- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
بنا بر باور بسیارى از صاحب نظران، انسان، محور توسعه ى پایدار است و جامعهاى مىتواند توسعه یابد که همه ى افراد آن، ظرفیت توسعهپذیرى را داشته باشند و راهها و روشهاى مناسب براى حصول توسعه ى پایدار را بیابند. بنابراین، تا زمانى که به زنان کشورمان به عنوان نیمى از نیروى انسانى در روند توسعه، توجه کافى مبذول نگردد، تحقق این آرمان، آرزویى محال به نظر مىرسد.
بررسى قوانین موجود، اعم از قانون اساسى و سایر قوانین، نشان مىدهد که زنان ایران، مشکل اساسىاى از لحاظ قانونى ندارند؛ لکن عوامل اقتصادى، فرهنگى و سنتى ویژهاى، در قالب قوانین نانوشته، مانع مشارکت کامل زنان در روند تو سعه و استفاده از مزایاى توسعهاند.
در این نوشتار کوتاه، به پنج مسئله ى مربوط به زنان و دختران در جوامع توسعه یافته و عقب مانده، اشاره مىشود:
الف. اشتغال زنان
زنان، از اولین پگاه حیات جمعى بشر، در تمام عرصههاى اجتماعى، نقشى مؤثر و تعیین کننده داشتهاند و بر اساس نظر بسیارى از محققان و مردم شناسان، سنگ بناى تمدنهاى مادى جوامع در پى فراگیرى کشاورزى و زراعت توسط زنان نهاده شده است و شاید بتوان گفت که تداوم، پیشرفت و تکامل جامعه ى اولیه ى انسانى، بیشتر مدیون تلاشها، کوششها، مجاهدتها و زحمات بىدریغ زنان بوده است تا مردان!
در جوامع گوناگون و در بین افراد مختلف، انگیزههاى بسیارى، زنان را به بازار کار مىکشاند که در این جا به مهمترین آنها (که بالاخص در جامعه ما مىتواند مطرح باشد)، اشارهاى کوتاه خواهیم داشت:
۱- انگیزههاى اقتصادى
یکى از شایعترین دلایل اشتغال زنان، نه تنها در ایران، بلکه در جوامع مختلف، کمک به وضعیت اقتصادى همسر و خانواده است. بالا بودن هزینهها و تنوع نیازها و خواستههاى خانواده، معمولا مانع از آن است که درآمد مرد به تنهایى از عهده اداره ى خانوار برآید. این نیاز، مخصوصا در شرایط نا به سامانى اقتصادى، بیشتر ضرورت مىیابد و موجب روى آوردن زنان، به انواع و اقسام کارهاى دست پایین، با مزد بسیار کم مىشود.
۲- انگیزههاى روانى و استقلالطلبى
بسیارى از زنان، صرفا به انگیزه ى نیل به استقلال مالى، راهى بازار کار مىشوند. بدین معنا که حتى در صورت بىنیازى خانواده از درآمد آنها، به کار مىپردازند و دستمزد خود را به دلخواه، پس انداز یا هزینه مىنمایند. یکى از جنبههاى مهم اشتغال به انگیزه ى مذکور، احساس نوعى همآوردى با مرد در اداره ى امور خانه و در واقع، تقسیم مدیریت خانواده بین زن و مرد است.
میل به استقلال مالى در محیطها و جوامعى که آمار طلاق بالایى دارند یا در آنها نرخ بیکارى و تلفات مردان بالاست و طبعا زنان را با نوعى نگرانى و ترس از شرایط آینده مواجه مىسازد، اهمیت بیشترى مىیابد.
۳- انگیزههاى اجتماعى
گاهى هم میل به کسب هویت و شخصیت اجتماعى مؤثر، افراد را وادار به حضور در جامعه مىکند. محیط محدود خانه و کارهاى تکرارى آن، که تقریبا تمام وقت مفید فرد را به خود اختصاص مىدهد، کمتر زمینهاى براى رشد ادراکى و شخصیتى فرد، باقى مىگذارد و در چنین شرایطى، زن براى جلوگیرى از رخوت و خمود فکرى و روحى، خروج چند ساعته از محیط خانه را انتخاب مىکند. اما در برخى از موارد، عامل اصلى شکلگیرى انگیزه ى حضور فعال در اجتماع و ورود به بازار کار، عرصه توانایىها و تخصصهاى به دست آمده است. این مورد، شخصا در مورد زنان تحصیل کرده و واجد تخصصهاى موردنیاز جامعه، مصداق پیدا مىکند.
اشتغال زنان، زمینه و مقدمهاى براى حضور اجتماعى آنان است و آثار اجتماعى این امر، دامنه ى وسیعى را در بر مىگیرد. ضمن این که امروزه، اشتغال زنان به عنوان یکى از عوامل تحقق توسعه پایدار و همه جانبه تلقى مىگردد.
ب. فرار دختران
فرار از خانه، رفتارى است که در ابتدا به صورت یک اقدام ساده انجام مىگیرد و سپس تا ولگردى، تکدى، سرقت، خرید و فروش مواد مخدر، اعتیاد، فحشا، قتل، و در نهایت خودکشى کشیده مىشود.
پدیده ی «دختران فراری» با گسترش روزافزون خود، امروز به عنوان یک تهدید جدى براى کانون گرم خانوادهها مطرح و عامل افزایش ناهنجارىهاى اجتماعى در کلان شهرها شناخته شده است.
دختران فرارى، اقدام خود را نوعى «اعتراض» مىدانند و خود را قربانى روابط ناسالم خانوادهها و فراموش شدن خود در جامعه مىدانند. به اعتراف پژوهشگران اجتماعى، فرار دختران، نتیجه ى یک فرایند روانى و ذهنى در نوجوانان است که براى رسیدن به امنیت درونى و رهایى از سلطه والدین، زندگى خانه به دوشى را برمىگزینند.
در ایران، از حدود پنج سال پیش به دلیل افزایش فراریان از خانه، به این معضل توجه شده است و فرار کودکان و نوجوانان، به عنوان یک آسیب جدى، مورد بررسى قرار گرفته است.
طبق آمارهاى متشر شده: در سال ۱۳۷۸، ۹۳۷ دختر فرارى و ۷۳۵ پسر فرارى توسط نیروى انتظامى در تهران دستگیر شدهاند. به این ترتیب، تعداد فراریان از خانه ۳۰ درصد نسبت به سال قبل، افزایش داشته است. سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۷۹، ۵۴۵۰ دختر فرارى و ۵۰۰۰ پسر فرارى در تهران دستگیر شدهاند که ۹۶% آنان بدون سابقه کیفرى بودهاند.
تحقیقات نشان مىدهد که سبب حدود ۷۰درصد فرار فرزندان، والدین هستند، به طورى که از خرداد تا شهریور ماه، وقتى نوجوانان پس از فراغت از مدرسه نمىتوانند محیط نامساعد خانواده را تحمل کنند، به امید قرار گفتن در فضاى بهتر و مساعدتر، از خانه فرار مىکنند و در فروردین ماه – که اعضاى خانواده و فامیل به دید و بازدید و انجام دادن مراسم سال نو مشغول هستند – کمترین فرار را شاهد هستیم.
آمارها نشان مىدهد افرادى که از خانه فرار مىکنند، غالبا ۱۴ تا ۲۵ سال دارند و ۸۰ درصد آنها به دلیل ناسازگارى با والدین، ترجیح مىدهند خانه را ترک کنند.
از مهمترین علتهاى فرار دختران، طلاق و اعتیاد والدین است. طلاق، روابط عاطفى و ارتباطات سالم انسانى را سست مىکند و این خلأ عاطفى، باعث مىشود که دختران، از خانه بگریزند.
ج. فقر زنان
در طول سه دهه ى گذشته، کشورهاى در حال توسعه، به پیشر فتهاى اقتصادى قابل ملاحظهاى نائل آمدهاند. با وجود این، یک میلیارد نفر از مردم جهان، زیر خط فقر زندگى مىکنند و قسمت عمده ى این فقیران در روستاها زندگى مىکنند. بر اساس مطالعات انجام یافته به وسیله ى صندوق توسعه ى کشاورزى ملل متحد (IFAD) حدود ۶۵ تا ۷۰ درصد از افرادى که تحت عنوان «فقیر مطلق» طبقهبندى شدهاند، زن هستند. مهمترین دلایل وجود فقر بیشتر در میان زنان را به مسائل زیر نسبت مىدهند:
۱- عدم وجود تساوى قدرت اقتصادى
زنان، تقریبا در همه ى دنیا (نسبت به مردان) از قدرت اقتصادى پایینترى برخوردارند. اطلاعات موجود سازمان ملل نشان مىدهد که اگر چه حدود دو سوم کار انجام شده در دنیا به وسیله ى زنان انجام مىشود، لکن تنها ۱۰% از درآمد و ۱% از دارایىهاى دنیا در اختیار زنان است.
۲- مهاجرت بیشتر مردان به شهرها و باقى ماندن زنان در روستاها
در بیشتر نقاط دنیا، هنگامى که مسائل و مشکلات متعدد در خانوارهاى کشاورز، منجر به مهاجرت آنان به شهرها مىگردد، معمولا مردان، عازم شهرها مىشوند تا در جستجوى شغلى پردرآمدتر باشند و این زنان هستند که وارث مشکلات موجود گشته، ناچارند به همه ى آنها به تنهایى دست به گریبان شوند. تنهایى و عدم توانایى براى گرفتن کارگر کشاورزى، درآمد خانوار را حتى به کمتر از قبل مىرساند و زنان، بیشتر در فقر فرو مىروند.
۳- تاثیر نامساوى سیاستهاى اقتصادى بر زنان و مردان
سیاستهاى اقتصادى نوین، بویژه سیاستهاى مربوط به بازار آزاد، معمولا بر پیشههاى کوچک و آسیبپذیر، اثر سوء دارند و چون معمولا زنان در واحدهاى اقتصادى کوچک، مشغول به کار هستند، آنها اولین قربانیان ضوابط و مقررات جدید اقتصادىاند که این، خود، عاملى براى در بیشتر در فقر رفتن زنان بوده است.
۴- تاثیر متفاوت شاخصهاى توسعه ى انسانى
تفاوت شاخصهاى توسعه ى انسانى (مانند میزان درآمد و دسترسى به بهداشت، دسترسى به آموزش و…) براى زنان و مردان، به گونهاى که معمولا زنان از شاخصهاى پایینترى برخوردارند، منجر به شرایطى مىگردد که نهایتا مو جب فقیرتر شدن زنان مىشود. مثلا دسترسى کمتر زنان به آموزش، موجب مىشود تا آنان مهارتهاى لازم را براى یافتن شغل پیدا کنند و در نتیجه، درآمد نداشته باشند لذا فقیرتر شوند…
د. آموزش و تحصیلات عالى زنان
آمارها حکایت از سیر صعودى حضور زنان در عرصه ى علم و دانش دارد. اگر به مقایسه ى این آمار در سالهاى قبل و بعد از انقلاب بپردازیم، مشخص مىشود که علاقه ى دختران به تحصیل و طى مدارج بالاى تحصیلى، بیش از مردان است و درحال حاضر نیز ۶۲% قبولى دانشگاهها را در ایران، دختران تشکیل مىدهند.
آموزش، یکى از ابزارهاى ارزشمند، جهت توانمندسازى زنان است. از این رو، در خیلى از کشورها اقداماتى براى تحت پوشش قرار دادن زنان و دختران در جوامع بومى و سایر گروهها ى محروم و به حاشیه رانده شده، انجام شده است.
اما در برخى از کشورها، تلاشهاى صورت گرفته براى ریشهکنسازى بىسوادى و تقویت سواد در میان زنان و دختران و افزایش دسترسى آنان به همه سطوح و انواع آموزش و پرورش، با موانعى نظیر موارد زیر، محدود شده است: فقدان منابع و نبود اراده و تعهد سیاسى کافى براى بهبود زیربناى آموزشى و اصلاحات مربوط؛ وجود تبعیض و تعصبات جنسیتى مداوم، از جمله در امر آموزش معلمان؛ استفاده مداوم ا زکلیشههاى جنسیتى در مواد آموزشى و…
تاکنون، پیشرفت اندکى در زمینه ریشهکنسازى بىسوادى در برخى ازکشورهاى در حال توسعه حاصل شده است و همین امر، باعث تشدید نابرابرى زنان در سطوح اقتصادى، اجتماعى و سیاسى گردیده است.
هـ. زنان و بهداشت
در کشورهاى توسعه یافته، برنامههایى براى ایجاد آگاهى در میان سیاستگزاران و برنامهریزان در خصوص بهداشت زنان به اجرا درآمده است که موجب افزایش امید به زندگى براى زنان در بسیارى از این کشورها شده است.
توجه فزایندهاى به میزان بالاى مرگ و میر در میان زنان و دختران به سبب مالاریا، سل، بیمارىهاى ناشى از آلودگى آب، بیمارىهاى مسرى و اسهالى و سوء تغذیه صورت گرفته است. و نیز نسبت به: بیمارىهایى مانند ایدز در میان زنان و دختران و روشهاى محافظت در برابر عفونتهایى از این قبیل: تغذیه با شیر مادر، تغذیه و بهداشت مادران و نوزادان؛ در نظر گرفتن دورنماى جنسیتى در امر بهداشت و فعالیتهاى آموزشى و جسمى مربوط به آن؛ برنامههاى خاص جنسیتى در خصوص پیشگیرى و توانبخشى در زمینه ى افراط در استفاده از مواد مخدر؛ بهداشت روانى زنان؛ بهداشت محیط کار و…
در جوامع کنونى ما، زنان، بیش از مردان مىکوشند تا با خلاقیت، کار و تحصیلات دانشگاهى، شخصیت اجتماعى خود را افزونتر از هنجارهاى مرسوم، بروز دهند. به طور قطع، حضور بانوان در بازار کار ایران، تحولات و تغییرات بسیارى را در پى خواهد داشت. این تحولات ـ که از نگاه جامعهشناسان به عنوان لایهاى از «توسعهیافتگی» از آن یاد مىشود ـ، نگاههاى جنسیت گرایانه ى سنتى را دگرگون خواهد کرد. به این جهت، ضرورى است که پیشگامان اندیشههاى دینى و فرهنگى و حتى سیاستپیشگان، به نقش زنان و دختران در مسیر توسعه ى کشور، نگاه واقعبینانهترى داشته باشند؛ نگاهى مبتنى بر انسانمدارى عادلانه و شایستهسالارى.
منابع
۱- مباحثى پیرامون اشتغال زنان. حمید محمدى، تهران: ادراه کل پژوهشهاى سیما، ۱۳۸۰.
۲- زن وتوسعه ى پایدار، گروه تدوین، تهران: انتشارات سازمان محیط زیست، ۱۳۷۸.
۳- فرار دختران، صادق برزگر، قم: نشر جمال، ۱۳۸۲.
۴- روان شناسى فرار از خانه، مریم حیدر ى، قم: مهر قائم، ۱۳۸۱.
۵- زنان، مشارکت و برنامه ریزى براى توسعه ى پایدار (ج۲)، تهران: مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهورى.
منبع: مجله حدیث زندگی.