- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 11 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
کانون گرم خانواده، یک اصطلاح و عبارت نیست بلکه یک زندگیست؛ زندگی بر اساس معیارها و ارزش های اخلاقی، دینی و انسانی که ره آورد آن، امنیت و آرامش روح و روان اعضای خانواده و ایجاد جامعه ای سالم می باشد.
هدف اصلی ازدواج و نتیجه عالی این پیوند مقدّس، «تشکیل خانواده» است. جامعه شناسان اولین حلقه شکل گیری بنیان جامعه را خانواده می دانند. روانشناسان ریشه حالات روانی انسان ها را در خانواده جستجو می کنند.
به راستی کانون گرم خانواده چقدر اهمیت دارد؟ نظر اسلام در این باره چیست؟ چگونه می توان شالوده کانون گرم خانواده را محکم کرد؟ شنیدن سخنان رهبر معظم انقلاب به عنوان یک اندیشمند برجسته اسلامی و متفکر زمان شناس، در ترسیم جایگاه کانون گرم خانواده و نقش های گوناگون آن برای جوانانی که در آغاز تشکیل این نهاد پُر ارج هستند، راه گشاست:
کانون گرم خانواده، کلمه طیبه
ایشان کانون گرم خانواده را به کلمه طیبه تشبیه نموده و می فرمایند: خانواده، کلمه ای طیبه ۱ است. کلمه طیبه هم خاصیتش این است که وقتی یک جایی به وجود آمد، مرتب از خود برکت و نیکی می تراود و به پیرامون خودش نفوذ می دهد. کلمه طیبه همان چیزهایی است که خدای متعال آن را با همان اساس صحیح به بشر اهدا کرده. این ها همه کلمه طیبه است؛ چه معنویات و چه مادیات.۲
سلول اصلی پیکره اجتماع
از نظر ایشان کانون گرم خانواده بسان سلول های بدن است: همچنانکه بدن انسان از سلول ها تشکیل شده که نابودی و فساد و بیماری سلول ها بطور قهری و طبیعی، معنایش بیماری بدن است و اگر توسعه پیدا کند به جاهای خطرناکی برای کل بدن انسان منتهی می شود، همین طور جامعه هم از سلول هایی تشکیل شده، که این سلول ها خانواده اند.
هر خانواده ای یکی از سلول های پیکره اجتماع و بدنه اجتماع است. وقتی اینها سالم بودند، وقتی اینها رفتار درست داشتند، بدنه جامعه، یعنی آن پیکره جامعه سالم خواهد بود.۳
خانواده سالم، جامعه سالم
رهبر انقلاب اگر کانون گرم خانواده از سلامت لازم برخوردار باشد، نتیجه اش جامعه ای سالم خواهد بود: اگر در جامعه ای، خانواده مستحکم شد و زن و شوهر حقوق یکدیگر را رعایت کردند و با هم اخلاق خوش داشته و سازگاری نمودند و با همکاری هم مشکلات را بر طرف نموده و فرزندان را تربیت کردند، جامعه ای که این طور خانواده ها را داشته باشد، به صلاح خواهد رسید و نجات پیدا خواهد کرد و اگر مصلحی در جامعه باشد می تواند این طور جوامع را اصلاح نماید. اگر خانواده ای نبود، بزرگترین مصلحین هم بیایند نمی توانند جامعه را اصلاح کنند.۴
هر کشوری که در آن بنیان خانواده مستحکم باشد، بسیاری از مشکلات آن کشور، به خصوص مشکلات اخلاقی و معنوی آن به برکت خانواده سالم و مستحکم برطرف می شود یا اصلاً بوجود نمی آید.۵
این پیوند ازدواج و زناشویی، یکی از نعمات بزرگ الهی و یکی از اسرار آفرینش است و یکی از موجبات بقا و ماندگاری و صحت و صلاح جوامع است.۶
تشکیل خانواده اگر به شکل سالمی صورت بگیرد و اخلاق حاکم بر زوجین، صحیح و منطقی و منطبق با اصول شرع، با آنچه که خداوند معین فرموده باشد، این پایه اصلاح جامعه است و پایه سعادت همه افراد جامعه است.۷
تشکیل بنای خانواده، یک نیاز اجتماعی است، اگر چنانچه در یک جامعه ای، خانواده ها درست بودند، سالم بودند، استحکام داشتند، تزلزل نداشتند، حدود و ثغور خانواده محفوظ بود، این جامعه می تواند به خوبی اصلاح بشود.افرادش می توانند رشد فکری پیدا کنند و از لحاظ روحی کاملاً سالم باشند، می توانند انسانهایی بدون عقده باشند.۸
جامعه بی خانواده، خاستگاه مشکلات روانی
ایشان جامعه ای آشفته را، نتیجه و پیامد فقدان کانون گرم خانواده می دانند: جامعه بی خانواده جامعه آشفته ای است، جامعه نامطمئنی است.. جامعه ای است که در آن مواریث فرهنگی و فکری و عقاید نسلها به یکدیگر آسان منتقل نمی شود. جامعه ای که در آن تربیت انسان به راحتی و روانی صورت نمی گیرد. اگر جامعه ای خانواده نداشته باشد یا خانواده در آن متزلزل باشد. انسان در بهترین پرورشگاه های خود پرورش پیدا نخواهد کرد.۹
خانواده که نبود، نوجوان نیست، کودک نیست، انسان نیت، مرد و زن صالح نیست، اخلاق نیست، انتقال تجربیات مثبت و خوب و با ارزش نسل گذشته به نسل بعد نیست.۱۰
خانواده که نبود، مرکز تولید ایمان و دین باوری دیگر نیست.۱۱
جوامعی که در آن، خانواده سست و بی بنیاد است یا خانواده اصلاً تشکیل نمی شود یا کم تشکیل می شود، یا اگر تشکیل شد متزلزل است و در معرض نابودی و فناست. در این جوامع مشکلات روانی و عصبی بسیار بیشتر از آن جوامعی است که در آنها خانواده هایی مستقر هستند و زن و مرد به یک نقطه و کانونی متصلند.۱۲
نسل های بی حفاظ
رهبر انقلاب در بیان جایگاه و اهمیت کانون گرم خانواده می فرمایند: خانواده بنیاد بسیار مهم و حایز اهمیتی است. فایده خانواده در تربیت نسل بشر و ایجاد انسانهای سالم از لحاظ معنوی و فکری و روانی یک فایده منحصر به فردی است. هیچ چیز جای خانواده را نمی گیرد…وقتی نظام خانواده وجود داشته باشد، این میلیاردها انسان، هر کدامشان دو مکمل و دو پرستار را نمی گیرد.۱۳
خانواده یک محیط امنی است که در آن چه فرزندان و چه خود پدر و مادر می توانند روح و فکر و ذهن خود را در این محیط امن و قابل اعتماد، سالم نگهدارند و رشد بدهند. وقتی خانواده سست شد، نسل هایی که همینطور پشت سر هم می آیند، بی حفاظند.۱۴
انسان برای تربیت است؛ انسان برای هدایت و تعالی و کمال است. این نمی شود مگر در یک محیط امن؛ محیطی که در آن عقیده به وجود نیاید، انسان اشباع بشود، در آن تعلیمات هر نسلی به نسل بعد منعکس بشود و از کودکی یک انسان تحت تعلیم صحیح، روان، طبیعی و فطریِ دو معلم که نسبت به او از همه انسانهای عالم مهربانترند یعنی پدر و مادر قرار بگیرد.۱۵
اگر خانواده ای در جامعه نباشد، همه تربیت های بشری و همه نیازهای روحی انسانها ناکام خواهد ماند؛ زیرا طبیعت و ساخت بشری اینگونه است که جز در آغوش خانواده و در محیط خانواده و در آغوش پدر و مادر آن تربیت سالم و کامل و بی عیب و بی عقده و آن بالندگیِ لازم روحی پیدا نخواهد شد.
انسان زمانی از لحاظ روحی و عاطفی، صحیح و سالم و کامل بار خواهد آمد که در خانواده بار بیاید و در خانواده تربیت شود. اکر محیط زندگی آرام و مناسبی در خانواده حکمفرما باشد، می توان خاطر جمع شد که فرزندان از لحاظ ساختار عاطفی و روانی سالم هستند.۱۶
در خانواده، سه دسته انسان اصلاح می شوند، یکی مردها که پدران این خانواده هستند، یکی زنها که مادران این خانواده اند و دیگر کودکان که نسل بعدی این جامعه هستند.۱۷
مختصّات خانواده خوب
شکی نیست که کانون گرم خانواده با ویژگیهایی هایی مشخص می شود. ایشان در توصیف آن می فرمایند: خانواده خوب یعنی، زن و شوهری که با هم مهربان باشند، با وفا و صمیمی باشند و به یکدیگر محبت و عشق بورزند، رعایت همدیگر را بکنند، مصالح همدیگر را گرامی و مهم بدارند، این در درجه اول. بعد، اولادی که در آن خانواده به وجود می آید، نسبت به او احساس مسئولیت کنند، بخواهند او را از لحاظ مادی و معنوی سالم بزرگ کنند. بخواهند از لحاظ مادی و معنوی او را به سلامت برسانند، چیزهایی به او یاد بدهند؛ به چیزهایی او را وادار کنند، از چیزهایی او را بازدارند و صفات خوبی را در او تزریق کنند.
یک چنین خانواده ای اساس همه اصلاحات واقعی در یک کشور است. چون انسانها در چنین خانواده ای خوب تربیت می شوند، با صفات خوب بزرگ می شوند. با شجاعت، با استقلال عقل، با فکر، با احساس مسئولیت، با احساس محبت، با جرئت، جرئت تصمیم گیری، با خیرخواهی – نه بدخواهی – با نجابت، خب وقتی مردم جامعه ای این خصوصیات را داشته باشد، این جامعه دیگر روی بدبختی را نخواهد دید.۱۸
خانواده سالم، انتقال فرهنگ
از دید رهبر انقلاب، یکی از دستاوردهای مهم کانون گرم خانواده، انتقال فرهنگ است: انتقال فرهنگ ها و تمدن ها و حفظ اصول و عناصر اصلی یک تمدن و یک فرهنگ در یک جامعه و انتقالش به نسل های پی در پی، به برکت خانواده انجام می گیرد.۱۹
اساس ازدواج و مهمترین مصلحت ازدواج، عبارتست از تشکیل خانواده. علت هم این است که اگر خانواده سالمی در یک جامعه ای وجود داشته باشد، آن جامعه سالم خواهد شد و مواریث فرهنگی خودش را به صورت صحیح منتقل خواهد کرد. در آن جامعه تربیت کودکان به بهترین وجه صورت می پذیرد. لذاست که در آن کشورها و جوامعی که خانواده دچار اختلال می شود معمولاً اختلالات فرهنگی – اخلاقی به وجود می آید.۲۰
اگر نسلها بخواهند فرآورده های ذهنی و فکری خود را به نسل های بعدی منتقل کنند و جامعه از گذشته خودش بخواهد سود ببرد، این فقط با خانواده ممکن است. در محیط خانواده است که اول بار همه هویت و شخصیت یک انسان بر اساس فرهنگ آن جامعه شکل می گیرد و این پدر و مادرند که به طور غیرمستقیم و بدون اینکه خود آنها تصنعی به کار ببرند، به طور طبیعی محتوای ذهن و فکر و عمل و معلومات و اعتقادات و مقدسات و اینها را به نسل بعدی منتقل می کنند.۲۱
خانواده سالم، آرامش افراد
از نظر ایشان در نگرش اسلامی، کانون گرم خانواده، محل آرامش انسان است: نگرش اسلام به خانواده، نگرشی درست، نگرشی اصیل و یک نگاه همراه با اهتمام است که خانواده اصل قرار داده شده و به هم زدن بنیان خانواده یا آشفته نمودن آن جزء بدترین کارهاست.۲۲
خانواده در اسلام یعنی محل سکونت دو انسان، محل آرامش روانی دو انسان، محل انس دو انسان با یکدیگر، محل تکامل یک نفر به وسیله یک نفر دیگر، آن جایی که انسان در آن صفا میابد، راحتی روانی میابد، این محیط خانواده است. کانون خانواده در اسلام این قدر اهمیت دارد.۲۳
اسلام در بیان قرآن، در چند جا، این آفرینش زن و مرد و هم زیستی اینها و در نهایت زوجیّت آنها را برای آرامش و سکن برای زن و مرد شناخته است.۲۴
در قرآن ، آیه «و جعل منها زوجها لیسکن الیها»۲۵ آمده است. دو جا در قرآن، تعبیر سکن- تا آن جایی که من یادم هست- وجود دارد.۲۶ خدای متعال، زوج آدمی را از جنس او قرار داد، زوج زن را، زوج مرد را از جنس خود او قرار داده، «لیسکن الیها» تا این که آدمی بتواند – چه مرد و چه زن – در کنار شوهر یا همسر، احساس آرامش کند.۲۷
این آرامش، سکونت و نجات از تلاطم های روحی و اضطراب های زندگی است. میدان زندگی، میدان مبارزه است و انسان در او دائماً در معرض نوعی اضطراب است، این بسیار چیز مهمی است. اگر این آرامش و سکونت به نحو صحیحی تحقق پیدا کند، زندگی سعادتمندانه می شود، زن خوشبخت می شود، بچه هایی که در این خانه متولد می شوند و پرورش می یابند، بدون عقده رشد خواهند یافت و خوشبخت خواهند شد. یعنی از این جهت، زمینه برای خوشبختی همه اینها فراهم است.۲۸
انسان که ماشین نیست!
وقتی که زن و شوهر در پایان کار روزانه یا در وسط روز بهم می رسند، و همدیگر را می بینند، هر دو از هم توقع دارند که توانسته باشند محیط را شاد، سرزنده، قابل زیست و رفع کننده خستگی ساخته باشند. این توقع بجایی است. اگر چنانچه بتوانید این کار را بکنید، زندگی شیرین می شود.۲۹
انسان در تلاطم های زندگی که ناشی از برخوردهای ناگزیر است، به دنبال یک فرصت می گردد تا به آن پناه برد. اگر یک زوج باشند، در این تلاطم ها به یکدیگر پناه می برند، زن به شوهرش پناه می برد و شوهر هم به زنش پناه می برد. مرد در کشاکش زندگی مردانه خود، احتیاج به یک لحظه آرامشی دارد تا بتواند راه را ادامه بدهد. آن لحظه آرامش کِی است؟
همان وقتی است که او در محیط سرشار از محبت و عطوفت خانوادگی خودش قرار می گیرد. با همسر خودش که به او عشق می ورزد، با اوست، در کنار اوست و با او احساس یگانگی می کند. وقتی با همسر خود مواجه می شود، این همان لحظه آسایش و آرامش است.۳۰
زن هم در کشاکش زندگی زنانه خود، با بحران ها و با تلاطم هایی مواجه می شود. چه در محیط بیرون از خانه مشغول تلاش و فعالیت و کارهای گوناگون سیاسی، اجتماعی و… باشد یا در داخل خانه مشغول باشد که زحمت و اهمیتش کمتر از کار بیرون نیست. حالا زن در این کشاکش به تلاطم هایی برخورد می کند و چون روح او ظریفتر است، بیشتر به آرامش، به آسایش، به تکیه کردن به یک شخص مطمئن احتیاج دارد. او کیست؟ او شوهر است.۳۱
انسان که ماشین نیست، انسان روح است، انسان معنویت است، انسان عواطف و احساسات است. حالا می خواهد آرامش پیدا کند. این آرامش کجاست؟ محیط خانواده است.۳۲
محیط خانواده، محیط آرامش است باید محیط آرامش باشد. این عاطفه ای که در زن و مرد نسبت به هم وجود دارد، به این آرامش درونی کمک می کند. این سکونت، این آرامش، به معنای آرامش در مقابل حرکت نیست، حرکت خوب است؛ این به معنای آرامش در مقابل تلاطم است. انسان گاهی در زندگی اش دچار تلاطم می شود. همسر، یک آرامشی به انسان می دهد که متلاطم نباشد. این در صورتی است که فضای خانه، فضای متلاطمی نباشد.۳۳
خانواده آرامتر با بهره وری بیشتر
هر انسانی – هم زن و هم مرد – در طول زندگی، در شبانه روز مشکلاتی دارد و با پیشامدها و حوادثی مواجه است. این حوادث اعصاب را می کوبد و خسته می کند. انسان ها را دچار ناآرامی و سراسیمگی می کند. وقتی وارد محیط خانواده شد، این محیط امن و امان به او تجدید قوا می بخشد. او را آماده یک روز دیگر و یک شبانه روز دیگر می کند. خانواده برای تنظیم زندگی انسان خیلی مهم است. البته خانواده باید خوب اداره بشود، باید سالم اداره بشود.۳۴
این بهره ای که مرد و زن از این خانواده آرام می برند، بهره کاری آنها را در بیرون خانواده بالا می برد، به آن اهمیت و ارزش می دهد، آن را باارزش و با کیفیت می کند.۳۵
فرصت ازدواج و آرام گرفتن در یک مجموعه خانواده، یکی از فرصت های مهم زندگی برای مرد و زن است. این یک وسیله آسایش، آرامش روحی، وسیله دلگرم شدن به تداوم فعالیت زندگی است، وسیله تسلی، وسیله پیدا کردن یک غمخوار نزدیک است، که برای انسان در طول زندگی بسیار لازم است.۳۶
فرصتی برای تجدید قوا
رهبر انقلاب، کانون گرم خانواده را مکان و فرصتی برای تجدید قوا می دانند: در داخل خانواده است که مرد و زن – که زوجین هستند – می توانند تجدید قوا کنند، می توانند همت خودشان را برای ادامه راه آماده کنند. می دانید که زندگی یک مبارزه است، کل زندگی عبارتست از یک مبارزه بلند مدت، مبارزه با عوامل طبیعی، مبارزه با موانع اجتماعی، مبارزه با درون خود انسان که مبارزه با نفس است. دائم انسان در حال مبارزه است.
بدن انسان هم در حال مبارزه است. جسم انسان هم دائم دارد با عوامل مضر مبارزه می کند، قدرت این مبارزه وقتی در جسم باشد، جسم سالم است. در انسان، این مبارزه باید صحیح، منطقی، در جهت درست، با رفتارهای صحیح و با ابزارهای درست باشد.
این مبارزه گاهی یک استراحت و یک باراندازی لازم دارد. این یک سفر و یک حرکت است. این نقطه استراحت، داخل خانواده است.۳۷
احترام به قرارداد زناشویی
خانواده، یک قرارداد است، یک امر طبیعی نیست که دو چیز را به هم وصل کرده باشند. نه! یک قرارداد است. یک امر اعتباری است. ماندن او بسته به این است که طرفین قضیه و جامعه و قانون آن را محترم بشمارند. اگر به آن بی اعتنایی کردند، باقی نمی ماند.۳۸
غریزه جنسی، نیاز متقابل
از نگاه رهبر انقلاب، پاسخ دهی به غریزه جنسی، پشتوانه و عامل تحکیم کانون گرم خانواده است: اسلام همین غریزه جنسی را پشتوانه بنای خانواده قرار داده است، یعنی، وسیله استحکام خانواده قرار داده است. یعنی چه؟ یعنی وقتی زن و مرد عفیفند و متدین و خداترسند و طبق دستور اسلام از گناه در باب غریزه جنسی اجتناب می کنند، طبعاً نیاز زن و مرد به یکدیگر در این مورد بیشتر خواهد شد. وقتی به هم زیادتر احتیاج داشتند، این بنای خانواده که پایه اصلی اش زن و مرد است، مستحکمتر خواهد شد.۳۹
اسلام می خواهد این انسان ها بیرون از محیط خانواده این غریزه را اشباع نکنند، تا نسبت به خانواده بی قید و بی اعتنا و لاابالی بشوند، لذاست که جلوی راه را سد می کند.۴۰
تدیّن؛ رمز مانایی خانواده
در بیانات رهبر انقلاب، شاه کلید دوام و تحکیم کانون گرم خانواده، عمل بر طبق موازین اسلامیست: در بنا و تشکیل خانواده و در حفظ خانواده، باید این احکام اسلامی را رعایت کرد تا خانواده باقی بماند. لذا شما در خانواده های متدین که زن و شوهر به این حدود اهمیت می دهند می بینید که سال های متمادی با هم زندگی می کنند. محبّت زن و شوهر به یکدیگر باقی می ماند و جداییشان از هم سخت است و دل در گرو محبت یکدیگر دارند. این حسن و این محبتهاست که بنای خانواده را ماندگار می کند و لذا اسلام به این چیزها اهمیت داده است.۴۱
آنچه گذشت اشاره مختصری بود به بیانات مقام معظم رهبری پیرامون نقش و اهمیت کانون گرم خانواده؛ امید آنکه مفید واقع شده شود.
جمع بندی
کانون گرم خانواده از نگاه رهبر معظم انقلاب، همواره از جایگاه و نقش آفرینی ویژه ای برخودار بوده است و گستره اثرگذاری کانون گرم خانواده، جامعه را نیز در برمیگیرد و جامعه سالم، نتیجه و میوه خانواده سالم می باشد. افزون بر این، کانون گرم خانواده محیطی برای تجدید قوای زوجین و عموم اعضای خانواده و فضایی جهت کسب آرامش می باشد.
پی نوشت ها
۱-«ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً کَلِمَهً طَیِبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِبَهٍ…»؛ ابراهیم/۲۴
۲- خطبه عقد مورخه ۱۵/۱۲/۱۳۷۹
۳- خطبه عقد مورخه ۸/۳/۱۳۸۱
۴ خطبه عقد مورخه ۱۴/۶/۱۳۷۲
۵- خطبه عقد مورخه ۲/۹/۱۳۷۶
۶- خطبه عقد مورخه ۲۳/۱۲/۱۳۷۹
۷- خطبه عقد مورخه ۸/۳/۱۳۸۱
۸- خطبه عقد مورخه ۱۱/۵/۱۳۷۴
۹- خطبه عقد مورخه ۲۹/۱۰/۱۳۷۷
۱۰- خطبه عقد مورخه ۳۰/۳/۱۳۷۹
۱۱- خطبه عقد مورخه ۱۲/۱۱/۱۳۷۲
۱۲- خطبه عقد مورخه ۲۱/۱۲/۱۳۷۹
۱۳- خطبه عقد مورخه ۴/۱۰/۱۳۸۱
۱۴- خطبه عقد مورخه ۱۸/۱۲/۱۳۷۶
۱۵- خطبه عقد مورخه ۲۰/۵/۱۳۷۶
۱۶- خطبه عقد مورخه ۱۱/۵/۱۳۷۴
۱۷- خطبه عقد مورخه ۱۹/۲/۱۳۷۴
۱۸- خطبه عقد مورخه ۱۲/۹/۱۳۷۷
۱۹- خطبه عقد مورخه ۲۶/۱/۱۳۷۷
۲۰- خطبه عقد مورخه ۱۶/۱/۱۳۷۸
۲۱- خطبه عقد مورخه ۱۵/۱۰/۱۳۷۹
۲۲- خطبه عقد مورخه ۱۵/۱۰/۱۳۷۹
۲۳- خطبه عقد مورخه ۴/۱۰/۱۳۷۴
۲۴- خطبه عقد مورخه ۶/۹/۱۳۷۶
۲۵-اعراف/۱۸۹
۲۶- «و من آیاته أن خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها…»؛ روم/۲۱
۲۷- خطبه عقد مورخه ۵/۱۰/۱۳۷۵
۲۸- خطبه عقد مورخه ۳۱/۴/۱۳۷۶
۲۹- خطبه عقد مورخه ۲۴/۱/۱۳۷۸
۳۰- خطبه عقد مورخه ۶/۶/۱۳۸۱
۳۱- خطبه عقد مورخه ۶/۶/۱۳۸۱
۳۲- خطبه عقد مورخه ۱۶/۱۱/۱۳۷۹
۳۳- خطبه عقد مورخه ۸/۳/۱۳۸۱
۳۴- خطبه عقد مورخه ۲۹/۱۰/۱۳۷۷
۳۵- خطبه عقد مورخه ۱۵/۱۲/۱۳۷۹
۳۶- خطبه عقد مورخه ۹/۱۲/۱۳۸۰
۳۷- خطبه عقد مورخه ۸/۳/۱۳۸۱
۳۸- خطبه عقد مورخه ۱۹/۱/۱۳۷۷
۳۹- خطبه عقد مورخه ۹/۱۲/۱۳۸۰
۴۰- خطبه عقد مورخه ۱۸/۱۲/۱۳۷۶
۴۱- خطبه عقد مورخه ۲۳/۱۲/۱۳۷۹
منبع اقتباس: پایگاه مجازی دفتر مقام معظم رهبری