- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
مشرکان مکه، به ویژه قریشیان که بیشترین نفوذ و موقعیت اجتماعى و اقتصادى این شهر مهم زیارتى و عبادى را بر عهده داشتند، دشمنى هاى فراوانى با ظهور اسلام و شخص پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نموده و زندگى مسلمانان را بسیار سخت و توان فرسا کردند.
بدین جهت، پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) ناچار شد گروهى از مسلمانان را به کشور حبشه، در آن سوى دریاى سرخ (بحر احمر) اعزام کند، تا در پناه نجاشى، سلطان بى آزار و رعیت پرور آن قرار گیرند و از آزار و اذیت هاى قریشیان در امان مانند.
هر چه بر تعداد مسلمانان افزوده و زمینه هدایت آنان فراهم مى گردید، بغض و کینه مشرکان افزوده مى شد. به خصوص آن گاه که حضرت حمزه بن عبدالمطلب و حضرت ابوطالب بن عبدالمطلب، دو تن از عموهاى معروف پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) که داراى شهرت، اعتبار و قدرت بودند، به آن حضرت ایمان آورده و پشتیبانى وى را به طور رسمى و علنى بر عهده گرفتند، دهشت بزرگى مشرکان قریش را فرا گرفت و آنان را براى حفظ قدرت و شوکت شیطانى خویش به عکس العمل هاى ناجوانمردانه واداشت.
سران قریش در نشستى، در “دارالندوه” ( مجلس أعیان قریش) موقعیت قوم و قبیله خویش و گسترش روز افزون اسلام را مورد بحث و بررسى قرار داده و سرانجام تصمیم به محاصره اقتصادى و اجتماعى پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و پشتیبانان و پیروانش گرفتند. آنان، پیمان نامه اى به خط “منصور بن عکرمه” و امضاى صاحب نفوذان و ریش سفیدان طایفه ها و قبیله هاى مهم مکه نوشتند و آن را در داخل خانه خدا ( کعبه معظمه ) آویختند و سوگند یاد کردند که تا از پاى در آوردن پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و یارانش، به آن پاى بند باشند.
مضمون پیمان نامه ظالمانه قریش به شرح ذیل بود:
۱- هر گونه معاشرت با مسلمانان و ارتباط با پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ممنوع است.
۲- خرید و فروش کالا و مواد غذایى و هر گونه معاملات اقتصادى با آنان ممنوع است.
۳- در تمام رویدادها، باید از مخالفان اسلام و دشمنان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) پشتیبانى گردد.
قریش متعصب، با انعقاد این پیمان نامه، مسلمانان و حامیان آنان را کاملا منزوى کرده و آنان را در تحت فشار اقتصادى و اجتماعى قرار دادند و خطرى جدّى براى رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به وجود آوردند.
حضرت ابوطالب(ع)، عموى پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) که سیادت و بزرگى طایفه بنى هاشم و اولاد و احفاد عبدالمطلب(ع) را بر عهده داشت، از پیمان نامه ننگین قریش ناراحت و شگفت زده شد و ماندن در مکه را به مصلحت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و مسلمانان و حامیانشان ندانست و به ناچار دستور داد که تمامى فرزندان عبدالمطلب و نوادگان وى و افراد طایفه بنى هاشم براى حفظ جان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و در امان ماندن از کید و کین قریش، از مکه خارج شده و در شِعبى که در میان بلندى هاى اطراف مکه قرار داشت، نقل مکان کنند.
تمامى بنى هاشم و فرزندان عبدالمطلب، چه آنانى که مسلمان شده و چه آنانى که هنوز توفیق اسلام و ایمان نیافته بودند، فرمان ابوطالب(ع) را گردن نهاده و از مکه به شعب، که بعدها به شعب ابى طالب(ع) معروف گردید، نقل مکان کرده و با برپایى چادر و خیمه هاى عربى، زندگى جدیدى را آغاز کردند. در میان آنان، تنها ابولهب (یکى از عموهاى پیامبر ص) با آنان مخالفت ورزید و با قریش همراه و هم داستان شد و در مکه باقى ماند و راه خود را از سایر بنى هاشم جدا کرد. وى تا آخر عمر، بر کفر و شرک خود باقى ماند و سوره اى از قرآن مجید در نکوهش او و همسرش نازل گردید(۱) و سرانجام با خوارى و پستى تمام در مکه به هلاکت رسید.
بنى هاشم، به مدت سه سال در آن درّه خشک، با نهایت عسرت و تنگدستى به سر بردند و جز در ایّام حج و ماه هاى حرام که در سراسر حجاز و جزیره العرب آتش بس و امنیت نسبى بر قرار بود، نمى توانستند از آن شعب خارج شده و با دیگران ارتباط و رابطه اى داشته باشند.
در این مدت، پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و همسرش خدیجه کبرى(س) تمامى دارایى هاى خود را از دست دادند، ولى به راه خویش ادامه داده و در برابر ناجوانمردى هاى قریش، مقاومت نمودند.
سرانجام جبرئیل امین به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) وحى نمود که موریانه اى، پیمان نامه قریش را جویده و آن را از بین برده است.
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) این خبر آسمانى و مسرت بخش را به اطلاع عمویش ابوطالب(ع) رسانید و ابوطالب(ع) با خوش حالى از شعب خارج شد و به سوى سران قریش رفت و خبر غیبى برادرزاده اش را به اطلاع آنان رسانید و آنان را بهت زده کرد.
سران قریش گفتند: اگر برادرزاده ات راست گفته باشد، ما از آن عهدنامه چشم پوشى کرده و به دشمنى با او پایان مى دهیم.
آنان، در کعبه را گشوده و پیمان نامه را باز کردند، ولى همان طورى که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) خبر داده بود، جز کلمه “بسمک اللّهم” چیزى از آن باقى نماند و همه صحیفه را موریانه خورده بود. این أمر، موجب اختلاف و دو دستگى سران قریش شد.
عده اى بر ادامه دشمنى اصرار ورزیده و عده اى اظهار پشیمانى نمودند، ولى به هر حال، آن پیمان نامه را ملغى کردند و طایفه خوش نام بنى هاشم و مسلمانان صبور، پس از سه سال تحمل رنج و سختى، به رهبرى پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از شعب بیرون آمده و راهى خانه و منازل خود شدند. (۲)
پی نوشت:
۱- سوره مَسَد، که یکصد و یازدهمین سوره قرآن مجید است.
۲- نک: إعلام الورى (علامه طبرسى)، ترجمه عزیز الله عطاردى، ص ۷۱؛ تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص ۳۹۷؛ فروغ ابدیت (جعفر سبحانى)، ج۱، ص ۳۵۱