- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
حجاب
قالت فاطمه الزهرا(علیها السلام): «خیر للنساء ان لا یرین الرجال و لا یراهن الرجال»(قمی،۱۳۷۶،ص۲۵۶)؛ آنچه برای زنان، نیکوست این است که(بدون ضرورت) مردان نامحرم را نبینند و نامحرمان نیز آنان را ننگرند. البته شایان ذکر است که منظور بانوی بزرگ اسلام نگاه جنسیتی به زن است نه نگاه انسانی.
قرآن کریم وقتی درباره حجاب سخن میگوید میفرماید: حجاب عبارت است از احترام گزاردن و حرمت قایل شدن برای زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند. از این رو، نظر کردن به زنان غیر مسلمان را بدون قصد تباهی جایز میداند و علت آن این است که زنان غیر مسلمان از این حرمت بیبهرهاند.(جواد آملی،۱۳۸۱،ص۴۱۳)
اصل تستر ظاهر و دارا بودن صفت کمالی عفاف برای زن مؤمن، یکی از وظایف دینی و انسانی به شمار میرود که زنان مسلمان برای حفظ تقوا و کسب رضایت خدا و رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و ابراز بندگی خدا و از طرفی، برای حفظ امنیت اخلاقی اجتماع باید ملتزم به آن باشند.(نیلی پور، ۱۳۸۵،ص۲۴۹)
حال اگر کسی از تشخیص اصول ارزشی عاجز باشد، ممکن است حجاب را یک بند بداند، و حال آن که قرآن کریم وقتی مسئله لزوم حجاب را بازگو میکند، علت و فلسفه حجاب را چنین بیان میفرماید: «ذلک ادنی یعرفن فلا یؤذین»(احزاب:۵۹)؛ یعنی پوشاندن همه بدن به شناخته شدن این موضوع نزدیک است که اهل عفت و حجاب و صلاح و سداد میباشد. در نتیجه، وقتی به این عنوان معروف شوند،
دیگر مورد اذیت واقع نمیگردند؛ یعنی اهل فسق و فجور متعرض آنان نمیشوند.(طباطبایی، [بی تا]، ص۵۱۰) این مسئله برای این است که شناخته نشوند و مورد اذیت واقع نگردند؛ چرا که آنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت دارند.(جوادی آملی، ۱۳۸۱، ص۴۳۸)
از دیدگاه اسلام، فعال بودن زنان در عرصه سیاست و اجتماع امری معقول است و با ارائه چارچوب و ضوابط، این حضور در عین تحکم نقش منطقی و مثبت زنان در جامعه، به خصوص در مسئولیتپذیریهای جمعی، از اهمیت نقشهای دیگری که کسی غیر از زنان نمیتواند آنها را به خوبی ایفا کند نیز غافل نبوده است، حال آنکه امروزه متأسفانه، در بیشتر موارد، ضرورتهای حرفهای حالت غالب به خود میگیرد و تعهدات مادری و همسری به دست اهمال سپرده میشود. حضور حضرت زهرا(علیها السلام) در مسجد مدینه و خواندن خطبه در دفاع از ولایت و همچنین در پشت جبهه برای درمان بیماران، مهر تأییدی است بر چنین حضوری.
عدم توجه به اصول و ضوابط و چارچوب اصلی این حضور ضابطه مند باعث شده علی رغم تمام تلاشها برای مساوات، زنان در بیماریهای قلبی، جرایم، و دخانیات هم فاصله خود را با مردان کم کرده و بخواهند در این سطح هم به مساوات برسند!
بسی مایه تعجب و تأسف است که در نگرشهای جامعهشناختی فمینیستی، تلاش میشود توجیه مناسبی برای میزان کمتر جرایم زنان پیدا نمایند. آنان معتقدند: اگر زنان کمتر از مردان مرتکب جرایم اجتماعی میشوند، به این خاطر است که دختران در فرایند اجتماعی شدن خود، بیش از پسران خویشتن داری را میآموزند.
آموزش رفتارهای خاص زنانه، امری است که بعدها ارتکاب جرم، به خصوص رفتارهای خشونتآمیز را برای دختران و زنان مشکل و بعید میسازد. طبیعی است که اگر آموزش از جنسیت فارغ گردد، تفاوت مزبور نیز رفع خواهد شد.(فریبا علاسوند و انصاری،۱۳۸۳،ص۷۸)
شیوههای تربیتی فاطمه(علیها السلام)
خانه حضرت زهرا(علیها السلام)، یکی از بزرگترین دانشگاههای انسانسازی است که با رعایت و ملاحظه همه جنبههای تربیتی، بالاترین و موفقترین چهرههای انسانی را تربیت نموده و به جامعه بشریت ارائه داده است. تحمل بالای فرزند داری و تربیت صحیح آنان، شیر دادن فرزندان، تهیه لوازم بچه داری (گهواره)، رسیدن به انواع موقعیتهای خانوادگی، و سرودن شعر برای فرزندان و حتی پدر و شوهر، از مواردی بود که ایشان بدان اهتمام میورزید و همچنان رویکرد توحیدی بر این حوزه از زندگی ایشان سایه افکنده بود. وقتی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از خبر شهادت امام حسین(علیه السلام) او را آگاه کرد، کلمه استرجاع را خواند و گریست و فرمود: «سلمت و رضیت و توکلت علی الله.»(کوفی، ۱۴۱۰ق، ص۵۵)
۱– بازی با فرزندان: یکی از نیازهای طبیعی کودکان بازی کردن و بازی دادن آنهاست. این لحظطه از لحظههای بسیار شیرین برای کودکان است. بازی در این دوران به منزله واکنش کودک در برابر عوامل محیطی و بروز استعدادهای نهفته اوست و همچنین در پرورش نیروی ابداع و ابتکار کودک بینهایت مؤثر است. حضرت زهرا(علیها السلام) فرزندان خود را به بازی و مسابقه تشویق میکرد و گاهی با آنان به بازی مشغول میشد و با حرکتها و گفتارهای شیرین مادرانه و بالا و پایین انداختن فرزندانش، از احساسات پاک مادری سیراب مینمود. علی رغم این که ظهور اسلام در محیطی کاملاً بیفرهنگ و دور از تمدن بود. اما برنامه و شیوههای ارائه شده از طرف اولیای دین متمدنترین رفتار بود.
۲– آموزش هنگام بازی: بانوی بزرگ اسلام هنگام بازی با کودکانش آداب زندگی و روحیه تعبد را زنده میکرد و در قالب شعر آن را مطرح مینمود. برای امام حسن(علیه السلام) این شعر را میخواند: اشبه اباک یا حسن واخلع عن الحق الرسن واعبد الها دالمنن و لا توال ذالاحن؛
ترجمه: پسرم حسن! مانند پدرت باش، ریسمان ظلم را از حق بر کن، خدایی را بپرست که صاحب نعمتهای متعدد است و هیچ گاه با صاحبان ظلم و تعدی دوستی مکن.(مجلسی،۱۴۰۴ق،ص۲۸۶)
و هنگام بازی با امام حسین(علیه السلام) میفرمود: «انت شبیه بابی لست شبیها بعلی»؛ تو به پدرم پیامبر شبیهی و به پدرت علی شباهت نداری . این بیت موجب خنده و تبسم حضرت علی(علیه السلام) میشد.(همان)
از این قطعات تاریخی میتوان استفاده نمود که علی رغم تمام مشکلات و گرفتاریهای موجود، در برخورد با کودکان خود را خوشحال و خندان نشان میدادند. این لازمه جوانمردی است که انسان گرفتارهای خارج از خانه را با خود به خانه نیاورد. بدن تردید، فرزندانی که محصول تربیت چنین خانوادههایی هستند از روانی سالم، روحیهای قوی و نفسی مطمئن برخوردار خواهند بود.
۳– ایجاد روحیه جهادی و دشمن ستیزی در فرزندان: نمونه آن، تربیت جنگاوران و مجاهدانی همچون امام حسن و امام حسین و زینب کبری(علیها السلام) است.
۴–ایجاد روحیه انفاق و بخشش گروهی و خانوادگی در فرزندان: نمونه بارز آن، انفاق قرصهای نان همه اعضاء خانواده به یتیم، اسیر و مسکین است که نقل قصه آن را سوره «انسان» به تفصیل آمده است.
۵- سفارش به امیرالمؤمنین(علیه السلام) درباره حفاظت از فرزندان: «قالت فاطمه(علیها السلام) اوصیک فی ولدی خیرا»(دشتی،۱۳۸۴،ص۱۴۰)؛ درباره فرزندانم سفارش به نیکوکاری دارم.
۶- تعلیم مردم دوستی: رعایت حقوق همسایگان و دیگرگرایی به فرزندان خود حتی در مقام مناجات و دعا: امام حسن(علیه السلام) میفرماید: شبی مادرم تا اذان صبح در حال دعا بود و مدام در مورد همسایگان دعا نمود و چون از علت آن سؤال کردم فرمود: «یا بنی الجار ثم الدار»؛ ای پسرم! اول همسایگان بعد اهل خانه.(همان،ج۷۷،ص۱۴۹)
۷– رعایت عدالت و مساوات بین فرزندان و دقت دادن به اصل عدالت در قضاوت: روزی حضرت زهرا(علیها السلام) در مقام قضاوت مسابقه خطاطی امام حسن و امام حسین(علیه السلام) قرار گرفته بود. آنان اصرار داشتند که مادر بهترین خط را انتخاب نماید. حضرت با خود میگفت: من چه میتوانم بکنم و چگونه میان دو کودکم داوری کنم؟ سرانجام به فکرش رسید قضاوت نهایی را به تلاش خودشان مربوط سازد. فرمود: «یا قرتی عینی انی اقطع قلادتی علی راسکما وانشر بینکما جواهر هذه القلاده فمن اخذ منها اکثر فخطه و احسن و تکون قوته اکثر»؛ای نور دیدگانم! من دانههای این گردنبند را با پاره کردن رشته آن بر سر شما میریزم و میان شما دانههای گردنبند را پخش مینمایم، هر کدام از شما دانههای بیشتری بگیرد، خط او بهتر است.
۸- مأنوس نمودن فرزندان با مسجد و نماز و دقت در گفتارهای پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و تشویق تمرین و تربیت عبادی و دینی فرزندان: یکی از محورهایی که حضرت زهرا(علیها السلام) بدان توجه و تأکید داشتند. بعد پرستش و گرایش فرزندان به انجام تکلیف عبادی و الهی بود.
تقویت حس و پرستش یکی از گرایشهای فطری انسان است، این گرایش خارج از وجود انسان نیست، بلکه در عمق جان و ضمیر او ریشه دارد و اگر جز این بود، اساساً ایمان و خداپرستی تحقق نمییافت. بنابراین، مربیان الهی خداپرستی را القا نکردند، بلکه با شیوههای نظری و عملی به پرورش این نهال فطری پرداختند. بهترین زمان برای پرورش این حس دوران کودکی میباشد.(رهبر و رحیمیان، ۱۳۸۰، ص۸۹)
آن حضرت شوق بندگی و خضوع در برابر معبود را از همان دوران کودکی در جان فرزندان خود تقویت نمود و آنان را چنان تربیت کرد که بهترین کارها را عبادت خداوند بدانند و از آن بالاترین لذتها را ببرند. دخت گرامی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بر این مطلب تأکید داشتند که باید بچهها را از کودکی به انجام تکالیف فرا خواندو آنان را به خدا پیوند داد و بذر محبت و ارتباط با معبود را در کام آنان بیفشاند تا انجام تکالیف برای آنان نه تنها رنج و مشقتی نداشته باشد، بلکه با شوق و اشتیاق به استقبال آن بروند.
۹-بوسیدن و ملاطفت کودکان: همچنان که ارضای غرایز، منشا احساس لذت برای انسان است، ارضای عواطف انسانی نیز با خود لذتی به همراه دارد، اما لذتی که از این راه حاصل میشود با آنچه در مورد غرایز وجود دارد، در نوع خود متفاوت است. محبت به عنوان یک نیاز اصیل روحی ، در زندگی انسان و تأمین سلامت روحی و روانی او نقش بسزایی دارد و به آن حلاوت خاصی میدهد.
(سادات،۱۳۸۲، ص۱۰۸)
عاطفه انجذابی است نفسانی که یک انسان نسبت به انسانی دیگر در خود احساس میکند و میتوان آن را به رابطه بین آهن و آهن ربا تشبیه نمود. عواطف طبیعی یکی از اقسام عاطفه است که مصداق روشن آن، روابط خانوادگی، و قویتر از آن رابطه مادر و فرزندی و پدر و فرزندی است.(مصباح یزدی،۱۳۷۶، ص۳۲۹)
یکی از مظاهر ابراز عواطف و یکی از بهترین راههای ایجاد ارتباط عاطفی، بوسیدن فرد مورد علاقه است که میتواند در بردارنده چند گونه پیام باشد و از حسنات و اعمال عبادی به حساب میآید. بوسههای مکرر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بر دست و بازو و سینه زهرا(علیها السلام) را میتوان مظهری از این ابراز ارادت و تبادل محبت و عواطف دانست و نیز بوسههای مکرر فاطمه زهرا(علیها السلام) بر فرزندان خود و تأکید قولی و عملی بر این رفتار بیانگر لزوم عواطف و ایجاد ارتباط عاطفی با نزدیکان از طریق بوسیدن و بوییدن میباشد.(نیلی پور، ۱۳۸۵، ص۱۸۰-۱۸۲)
اصولاً به زبان آوردن مهر، مایه تحکیم پیوند تربیتی است و حفظ این پیوند، لازمه و زمینه تأثیرگذاری مربی و متربی است. مربی با بیان محبت خویش نسبت به متربی، او را دلبسته خویش میگرداند. این دلبستگی، بسیار قدرتمند و کارساز است و میتوان با تکیه بر آن، فرد را آماده و بلکه طالب به دوش گرفتن تکالیف ساخت.(باقری،۱۳۸۸، ص۲۳۱)
از این رو، در توصیههای اسلامی، بر به زبان آوردن مهر تأکید شده است. به گونهای که در کتب روایی، بابی تحت عنوان «آگاهاندن دوستان از محبت به آنها»(اخبار الرجل اخاه بحبه) وارد شده است.
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «اذا احببت رجلاً فاخبره بذلک فانه اثبت للموده بینکما»؛ هر گاه محبت کسی در دل داشتی، او را از این محیت باخبر کن، که این آگاهی، دوستی و مودت شما را استوارتر خواهد کرد.(کلینی، [بی تا]، باب اخبار الرجل اخاه بحبه، ص۴۵۸)
براساس تحقیقات روانشناسان اجتماعی و روان کاوان درباره کودکان از جوامع مختلف، کمبود یا عدم محبت عواقب خطرناکی را برای فرد و جامعه به بار میآورد. اطفالی که در دوره کودکی محبت نبینند، در بزرگی خشن، ناهموار و عقدهای میشوند. همچنین به بیماریهای جسمی و بیماریهای روانی همچون بدبینی، پر توقعی، یأس، زودرنجی، و نارضایتی مبتلا میگردند و منشأ بسیاری از شرارتها و جنایتهای کودکان، نوجوانان و حتی بزرگ سالان میشوند.(قائمی،۱۳۵۵،ص۱۷۸)
مشمولان شفاعت حضرت فاطمه(علیه السلام)
به عنوان حسن ختام، به حدیثی از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) که به بیان یکی از ضوابط تأثیر گذار در روابط خانواده پرداخته است اشاره مینماییم و آن این که یکی از ملاکهای شفاعت حضرت زهرا(علیها السلام) اطاعت زن از شوهر است. رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در این رابطه فرمودند: هر زنی که نمازهای واجب را ادا کند و روزه رمضان را بگیرد و در صورت استطاعت به حج برود و زکات مالش را بپردازد و اطاعت شوهرش را بکند و علی را پس از من ولی خویش بداند، به شفاعت دخترم به بهشت میرود.(مجلسی، ۱۴۰۴ق،ج۸،ص۵۸)
همچنین مولا علی(علیه السلام) فرمودند: بهترین زنان پنج نفرند: آسان گیر، نرم خو، آماده به خدمت که چون شوهرش به او خشمگین شود تا او را از خودش راضی نسازد آسایش نداشته باشد، و زنی که در غیاب شوهر حیثیت و آبرو و خانه و شرف او را نگه دارد.(همان، ج۸، ص۵۸) باید توجه داشت که خانواده در اسلام دارای جایگاه خاصی است و استحکام خانواده مرهون ضوابطی است که بر خانواده حاکم است؛ از جمله، تقسیم کار، شرح وظایف، رعایت جایگاه ها، و ارتباطات اعضای خانواده. دلیل تأکید حضرت زهرا(علیها السلام) درباره اطاعت زن از شوهر، اهمیت دادن به کانون خانواده است.
البته باید توجه داشت که اطاعت زن از شوهر نباید مستمسکی برای سوء استفاده مردان قرار گیرد و آن را نشانه فقر معنوی زن بدانند، بلکه همان گونه که در ادارات، وزارتخانهها و…این نوع مدیریت لازمه یک مسئولیت اجرایی است، در خانواده نیز چنین است.
نتیجه
با توجه به جایگاه حساس و بنیادی خانواده، ابتدا زوجین باید به اهداف ازدواج توجه داشته باشند و برنامههای خود را برای رسیدن به آن اهداف تنظیم نمایند. حضرت زهرا(علیها السلام) به نقش محوری زن اشاره دارد؛ مدیریت داخلی خانه، اعم از همسرداری ، تربیت فرزندان، و کارهای خانه را به عهده زن میگذارد. به همین دلیل، از تقسیم کار توسط پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) راضی و خوشحال میشود.
از دیدگاه بانوی دو عالم، حضور زن در اجتماع با اولویت دادن او به خانه و فرزندان، آن هم با پوشش مناسب بلامانع است و حجاب خود راه کاری است برای حضور مناسب او در جامعه. علاوه بر آن، حجاب وسیلهای است برای تحکیم نظام خانواده و راهی برای کنترل حس تبرج در زن.
تدبیر زن در خانه و مهارت حفظ آن، از ارکان بقای خانواده میباشد. از این رو، قناعت، تحمل سختیها، شکایت نکردن و فوق توان مرد انتظار نداشتن از ویژگیهای بارز حضرت زهرا(علیها السلام) میباشد.
ویژگیهای جنسیتی زن و مرد باعث تفاوتهایی در آن دو شده است که حضورشان را در اجتماع بزرگ و مسئولیتشان را در جامعه کوچک(خانواده) متفاوت نموده و نقشهایی متناسب با آن تمایزات، به آنها واگذار شده است، البته این مسئله باعث بروز شبهاتی شده است که نتیجه کج فهمی میباشد.
نویسندگان: مرضیه نصرتی*زهرا امی**
پینوشتها:* مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج، گروه معارف و قرآن و عترت
منابع قرآن کریم: ترجمه الهی قمشهای
۱- احمدیان، ابراهیم(ترجمه)؛ نهج الفصاحه؛ چ۴، قم: گلستان ادب، ۱۳۸۶ش.
۲- اربلی(محدث)، علی بن عیسی؛ کشف الغمه؛ تبریز: بنی هاشمی، ۱۳۸۱ق.
۳- انصاری زنجانی، اسماعیل؛ الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهرا؛ قم:نشر قم، ۱۴۲۸ق.
۴- باقری، خسرو؛ نگاهی دوباره به تربیت اسلامی؛ تهران: مدرسه، ۱۳۸۸ش
۵- بهزاد پور، سیمیندخت؛ نقش حجاب در توسعه؛ تهران: زعیم، [بی تا].
۶- احمدی جلفایی، حمید؛ صحیفه فاطمیه، چ۸، قم: آستانه مقدسه، زائر، ۱۳۸۶ش.
۷- جوادی آملی، عبدالله؛ زن در آیینه جمال و جلال؛ چ۵، قم: مرکز نشر اسراء،۱۳۸۱ش.
۸- حر عاملی، محمد بن حسین؛ وسائل الشیعه؛ قم: الاسلامیه، ۱۳۸۷ش.
۹- دشتی، محمد، نهج الحیاه: فرهنگ سخنان حضرت فاطمه؛ قم: امیرالمؤمنین،۱۳۸۴-
۱۰- رضایی، موسی؛ خانواده و نگرشی نو به تعلیم و تربیت فرزندان؛ چ۳؛ تهران:دانش پرور، ۱۳۸۸ش.
۱۱- رهبر، محمد تقی و محمد حسن رحیمیان؛ اخلاق و تربیت اسلامی؛ چ۷، تهران: سمت، ۱۳۸۰ش.
۱۲- سادات، محمد علی؛ اخلاق اسلامی؛ چ۳۰، تهران: سمت، ۱۳۸۰ش.
۱۳- شیخ الاسلامی، حسین؛ مسند فاطمه زهرا؛ قم: دفتر تبلیغات اسلامی. [بی ت].
۱۴- شیخ بهایی، محمد بن حسین؛ مفتاح الفلاح؛ قم: دارالکتب الاسلامی، ۱۴۱۱ق.
۱۵- طباطبایی، محمد حسین؛ تفسیر المیزان؛ ترجمه محمد باقر موسوی همدانی؛ قم: انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه، [بی تا].
۱۶- علاسوند، فریبا و حمیده انصاری؛ نقد کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان؛ چ۲، قم: حوزه(مرکز مدیریت)، ۱۳۸۳ش.
۱۷- فیروز آبادی، سید مرتضی، فضائل الخمسه من الصصاح السته:[بی تا]، نشر الاسلامیه، ۱۴۱۰ق.
۱۸- قائمی، علی؛ خانواده و تربیت کودکان؛ تهران: برآبادی، ۱۳۵۵ش.
۱۹- قطعنامه شماره ۳۴/ ۱۸۰، مجمع عمومی سازمان ملل متحده مصوبه ۱۹۷۹/ ۲۷آذر ۱۳۷۸-
۲۰- قمی، عباس؛ منتهی الامال؛ چ۱۰، قم: هجرت، ۱۳۷۶ش.
۲۱- قیومی، محمد جواد؛ صحیفه الزهرا؛ قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۷۴ش.
۲۲- کلینی ، محمد بن یعقوب بن اسحاق؛ اصول کافی؛ ترجمه سید جواد مصطفوی، قم: علمیه الاسلامیه[ّبی تا].
۲۳- کوفی، فرات بن کوفی؛ تفسیر فرات الکوفی؛ تهران: وزارت الثقافه و الارشاد الاسلامی، مؤسسه الطباعه و النشر،۱۴۱۰ق.
۲۴- مجلسی،محمد باقر؛ بحارالانوار؛بیروت: مؤسسه الوفا،۱۴۰۴ق.
۲۵- مصباح محمد تقی، اخلاق در قرآن؛ قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ۱۳۷۶ش.
۲۶- زمانی، مصطفی(ترجمه)؛ نهج البلاغه؛ چ۳؛ قم: نبوی،۱۳۷۳ش.
۲۷- مطهری، مرتضی؛ نظام حقوقی زن در اسلام، چ۳۱، تهران: صدرا،۱۳۸۰ش.
۲۸- معین الاسلام، مریم و ناهید طیبی؛ روان شناسی زن در نهج البلاغه؛ چ۳؛ قم: بهشت بینش،۱۳۸۳ش.
۲۹- نیلی پور، مهدی؛ فرهنگ فاطمیه(الفبای شخصیتی حضرت زهرا(علیه السلام)؛ چ۵، اصفهان، مرکز فرهنگی شهید مدرس، ۱۳۸۵ش. منبع: فصلنامه علمی- ترویجی مباحث بانوان شیعه؛ شماره-۲۴ /ج