- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 12 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
در بخش اول این مقاله به بررسی سه مورد از مصادیق خانواده متعالی در قرآن اشاره شد. در ادامه، به مواردی دیگر از مصادیق خانواده متعالی اشاره می شود.
مصادیق خانواده متعالی در سبک زندگی اسلامی
۴-حضرت یوسف(ع)
نمونه دیگر از مصادیق خانواده متعالی، در زندگی این پیامبر الهی است. از جمله جنبه هایی اهمیت قصه یوسف به عنوان احسن القصص(نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ هَذَا الْقُرْآنَ وَ إِن کُنتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِینَ؛ یوسف/۳)، تعیین نحوه ارتباط بین برادران است که بهترین برخوردها از حضرت یوسف(ع) ملاحظه می شود از جمله میتوان موارد زیر را بر شمرد:
الف: سکوت در برابر تهمت دزدی علیرغم توان انتقام
حضرت یوسف(ع) وقتی خواست تا برادرش را نزد خود نگه دارد، پیمانه را در بار برادرش پنهان نمود؛ هنگامی که برادران پیمانه را در بار برادر یافتند گفتند: قَالُواْ إِن یَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَّهُ مِن قَبْلُ فَأَسَرَّهَا یُوسُفُ فِی نَفْسِهِ وَ لَمْ یُبْدِهَا لَهُمْ قَالَ أَنتُمْ شَرٌّ مَّکَانًا وَ اللّهُ أَعْلَمْ بِمَا تَصِفُونَ(یوسف/۷۷)؛ گفتند: اگر او دزدى کرده پیش از این [نیز] برادرش دزدى کرده است. یوسف این [سخن] را در دل خود پنهان داشت و آن را برایشان آشکار نکرد [ولى] گفت: موقعیت شما بدتر [از او]ست و خدا به آنچه وصف می کنید داناتر است.
در حالیکه یوسف توان و قدرتی داشت که از برادران انتقام بگیرد ولی در عین قدرت، عفو نمود و سخن را تا موعدی مشخص در سینه پنهان داشت.
ب: برخورد کریمانه در برابر کارهای زشت برادران
بطوریکه پس از اینکه برادران یوسف را شناختند چیزی از محنت های خود به آنها نگفت؛ بلکه فرمود: قَالُواْ أَإِنَّکَ لَأَنتَ یُوسُفُ قَالَ أَنَاْ یُوسُفُ وَ هَذَا أَخِی قَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَیْنَا إِنَّهُ مَن یَتَّقِ وَ یِصْبِرْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ(یوسف/۹۰)؛ گفتند: آیا تو خود یوسفى؟! گفت: [آرى] من یوسفم و این برادر من است، به راستى خدا بر ما منت نهاده است، بی گمان هر که تقوا و صبر پیشه کند، خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمیکند.
همچنین در برابر طلب آمرزش آنها گفت: قَالَ لاَ تَثْرَیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللّهُ لَکُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ(یوسف/۹۲)؛ امروز بر شما سرزنشى نیست، خدا شما را می آمرزد و او، مهربانترین مهربانان است.
برخورد یوسف، به اندازه ای بزرگوارانه است که وقتی پدر را دید، چیزی از اقدامات برادرانش و چاه انداختن به زبان نیاورد، بلکه فقط به ذکر زندان اکتفا نمود: وَ رَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَ خَرُّواْ لَهُ سُجَّدًا وَ قَالَ یَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِیلُ رُؤْیَایَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّی حَقًّا وَ قَدْ أَحْسَنَ بَی إِذْ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ وَ جَاء بِکُم مِّنَ الْبَدْوِ مِن بَعْدِ أَن نَّزغَ الشَّیْطَانُ بَیْنِی وَ بَیْنَ إِخْوَتِی إِنَّ رَبِّی لَطِیفٌ لِّمَا یَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ(یوسف/۱۰۰)؛
پدر و مادرش را به تخت برنشانید و [همه آنان] پیش او به سجده درافتادند و [یوسف] گفت: اى پدر! این است تعبیر خواب پیشین من، به یقین پروردگارم آن را راست گردانید و به من احسان کرد، آنگاه که مرا از زندان خارج ساخت و شما را از بیابان [کنعان به مصر] باز آورد، پس از آن که شیطان میان من و برادرانم را به هم زد، بی گمان پروردگار من نسبت به آنچه بخواهد، صاحب لطف است زیرا که او، داناى حکیم است.
اسوه بودن حضرت یوسف(ع) به عنوان یکی از مصادیق خانواده متعالی به اینجا ختم نمی شود و میزان و شیوه تعامل و احترام یوسف نسبت به پدرش نیز قابل تامل است؛ از جمله در آیه اخیر میتوان میزان احترامش را نسبت به والدین ملاحظه کرد. البته ماجرای حضرت یوسف(ع) گونه های دیگری از سبک زندگی را در اداره جامعه در بر دارد که بحث پیرامون آن، مجال دیگری میطلبد.
۵-حضرت موسی(ع)
یکی دیگر از مصادیق خانواده متعالی، رفتار حضرت موسی(ع) با برادرش هارون است. بیشتر تعامل حضرت موسی(ع) در آیات قرآن، با هارون برادرش می باشد که از زمان آغاز نبوت، از خداوند درخواست نمود تا هارون را وزیرش قرار دهد: وَ اجْعَل لِّی وَزِیرًا مِّنْ أَهْلِی هَارُونَ أَخِی اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی وَ أَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیرًا وَ نَذْکُرَکَ کَثِیرًا(مریم/۲۹-۳۴)؛ برای من دستیاری از کسانم قرار ده هارون برادرم را، پشتم را به او استوار کن و او را شریک کارم گردان تا تو را فراوان تسبیح گوییم و بسیار به یاد تو باشیم.
بر این اساس، موسی(ع) زمانی که میخواست به کوه طور برود، هارون را جانشین خود قرار داد: وَ وَاعَدْنَا مُوسَی ثَلاَثِینَ لَیْلَهً وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً وَ قَالَ مُوسَی لأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ أَصْلِحْ وَ لاَ تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ(اعراف/۱۴۲)؛ و با موسى سى شب وعده گذاشتیم و آن را با ده شب دیگر تمام کردیم تا آن که وقت معین پروردگارش در چهل شب به سر آمد و موسى [هنگام رفتن به کوه طور] به برادرش هارون گفت در میان قوم من، جانشینم باش و [کار آنان را] اصلاح کن و راه فسادگران را پیروى مکن.
تاخیر ده روزه موسی از کوه طور، باعث شد که تعدادی به گوساله پرستی روی آورند؛ قرآن نحوه برخورد بین موسی و هارون را در بازگشت از طور هنگام گوساله پرستی بنی اسرائیل به زیبایی به تصویر کشیده است:
وَ لَمَّا رَجَعَ مُوسَی إِلَی قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِی مِن بَعْدِیَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ وَأَلْقَی الألْوَاحَ وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَ کَادُواْ یَقْتُلُونَنِی فَلاَ تُشْمِتْ بِیَ الأعْدَاء وَ لاَ تَجْعَلْنِی مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ لأَخِی وَ أَدْخِلْنَا فِی رَحْمَتِکَ وَ أَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ( اعراف/۱۵۰-۱۵۱)؛
چون موسى خشمناک و اندوهگین به سوى قوم خود بازگشت گفت: پس از من، چه بد جانشینى براى من بودید، آیا بر فرمان پروردگارتان پیشى گرفتید؟؛ و الواح را افکند و [موى] سر برادرش را گرفت و او را به طرف خود کشید [هارون] گفت: اى فرزند مادرم! این قوم مرا ناتوان یافتند و چیزى نمانده بود که مرا بکشند پس مرا دشمن شاد مکن و مرا در شمار گروه ستمکاران قرار مده، [موسى] گفت: پروردگارا! من و برادرم را بیامرز و ما را در [پناه] رحمت خود درآور و تو مهربانترین مهربانانى.
در آیه دیگری نیز علت اقدام هارون، اتحاد بین بنی اسرائیل مطرح گردیده است: قَالَ یَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَ لَا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی(طه/۹۴)؛ گفت: اى پسر مادرم! نه ریش مرا بگیر و نه [موى] سرم را، من ترسیدم بگویى میان بنی اسرائیل تفرقه انداختى و سخنم را مراعات نکردى.
تعامل خانوادگی دیگر حضرت موسی(ع) که از مصادیق خانواده متعالی محسوب می شود، مربوط به خواهر وی است که در کودکی زمانی که مادرش موسی را در رود نیل انداخت، به تعقیب برادر پرداخت و تا اندازه ای که امکان داشت سعی نمود تا موسی را به مادرش برساند حتی با معرفی دایه ای شیر ده:
وَ قَالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّیهِ فَبَصُرَتْ بِهِ عَن جُنُبٍ وَ هُمْ لَا یَشْعُرُونَ وَ حَرَّمْنَا عَلَیْهِ الْمَرَاضِعَ مِن قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَی أَهْلِ بَیْتٍ یَکْفُلُونَهُ لَکُمْ وَ هُمْ لَهُ نَاصِحُونَ فَرَدَدْنَاهُ إِلَی أُمِّهِ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَ لَا تَحْزَنَ وَ لِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ(قصص/۱۱-۱۳)؛
به خواهر [موسی] گفت: از پی او برو؛ پس او را از دور دید در حالیکه آنان متوجه نبودند. از پیش شیردایگان را بر او حرام گردانیده بودیم پس [خواهرش آمد و] گفت: آیا شما را بر خانوادهای راهنمایی کنم که برای شما از وی سرپرستی کنند و خیرخواه او باشند. پس او را به مادرش بازگردانیدیم تا چشمش [بدو] روشن شود و غم نخورد و بداند که وعده خدا درست است ولی بیشترشان نمیدانند.
زندگی خانوادگی حضرت موسی(ع)، به این دو مورد محدود نیست و زندگی او از نظر مصادیق خانواده متعالی، ابعاد دیگری داشته و نحوه برخورد او با همسر و دستگیری و کمک به وی نیز در آیات قرآن نمود پیدا کرده است؛ از جمله در شبی که به پیامبری مبعوث شد، به دنبال گرم کردن و فراهم کردن اسباب آسایش خانواده اش بود:
فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَ سَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِن جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّی آتِیکُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَهٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ(قصص/۲۹)؛ چون موسى آن مدت را به پایان رسانید و همسرش را [همراه] برد، آتشى را از دور در کنار طور مشاهده کرد، به خانواده خود گفت: [اینجا] بمانید که من آتشى از دور دیدم، شاید خبرى از آن یا شعله اى آتش برایتان بیاورم باشد که خود را گرم کنید.
۶-حضرت شعیب(ع)
مورد دیگر از مصادیق خانواده متعالی، رفتار خانوادگی حضرت شعیب(ع) در سنین پیری با دخترانش می باشد. نمونه ای از فعالیت زنان در بیرون از منزل برای کمک به معیشت خانواده و مصداقی از سبک زندگی الهی که در قرآن به دنبال ماجرای حضرت موسی(ع) ذکر شده است:
وَ لَمَّا وَرَدَ مَاء مَدْیَنَ وَجَدَ عَلَیْهِ أُمَّهً مِّنَ النَّاسِ یَسْقُونَ وَ وَجَدَ مِن دُونِهِمُ امْرَأتَیْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُکُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِی حَتَّی یُصْدِرَ الرِّعَاء وَ أَبُونَا شَیْخٌ کَبِیرٌ(قصص/۲۳)؛ چون به آب مدین رسید، گروهی از مردم را بر آن یافت که [دامهای خود را ] آب میدادند و پشت سرشان، دو زن را یافت که [گوسفندان خود را] دور می کردند [موسی] گفت: منظورتان [از اینکار] چیست؟ گفتند: [ما به گوسفندان خود] آب نمی دهیم تا شبانان [همگی گوسفندانشان را] برگردانند و پدر ما پیری سالخورده است.
ارائه مشاوره به پدر در مورد انتخاب حضرت موسی(ع) به عنوان مسئول رسیدگی به امور(قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ؛ قصص/۲۶)، یکی دیگر از مصادیق خانواده متعالی و سبک زندگی در ارتباط و تعامل پدر و فرزندان است.
۷-اسماعیل صادق الوعد(ع)
در قرآن، سخن از «اسماعیل صادق الوعد»[۱] به میان آمده که خانواده خود را به نماز امر می کرد و اینگونه از وی به عنوان یکی از مصادیق خانواده متعالی یاد شده است: وَ اذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَ کَانَ رَسُولًا نَّبِیًّا وَ کَانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاهِ وَ الزَّکَاهِ وَ کَانَ عِندَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا(مریم/۵۴و۵۵)؛ و در این کتاب، از اسماعیل یاد کن؛ زیرا که او درست وعده و فرستاده ای پیامبر بود و خاندان خود را به نماز و زکات فرمان میداد و همواره نزد پروردگارش پسندیده [رفتار] بود.
تکیه روی وفای به عهد و توجه به تربیت خانواده، به اهمیت فوق العاده این دو وظیفه الهی اشاره میکند(مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج۱۳، ص۹۵). در این آیه، امر به نماز به صورت فعل مضارع(کَانَ یَأْمُرُ) به کار رفته که نشان میدهد امر خانواده به نماز، باید دایمی باشد.(قرائتی، ۱۳۸۳، ج۷، ص۲۸۴)
۸-حضرت مریم و عیسی(ع)
نمونه دیگر از مصادیق خانواده متعالی، ناظر به حضرت مریم(ع) است. او پاکدامن بود که حضرت عیسی(ع) متولد شد: وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ مِن رُّوحِنَا وَ صَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَ کُتُبِهِ وَ کَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ(تحریم/۱۲)؛ و مریم دختر عمران را [یاد کن] همان کسی که خود را پاکدامن نگاه داشت و در او از روح خود دمیدیم و سخنان پروردگار خود و کتابهای او را تصدیق کرد و از فرمانبرداران بود.
هر چند که تولد آن کودک حتی برای خود مریم(ع) نیز بعید می نمود: قَالَتْ رَبِّ أَنَّی یَکُونُ لِی وَلَدٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ قَالَ کَذَلِکِ اللّهُ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ إِذَا قَضَی أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ(آل عمران/۴۷)؛ [مریم] گفت پروردگارا چگونه مرا فرزندى خواهد بود با آن که بشرى به من دست نزده است گفت چنین است [کار] پروردگار خدا هر چه بخواهد می آفریند چون به کارى فرمان دهد فقط به آن مى گوید باش پس می باشد. عیسی(ع) پس از آن که در مهد زبان به ستایش پروردگار و تبرئه مادر پرداخت، به دستور الهی مبنی بر نیکی به مادر اشاره میکند:
فَأَشَارَتْ إِلَیْهِ قَالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَن کَانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا وَ جَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنتُ وَ أَوْصَانِی بِالصَّلَاهِ وَ الزَّکَاهِ مَا دُمْتُ حَیًّا وَ بَرًّا بِوَالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیًّا(مریم/۲۹-۳۲)؛ [مریم] به سوی [عیسی] اشاره کرد گفتند: چگونه با کسی که در گهواره [و] کودک است سخن بگوییم؟ [کودک] گفت منم بنده خدا، به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است و هر جا که باشم مرا با برکت ساخته و تا زنده ام به نماز و زکات سفارش کرده است، مرا نسبت به مادرم نیکوکار کرده و زورگو و نافرمانم نگردانیده است.
نیکی به مادر یکی از ویژگیهای بارز در تبیین مصادیق خانواده متعالی میباشد که می تواند در سبک زندگی خانواده هایی که بر مبنای قرآن زندگی می کنند، الگوی مناسبی ارائه کند.
۹-حضرت یحیی و زکریا(ع)
زکریاء(ع) پس از آن که مریم(ع) را در عبادتگاه دید، دست به دعا برداشت و از خداوند طلب فرزند نمود: کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیْهَا زَکَرِیَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا قَالَ یَا مَرْیَمُ أَنَّی لَکِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ إنَّ اللّهَ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ هُنَالِکَ دَعَا زَکَرِیَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِی مِن لَّدُنْکَ ذُرِّیَّهً طَیِّبَهً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاء(آل عمران/۳۷و۳۸)؛
زکریا هر بار که در محراب بر او وارد میشد نزد او [نوعى] خوراکى می یافت [مى]گفت اى مریم! این از کجا براى تو [آمده است او در پاسخ مى]گفت این از جانب خداست که خدا به هر کس بخواهد بیشمار روزى میدهد. آنجا [بود که] زکریا پروردگارش را خواند [و] گفت پروردگارا! از جانب خود فرزندى پاک و پسندیده به من عطا کن که تو شنونده دعایى.
زکریا در حالیکه در محراب عبادت بود بشارت فرزند به وی داده شد: فَنَادَتْهُ الْمَلآئِکَهُ وَ هُوَ قَائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرَابِ أَنَّ اللّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیَی مُصَدِّقًا بِکَلِمَهٍ مِّنَ اللّهِ وَ سَیِّدًا وَ حَصُورًا وَ نَبِیًّا مِّنَ الصَّالِحِینَ(آل عمران/۳۹)؛ پس در حالى که وى ایستاده [و] در محراب [خود] دعا می کرد فرشتگان او را ندا دردادند که خداوند تو را به [ولادت] یحیى که تصدیق کننده [حقانیت] کلمه الله [=عیسى] است و بزرگوار و خویشتندار [=پرهیزنده از آنان] و پیامبرى از شایستگان است مژده میدهد.
جالب این است که حضرت یحیی(ع) نیز در احترام به پدر و مادر مورد تاکید قرآن قرار گرفته که به پدر مادرش نیکی می کرد: یَا یَحْیَی خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّهٍ وَ آتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا وَ حَنَانًا مِّن لَّدُنَّا وَ زَکَاهً وَ کَانَ تَقِیًّا وَ بَرًّا بِوَالِدَیْهِ وَ لَمْ یَکُن جَبَّارًا عَصِیًّا(مریم/۱۲-۱۴)؛ ای یحیی! کتاب [خدا] را به جد و جهد بگیر و از کودکی به او نبوت دادیم و [نیز] از جانب خود مهربانی و پاکی [به او دادیم] و تقواپیشه بود و با پدر و مادر خود نیکرفتار بود و زورگویی نافرمان نبود.
۱۰-حضرت محمد(ص)
شناخت ویژگیهای رفتاری حضرت محمد(ص) به عنوان الگوی مسلمانان، از اهمیتی بسزا برخوردار است، علاوه بر آن که خانواده آن حضرت نیز اسوه و از مصادیق خانواده متعالی و زنانش، مقتدای زنان باایمان تا دامنه قیامت هستند، آنچه بر اهمیت این موضوع می افزاید، نحوه برخورد حضرت در نخستین کانون جامعه با همسرانش است که کوچکترین واحد جامعه بشری و جایگاه اصلی مودت و رحمت می باشد.
علاوه بر اینکه تکریم و بزرگداشت چنین شخصیت هایی به علت ارتباط محکم و پیوند استوار آنها با خداست و منتج به تعظیم در برابر خداوند می گردد. تاکید مکرر قرآن کریم بر رعایت عدالت در برخورد با همسران(نساء/۱۰۳)[۲] با توجه به دلسوزی(توبه/۱۲۸)، اخلاق کریمانه و خُلق عظیم پیامبر(قلم/۴)، ضرورت بررسی رفتار حضرت با همسرانش را نمایان تر میکند.
البته عدم نگارش حدیث در سده اول هجری، دخالت های سیاسی، رفتار برخی جاهلان نادان و خواص مغرض باعث شده است تا واکاوی سنت نبوی با مشکلاتی جدی گریبانگیر باشد(مدیرشانه چی، [بی تا]، ص۹۵-۱۱۷)؛ اما قرآن کریم که جامع بوده(جوادی آملی، ۱۳۸۱،ص ۲۲۱) و جاودانه است(جوادی آملی، ۱۳۸۱، ص۲۷۵-۳۴۹) با توجه به ویژگی عدم تحریف(جوادی آملی،۱۳۸۹، ص۳۹-۱۱۷)، برخی رفتارهای تعاملی پیامبر با همسرانش را به خوبی نمایان کرده است.
اگرچه برخی از این رفتارها و اعمال نظیر همسر موهوبه(احزاب/۵۰)، خاص حضرت می باشد(طباطبایی،۱۴۱۷، ج۱۶، ص ۵۰۳) و در سایر مسلمانان ساری نیست(همانگونه که برخی موارد، مختص به زنان حضرت می باشد و در مورد سایر زنان با ایمان جاری نیست) ولی بسیاری از این تعاملات رفتاری، میتواند الگوی همه مومنان باشد تا به فراخور توان و تقوای خود موظف به پیروی از آن باشند.
پیامبر اسلام(ص) به عنوان نمونه و الگوی امت اسلام(احزاب/۲۱) و دارای خلق عظیم(قلم/۴)، در ارتباط با خانواده اش رفتارهایی را بروز داده است که در همه جا مورد ستایش قرآن قرار گرفته است.
به طور خلاصه میتوان رفتارهای خانوادگی پیامبر را در دو قسمت فرزندان و همسران مورد بررسی قرار داد؛ در رفتار با فرزندن برخورد خاصی در قرآن ذکر نشده است، هر چند تمجیدهای قرآن از اهل بیت(ع) آن حضرت جایگاه خاصی دارد و به صمیمیت و ارتباط تنگاتنگ بین پیامبر و اهل بیتش اشاره میکند، از جمله در آیه مباهله که نشان دهنده روح واحد در دو کالبد می باشد روحی که به منزله جان پیامبر می باشد:
فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَ أَبْنَاءکُمْ وَ نِسَاءنَا وَ نِسَاءکُمْ وَ أَنفُسَنَا و أَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَهَ اللّهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ(آل عمران/۶۱)؛ پس هر که در این [باره] پس از دانشى که تو را [حاصل] آمده با تو محاجه کند، بگو بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم، سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
برخورد با همسران، بخش دیگری از تعامل پیامبر با خانواده اش می باشد که در دو سوره قرآن به این مسأله پرداخته و نهایت سعه صدر پیامبر را مورد اشاره قرار داده و به نکوهش زنانی پرداخته که پیامبر را مورد آزار قرار داده اند، بطوریکه حتی پیشنهاد داده است که آنها را طلاق بدهد:
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ إِن کُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا وَ زِینَتَهَا فَتَعَالَیْنَ أُمَتِّعْکُنَّ وَ أُسَرِّحْکُنَّ سَرَاحًا جَمِیلًا وَ إِن کُنتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدَّارَ الْآخِرَهَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنکُنَّ أَجْرًا عَظِیمًا(احزاب/۲۸/۲۹): ای پیامبر! به همسرانت بگو اگر خواهان زندگی دنیا و زینت آنید، بیایید تا مهرتان را بدهم و [خوش و] خرم شما را رها کنم و اگر خواستار خدا و فرستاده وی و سرای آخرتید پس به راستی خدا برای نیکوکاران شما پاداش بزرگی آماده گردانیده است.
همچنین پیامبر را به دلیل تحریم برخی امور مباح بر خود، جهت جلب رضایت همسران، مورد سوال قرار داده و میفرماید: یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغِی مَرْضَاتَ أَزْوَاجِکَ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ(تحریم/۱)؛ ای پیامبر! چرا برای خشنودی همسرانت، آنچه را خدا برای تو حلال گردانیده حرام میکنی، خدا[ست که] آمرزنده مهربان است.
فارغ از اینکه ماجرا چه چیزی بوده است ولی قرآن از کنار آن سکوت کرده است[۳]، بی شک رفتار همسران پیامبر تا اندازه ای بوده است که خداوند آنها را مورد نکوهش قرار داده و سخن از انحراف آنها به میان آورده و تهدید به طلاق نموده است:
إِن تَتُوبَا إِلَی اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا وَ إِن تَظَاهَرَا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَلَائِکَهُ بَعْدَ ذَلِکَ ظَهِیرٌ عَسَی رَبُّهُ إِن طَلَّقَکُنَّ أَن یُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَیْرًا مِّنکُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُّؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَیِّبَاتٍ وَ أَبْکَارًا(تحریم/۴و۵)؛
اگر [شما دو زن] به درگاه خدا توبه کنید [بهتر است] واقعا دلهایتان انحراف پیدا کرده است و اگر علیه او به یکدیگر کمک کنید، در حقیقت خدا خود سرپرست اوست و جبرییل و صالح مؤمنان [نیز یاور اویند] و گذشته از این فرشتگان [هم] پشتیبان [او] خواهند بود. اگر پیامبر شما را طلاق گوید، امید است پروردگارش همسرانی بهتر از شما مسلمان مؤمن فرمانبر توبهکار عابد روزه دار بیوه و دوشیزه به او عوض دهد.
سفارش قرآن کریم در مورد زنان پیامبر تا اندازه ای است که برای پس از رحلت نبی اسلام به آنها توصیه های موکدی کرده که: وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّهِ الْأُولَی وَ أَقِمْنَ الصَّلَاهَ وَ آتِینَ الزَّکَاهَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ(احزاب/۳۳)؛ در خانه هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینت های خود را آشکار مکنید و نماز برپا دارید و زکات بدهید و خدا و فرستاده اش را فرمان برید.
از دیگر مصادیق خانواده متعالی(از غیر پیامبران در قرآن) به توصیه های لقمان حکیم به فرزندش میتوان اشاره کرد که بیانگر شیوه های تعامل پدر با فرزندان می باشد و در واقع گونه ای از سبک زندگی و شیوه زیست را می آموزد؛ پند و موعظه فرزند، امر به نماز، توصیه به امر به معروف و نهی از منکر از جمله سفارش های لقمان به فرزندش می باشد.(لقمان: ۱۳-۱۷-۱۸-۱۹)
جمع بندی
بررسی مصادیق خانواده متعالی در قرآن کریم، می تواند الگوهای مناسبی را در سبک زندگی اسلامی معرفی نماید. از مصادیق خانواده متعالی می توان به پیامبرانی عظیم الشان اشاره نمود که رفتارهای خانوادگی آنان در تعامل با خواهر و برادر، همسر و فرزندان، بیانگر پیاده سازی دقیق و کامل مولفه ای اخلاقی و اسلامی از سوی آنان می باشد. مصادیق خانواده متعالی تصویری عملیاتی و گویا از سبک زندگی اسلامی در حوزه فردی و اجتماعی است.
پی نوشت ها
[۱]. برخی از مفسران این فرد را اسماعیل فرزند ابراهیم(ع) معرفی کرده اند(طوسی، [بی تا]، ج۷، ص۱۳۳؛ مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳، ج۲، ص۶۳۱؛ نجفی خمینی، ۱۳۹۸، ج۱۱، ص۱۷۲؛ بانوی ایرانی، ۱۳۶۱، ج۸، ص۱۲۶) در حالیکه برخی دیگر وی را اسماعیل فرزند حزقیل(ع) معرفی کرده اند که به اسماعیل صادق الوعد مشهور است(قمی، ۱۴۰۴، ج۲، ص۵۱؛ ابن بابویه، ۱۳۸۶، ج۱، ص۷۷و۷۸؛ ابن قولویه، ۱۳۶۵، ص۶۵؛ ابن شهر آشوب، ۱۳۷۹، ج۴، ص۸۵؛ مفید، ۱۴۱۳، ص۳۹)؛ طباطبایی، ۱۴۱۷، ج۱۴، ص۶۴).
[۲]. علامه طباطبایی در این زمینه می نویسد: سیره اى که آن حضرت در رعایت عدالت بین زنان و حسن معاشرت و مراقبت حال آنان داشت مختص به خود آن حضرت بود(طباطبایی،۱۴۱۷، ج۴، ص۳۱۱).
[۳]. درباره اینکه پیامبر چه چیزی را بر خود حرام کرده بود دو نظر متفاوت ابراز شده است نظر اول مربوط به تحریم خوردن عسل مخصوصی بوده است و نظر دوم مربوط به تحریم ماریه قبطی می باشد که نظر اول صحیحتر است(ابن عاشور، ۱۴۲۰، ج۲۸، ص۳۰۸؛ ابن کثیر، ۱۴۱۹، ج۸، ص۱۸۲؛ قطب، ۱۴۱۲، ج۶، ص۳۶۱۳)
منبع اقتباس: مقاله مصادیق خانواده متعالی در سبک زندگی اسلامی از منظر قرآن کریم، نگارش: احد داوری