- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره
از حضرت مسیح (علیهالسلام)هم در قرآن کریم و هم در انجیلی که در دست مسیحیان است، با «کلمه» تعبیر شده است. این تعبیردر ظاهر هیچ تفاوتی با هم ندارد.در قرآن در آیه ۴۵ سوره آل عمران میفرماید:«إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَهُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَهٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسیحُ عیسَى ابْنُ مَرْیَم» «او کلمه است». در انجیل نیز میگوید: کلمه خدا بود و کلمه جسم گردید و در میان ما ساکن شد (یوحنا۱/۱۴). در این نوشته به معنای کلمه پرداخته شده و سپس بیان گردیده که حضرت مسیح چگونه کلمه خدا است.
جای شک نیست که هم در انجیل و هم در قرآن حضرت عیسی (علیهالسلام) تعبیر به «کلمه» شده است، و لکن باید دید که آیا مقصود از «کلمه» که در قرآن آمده با آنچه در انجیل ذکر شده یکیست؟ یا با هم تفاوت اساسی و جوهری دارند؟ آنگاه میتوان گفت که قرآن مطالب انجیل را در این مورد پذیرفته است یا خیر؟
«کلمه» به حسب لغت بر لفظ واحدی که دلالت بر معنا کند و همچنین بر جمله اعم از اینکه تام باشد یا نباشد ـ اطلاق میشود و در اصطلاح قرآن عبارت از چیزی است که اراده الهی به آن ظاهر میشود. و منظور از آن نوعی خلق است[۱] و مقصود از «کلمه» در آیه ۴۵ سوره آلعمران که بر حضرت عیسی (علیهالسلام) اطلاق شده همان تولد فوقالعاده او میباشد و یا به خاطر اینست که قبل از تولد خداوند بشارت او را به مادرش داده بود و نیز ممکن است علّت این تعبیر این باشد که «کلمه» در اصطلاح قرآن به معنای مخلوق به کار میرود. مانند «بگو اگر دریاها مرکب شوند تا کلمات پروردگار مرا بنویسند آنها تمام میشوند، پیش از آنکه کلمات پروردگار من تمام شود، هر چند دریاها را بر آنها بیفزایم»[۲] در این آیه منظور از «کلمات خدا» همان مخلوقات او است از آنجا که مسیح (علیهالسلام) یکی از مخلوقات بزرگ خداوند است اطلاق «کلمه» بر او شده است و همچنین در آیات دیگر صریحاً حضرت عیسی (علیهالسلام) را فرزند مریم معرفی میکند.[۳] تا پاسخی به مدعیان الوهیت عیسی (علیهالسلام) باشد. زیرا کسی که از مادر متولد میشود و مشمول تغییرات و تحولات جهانی ماده است چگونه میتواند خدا باشد. بدیهی است که خداوند از تمام تغییرات و دگرگونیها برکنار است.
در انجیل یوحنا[۴] «کلمه» بر مسیح به گونهای دیگر اطلاق شده و به معنایی آمده است که مخالف و متضاد با معنایی که در قرآن آمده میباشد. و به هیچ صورت مورد تأیید قرآن نمیتواند باشد. در انجیل آمده است: کلمه پیش خدا بود ـ کلمه خدا بود ـ کلمه جسم شد. معنای این جمله چنین میشود که: مسیح خدا بود ـ و خدا جسم شد. بدیهی است که چنین اعتقادی با اصول و مبانی اسلامی که برگرفته از قرآن میباشد در تضاد و تناقض است. و همچنین با مطالب دیگر انجیل نیز سازگاری ندارد. زیرا طبق نقل «رابرت هیوم» در حدود هفتاد مورد در چهار انجیل تکرار شده که مسیح فرزند بشر بود و شاید عیسی میخواست بدین صورت رابطه خویش را با ابناء بشر و اینکه او خود یکی از افراد بشر یا انسان ایدهآل احساس مینمود مورد تأکید قرار دهد.»[۵]
پس این ادعا که قرآن مطالب انجیل را در مورد عیسی (علیهالسلام) که میگوید «کلمه» خدا بود، کلمه جسم گردید ـ ناشی از عدم دقت در محتوای آیه قرآن میباشد. و صرف تعبیر قرآن از مسیح به «کلمه» دلیل بر قبول داشتن گفتار انجیل در این مورد نمیتواند باشد. قرآن میگوید: مسیح مخلوق و بنده خدا است. در حالی که انجیل میگوید: مسیح خدا است و خدا جسم گردید. و صرف تشابه در تعبیر دلیل بر تائید محتوای انجیل در مورد مسیح توسط قرآن نمیتواند باشد.
صد هزاران این چنین اشباه بین هر دو صورتگر بهم ماند رواست ساحران موسی از ستیزه را زین عصا تا آن عصا فرقی است ژرف |
فرقشان هفتاد ساله راه بین آب تلخ و آب شرین را صفاست برگرفته چون عصای او عصا زین عمل تا آن عمل راهی شگرف[۶] |
علاوه بر این قرآن کلام خدا است که از دخل و تصرّف دیگران مصون و محفوظ مانده و دست تحریف به آن نرسیده است، لذا هیچگونه تعارض و یا تضاد در محتوای آن به چشم نمیخورد و اگر از مسیح به «کلمه» تعبیر شده و ممکن است برای کسانی دارای ابهام باشد در آیه بعد به صراحت میگوید: «مثل عیسی در نزد خدا همچون آدم است که او را از خاک آفرید و سپس به او فرمود: موجود باشد و او هم موجود شد.»[۷] و هرگونه شبههی الوهیت در مورد عیسی مسیح را منتفی میسازد.
و از آنجا که اناجیل کلام مستقیم خدا نیست و بعد از عروج حضرت مسیح (علیهالسلام) دیگران آنها را نوشته و لذا بعضاً با هم در تعارض و تضاداند، از اینرو مطلبی که در انجیل یوحناء راجع به مسیح آمده و او را خدا دانسته است در انجیلهای دیگر چنین چیزی وجود ندارد. شاید برداشت نویسنده انجیل یوحنا راجع به مسیح چنین بوده که ذکر کرده است. یا دست تحریف به آن رسیده و به شکل موجود درآوردهاند.
سؤال اساسی اینست که چگونه پیروان دین مسیح بر انجیل یوحنا که میگوید: کلمه پیش خدا بود ـ کلمه خدا بود ـ کلمه جسم شد ـ اعتقاد و باور دارند در حالی که این گفتار با مطالب دیگر انجیل که میگوید: حضرت مسیح توسط یهودیان به صلیب کشیده شد و به قتل رسید تعارض آشکار دارد.
در انجیل متی آمده است که «عیسی بار دیگر فریاد بلندی کشید و جان سپرد.»[۸]
خدایی که انجیل معرفی میکند از مخلوقاتش عاجزتر است تا جای که او را به قتل میرساند و دفن میکند!! اما مسیح که در قرآن از او یاد شد غیر از مسیح است که در انجیل معرفی شده است که گاهی پسر خدا خوانده شده[۹] و گاهی خدا.[۱۰]
در نتیجه مطالبی که در انجیل یوحنا راجع به مسیح آمده قطعاً مورد تأئید قرآن و اسلام نمیباشد. و اگر کسی چنین فکر کند از عدم دقت و آشنائی او از منابع اسلامی حکایت میکند.
پی نوشت:
[۱] . طباطبائی، سیدمحمد حسین، تفسیر المیزان، ج ۲، ص ۴۴۷، ج ۳، ص ۳۴۰ مرکز نشر فرهنگی رجاء بیتا.
[۲] . سوره کهف، آیه ۱۰۹.
[۳] . سوره بقره، آیه ۸۷ـ۲۵۳ و سوره نساء،آیه ۱۷۱.
[۴] . انجیل یوحنا، باب۱: ۱۴.
[۵] . رابرت هیوم، ادیان زنده جهان، ص ۳۴۳، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، اول ۱۳۶۵ ش.
[۶] . ملای رومی، جلالالدین، مثنوی معنوی،ص ۱۶، تهران، هرمس ۱۳۸۲ ش.
[۷] . سوره آلعمران، آیه ۵۹.
[۸] . انجیل شریف، ترجمه فارسی، جدید ص ۹۷ تهران، انجمن کتاب مقدس ایران. بیتا.
[۹] . سوره توبه، آیه ۳۰.
[۱۰] . انجیل یوحنا، ج ۱، ص ۴.