- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
روان انسان در این دریاى متلاطم زندگى به آرامش نیاز دارد، چه آرامشى بهتر از این سراغ دارید که گروهى از دوستان و خویشان باوفا در انجمنى گرد هم آیند، مشکلات زندگى را به طور موقت فراموش نمایند و با سخنان شیرین و دلپذیر محفل انسشان را با صفا سازند بدین ترتیب هم تفریح و تجدید نیرو کنند و هم پیوند دوستى را مستحکم تر سازند. و با مشکلات هم آشنا مىشوند و در حد توان سعى در رفع آن مىکنند.
آرى، مهماندارى رسم بسیار خوبى است و کمتر کسى پیدا مىشود که نیکویى آن را انکار کند، لکن دو مشکل بزرگ سبب شده که برخى خانواده ها از زیر بار مهمانى شانه خالى کنند و تا ضرورت اقتضا نکند، بدان تن در ندهند.
مشکل اول: تجملات زندگى و چشم و هم چشمى ها
تجملات زندگى و چشم و هم چشمى هاى بى جا، زندگى را دشوار ساخته است؛ تهیه اسباب و لوازم منزل ـ که براى رفع احتیاج و تحصیل راحتى بوده ـ از صورت حقیقى خارج شده و به صورت تجمل گرایى و خود نمایى در آمده است، و همین موضوع باعث کم شدن مهمانى ها و رفت و آمد هاى دوستانه شده است.
شاید بیشتر مردم بى میل نباشند که با دوستان و خویشانشان رفت و آمد کنند، اما چون نتوانسته اند بر طبق دل خواه دیگران اسباب و تجملات زندگى را فراهم سازند و زندگى خویشتن را ناقص مىپندارند از رفت و آمد با دوستان امتناع دارند. این فکر غلط، واقعاً دست و پاى مردم را بسته و دنیا و آخرتشان را تباه خواهد ساخت.
حل مشکل
آقا و خانم محترم! مگر دوستان براى تماشاى اسباب لوکس به منزل ما مىآیند؟! اگر چنین منظورى دارند بهتر است به فروشگاه ها و موزه ها بروند، مگر نمایشگاه اشیاى لوکس باز کرده ایم و براى خود نمایى آن ها را به منزل دعوت مىنماییم؟!
رفت و آمد براى انس، محبت و تفریح است، نه براى فخر، مباهات و خود نمایى؛ مهمان ها براى پر کردن شکم و تماشا به منزل ما نمى آیند، بلکه مهمانى را یک نوع احترام مىشمارند؛ آنان هم، از این رقابت ها و تجمل گرایى به تنگ آمده اند و سادگى را دوست دارند؛ پس بیایید این رسم هاى غلط را کنار گذاشته و خودمان را از این قید و بند ها آزاد نماییم.
اگر من و شما با سادگى از آنان پذیرایى کنیم، نه تنها بدشان نمى آید، بلکه خشنود هم خواهند شد، و بعد ها از همین روش ساده ما پیروى خواهند نمود و بدون تکلف و سختى از ما پذیرایى خواهند کرد؛ در این صورت مىتوانید با کمال سادگى، رفت و آمد کنید و از نعمت انس و مودت بهره مند گردید. پس، این مشکل را به آسانى مىتوان حل کرد، ولى قدرى جرأت و شجاعت لازم دارد و باید عمل کرد، راه را باز کرد، الگو شد تا به نتیجه رسید.
مشکل دوم: کارهاى سنگین و دشوارهای مهماندارى
کارهاى سنگین و دشوار مهماندارى است؛ خانم ناچار است در طى چند ساعت وسایل پذیرایى چندین نفر را فراهم سازد، و به همین دلیل غالباً برخى غذاها مطابق دل خواه از کار در نمى آید، در آن صورت مرد از یک سو ناراحت مىشود که خرج کردم، ولى با این حال آبرویم رفت، زن از سویى دیگر ناراحت است که زحمت کشیدم، اما در عین حال پیش مهمان ها آبرویم رفت و زن بى سلیقه اى معرفى شدم، بدتر از همه پاسخ نق نق هاى شوهرم را چه بگویم؟
بدین جهت کمتر مجلسى پیدا مىشود که بدون اضطراب و دلهره پایان پذیرد، همین امر باعث شده که خانواده ها غالباً از مهمانى دادن گریزانند و از تصور آن به خود مىلرزند.
حل مشکل
البته ما هم اذعان داریم که مهماندارى کار آسانى نیست، لکن عمده اشکال در این جاست که مهمان دار، راه و رسم صحیح مهماندارى را به درستى نمى داند و مىخواهد در مدت دو سه ساعت، کارهاى بسیار زیاد و دشوارى را انجام دهد، در صورتى که اگر کاردان و با تدبیر باشد مىتواند به خوبى و آسانى بهترین مجلس را برگزار کند. اکنون نمونه اى از مهماندارى صحیح را برایتان مجسم مىسازیم تا در صورت تمایل با الگو گیرى از آن با آرامش و میل بیشترى از مهمانان خود پذیرایى کنید.
یک نمونه: مرد وارد منزل مىشود و به همسرش مىگوید: ده نفر از دوستان را براى صرف شام شب شنبه دعوت نموده ام، خانم پاسخ مىدهد: بسیار خوب، براى شام چه غذایى تهیه کنیم؟ با هم مشورت مىکنند و تصمیم مىگیرند، آنگاه موارد مورد نیاز را یک یک بر روى کاغذ یادداشت مىنمایند و بار دیگر با دقت آن را مرور مىکنند که مبادا چیزى فراموش شده باشد.
با یک بررسى نهایى آن چه را که در خانه موجود دارند رویش خط مىکشند، و چیزهایى را که باید بخرند در لیست جداگانه اى یادداشت مىنمایند و در فرصتى مناسب آن ها را خریده و در منزل مىگذارند.
روز پنج شنبه که هنوز یک روز به شب مهمانى باقى مانده است، برخى کار ها را جلو مىاندازند، مثلاً خانم و آقا با کمک فرزندان همکارى مىکنند تا سبزى ها تمیز و آماده شود، سیب زمینى و پیاز را مىشویند، لپه ها را پاک می کنند، قند ها را خرد مىکنند، نمکدان ها را پر از نمک کرده و در جاى خودش مىگذارند، ظرف هاى مورد نیاز را تمیز و آماده مىکنند، و خلاصه کار هایى را که مىتوان زود تر انجام داد به طور تفریحى انجام مىدهند.
صبح روز جمعه پس از صرف صبحانه خانم بعضى کار ها را انجام مىدهد؛ مثلاً گوشت ها را خرد مىکند، سیب زمینى را سرخ مىکند و … یعنى این کار ها را با صبر و حوصله انجام مىدهد و براى او چندان دشوار نخواهد بود. بعد از صرف ناهار و استراحت مشغول بقیه کار ها مىشود؛ اما خوشبختانه کار زیادى ندارد، زیرا بیشتر کار ها را قبلاً انجام داده است.
اسباب و لوازم زندگى هم مرتب است، در طى یکى دو ساعت، بدون داد و فریاد و عجله و شتاب بقیه کار ها را نیز انجام مىدهد، به طورى که در اوایل شب دیگر کار مهمى باقى نمانده است، آنگاه خودش را تمیز مىکند و لباس هایش را عوض مىکند.
سماور را روشن مىکند و منتظر آمدن مهمان ها مىشود، اگر مهمان ها از خویشان و محارم باشند و به استقبالشان مىرود، بدون اضطراب و نگرانى از آن ها پذیرایى مىکند، در ضمن گاهى هم سرى به آشپزخانه مىزند و موقع شام با خیالى آسوده سفره را پهن مىکند. مهمان ها نیز با کمال آسایش و خوشى شام را صرف مىکنند و خداحافظى مىکنند. نتیجه آن که:
اولاً: مهمان ها علاوه بر خوردن غذا هاى لذیذ و مطبوع از نعمت انس و مودت نیز برخوردار شده اند و با کمال آسایش گفته و شنیده اند، هرگز خاطره خوش آن شب و چهره بشاش میزبان را فراموش نخواهند کرد همچنین پذیرایى گرم، سلیقه و کاردانى کدبانوى خانه را ستایش خواهند کرد.
ثانیاً، مرد ساعاتى از شب را با کمال آسودگى در کنار مهمان ها نشسته و بهترین تفریحات سالم را داشته است و از این که توانسته به نحو دلخواه از دوستانش پذیرایى کند شاد و خوشحال است و از وجود چنین بانوى کاردانى که با ذوق و سلیقه خویش مجلس را به خوبى برگزار نموده به خود مىبالد و بیش از پیش به خانه و چنین بانوى شایسته اى علاقه مند خواهد شد و از تکرار چنین مهمانى هایى ترسى نخواهد داشت.
ثالثاً، خانم چون لوازم پذیرایى را با صبر و حوصله و به طور عادى تهیه نموده، خسته و وامانده نمى شود، عصبانى و ناراحت نیست و پیش شوهر و مهمان ها همیشه سربلند و خشنود است که توانسته بدون اضطراب و نگرانى به بهترین وجه از مهمان ها پذیرایى کند، بدین وسیله لیاقت و کاردانى خویش را به اثبات رسانده و دل شوهرش را به دست آورده است.
توصیه هاى دیگر
۱- اگر احساس مىکنید به لحاظ شخصیتى و تربیتى خود، روحیه مهماندارى ندارید، با یک تصمیم قاطع و اراده فولادین به مبارزه با این روحیه بپردازید و خود را به «تدریج» به این امر خدا پسندانه عادت دهید. و همیشه به خود تلقین کنید که «من هم مىتوانم مثل سایرین مهمان دار خوبى باشم.»
۲- اگر فکر مىکنید توانایى اقتصادى و معیشتى کافى براى مهماندارى ندارید، این کاملاً طرز فکر غلط است؛ نترسید و توکل به خدا داشته باشید. در حد توانایى هاى هر چند اندک خود به این امر اقدام کنید و به امداد الهى ایمان داشته باشید که خود وعده روزى داده است. چنان که پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) مىفرمایند: «رزق مهمان از آسمان نازل مىشود. وقتى آن را خورد، گناهان میزبان آمرزیده مىشود.»[۱]
۳- دعوت مومنین را از این جهت که روزى شما هم باید مهمانى بدهید، رد نکنید. امام رضا (علیه السلام) مىفرماید: «سخاوتمند از غذاى مردم مىخورد تا از غذایش بخورند؛ اما بخیل از غذاى مردم نمى خورد مبادا از غذایش بخورند.»[۲]
۴- از این طرز فکر که وقت شما در این گونه مجالس ضایع مىشود، دورى کنید؛ بلکه بدانید میزبانى و مهماندارى علاوه بر عبادت بودن و ثواب داشتنش، یکى از نیاز هاى زیستى و روانى انسان مىباشد.
منابع کمکى
۱- همسردارى، امینى، ابراهیم.
۲- بهشت خانواده، مصطفوى، سید جواد.
پینوشتها
[۱]. وسائل الشیعه،ج۱۶، ص ۵۵۷
[۲]. همان، ص ۵۲۰
منبع: مرکز مشاوره موسسه امام خمینی(ره)؛ جزوه: مهمان داری