- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 17 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
اسلام، در روش تربیتى خود، انـسانها را به الگوها، ایدهآلها و نمونههاى برتر توجه مىدهد. تاثیر الگوها در ساخته شدن فرد و اجتماع بر کسى پوشیده نیست. خانواده، کوچکترین واحد اجتماعى است که سلول اولیه آن را زن و شوهر تـشکیل مىدهند. الگوى اسلام براى خانواده ایدهآل کدام است؟ اسلام چه خانوادهاى را برتر مىشمارد؟ خانواده برتر از نظر اسلام چه ویژگیهایى دارد؟ و…
مـقاله حاضر با عنوان (ویژگیهاى خانواده برتر در اسلام) به بیان این مهم پرداخته است. از این رو، پس از مقدمهاى کوتاه و تبیین مفهوم خانواده و ملاک برترى، به نمونههایى از خانواده برتر در قرآن کریم پرداخته است. پس از آن، ضمن معرفى برترین خانواده در منظر اسلام، ویژگیهاى خانواده برتر در سه محور اصالت خانوادگى، ویژگیهاى نفسانـى ارکان خانواده و ویژگیهاى رفتارى آنان مورد بررسى قرار گرفته است و در پایان چند نکته به عنوان نتیجهگیرى ارائه گردیده است.
مقدمه
خانواده، کانونى است مقدس که در سایه پیوند زناشویى دو انسان از دو جنس مخالف پایه گذارى شده و بـا پیدایش و تولید فرزندان کاملتر مىشود. به عقیده صاحبنظران، خانواده از نخستین نظام هاى نهادى عمومى و جهانى است که براى رفع نیازمندیهاى حیاتى و عاطفى انسان و بقاى جامعه ضرورت تام شریفه (وَ اجعَلنا لِلمُتّقینَ اِماما)(فرقان: ۷۴)، آرمانى است که خانوادههاى اسلامى باید آن را عینیت بخشند و صلاحیت الگویى اسلام را براى تربیت شایستگان و خانوادههاى برتر براى جهانیان به اثبات برسانند.
خانواده برتر
در اسلام براى تشکیل خانواده، استانداردهایى معرفى شده است. هر قدر ارکان تـشکیلدهنده خانواده با آن استانداردها منطبق باشند به همان مقدار از شایستگى و برترى برخوردار خواهند بود. در روایات، ویژگیهاى فراوان براى شایستهترین زنان و مردان بیان شده است و در سیره معصومین(علیهم السلام) نیز ارشاداتى وجود دارد که مىتوان از آنها خانوادههاى برتر و شایسته را شناخت.
از این رو، بـه طور اجمال مىتوان گفت خانواده برتر از نظر اسلام، آن است که ارکان آن شایسته و منطبق بـا استانداردهاى اسلامى باشد، مناسبات و روابطى منطبق با آموزههاى دینى بر آنها حاکم باشد، خروجى آن انسانهایی شایسته و موثر در ساخته شدن جامعه ایده آل اسلامى باشد. و اما ملاک برترى، از نظر اسلام، مال و ثروت و مانند آن نیست که کسى به آنها ببالد و بگوید: (نَحنُ اَکثرُ اَموالاً وَ اَولادا)(سباء: ۳۵).
از این رو، اگر خانوادهاى را برخوردار یافتید نباید شگفت زده شوید (فَلا تعجِبُکَ اَموالُهم وَ لا اَولادُهُم)(توبه: ۵۵) زور وقوت مادى نیز معیار برترى نیست که کسى در ارزیابى افراد در خانوادهها بگوید: (کانواُ اَشَدَّ مِنکُم قُوّهً)(توبه: ۹) چنانکه برخوردارى از قوم و قبیله و عشیره، جاه و مقام و شهرت نیز ملاک برترى نیست.
برترى خانواده به انطباق آن با استانداردهاى اسلامى و برخوردارى از ویژگی هاى ارزشى و فضیلتهاست. هر خانوادهاى از آن استانداردها بهرهمند باشد برتر است. بنابراین، منظور از برترى خانواده، برترى در فضایل انسانى و ارزش هاى اسلامى است که برخى از آنها با عنوان ویژگی هاى خانواده برتر خواهد آمد.
خانواده برتر در قرآن
قرآن کریم بهترین الگوها را براى شناسایى خانواده برتر به جهانیان معرفى کرده است. خاندان حضرت ابراهیم(علیه السلام) از آن جمله است. در آیهاى از قرآن کریم مىخوانیم:
اِنَّ اللهَ اصطـَفى ادَمَ وَ آلَ ابراهیمَ و آلَ عمرانَ عـَلَى العالَمین.(آل عمران: ۳۳)
همسر حضرت ابراهیم(علیه السلام) در اخـلاق، شوهردارى، خانهدارى و تربیت فرزند، نمونه است. همسر دیگرش نیز نمونه بود. ثمره زندگى حضرت ابراهیم(علیه السلام) بِغلام حلیم… وَ بَشَّرناهُ بِاِسحاقَ نَبیّا مِنَ الصّالحین)(صافات: ۱۰۰ و ۱۰۱ و ۱۱۲)
ابراهیم(علیه السلام) پدر این چنین فرزندانى است و دو همسر او نیز مادران فرزندانى این گونهاند. هر کدام از آن دو در پـرورش فرزند چه مرارتهایى کشیدند و چه آثارى از خود برجاى گذاشتند؛ حضرت ابراهیم(علیه السلام) همسرش هاجر را به همراه فرزند خردسالش به سرزمینى بىآب و علف آورد: (رَبَّنا اِنـّى اَسکَنتُ مِنْ ذُرّیّتى بِوادٍ غَیرِ ذِى زَرعٍ عِندَ بیتکَ الُمـحـَرِّمِ لِیُقِیمُوا الصَّلوهَ فَاجعَلْ اَفئِدَهً مِنَ النّاسِ تَهوِى اِلَیهِم…)(ابراهیم: ۳۷)
هنگامى که فرشتههاى الهى نزد حضرت ابراهیم(علیه السلام) آمدند و تولد حضرت اسحاق را بـه او بـشارت دادند همسر اولش (ساره) نیز در آنجا حاضر و ایستاده بود، تبسمى بر لب داشت و ناظر بر این جریان بود؛ ترجمه آیه ۷۱ـ۷۳ سوره هود چنین است:
و زن او ایستاده بود. خندید. پس وى را به اسحاق و از پى اسحاق به یعقوب مژده دادیم. (همسـر ابراهیم) گفت: اى واى بر من! آیا فرزند آورم با آنکه من پیرزنم و این شوهرم پیرمرد است؟ واقعا این چیز عجیبى است. گفتند: آیا از کار خدا تعجب مىکنى؟ رحمت خدا و برکات او بر شما خاندان(رسالت) باد، بىگمان، او ستودهاى بزرگوار است.
این آیات افزون بر معرفى حضرت ابراهیم(علیه السلام)، برجستگی هاى اخلاقى و معنوى همسران آن حضرت را نیز تبیین مىکنند.
قرآن کریم خانواده حضـرت مریم(علیها السلام) را نیز برتر دانسته و از آن بـه (آل عـمـران) یاد مىکند. حضرت مریم (علیها السلام) و پدر و مادرش عمرانى که پدر موسى(علیه السلام) است؛ زیرا عمرانى که پدر موسى(علیه السلام) است اصلا نامش در قرآن نیامده است.
در این خانواده برتر، دو بانو یعنى حضرت مریم و مادرش به عنوان صفوه و برگزیده الهى بـه جهانیان معرفى شدهاند. حضرت مریم با آن همه کمالاتى که قرآن کریم گوشههایى از آن را ذکر کرده، دستپرورده مادرى نمونه است که او را به پناه خدا سپرد، خدا هم به او پناهندگى داد. آن پناه خواستن نیز در کنار محراب عبادت بود و به استجابت رسید.
قرآن کریم داستانش را در سوره آل عمران آیات ۳۵ـ۳۷ چنین ترسیم کرده است:
چـون زن عمران گفت: پروردگارا، آنچه در شکم خود دارم نذر تو کردم تا آزاد شده(از مشاغل دنیا و پـرستشگر تو) باشد، پس از من بپذیر که تو خود شنواى دانایى. پس چون فرزندش را بزاد، گفت: پروردگارا، من دختر زاده ام ـ و خدا به آنچه او زاییده داناتر بود ـ و پسر چون دختر نیست و من نامش را مریم نهادم و او و فرزندانش را از شیطان رانده شده به تو پناه مىدهم. پس پروردگارش وى (مریم) را با حسن قبول پذیرا شد و او را خود حضرت مریم (علیها السلام) نیز مادرى است نمونه و فرزندى چون حضرت عیسى(علیه السلام) را تربیت کرد.
قرآن کریم مادر این فرزند عرفانى این بانو همین بـس کـه فرشتهها نزد او مىآمدند و پیام خدا را براى او مىآوردند: (اِذْ قالَتِ المَلائِکَهُ یـا مـَریـَمُ اِنَّ اللّهَ اصـطـَفـاکِ وَ طـَهَّرَکِ وَ اصـطـَفـَاکِ عَلى نِساءِ العالَمین یا مَریَمُ اقْنُتى لِربِّکِ وَ اسْجُدى وَ ارکعى مَعَ الرّاکِعین)(آل عمران: ۴۲ـ ۴۳)
وقـتـى حضرت زکریا نزد مریم مىآمد، او را در محراب عبادتش مىیافت در حالى که نزد او غـذاهـاى بـهـشـتـى بـود: (فـَلَمـّا دَخـَلَ عـَلَیـهـا زَکـَرّیـا الِمـحـرابَ وَجـَدَ عـِنـدَهـا رَزقا…)(آل عمران: ۳۷) و همه این کمالات و کرامتها از آن حضرت مریم است.
نـمـونـه دیـگر خانواده برتر در قرآن، خانواده حضرت یحیى(علیه السلام) است. او نمونهاى از فـرزنـدى صـالح در خـانوادهاى شایسته است خانواده حضرت موسى(علیه السلام) نیز از این جمله اسـت. او پـدر و مادرى نمونه دارد. قرآن کریم داستان مرارتهاى مادرش را در آن شایسته بـراى هـمـسـرش اسـت. چـنـان کـه هـمـسـر او نیز دختر حضرت شعیب(علیه السلام) داراى صلاحیتهاى اخلاقى و معنوى فراوانى است که قرآن کریم نجابت و حیاى او را ستوده است.(فَجاءَتهُ اِحداهُما تَمشى عَلَى استحیاء…)(قصص: ۲۵)
برترین خانواده در اسلام
اسـلام، اهـل بـیـت پـیـغـمـبـر اکـرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را بـه عـنـوان نـمـونـهاى کـامـل از خـانواده برتر معرفى و صلاحیت الگویى آن را براى جهانیان امضا کرده است. خـداونـد سـبـحـان ایـن خانواده را از هر گونه رجس و پلیدى مبرا دانسته است.
آیه شریفه(اِنَّمـا یـُریـدُ اللهُ لِیـُذهبَ عَنکُم الرّجسَ اهلَ البیتِ وَ یُطَهّرکُم تَطهیرا)(احزاب: ۲۳)، خطاب به همین خانواده است.
آیـه مـبـاهـله(آل عـمـران: ۶۱) در بـاره اعـضاى این خانواده وارد شده و عظمت مقامات معنوى و عرفانى آنان را به نمایش گذاشته است. سوره انسان فضیلتهاى آنان را ستوده است و خلاصه جاى جاى قرآن از فضایل و ویژگیهاى آنان سخن گفته است.
ایـن خـانـواده از پـیـونـد مـلکـوتـى وجـود نـازنـیـن حـضـرت عـلى(علیه السلام) و فـاطـمه اطهر(علیها السلام) تـشـکـیـل شـده اسـت و آن دو مـصـداق اتـم انـسـان کـامـل و ایـده آل هستند.
على(علیه السلام) و فاطمه(علیها السلام) کفو یکدیگرند؛ اگر على(علیه السلام) نبود فاطمه(علیها السلام) در عالم هـمـتـایـى نـداشـت و اگـر فـاطـمـه(علیها السلام) نـبـود براى على(علیه السلام) کفوى نبود. پیوند آن دو در آسـمـانـهـا و نـزد عـرشـیـان بـرقـرار شـد و در جـمـع زمـیـنـیـان تـحـقـق عـیـنـى یـافـت. رسـول خـدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در جـریـان ازدواج آن دو وجود عرشى، آنان را اسوه و الگوى امت خویش خواند و فرمود:
زنـدگـى عـلى(علیه السلام) و فـاطمه(علیها السلام) سراسر الگوست. همسر دارى على(علیه السلام)، مدیریت او در خـانـه و خـانـواده، شـوهردارى فاطمه(علیها السلام)، خانه دارى و تربیت فرزند او در عالم نظیر ندارد و تا قیامت براى جهانیان نورافشانى مىکند.
ویژگی هاى خانواده برتر
بـا تـوجـه به این که اهل بیت پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) از نظر اسلام، برترین خانواده شمرده مىشـونـد از تـمـام ویـژگـیـهـاى ارزشـى و اسـتـانـداردهـاى مـکـتـبـى بـه صـورتـى کامل برخوردارند، باید این خانواده براى همگان الگو قرار گیرند و ویژگیهاى آن به عـنـوان نـوک قـله و اوج ارزشـهـاى اسـلامى مورد توجه باشد و خانوادههاى اسلامى براى رشـد و تـعـالى خـود و دسـتـیـابـى بـه زنـدگـى ایـده آل و مـکـتـبـى هـمـواره ارزشـهاى نوک قله را مدنظر قرار دهند و تمام حرکات و سکنات و جهتگیریهاى خود را با آن هماهنگ سازند و تا مىتوانند در همان سمت و سو حرکت کنند و خود را به نوک قله نزدیک سازند.
امام على(علیه السلام) پیروان خود را به اهل بیت و الگوگیرى از آنان فرا خوانده، مىفرماید:
به اهل بیت پیامبر بنگرید، از آن سمت که آنها گام برمىدارند منحرف نشوید و قدم به جـاى قـدمشان بگذارید، آنها هرگز شما را از جاده هدایت بیرون نمىبرند و به پستى و هـلاکـت بـاز نـمىگردانند. اگر سکوت کنند، سکوت کنید و اگر قیام کردند قیام کنید، از آنها پیشى نگیرید که با این توضیح ویژگیهاى خانواده برتر را از دیدگاه اسلام در محورهاى زیر پى مىگیریم.
۱- اصالت خانوادگى
اولیـن ویـژگـى خـانـواده بـرتـر در اسـلام، اصـالت خـانـوادگـى و اصل و نسب پاکیزه است. اصلاب ارزشمند پدران و دامنهاى مطهر و پاک مادران که به هیچ گـونـه پـلیـدى آلوده نشده اند، چنان که در زیارتنامه امام حسین(علیه السلام) مىخوانیم: (اَشهَدُ اَنَّکَ کُنتَ مىدهم که تو از گوهرهاى پاک و از ارحام مطهرى. جاهلیت به ناپاکیهایش شما را آلوده نساخت و لباسهاى ناپاک خود را براندام شما نپوشاند.
ایـن ویـژگـى آنچنان مهم است که امام حسین(علیه السلام) در جریان نهضت کربلا و دست بیعت ندادن با یزید به آن استفاده مىکند و من با یزید بیعت کنم، بلکه دامنهاى پاک و منزهى که من در آن پرورش یافته ام به من چنین اجازهاى نمىدهند.
امـام عـلى(علیه السلام) بـه مـالک اشـتـر توصیه مىفرماید که براى گزینش فرماندهان لشکر اسلام بر ویژگى اصالت و شرافت در کتابهاى فقهى نیز براى گزینش همسر به این ویژگى توجه شده است.
۲- ویژگىهاى نفسانى
خـانـواده بـرتـر از لحـاظ ویـژگـیـهـاى نـفـسـانـى ارکـان تشکیلدهنده آن برجستگیهایى دارد که برخى از آنها عبارت است از:
۱ ـ ۲ دین و ایمان
خـانـوادهاى بـرتـر اسـت کـه هـر کدام از ارکان آن از ویژگى دین و ایمان و اعتقادات ناب برخوردار باشد. ترجمه آیه ۲۲۱ سوره بقره چنین است:
زنـان مـشـرک را تـا ایـمان نیاورده اند، به زنى مگیرید و کنیز مومن بهتر از آزادزن مشرک اسـت هـر چـنـد زیـبایى او شما را به شگفت آورد و به مردان مشرک تا ایمان نیاوردهاند زن مومن ندهید و برده مومن بهتر از آزادمرد مشرک است، هرچند شما را به شگفت آورد.
ممکن است یکى از ارکان خانواده مانند مرد از این ویژگى برخوردار باشد، ولى همسر او از آن بـى بـهـره باشد. براى مثال قرآن کریم از همسر حضرت نوح و حضرت لوط یاد مىکـنـد کـه تـحـت سـرپـرسـتـى آنـان بـودند. ولى عارى از ایمان بودند و از نظر مکتبى و فرهنگى خیانت کردند و به پیامبر خویش ایمان نیاوردند. قرآن این دو زن را الگوى مردم بد معرفى کرده، مىفرماید:
ضـَرَبَ اللَّهُ مـَثَلاً لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَاءَهَ نُوحٍ وَ امْرَاءَهَ لُوطٍ کَانَتَا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَیْنِ فَخَانَتَاهُمَا….(تحریم: ۱۰)
گـاهـى نـیز ممکن است در خانوادهاى زن داراى ویژگى دین و ایمان باشد و شوهرش از آن بىبهره باشد. مانند حضرت آسیه. قرآن کریم مىفرماید:
وَ ضـَرَبَ اللّه مَثَلا لِلَّذینَ امَنوا امرَئهَ فرعَونَ اِذ قالَت رَبِّ ابن لى عِندکَ بیتا فِى الجَنّهِ و نَجِّنى مِن فرعونَ وَ عَمَله وَ نَجِّنى مِنَ القَوم الظّالمین.(تحریم: ۱۱)
در آموزههاى اسلامى براى گزینش همسر شایسته بر ویژگى دین و ایمان بسیار تاکید شـده اسـت. در اسـلام، بـعـد از ایـمـان به درخانواده برتر، زن و شوهر هر دو از عقیده و ایـمـانـى خالص برخوردارند. چنانکه در مورد حضرت على(علیه السلام) و فاطمه(علیها السلام) این گونه اسـت.
اگـر ایـمـان جـن و انس را روى هم بگذارند به اندازه ایمان على(علیه السلام) نمىرسد. آن حـضـرت فرمود: اگر پرده را کنار هم فاطمه زهرا(علیها السلام) نیز همانند شویش از مراتب بالاى ایمان برخوردار بود. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) درباره ایمان دخترش فرمود:
همانا خداوند، تمام وجود دخترم فاطمه را، از ایمان و یقین لبریز کرده است.
۲ ـ ۲- علم و دانش
ارکـان تـشـکـیـلدهـنـده خـانـواده برتر از لحاظ علم و آگاهى دارا و ثروتمند هستند. در این خـانـواده، زن افـزون بـر اطـلاعـات و آگـاهـیـهـاى مـذهـبـى بـه عـنوان همسر، مادر، مدیر و کـدبـانوى خانه از آگاهیهاى لازم زندگى برخوردار است. راه و رسم شوهردارى و خانه دارى را به خوبى مىداند و به وظایفى که شرع مقدس بردوش او نهاده، واقف است و از لحـاظ رشـد عـقـلى و فـکـرى بـه درجـهاى رسـیـده اسـت کـه نـیازى به امر و نهى ندارد.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) مىفرماید: بـهـتـریـن دخـتـران(بـراى ازدواج) کـسـانـىانـد کـه از عقل و ادب برخوردارند و شما به امر و نهى او نیازى نمىیابى.
مرد چنین خانوادهاى نیز افزون بر اطلاعات دینى، به عنوان مدیر و سرپرست خانواده، شوهر و پدر از آگاهیهاى لازم برخوردار است و به وظایفى که اسلام بر عهدهاش نهاده، به خوبى آشناست.
یـکـى از مـشـکـلاتـى کـه اکـثـر خـانـوادههـاى مـذهـبـى بـا آن مـواجـهانـد، جهل و نادانى است. از این رو، در زندگى خانوادگى ناکام مىمانند. روابط حاکم بر زن و شـوهـر بـا آمـوزههـاى اسـلامى انطباق ندارد. فضاى خانه و خانواده و محیط نشو ونماى فرزندان در اثر جهالت و ناسازگارى با آموزههاى اسلامى آفت زده شده است. فرزندان در چنین خانوادههایى لوس، ترسو، حقیر و غیرمتکى به نفس و مانند آن بار مىآیند.
۳ ـ ۲- معنویت
زن و شـوهـر در خـانـواده بـرتـر، سـرشـار از مـعنویتاند. زندگى آنان، صحنه ذکر و یاد خـداسـت. اهـل تـهـجـد و شـب زنده دارى، تلاوت قرآن، دعا و مناجات، راز ونیاز، توبه و اسـتـغـفار و مانند آن هستند. از حضیض دنیا و خواستههاى ناچیز دنیوى فراتر رفتهاند و مـرغ دلشـان بـه پـرواز درآمـده و اوج گـرفـتـه اسـت. دنـیـا و مال و ثروت، جاه و مقام و شهرت و امثال این امور اعتبارى سیرابشان نمىکند.
پیوند آنها با یکدیگر ذرهاى از معنویتشان نکاسته، بلکه بر توفیقاتشان افزوده است؛ چرا که زندگى زناشویى آنان به ارتباط آنها با خدا بیشتر مدد رسانده است.
آیـا مـىشـود در این دنیاى پرآشوب باانواع مشکلات خانوادهاى را با این ویژگى یافت کـه در سـیـر مـلکـوتى و معنوى و عرفانى به پرواز درآمده و راه تعالى و ترقى را با سـرعـت طـى مـىکند، پیدا کرد؟ مثال این خانواده کدام است؟ مىگوییم بله، شدنى است. مانند على(علیه السلام) و فاطمه(سلام الله علیها).
مـعـنـویـت امیرمومنان که زبانزد خاص و عام است. خدا بر سراسر زندگىاش حکومت دارد. تن او در میان زمینیان، ولى روحش با عرشیان دمخور است. در ارتباطش با خداوند سبحان آنـچـنان اوج مىگیرد که از هوش مىرود و ناظران مىپندارند که او جان سپرده است. او روزى چندین بار این گونه در ارتباطش با خدا مدهوش مىشود. توصیف مىکند:
وقتى دخترم فاطمه در محراب عبادت قرار مىگیرد، همچون ستارهاى براى ملائکه آسمان مىدرخشد و خداوند بزرگ به آنان مىگوید: اى ملائکه من! به بهترین بنده من فاطمه بـنـگـریـد، او در مقابل من ایستاده و از خوف من، تمامى وجودش مىلرزد…
در روایتى دیگر مىفرماید:
امـا دخـتـرم فـاطمه، سیده زنان عالم از اولین و آخرین است و (در حالى که) در عبادتگاهش(بـه نـمـاز) مـىایـستد، هفتاد هزار فرشته از ملائکه مقرب بر او سلام و درود فرستاده و هـمان گونه که مریم را ندا کردند، مىگویند: اى فاطمه! خداوند تو را برگزید و مطهر و پاکیزه نمود و بر زنان عالم فاطمه(علیها السلام) واله و شیداى خداوند برتر بود و چیزى جز جـذبـههـاى الهـى و نـظـر بـه (وجـه الله) راضـىاش نـمـىکـرد. رسـول خـدا(صلی الله علیه و آله و سلم) از فـاطـمـهاش پـرسـیـد: دخـتـرم! هـم اکـنـون جبرئیل نزد من است و از جانب خدا پیام آورده که هر چه بخواهى تحقق مىیابد. در پاسخ مىگوید:
لذتى که از خدمت به خدا مىبرم، مرا از هر خواهشى بازداشته است. حاجتى جز این ندارم که پیوسته ناظر جمال زیبا و والاى خداوند کریم خانواده برتر از نظر اسلام خانودهاى اسـت کـه در ایـن سـمـت و سـو حـرکـت کـنـد و بـکـوشـد خـود را بـه ایـن قـله نـزدیـک سـازد. لااقـل ایـن اسـت کـه بـه نماز و روزه و سایر واجبات به عنوان نمادهاى معنویت اهتمام ورزد. انـدیشه و افکار خود را متوجه ملکوت کند و غل و زنجیرهاى دنیایى او را زمینگیر نسازد؛ به گونهاى که حالى براى ارتباط با معبود پیدا نکند.
۴ ـ ۲ تقوا
قـرآن کـریم، تقوا را معیار برترى معرفى کرده و کسانى را که از خداپرواى بیشترى دارند گرامى تر مىشمارد.(اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِندَاللّهِ اَتْقیکُمْ)(حجرات: ۱۳).
بـر هـمـیـن اسـاس، هـر خـانـوادهاى کـه در رعـایـت تـقـواى الهـى پیشتازتر باشد از لحاظ الگـویى، برتر شمرده مىشود. در خانواده برتر زن و شوهر متقى و خداترس هستند. حد ومرزهاى الهى را مراعات مىکنند.
اسـلام در تـشـکـیل خانواده بر این ویژگى تاکید کرده است و مردى را شایسته همسرى مىدانـد کـه پـارسـا باشد و از گناهانى مانند زنا، شرابخوارى و گناهان علنى دورى کند. شخصى درباره ازدواج دخترش با امام حسن مجتبى(علیه السلام) مشورت کرد حضرت فرمود:
دخـتـرت را به ازدواج مردى باتقوا درآور؛ چرا که او اگر دخترت را دوست بدارد، احترامش مىگذارد و اگر به او علاقه نداشته باشد به او ستم
۵ ـ ۲ صبر و شکر
در خانواده برتر، هیچ کدام از زن و شوهر در برابر سختیهاى زندگى جزع و بىتابى نـمىکنند. آنها ناملایمات زندگى را هدیههاى خدا بر خویش مىشمارند، در وقت دارایى خدا را سپاس مىگویند و هنگام ندارى و فقر صبورى مىکنند.
روزى رسـول خـدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بـه منزل دخترش فاطمه(علیها السلام) آمد، او را دید که روى زمین نشسته، بـا دسـتـى فـرزنـدش را در آغوش گرفته، شیر مىدهد و با دستى دیگر گندمها را با آسیاب دستى آرد مىکند، اشک در چشمانش حلقه زد و فرمود: دخـتـرم ! تـلخـیـهـا و مشکلات دنیا را به یاد شیرینى و سعادت بهشت برخود گوارا ساز!
حضرت فاطمه(علیها السلام) در جواب پدر، مراتب سپاس خود را این گونه اعلام کرد: فـاطـمـه زهـرا(علیها السلام) تـمام مشکلات زندگى مشترک را به جان خریده و به آن راضى بود و هیچ وقت زبان به گله و شکایت نگشود. او به این که خداوند سبحان نعمتهاى فراوانى به او ارزانـى داشـته، شوهرى همچون امام على(علیه السلام) نصیبش کرده، فرزندانى همچون حسنین و زینبین به او داده است خدا را شکر مىکرد.
۳- ویژگیهاى رفتارى
خـانـواده بـرتر در منظر اسلام از لحاظ ویژگیهاى رفتارى ارکان آن برجستگیهایى دارد که برخى از آنها عبارت است از:
۱ـ۳- مدیریت ایدهآل
زن و شوهر در خانواده برتر به جهت برخوردارى از سه ویژگى دانش، مهارت و اخلاق، خـانـه و خـانـواده را بـه بـهترین شکل ممکن اداره مىکنند. در چنین خانوادهاى، مرد مدیرى لایـق و کـاردان، پـرتـلاش، قـاطـع و جـدى درکـار اسـت. او هـزیـنـه زندگى را از طریق حـلال تـامـیـن مـىکـنـد. همسردارى او ایده آل است. مدیریت او بر مبناى تحکم و زورگویى نیست. حامى خانواده است و در ارشاد و هدایت و حمایت اعضاى خانواده سنگ تمام مىگذارد و آنـان را بـه سـوى مـعـنـویـات و سعادتشان سـوق مىدهد. چنان که قرآن کریم درباره اسماعیل صادق الوعد مىفرماید:
وَ کانَ یَاءمُرُ اَهْلَهُ بِالصّلوهِ وَ الزَّکوه…(نحل: ۹۰).
زن نیز در ایفاى سه وظیفه اصلى(شوهر دارى)،(خانه دارى) و (نقش مادرى) اسوه است. او در هر سه حوزه همچون شویش از دانش، مهارت و اخلاق برخوردار است.بـىتـردید از جمله آسیبهاى جدى در بسیارى از خانوادهها این است که زن و شوهر قدرت مـدیریت ندارند و یا در مدیریت خانه و خانواده عاجزند. بنیان چنین خانواده هایى سست است و احـتـمـال نـزاع و کـشمکش و تزلزل در آن فراوان است. در این خانوادهها یا زن قربانى سوء مدیریت مرد قرار دارد و یا مرد از ناحیه سوء مدیریت زن در خانه آسیب جدى مىبیند و یا فرزندان قربانى سوء مدیریت زن و شوهراند.
۲ـ۳- مناسبات در روابط اسلامى
در خـانـواده بـرتـر، بـهـتـریـن نـوع مـنـاسـبات و روابط وجود دارد. برخى از ویژگیهاى رفتارى زن و شوهر در خانواده برتر عبارت است از:
یـک. احـتـرام متقابل: در خانواده برتر زن و شوهر شخصیت یکدیگر را گرامى مىدارند، در ایـن خـانـواده به زن به عنوان رکنى از خانواده بالاترین احترام نثارش مىشود و مرد نیز به عنوان رکن دیگر از برترین جایگاه شخصیتى برخوردار است.
در آموزههاى اسلامى سفارش شده است؛ هرکس زنى را به همسرى مىگیرد، باید گرامىاش بـدارد و او را با اذیت و آزار و ستمگریهایش خرد نکند و شخصیت و کرامت انسانى او را ضـایـع نـسـازد. او باید محترم باشد و در خانه دلبرى کند و مایه اذیت و آزار زبانى و مـانـنـد آن قـرار نـمـىدهد و در هر حال از او اطاعت مىکند بسیار سعادتمند شمرده شده است.(سـَعیدَهٌ سَعیدَهٌ امرَاَهٌ تُکرِمُ زَوجها وَ لا تُوذِیهِ وَ تُطیعُهُ فِى جَمیعِ احواله؛ گـاه در اثر جهالت و یا غفلت در حضور فرزندان، یکدیگر را مورد تحقیر و اهانت قرار مىدهند و هیبت و مهابت لازم را براى تربیت فرزندان از دست مىدهند.
دو. خـوش اخـلاقـى: در خـانـواده بـرتـر، زن و شـوهـر، بهترین مراتب خوش اخلاقى را به یـکـدیـگر نثار مىکنند. آغوش گرم محبت آنها براى یکدیگر باز است. با رویى گشاده و لبى خندان یکدیگر را ملاقات مىکنند. پاکیزه سخن مىگویند و هرگز یکدیگر را مورد آزار و زبانى واهانت قرار نمىدهند.
مرد، از بهترین مردان در ابراز محبت و لطف و خوش اخلاقى نسبت به همسر شمرده مىشود. چـنـانـکـه رسـول خـدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در خـانـواده بـرتر آنچنان متخلق به اخلاق الهى است که اقوام و خـویـشـان، همسایگان، دوستان و آشنایان و مجموعههاى ایمانى از خوش اخلاقى و لطف و صفاى آنان بهره مند مىشوند و آنها را الگو قرار مىدهند.
سـه. رعـایـت حـقـوق یکدیگر: در خانواده برتر، نه مرد زبان به شکایت مىگشاید و از همسرش در پایمال کردن حقوق خویش و انجام وظیفه نکردن او گله مىکند و نه زن.
آنـها به وظایف خویش به خوبى آشنا و به آن پایبند، هستند. زن و شوهر در چنین خانوادهاى، بـه تـقـسـیـم کـارى کـه رسـول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در زندگى مشترک على(علیه السلام) و فاطمه(علیها السلام) صـورت داد، کـمـال رضـایـت را دارنـد و هـر کدام انجام وظیفه کردن در محدوده تعیین شده را براى خود کارى مقدس، در ردیف جهاد در راه خدا مىشمارند.
رسـول خـدا(صلی الله علیه و آله و سلم) کـارها را میان على(علیه السلام) و فاطمه(علیها السلام) تقسیم کرد و حدود وظایف هرکدام را مـشـخـص نمود و فرمود: کارهاى خانه را فاطمه(علیها السلام) انجام دهد و کارهاى بیرونى بر عهده عـلى(علیه السلام) بـاشـد.
فـاطـمـه(علیها السلام) مـىگـویـد: خـدا مـىدانـد کـه مـن چـقـدر از ایـن مـطـلب خـوشـحـال شـدم کـه کـارهـاى بـیـرون خانه بر عهده من مىدانست و همواره به تمام وظایف هـمـسـرى خـود عـمـل مىکرد، از پاکیزگى و ساده پوشى، آرایش و عطر زدن گرفته تا کـارهـاى مـنزل و آرد کردن و نان پختن و تا قناعت به یک زندگى ساده و بىآلایش دلارام شوهر و مایه آرامش خاطر او بودن و ایثار مال و جان خود براى همسر.
حـضـرت عـلى(علیه السلام) مـىفرماید: به خدا سوگند هرگز فاطمه را به خشم نیاوردم و او را بر کارى مجبور نساختم تا به دیدار خداى بزرگ شتافت. او نیز هرگز مرا ناراحت نکرد و فرمانم را زیرپا نگذاشت، فاطمه(علیها السلام) دلآرام من بود.
چهار. حریم دارى و عـفاف: زن و شوهر در خانواده برتر، به شدت به موازین شرعى پایبند هستند و بـه مـسـائل مـحـرم و نامحرم، حفظ ناموس، عفت و پاکدامنى و عدم اختلاط با نامحرمان فوق العـاده اهـمـیـت مىدهند. مرد در چنین خانوادهاى عفیف است و چشم خویش از ناموس دیگران فرو مـىپـوشـد و خـواسـتـههـاى غـریـزى خـود را در مـحـدودهاى کـه خـداونـد بـرایـش حـلال کـرده، منحصر مىسازد. زن نیز خود را براى شوهرش ارزانى مىکند و در غیاب او از خـویـشـتـن چـون درّى در صـدف پاسدارى مىدهد و از نامحرمان حفظ مىکند.
دیدگاه زن اسـوه در خـانـواده بـرتـر، ایـن اسـت که در غیرضرورت، بهترین چیز براى او این است که(خـَیـرٌ)؛ خـانـوادهاى که به این ویژگى پایبند نیست و به محرم و نامحرم و حفظ حجاب و عفاف اهمیت نمىدهد، آفت زده است. بسیارى از نابسامانیهاى اجتماعى از همین ناحیه صورت مـىگـیـرد کـه زن و مرد حریم خود را نمىشناسند و به موازین شرع مقدس بىاعتنایى نشان مىدهند وگرنه هرگز اسلام با حضور زن در صحنه اجتماع مخالف نیست. اسلام با بىحجابى، بىعفتى، اختلاط زن و مرد مخالف است.
پـنـج. تـحـمـل یـکـدیـگر: در خانواده برتر، زن و شوهر ایمان خود را در پرتو صبر و تـحـمل بر شداید و گرفتاریها، فقر و تنگدستى و دیگر سختیها و همچنین شکرگزارى از خداوند در برابر نعمتهاى او کامل مىکنند و این سخن پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را شعار صبر و نیمهاى دیگر در سپاسگزارى.
در آمـوزههـاى اسلامى براى مردى که در برابر کژیهاى اخلاقى همسرش صبورى کرده، بـراى خـدا تـحـملش مىکند پاداش شاکران در نظر گرفته شده است(مَنْ صَبَرَ عَلى خُلْقِ امرَاَهٍ سَیّئهِ الْخُلقِ وَ احْتَسَبَ فى ذَلِکَ الاَجْرَ اَعْطاهُ اللّهُ ثَوَابَ الشّاکِرینَ فِى الآحره؛ زنى هم که بر بداخلاقى شوهرش صبر مىکند پاداشى همچون آسیه به او داده مىشود: (مَن صـَبـَرَتْ عـَلى سـُوءِ خـُلق زَوجِهَا…،
شش. همکارى دو جانبه: از دیگر ویژگیهاى رفتارى خـانـواده بـرتـر، هـمـکـارى شایسته زن و شوهر با یکدیگر در زندگى است. آن دو، بنده خـدایـنـد و خـود را در بـرابـر او مسئول مىدانند و تمام تلاششان در زندگى این است که رضـایـت خـدا را جـلب کـنـنـد. از ایـن رو، زنـدگـى زنـاشـویى خللى بر بندگى آنان در برابر خدا ایجاد نمىکند. چنان که در زندگى حضرت على(علیه السلام) و فاطمه(علیها السلام) قضیه این گونه بود.
روزى رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) از على(علیه السلام) پرسید: همسرت را چگونه یافتى؟ گفت: خـوب یـاورى بـراى اطـاعـت. بـهترین نوع همکارى، این است که زن از لحاظ معنوى و روحى، شوهرش را تدارک کند و او را براى حضور در اجتماع تقویت نماید و مرد نیز او را در مسیر بـنـدگـى خـدا، دسـتـگـیـرى کـنـد. از او مـراقـبت و محافظت نماید و خویشتن را در برابر او مسئول بداند.
۳ ـ ۳- شیوه زندگى
خانواده برتر در زندگى داراى سبک و شیوهاى ممتاز از دیگران است. زن و شوهر در چنین خـانـوادهاى اهـل کـار و تلاشاند و براى آبادانى دنیا از هیچ کوششى دریغ نمىورزند، ولى تمام جهت گیرىهاى زندگى آنان به سمت و سوى زهد و ساده زیستى است؛ روشى زاهـدانـه فـقیرانه دارند و از دنیا به قدر کفاف و نیاز برداشت مىکنند. در زندگى آنها اثرى ز اسراف و ریخت و پاش دیده نمىشود.
خـانـواده بـرتر در شیوه زندگى خود حد و اندازه را نگه مىدارند، نعمتهاى الهى را بىحـسـاب و کـتـاب مـصرف نمىکنند و آنها را ضایع نمىسازند. در زندگى آنها اثرى از تجملات و تشریفات وجود ندارد. آنها کرامت انسانى خود را ارزشمندتر از آن مىدانند که اسـیـر زرق و بـرق و تـجملات دنیا شوند. نه اینکه نتوانند از امکانات دنیوى برخوردار باشند، بکله دارایى و نادارى هیچ تغییرى در شیوه زندگى آنها ندارد. سخن امیرمومنان(علیه السلام) در این باره چنین است که مىفرماید:
اگـر بـخـواهـم غـذاى خـویش را از عسل مصفى و مغز گندم و لباسم را از ابریشم و حریر قـرار دهـم، قـدرت دارم، ولى هـیهات که نفس بر من پیروز سلمان فارسى روزى فاطمه زهـرا(علیها السلام) را بـا چادرى پاره و پروصله از لیف خرما دید که به دیدار پدر بزرگوارش مـىرفـت، تـعـجب کرد و از شدت ناراحتى گریست و عرض کرد: دختران کسرا و قیصر در حریرند و دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) چادرى ساده و پشمینه با دوازده وصله بر سر دارد؟!
وقـتـى فـاطـمـه(علیها السلام) بـه خـدمـت پـدر رسـیـد، شـگـفـتـى سـلمـان را مـطـرح کـرد. رسـول خـدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به سلمان فرمود: یا سلمانُ! اِنَّ ابنَتى در خانواده برتر چیزى جز خدا زن و شـوهـر را راضـى نمىکند. از این رو، تمام جهت گیریهاى زندگى آنها براى جلب رضـایـت خـداوند است و گزینش شیوه زاهدانه در زندگى نیز به همین منظور است. از این رو، در روایتى دیگر خود حضرت فاطمه(علیها السلام) اینگونه پاسخ سلمان را مىدهد.
۴ـ۳- تربیت نسل صالح
فـرزنـدان خـانـواده بـرتـر نـمـونـه کـامـلى از تـربیت شدگان مکتبى اند. بهترین شیوه تـربـیـتـى را در خـانواده برتر مىتوان سراغ گرفت. فرزندان در چنین خانوادهاى از اوان کـودکـى تـربـیت دینى و اخلاقى مىشوند. راه و رسم خوب زیستن را مىآموزند. با شـخـصـیـت و عزتمند بار مىآیند و انسانى صالح مىشوند و قدم به عرصه اجتماع مىگذارند و منشا آثار و برکات فراوان مىشوند.
تـربـیـت دو رکن دارد: نخست عشق و عاطفه و دیگرى علم و آگاهى؛ و زن و شوهر در خانواده بـرتـر از هـر دو رکـن برخوردارند؛ آنها از جهت عشق و محبت به فرزند و علاقه مندى به سرنوشت او ثروتمند هستند و از لحاظ علم و دانش از بالاترین اطلاعات برخوردارند. مىدانـنـد کـه کـودک از نـظـر روانى چه خواسته هایى دارد و چگونه باید به خواسته هایش پـاسـخ داد. مـىدانند چگونه باید به کودک ابراز محبت کرد و چه مقدار باید به او محبت شـود کـه لوس بـار نـیـایـد. کـودک در خـانـواده برتر مورد تکریم قرار مىگیرد و با شـخـصـیـت بـار مـىآیـد. بـه سـوالات او بـه صـورت مـنـطـقـى، مـسـتـدل و مـتـنـاسب با میزان درک و فهم او پاسخ داده مىشود. او در چنین خانوادهاى شجاع بار مىآید، چرا که زن و شوهر هرگز کودکشان را از موهومات نمىترسانند.
نتیجهگیرى
از مجموع آنچه گذشت نتیجه گرفته مىشود که:
۱- خـانـواده، کـوچـک تـریـن واحـد اجـتـمـاعـى اسـت و سلول اولیه آن را زن و شوهر تشکیل مىدهند.
۲- خانوادهاى که با استانداردهاى اسلامى انطباق دارد، خانواده برتر است.
۳- ملاک برترى خانواده، برخوردارى از فضیلتها و ارزشهاى اسلامى است.
۴- قرآن کریم منبعى براى شناسایى خانواده برتر و ویژگیهاى آن است.
۵- خانواده حضرت ابراهیم، حضرت مریم، حضرت موسى، حضرت شعیب و حضرت یحیى چند نمونه از خانوادههاى برتر قرآنى است.
۶- اسلام، اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را برترین خانواده مىشمارد و همگان را به الگوگیرى از آن دعوت مىکند.
۷- ویـژگـیهاى خانواده برتر را در سه محور اصالت خانوادگى، ویژگیهاى نفسانى ارکان آن و ویژگیهاى رفتارى آنها مىتوان خلاصه کرد.
است.
۸- بـرخـى از ویـژگـیـهـاى رفـتـارى خـانـواده بـرتـر عـبـارت اسـت از مـدیـریـت ایـده آل خانواده، مناسبات و روابط اسلامى زن و شوهر با یکدیگر، شیوه زندگى فقیرانه و زاهدانه و تربیت نسل صالح.
منبع: پایگاه طوبی؛ نعمت اللّه یوسفیان