- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
زندگینامه
ولید بن عبدالملک بن مروان بن حکم از خاندان اموی است. او در سال ۵۰ قمری[۱] یا سال ۵۲ قمری در مدینه متولد شد.[۲] کنیه اش را ابوالعباس گفته اند.[۳] پدرش عبدالملک، پنجمین حاکم اموی و مادرش ولاده دختر عباس بن حزن بن حارث بود.[۴] او پسر بزرگ عبدالملک بود و پدرش توجه ویژه ای به وی داشت.
ولید ۱۴ [۵] و بنابر نقلی ۱۹ پسر داشت[۶] و یکی از همسران او، نفیسه دختر زید بن حسن بوده است.[۷] حدود سی سال پس از مرگ او، دو تن از فرزندانش به نام های یزید و ابراهیم برای مدت کوتاهی به حکومت رسیدند.[۸] ولید در سال ۹۶ق در دیر مران در نزدیکی دمشق درگذشت و بیرون قبرستان باب الصغیر دفن شد.[۹]
ویژگی های شخصیتی
ولید را فردی ستمگر و تندخو خوانده اند.[۱۰] او در سخنانش قواعد زبان عربی را رعایت نمی کرد و از این رو وی را نکوهیده اند.[۱۱] نیز درباره او گفته اند لهو و لعب و شکار را دوست داشت و با نوازندگان و خوانندگان همنشینی می کرد.
[۱۲] در برخی منابع آمده است ولید بسیار ازدواج می کرد و طلاق می داد و نقل شده که او با ۶۳ زن ازدواج کرد.[۱۳] ولی برخی دیگر از منابع او را فردی پرهیزکار خوانده اند که قرآن را بسیار تلاوت می کرد.[۱۴]
دوره حکومت
ولید در زمان حکومت پدرش، به ولیعهدی گماشته شد[۱۵] و پس از مرگ او در سال ۸۶ قمری به حکومت رسید[۱۶] و نزدیک ده سال حکومت کرد. بنابر نقل یعقوبی او پس از مرگ پدر به مسجد رفت و بر منبر نشست و پس از اعلام خبر مرگ عبدالملک، مردم را به فرمانبرداری فراخواند و گفت: هر کس مخالفت کند، سرش را جدا میکنم و هر کس خاموش بماند، به مرگ طبیعی از دنیا خواهد رفت.[۱۷]
از مشهورترین کارگزاران ولید، حجاج بن یوسف بود که از زمان عبدالملک، بر عراق حکمرانی می کرد. عبدالملک در هنگام مرگ، در مورد حجاج به ولید سفارش کرد[۱۸] و ولید نیز او را در مقام خود باقی گذاشت.[۱۹] همچنین ولید در سال ۸۷ قمری عمر بن عبدالعزیز را به حکومت مدینه گماشت[۲۰] و سپس حکومت مکه و طائف را نیز به او سپرد.[۲۱] ولی در سال ۹۳ قمری به درخواست حجاج، او را عزل کرد، چرا که او افرادی که از ستم حجاج به مدینه گریخته بودند، پناه داده بود.[۲۲]
فتوحات
در عصر ولید سرزمین های بسیاری فتح شد و قلمرو اسلامی از شرق تا هند و ترکستان گسترش یافت و تا نزدیک چین رسید.[۲۳] ولید در فشار بر امپراطوری روم از سیاست پدرش پیروی کرد و با هدف فتح قسطنطنیه، قلعه های متعددی را تصرف کرد ولی به هدفش نرسید.[۲۴] در شمال آفریقا نیز فتوحات به اوج خود رسید و مسلمانان بر مغرب میانه تسلط یافتند.[۲۵] از مهمترین فتوحات این دوره، فتح اندلس بود که طی سال های ۹۲-۹۳ق انجام گرفت.[۲۶]
اقدامات عمرانی
ولید را فردی مشتاق سازندگی و آبادانی دانسته اند. به دستور او به جاده ها رسیدگی شد و چاه هایی حفر گردید. او را نخستین کسی دانسته اند که در دوره اسلامی بیمارستان ساخت.[۲۷]
به دستور او مسجد جامع اموی در دمشق در فاصله سال های ۸۸ تا ۹۶ ساخته شد.[۲۸] گفته اند او خراج هفت سال حکومتش را صرف ساخت این مسجد کرد و صنعتگرانی از هند، ایران، قسطنطنیه، مصر و مغرب گرد آورد و برای ساخت آن دوازده هزار کارگر به خدمت گرفت.[۲۹]
او برای توسعه مسجد نبوی دستور داد خانه های همسران پیامبر تخریب و به مسجد افزوده شود[۳۰] و خانه هایی که در طرف آخر مسجد بود نیز خریداری شود. پس از توسعه مسجد، مساحت آن به ۶۴۰۰ متر مربع رسید.[۳۱]
سختگیری بر مخالفان
بر اساس منابع تاریخی، در دوره حکومت ولید، همچون دوره پدرش عبدالملک، حجاج بن یوسف چهره پر نفوذ دستگاه خلافت بود[۳۲] و به سختگیری بر مخالفان و کشتن و زندانی کردن آنها ادامه داد. نقل شده است حجاج ۱۲۰ هزار نفر از اشراف و بزرگان را به قتل رساند و ۵۰ هزار مرد و ۳۰ هزار زن در زندان او مردند.[۳۳]
بسیاری از شیعیان نیز در این دوره کشته یا زندانی شدند که از جمله آنها، سعید بن جبیر بود.[۳۴] ابن ابی الحدید درباره ستم حجاج بر شیعیان گفته است او شیعیان را می کشت و با گمان و اتهام آنان را به زندان می انداخت تا جایی که اگر به فردی می گفتند زندیق یا کافر، برای او خوشایندتر بود تا بگویند شیعه علی است.[۳۵]
مسموم کردن امام سجاد
در برخی منابع آمده است ولید بن عبدالملک در سال ۹۴ یا ۹۵ق. امام سجاد (علیه السلام) را مسموم کرد و به شهادت رساند.[۳۶]
پی نوشت ها
- ابن کثیر، البدایه و النهایه، دار الفکر، ج۹، ص۱۶۱.
- عصفری، تاریخ خلیفه بن خیاط، ۱۴۱۵، ص۲۳۲.
- زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹، ج۸، ص۱۲۱.
- ابن کثیر، البدایه و النهایه، دار الفکر، ج۹، ص۱۶۱.
- مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹، ج۳، ص۱۵۷.
- ابن کثیر، البدایه و النهایه، دار الفکر، ج۹، ص۱۶۶.
- ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰، ج۵، ص۲۴۴
- ابن کثیر، البدایه و النهایه، دار الفکر، ج۱۰، ص۱۲ و ۲۱.
- طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷، ج۶، ص۴۹۵
- مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹، ج۳، ص۱۵۷؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۴۰۹، ج۳، ص۴۹۹.
- ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵، ج۴، ص۱۳۸.
- اصفهانی، الأغانی، ج۱، ص۱۱۴-۱۱۵ .
- دیار بکری، تاریخ الخمیس، دارصادر، ج۲، ص۳۱۱
- طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹، ص۱۴۵.
- ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰، ج۵، ص۱۸۳
- ابن کثیر، البدایه و النهایه، دار الفکر، ج۹، ص۱۶۱.
- یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۲۸۳.
- ابن کثیر، البدایه و النهایه، دارالفکر، ج۹، ص۶۷.
- طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷، ج۶، ص۴۴۷؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، دارالفکر، ج۶، ص۲۳۷.
- ابن سعد، الطبقات الکبرى، ۱۴۱۰، ج۵، ص۲۵۵؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷، ج۶، ص۴۲۷.
- طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷، ج۶، ص۴۴۷.
- طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷، ج۶، ص۴۸۱.
- زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹، ج۸، ص۱۲۱.
- طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹، ص۱۵۵.
- طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹، ص۱۵۶.
- طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹، ص۱۶۱-۱۶۳.
- زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹، ج۸، ص۱۲۱.
- طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹، ص۱۴۶
- طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹، ص۱۴۶
- أبی الفداء، تاریخ أبی الفداء، ۱۹۹۷، ج۱، ص۲۷۵.
- جعفریان، آثار اسلامی مکّه و مدینه، ۱۳۸۲ش، ص۲۰۷
- هاوتینگ، امویان نخستین دودمان حکومتگر در اسلام، ص۷۳.
- مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبه الثقافه الدینیه، ج۶، ص۴۰
- طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷، ج۶، ص۴۸۷.
- ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبه آیه الله العظمی المرعشی النجفی، ج۱۱، ص۴۴.
- ابن شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹، ج۴، ص۱۷۶؛ ابن حاتم شامی، الدر النظیم، ۱۴۲۰، ص۵۹۱؛ ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه، ۱۴۲۲، ج۲، ص۸۷۴
منابع
- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، مکتبه آیه الله العظمی المرعشی النجفی، بیتا.
- ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ش.
- ابن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق.
- ابن شهرآشوب، المناقب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
- ابن صباغ مالکى، الفصول المهمه فی معرفه الأئمه، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۲ق.
- ابن کثیر، البدایه و النهایه، بیروت، دار الفکر، بیتا.
- أبو الفداء، المؤید عماد الدین، تاریخ أبی الفداء، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۹۹۷م.
- جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکّه و مدینه، تهران، مشعر، ۱۳۸۲ش.
- دیار بکری، تاریخ الخمیس، بیروت، دارصادر، بی تا.
- ذهبی، تاریخ الاسلام، بیروت، دار الکتاب العربى، دوم، ۱۴۰۹ق.
- زرکلى، خیر الدین، الأعلام، بیروت، دار العلم للملایین، هشتم، ۱۹۸۹م.
- طبری، تاریخ طبری، بیروت، دار التراث، دوم، ۱۳۸۷ق.
- طقوش، محمد سهیل، دولت امویان، ترجمه حجت الله جودکی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، پنجم، ۱۳۸۹ش.
- عصفری، خلیفه بن خیاط، تاریخ خلیفه بن خیاط، تحقیق فواز، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
- مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دار الهجره، دوم، ۱۴۰۹ق.
- مقدسی، البدء و التاریخ، پورت سعید، مکتبه الثقافه الدینیه، بیتا.
- هاوتینگ، امویان نخستین دودمان حکومتگر در اسلام، ترجمه عیسی عبدی، تهران، امیرکبیر، دوم، ۱۳۸۸ش.
- یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، بىتا.
- یوسف بن حاتم، الدر النظیم فی مناقب الأئمه، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۲۰ق.