعتبر به؛ خدایا نعمت [مردانگی] را از او سلب کن، و او را همچون زنان قرار بده تا از آن عبرت بگیرد.» دعای حضرت مستجاب شد و جسارت کنندگان در آن مجلس شرمنده شدند.
معاویه به عمروعاص رو کرد و گفت: تو به وسیله پیشنهاد خودت مردم شام را گرفتار فتنه کردی، و آنان به وسیله سخنرانی و کرامت او بیدار شدند. عمرو بن عاص گفت: ای معاویه! مردم شام تو را به خاطر دین و ایمانشان دوست ندارند، بلکه آنان طرفدار دنیا هستند و شمشیر و قدرت و ریاست نیز در اختیار تو قرار دارد؛ لذا نگران موقعیت خود نباش.
ولی به هر حال، مردم از اثر نفرین امام حسن (علیهالسلام) باخبر شدند و از این امر تعجب می کردند، سرانجام جوان نفرین شده از کار خویش نادم و پشیمان گشته، با همسرش در حالی که گریه می کردند، نزد امام حسن (علیهالسلام) آمدند و از پیشگاه حضرت درخواست عفو و بخشش نمودند، حضرت نیز توبه آنها را پذیرفته، بار دیگر دست به دعا برداشت و از خداوند خواست که جوان نادم به حال اول خود برگردد، و چنین هم شد.[۱]
پی نوشت:
[۱]. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۹۰ – ۹۱، ح ۴؛ خرائج راوندی، ج ۱، ص ۲۳۷؛ اثباه الهداه، ج ۲، ص ۵۵۷٫
منبع: منبع : پایگاه اطلاع رسانی حوزه