- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : محقق شماره 1
- 0 نظر
هم کفو بودن در ازدواج، یکی از شرایط بسیار مهم در هنگام انتخاب همسر و تشکیل خانواده است. کفو در لغت به معنای همتا، شبیه و مانند است.[۱] هم کفو بودن دختر و پسر در ازدواج را شبیه بودن آن دو نفر از نظر سلیقه ها، اعتقادات و فرهنگ ها است.
هم کفو بودن به معنی مِثل و شبیه هم بودن نیست بلکه به معنی متناسب بودن است و ممکن است گاهی این تناسب در شبیه بودن باشد یا گاهی در هم جهت بودن یا در مکمل بودن نهفته باشد.
در این نوشتار تلاش شده تا به اختصار موضوع هم کفو بودن دختر و پسر از نگاه عرف و دین بررسی شود.
هم کفو بودن در ایمان و دینداری
مهمترین مرحله شباهت، باید در چهره دینداری جلوه کند به این معنا که مرد مومن، هم کفو زن مومن و مرد دیندار، شبیه و مانند زن دیندار است. به فرموده قرآن مجید: وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ؛[۲] و زنان پاک برای مردان پاک و مردان پاک برای زنان پاک اند.
بنابراین مومن و مومنه، هم کفو غیر مومن و غیر مومنه نیستند. مرد مسلمان و مومن، حق ازدواج با زنان غیر مسلمان و غیر مومنه را ندارد همچنان که زن مومنه حق ازدواج با مرد غیر مومن را ندارد و چنین ازدواجی باطل و حرام است.
خداوند در قرآن کریم، از ازدواج انسان پاک و مومن با انسان ناپاک و کافر، شدیدا نهی نموده و فرموده:
وَ لَا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکَاتِ حَتَّی یُؤْمِنَّ وَ لَأَمَهٌ مومنهٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَهٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ و َلَا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّی یُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مومن خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ أُولَئِکَ یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ وَ اللَّهُ یَدْعُو إِلَی الْجَنَّهِ وَ الْمَغْفِرَهِ بِإِذْنِهِ وَ یُبَیِّنُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ؛[۳]
و با زنان مشرک ازدواج نکنید تا زمانی که ایمان بیاورند. قطعا کنیز با ایمان از زن آزاد مشرک بهتر است، هر چند (زیبایی، مال و موقعیت او) شما را خوش آید. و زنان با ایمان را به ازدواج مردان مشرک در نیاورید تا زمانی که ایمان بیاورند. مسلما برده با ایمان از مرد آزاد مشرک بهتر است، هر چند (جمال، مال و منال او) شما را خوش آید.
اینان (که مشرکند، نه تنها مردم، بلکه بی رحمانه زن و فرزند خود را) به سوی آتش می خوانند، و خدا به توفیق خود به سوی بهشت و آمرزش دعوت می کند، و آیاتش را برای مردم بیان می فرماید تا متذکر شوند.
بنابراین خانواده های دیندار باید مراقب باشند تا دختر با ایمان خود را به جوانی که اهل حق و حقیقت نیست و در غفلت و بی اعتقادی به سر می برد به همسری ندهند، و همین طور برای جوان پاک و مومن خود، دختری را که منکر اصول الهی است به همسری انتخاب نکنند.
به واقع، نخستین و حیاتی ترین شرط در نیل به یک پیوند و ازدواج سالم، ایمان پسر و دختر است تا دو نور مومن و پاک و پاکیزه به هم برسند و از به هم رسیدن آنان، ثمرات شایسته و پاک که همانا فرزندان صالح و درستکار است به وجود آیند.
تصور نکنید که زیبایی و مال و موقعیت در مردی که ایمان ندارد و در زنی که آراسته به حقیقت نیست، موجب سعادت، سلامت، نشاط و دوام در زندگی است.
با این حال، بر خانواده ها لازم است در مسئله هم کفو بودن، سختگیری نکنند. وقتی پسر و دختر از نظر اعتقاد و اخلاق و عمل اسلامی و از نظر قیافه و ظاهر، نزدیک به هم باشند، از نظر شرع مقدس هم کفو و شبیه و همانند یکدیگرند و در ازدواج آنان رحمت و برکت حق تجلی خواهد کرد.
هم کفو بودن در روایات معصومان (علیهم السلام)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در اهمیت و لزوم توجه به کفویت همسران می فرماید: اَنْکِحُوا الاَکْفاءَ وَ انْکِحُوا مِنْهُمْ وَ اخْتارُوا لِنُطَفِکُمْ؛[۴] زمینه ازدواج هم کفوها را فراهم کنید و با هم کفو، ازدواج کنید و آنان را برای به وجود آمدن فرزندان شایسته، به عقد خود درآورید.
در روایتی از امام صادق (علیه السلام) پیرامون همتایی و هم کفو بودن همسران آمده است: الْکُفْوُ اَنْ یَکُونَ عَفیفاً وَ عِنْدَهُ یَسارٌ؛[۵] آن که دارای عفت همه جانبه است و زندگی در کنار او از نظر نفقه سهل و آسان است، کفو دختر عفیفه و آسان زندگی کن شماست.
پیامد بهانه گیری و مانع تراشی در مسیر ازدواج
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ضمن آن که مهمترین شرط همسانی و هم کفو بودن را ایمان و امانتداری فرد دانسته اند، نسبت به ممانعت از ازدواج دختر پسری که هم کفو هستند فرموده اند:
اِذا جائَکُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ دینَهُ وَ اَمانَتَهُ یَخْطُبُ اِلَیْکُمْ فَزَوِّجُوهُ اِنْ لا تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَهٌ فِی الاَْرْضِ وَ فَسادٌ کَبیرٌ؛[۶] کسی که از دختر شما خواستگاری کرد و شما نسبت به دین و امین بودن وی رضایت داشتید، حتما زمینه این ازدواج را فراهم نمایید که منع ازدواج کفو با کفو از جانب شما، زمینه ساز فتنه و فساد بزرگ در روی زمین است.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در روایت مشابه دیگری، دین و اخلاق را مهمترین ملاک در هم کفو بودن دانسته اند و فرموده اند:
اِذا جائَکُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلُقَهُ وَ دینَهُ فَزَوِّجُوهُ و اِنْ لا تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَهٌ فِی الارْضِ وَ فَسادٌ کَبیرٌ؛[۷] آن کس که اخلاق و دینش مورد رضایت و پسند شما بود، به او دختر بدهید، چنانچه از تحقق این ازدواج جلوگیری کنید، موجب فتنه و فساد بزرگ در زمین شده اید.
تردیدی نیست که سختگیری در ازدواج، مانع تراشی و تکیه بر عادات و رسومات غلط و طلب جمال و ثروت از جانب خانواده ها برای پسران و دختران خود، فرایند ازدواج جوانان جامعه را مختل نموده و بستر فساد را آماده می سازد و عامل ایجاد فشارهای عصبی و بیماری های روانی، شیوع استمناء، لواط و زنا در بین جوانان شود.
بدیهی است این همه فتنه و فساد و عواقب آن ها در دنیا و آخرت، گریبانگیر آن پدران و مادران و اقوام و خانواده هایی است که در مسئله ازدواج سختگیری های بیجا می کنند.
آنچه در وهله نخست باید در هم کفو بودن مد نظر قرار گیرد، ایمان، اخلاق، امانت و درستکاری در پسر و دختر است و بر پدران و مادران و خانواده ها لازم است تا با آسان گیری و پرهیز از شرط و شروط و رسوم بی مورد، زمینه عروسی دو هم کفو را فراهم آورند.
حضرت باقر (علیه السلام) می فرماید: ما مِنْ رُزْءَه أَشَدَّ عَلی عَبْد اَنْ یَأْتِیَهُ اِبْنُ اَخیهِ فَیَقُولَ زَوِّجْنی فَیَقُولَ لا اَفْعَلُ أَنَا أَغْنی مِنْکَ؛[۸] مصیبتی از این شدیدتر نیست که جوان مومنی، دختر برادر مومنش را خواستگاری کند، و پدر دختر جواب بدهد: من از این ازدواج، عذر می خواهم زیرا تو از نظر مالی در رتبه من نیستی!
هم کفو بودن از نگاه حضرت سجاد (علیه السلام)
حضرت باقر (علیه السلام) نقل می کنند: پدرم (حضرت) زین العابدین (علیه السلام) در یکی از مواقف حج، به خانمی با اخلاق و نیکو که همسری نداشت برخورد کرد و بدون تحقیق از حسب و نسب وی، از او خواستگاری کرد و این خواستگاری در نهایت منجر به ازدواج شد.
فردی از انصار از این داستان آگاه شد و ازدواجی به این سادگی برای او بسیار سنگین و گران آمد و گمان برد که شاید آن زن، فردی بی اصل و نسب باشد و در آینده علت سرزنش نسبت به امام چهارم شود.
با تحقیقی که کرد مشخص شد آن زن از طایفه شیبان است. بلافاصله خدمت امام چهارم رسید و جریان را با آن حضرت در میان گذاشت و گفت: خدا را شکر همسر شما از خاندانی معروف و محترم است.
امام (علیه السلام) به او فرمودند: من شما را خردمندتر از این می دانستم که به این امور پایبند باشی؛ مگر نمی دانی خداوند عزوجل به برکت اسلام، پستی ها را برداشت و نقص ها را جبران فرمود و بزرگواری و کرامت را جایگزین پستی و حقارت نمود. اینک مسلمان در هر موقعیتی باشد، محترم است و او را پستی نیست، پستی و فرومایگی از آن جاهلیت است و بس.
بنابراین هم قبیله و همشهری بودن یا به اندازه هم ثروت داشتن، موجب هم کفو بودن دو نفر نمی شود و امتیاز، به ایمان و تقوا است.
پرهیز از وسواس در انتخاب داماد
علی بن اسباط به حضرت جواد (علیه السلام) نوشت: من برای دخترانم کسی را که در اخلاق و ایمان همانند خودم باشد، نیافته ام تا آنان را شوهر دهم. حضرت در پاسخ نامه وی نوشت:
آنچه را درباره دخترانت نوشته بودی یافتم، خداوند تو را مورد رحمت و لطفش قرار دهد، تا این حدود، دقت در کار دختر لازم نیست. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: اگر خواستگاری آمد که دین و اخلاقش مورد پسند بود، قبولش کنید و اگر چنین نکنید فتنه و فساد بزرگ در زمین روی می دهد.[۹]
همسانی و هم کفو بودن در جامعه امروزی
همان گونه که اشاره شد، دین اسلام بر هم کفو بودن در زمینه های ایمان و اخلاق و درجات آن تاکید می کند. اما با توجه به این که اصول مهم در ازدواج و انتخاب همسر، آرامش، مودت و رحمت است، ملاک های انتخاب همسر نیز در این مسیر باید تعریف شود؛ کفویت نیز برای ارتقاء آرامش، رحمت و مودت بیشتر است.
بنابراین هم کفو بودن علاوه بر این که در بعد دینی، ایمانی و اخلاقی مورد تاکید است در دیگر شئون نیز جاری و ساری است.
هر چند بعد دینی و ایمانی و اخلاقی از اهمیتی ویژه برخورد دار است اما کفویت در ابعاد جسمی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و قومیتی نیز اگر به آرامش، مودت و رحمت در بین زوجین بینجامد، مورد اهتمام دین است کما این که این اصل در روانشناسی و جامعه شناسی مورد تاکید است.
از این رو، همسانی و هم کفو بودن در اولویت های زوجین مفهوم پیدا می کند و دین اسلام این اولویت را نخست در ایمان و اخلاق می داند و بعد از تشابه و هم کفو بودن در آن دو، دیگر اولویت ها و ملاک های مکمل خود نمایی می کند که باعث کمال طرفین خواهد شد.
چند ملاک مهم و مکمل در ایجاد کفویت بین دختر و پسر
۱-همسانی و هم کفو بودن در سن و سال
تفاوت سنی، یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در انتخاب همسر و زندگی مشترک است. اگر اختلاف سن زن و مرد، بیش از حد باشد و مثلا جوانی با فردی میانسال یا مسن ازدواج کند، احتمال عدم تفاهم آنها بسیار زیاد است.
اساسا سن و سال، از آن جهت که بر جهان بینی و نحوه نگرش به زندگی، خویشتن و دیگران تاثیر می گذارد، موجب تغییر در انتظارات و نیازها شده و همین امر تعامل همسران دارای اختلاف سنی زیاد را به چالش می کشاند.
پس هم کفو بودن در سن و سال، و تفاوت ۳ تا ۴ ساله (ترجیحا مرد بزرگتر باشد)، یکی از عوامل موثر در رسیدن به زندگی متعادل و منطقی خواهد بود.
۲-همتایی و هم کفو بودن در تحصیلات
آنچه در اسلام با عنوان کفویت یا هم کفو بودن بدان اشاره شده، در واقع شباهت و هم شان و مرتبه بودن زن و مرد در جنبه های متفاوت شخصیتی، روانی، فرهنگی، علمی، سن و … است.
به عنوان مثال تحصیلات مشابه مسبب همگونی بین دختر و پسر است؛ زیرا تحصیلات نزدیک به هم، گاه نتیجه تشابه درجه هوش افراد است. از طرفی تفاوت در سطح تحصیلات، تفاوت های عمده ای در جهان بینی و نوع نگرش افراد ایجاد می کند.
آیا فردی که تحصیلات دانشگاهی مثلا در مقطع لیسانس را تجربه کرده و افکار و عقایدش به طرز خاصی که منطبق با محیط و فضای خاص تحقیقاتی دانشگاهی است شکل گرفته و آموخته است افکار انتزاعی خود را در برخوردها فعال نگهدارد و برای هر چیز، دلیلی بطلبد، با فردی که دارای بهره هوشی طبیعی و دارای تحصیلات مثلا در مقطع ابتدایی است یکسان خواهد بود؟
۳-همتایی و هم کفو بودن در فرهنگ و طرز فکر
طرز فکر همسو و شبیه به هم در بین طرفین ازدواج، یکی از عوامل موثر در رسیدن به زندگی متعادل و منطقی است. طرز فکر و اندیشه افراد، از مولفه هایی همچون فرهنگ، سطح تحصیلات و سن افراد تاثیر می پذیرد.
مشابه و هم کفو بودن در نوع تفکر و به عبارتی کفو فکری، همسطح بودن و یکسانی در نوع جهانبینی و فهم و ادراک زن و مرد نسبت به مسائل مختلف فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است و کمک می کند تا شیوه تفکر افراد که مسلما در مراحل مختلف زمانی به صورت های گوناگونی می اندیشند، همگام و همسو تحول یابد.
افکار همسو با هم و به یک جهت نگریستن، کمک می کند تا طرفین بتوانند از دریچه چشم دیگری به دنیا بنگرند و مسائل گوناگون را بررسی و تحلیل کنند.
در انتخاب همسر، بسیار مهم است که سطح فرهنگی و پایگاه اجتماعی او را در نظر داشته باشیم و از جنبه موقعیت خانوادگی و تاثیرپذیری از مسائل فرهنگی، خصوصا فرهنگ مشترک، همسو باشیم؛ زیرا عوامل فرهنگی دارای ابعاد متفاوتی است که ریشه در افکار انسان داشته و با رسوخ در تمام جوانب حیات، به زندگی انسان جهت می بخشد.
نحوه معاشرت ها و برخوردها، تربیت فرزندان، دیدگاه نسبت به جنسیت خاص و… همه و همه متاثر از فرهنگ حاکم بر زیستگاه و ذهنیات ماست.
تشابه یا تضاد فرهنگی، در معاشرت ها و رفت و آمدهای خانوادگی طرفین دخیل بوده و مستقیما در زندگی زوج جوان موثر خواهد بود؛ چرا که زوج جوان، خود از فرهنگ مسلط بر حیطه جغرافیایی که در آن رشد یافته اند تاثیر پذیرفته اند و کنار گذاشتن فرهنگ یعنی نادیده گرفتن سیستم ارزشی، افکار، عقاید و به هم ریختن تمام ملاک های اخلاقی و اجتماعی، بی هویت شدن و درهم ریختگی ارزش ها و سردرگمی فرد.
پس نمی توان به دلیل علاقه به یک فرد به خصوص، تاثیر فرهنگ و آنچه باید باشد و آنچه هست را در زندگی نادیده گرفت. حتی اگر فرض کنیم که زوج جوان بتوانند در سایه علاقه و خصوصیات مشترک اخلاقی، تحصیلی و… راه مسالمت آمیزی جهت پیوند فرهنگ های متضادشان بیابند، تکلیف خانواده ها و تعامل آنها با هم چه خواهد شد؟
ازدواج نه تنها پیوند دو فرد بلکه اتصال دو خانواده به همدیگر است چرا که اختلاف در عقاید و سیستم ارزشی آنها، تاثیر مستقیمی بر شرایط زندگی و تعادل و سلامت خانواده تازه تشکیل یافته خواهد داشت.
تاثیر باورهای درونی بر تصمیمات زندگی
می دانیم که عوامل فرهنگی ریشه در ناخودآگاه ذهن انسان دارند. لحظاتی از زندگی پیش می آید که عقل، تسلیم ناخودآگاه شده و تنها ظاهری استدلالی و منطقی بر پیکر رفتاری می نشاند که ریشه در عوامل فرهنگی رسوخ یافته در ناخودآگاه ما دارد.
هر چقدر عقلانی فکر کنیم و تصمیم بگیریم، لحظاتی از زندگی پیش می آید که عقل، تسلیم ناخودآگاه شده و تنها ظاهری استدلالی و منطقی بر پیکر رفتاری می نشاند که ریشه در عوامل فرهنگی رسوخ یافته در ناخودآگاه ما دارد.
از این رو، شایسته است جوانانی که در آستانه ازدواج هستند، بخش ناخودآگاه ذهن خود را بشکافند و از واقعیت وجودی خویش اطلاع یابند. تجارب زندگی ما ریشه در فرهنگ و اعتقادات فرهنگی ما دارد.
تجاربی که خواه ناخواه در آینده رفتاری ما آگاهانه یا ناخودآگاه موثر خواهد بود. عوامل فرهنگی و تشابه در بین خانواده ها و افراد به علت تشابه در تجارب و دیدگاه ها، مهم تلقی می شوند.
نتیجه گیری
کفویت یا هم کفو بودن، در واقع شباهت و همتایی زن و مرد در جنبه های متفاوت اعتقادی، فرهنگی، سنی و اخلاقی است. دین اسلام با تاکید بر اهمیت هم کفو بودن در زمینه های ایمان و اخلاق، در صدد آن است تا از رواج فرهنگ های بی اساس و غیرمنطقی در بحث کفویت زوجین جلوگیری کند.
با این حال، نظر به این که آرامش، مودت و رحمت از مهمترین دستاوردهای ازدواج و تشکیل زندگی است، باید هم کفو بودن، در کنار دیگر ملاک های انتخاب همسر در این مسیر تعریف شود.
کفویت و هم کفو بودن نیز برای ارتقاء آرامش، رحمت و مودت بیشتر است و علاوه بر این که در بعد دینی، ایمانی و اخلاقی مورد تاکید است در دیگر شئون نیز جاری و ساری است و ابعاد جسمی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و قومیتی نیز اگر به آرامش، مودت و رحمت در بین زوجین بینجامد، شامل می شود همچنان که در روانشناسی و جامعه شناسی نیز این گونه مورد تاکید قرار گرفته است.
پی نوشت ها
[۱] دهخدا، لغتنامه ذیل واژه کفو
[۲] . نور/۲۶
[۳] . بقره/۲۲۱
[۴] . شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۰ ص ۴۸
[۵] . شیخ کلینی، کافی، ج۱۰ ص ۶۳۱
[۶] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۰ ص۳۷۲
[۷] . شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۷ ص۳۹۴
[۸] . محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۴ ص۳۰۵
[۹] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۲ ص ۶۵
منابع
- قرآن کریم
- شیخ کلینی، محمد بن یعقوب؛ کافی؛ قم، انتشارات دارالحدیث؛ چاپ اول؛ ۱۴۲۹ ق
- علامه مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار؛ بیروت؛ دار احیاء التراث العربی؛ چاپ دوم؛ ۱۴۰۳ ق
- شیخ طوسی، محمد بن حسن؛ تهذیب الاحکام؛ تهران؛ دارالکتب الاسلامیه؛ چاپ چهارم؛ ۱۴۰۷ ق
- شیخ حر عاملی، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعه؛ قم؛ موسسه آل البیت (ع)؛ چاپ اول؛ ۱۴۰۹ ق
- محدث نوری، ؛مستدرک الوسائل؛ قم؛ موسسه آل البیت (ع)؛ چاپ اول؛ ۱۴۰۸ ق
- دهخدا، علیاکبر؛ لغتنامه فارسی؛ تهران؛ انتشارات دانشگاه؛ چاپ دوم؛ ۱۳۷۷ ش
- پایگاه مجازی استاد حسین انصاریان و سایت شمیم