- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- 0 نظر
بودیسم یکی از چند دین جهان است که مفهوم «متن مقدس وحیانی» را رد می کند، با این حال زندگی بودایی بر مبنای آنچه درون متون مقدس بودایی است می گذرد. در واقع، از میان همه ادیان، بودیسم بزرگ ترین مجموعه متون مقدس را به چندین زبان متفاوت، یعنی پالی، سنسکریت، چینی و تبتی دارد.
نه تنها مجموعه متون مقدس بودایی از نظر تعداد عناوین عظیم است، بلکه بسیاری از آنها خیلی طولانی هستند، به طور مثال، متونی از قبیل «مهاویبهاسه» که شامل بیش از هزار صفحه چاپی به زبان چینی است، غیر عادی نیستند. برای ترجمه کل مجموعه متون مقدس بودایی چینی بیش از نیم میلیون صفحه چاپی نیاز است.[۱] بنابراین وقتی ما از متون مقدس بودایی سخن می گوییم باید به جای یک کتاب واحد، مانند تورات، انجیل و قرآن، مجموعه ای کامل را در نظر داشته باشیم. متون مقدس بودایی علاوه بر حجم بزرگ شان، از این لحاظ نیز منحصر به فرد هستنند که به جای یک مجموعه رسمی، چندین مجموعه رسمی یا معتبر مجزا دارند.[۲]
تجربه بودا، بنیان متون مقدس بودایی
بودا در تجربه خویش ایمان به «وداها» را رد کرد و در پی تجربه شخصی و مستقیم واقعیت بود. سخنان او، که تبدیل به متون مقدس بودایی شدند، توصیفی از تلاش خویش و سرانجام نیل به مقام «نیروانا»، هدف نهایی شناخت حقیقت و رهایی از تمام رنج ها بود. سخنان او برای راهنمایی و ترغیب دیگران برای رسیدن به «نیروانا»، سخنانی جدید و متفاوت با اصول بازمانده از «وداها» بودند:
«ای راهبان، این حقیقت شریف در مورد رنج، در میان اصولی که به دست ما رسیده بود (وداها) وجود نداشت، بلکه آنجا در درون من بینشی به وجود آمد، آنجا معرفت پدید آمد، آنجا فهم پدید آمد، آنجا حکمت پدید آمد، آنجا روشنی پدید آمد.» این قطعه دوازده بار تکرار شده است تا بر جدید بودن تجربه اشراق بودا و استقلال متون مقدس بودایی از «وداها» تأکید کند.[۳]
بشری و نه وحیانی بودن اشراق بودا
به نظر می رسید که هیچ عقیده ای مبنی بر اینکه سخنان بودا بیانگر وحی الهی بوده یا اینکه از طرف خداوند امر می شوند، وجود نداشت. لوئیس لنکستر این مطلب را چنین بیان می کند:
«در حالی که پیروان بودا کلام او را دارای قدرتی خاص می پنداشتند، این عقیده که این آموزه از بینش هایی به وجود آمده که در مرحله خاصی از پیشرفت یوگایی کسب شده، مرحله ای که برای تمام کسانی که توانایی و تمایل تلاش زیاد برای کسب آن را دارند باز و مهیاست، به این معنا بود که، سخنانی که مبتنی بر تجربه هستند، لازم نیست منحصر به فرد یا محدود به یک شخص و در یک زمان پنداشته شوند. در واقع بوداییان معتقد بودند بودا تنها یکی از سلسله بوداهایی بود که در این نظام دنیوی ظهور کرده اند تا درمه را تفسیر کنند و اینکه بوداهای دیگری به دنبال او خواهند آمد.»[۴]
در «مها پرینیبانه سوته» گزارش شده که آناندا، شاگرد بودا، نگران بود که مرگ معلمش باعث از بین رفتن آموزه اش شود. اما بودا مجددا به او اطمینان خاطر داده و به پیروانش دستور می دهد که از این به بعد سخنان و تعالیم او را به عنوان راهنمای خود قرار بدهند؛ به این شکل بودا خشت اول از مجموعه متون مقدس بودایی را گذاشت.[۵]
شفاهی بودن متون مقدس بودایی
با این حال به نظر می رسد که آموزه های بودا طی چهار دهه ای که به تعلیم آنها مشغول بود، نوشته نشده، و تنها به خاطر سپرده می شدند. سپس در سالی که بودا درگذشت، شاید ۴۸۳ ق.م، پانصد راهب در راجاگهه جمع شده و شورایی تشکیل دادند تا درباره تعالیم بودا و آموزه مقدس و معیار به توافق برسند و اصول نظام رهبانیت را سامان بدهند. آنچه در این شورا به تصویب رسید نیز، حدودا چهارصد سال صرفا به طور شفاهی انتقال یافت، تا اینکه سرانجام به صورت مقالاتی مکتوب درآمدند و «سوتره» نامیده شدند.[۶]
زبان متون مقدس بودایی
بر خلاف متون سنسکریتی «وداها»، متون مقدس بودایی به زبان پرکریت یا زبان متداول، به طور شفاهی، به دقت حفظ نشده اند. رویکرد بودا ظاهرا بسیار آزادمنشانه و قابل انعطاف بوده است. هر کسی اجازه داشت که متون مقدس بودایی را به لهجه خویش بخواند که مانع به وجود آمدن یک شکل شفاهی معیار شد. همچنین ما زبان دقیقی را که بودا به آن صحبت کرده نمی دانیم؛ اما آن احتمالا نوعی قدیمی از زبان مگده بوده که اکثر کتیبه های پادشاه آشوکه به آن زبان نوشته شده اند.[۷]
دو رویکرد به متون مقدس بودایی
بسیاری از بوداییان، با رویکردی محافظه کارانه، فکر می کردند تنها این گفته های به خاطر سپرده شده و انتقال یافته بودا می توانند جزو متون مقدس بودایی باشند. اما دیگران رویکرد بسیار قابل انعطاف تری به آموزه مقدس اتخاذ کردند.
رویکرد محافظه کارانه مشایخ
پس از مرگ بودا مکتبی پیرامون راهبان ارهت شکل گرفت و مکتب مشایخ (تهره واده) نامیده شد. مشایخ رویکردی محافظه کارانه به متون مقدس بودایی اتخاذ کرده و استدلال نمودند که تنها گفته های به یاد آورده شده بودا در سوتره ها باید در مجموعه رسمی متون مقدس بودایی گنجانده شوند.
در این گفته های به یاد آورده شده بذرهای درمه، یا آموزه بودایی، یافت می شد که بعدا می توانست تفصیل داده شود و بسط یابد. آنها بسط رسالات فلسفی شان در مورد گفته های اساسی بودا را نیز بخشی از «درمه» تلقی کردند. هر چند این متون بسط داده شده (ابهیدرمه) را معلمانی غیر از بودا نگاشته بودند، برای تفسیر کامل درمه یا آموزه، ضروری دانسته شده اند؛ بنابراین آنها سومین زنبیل (پیتکه) از مجموعه رسمی متون مقدس بودایی در کنار «سوتره پیتکه» و «وینیه پیتکه» به حساب آمدند. واژه «تریپیتکه» یا «سه زنبیل متن مقدس» واژه ای برای این مجموعه رسمی سه بخشی شد:
۱. سوتره یا سخنان بودا
۲. وینیه یا قوانین رهبانی
۳. ابهیدرمه یا رسالات فلسفی (شاستره ها)
در مجموعه رسمی متون مقدس بودایی که به زبان پالی، زبان مکتب مشایخ، انتقال یافته اند، زنبیل ابهیدرمه شامل هفت اثر مدرسی است که مخصوص پیروان مکتب مشایخ می باشند. دیگر مکاتب بودایی همان مجموعه های اصلی سوتره و وینیه را پذیرفتند و به جای مجموعه سوم، ادبیات فلسفی مخصوص به خود را بسط دادند.[۸]
رویکرد منعطف مهاسنگیکه، و سوتره های جدید مهایانه
رویکرد دیگر که با انعطاف بسیار بیشتری به متون مقدس بودایی می نگریستند و با نام مهاسنگیکه شناخته می شوند، خاستگاه گرایش نیرومندی به نام «مهایانه» شدند. این گرایش مهایانه در فاصله سال های ۱۰۰ ق.م و ۱۰۰ م به وجود آمد.
پیروان گرایش مهایانه، مانند جریان مشایخ صحت تمام روایات آناندا، شاگرد بودا، را پذیرفتند اما سوتره های جدیدی نیز به آنها اضافه کردند. سوتره های جدید از سال ۱۰۰ ق.م تا ۴۰۰ م نوشته شدند. مدتی بعد از این دوره، بودایی های مهایانه از پدید آوردن سوتره ها دست کشیدند و به تقلید از هندوها شروع به تألیف تنتره ها کردند که رویکردی عبادی را می پرورانند.[۹] این تنتره ها سخنان بودا تلقی می شدند؛ این امر با اندیشه مهایانه «فیض بودا» توجیه می شد که او از طریق آن، افکار را به ذهن مردم القا و طرفداران درمه را تأیید می کند.
در بسیاری از موارد، مدارک حاکی از آن است که نگارش مکتوب یک اثر می تواند طی زمانی طولانی انجام گرفته باشد. به طور مثال، اثری مانند «لالیتاویستارا»، که روایتی منظوم از زندگی بودا و یکی از قدیمی ترین سوتره های مهایانه است، احتمالا شامل مطالبی از ۲۰۰ ق.م تا ۶۰۰ م است.[۱۰]
سوتره نیلوفر، از متون مقدس بودایی مهایانه
یکی از معروف ترین سوترهای بودایی، سوتره نیلوفر است. سوتره نیلوفر، شکل کوتاه شده «سوتره گل نیلوفر درمه شگفت انگیز» است با نام «سددرمه پوندریکه سوتره». این سوتره مهم ترین متن از متون مقدس بودایی مهایانه، و بی گمان تأثیرگذارترین سوتره، که در طی قرن ها در همه شاخه های مهایانه برای بوداییان سراسر چین، کره، ژاپن و سایر نواحی شرق آسیا از حرمت بسیار برخوردار بوده است.[۱۱] در گذشته، نسخه چینی این سوتره را وسیعا در آسیای مرکزی می خواندند.[۱۲] نمی دانیم که سوتره نیلوفر کی و کجا، یا در اصل به چه زبانی ساخته و پرداخته شده است. شاید ابتدا به بعضی از گویش های بومی هند یا آسیای مرکزی بوده و بعدها آن را به سنسکریت درآورده اند تا به آن مقبولیت بیشتری بدهند. اما قطعا این سوتره در سال ۲۵۵ م وجود داشته است.[۱۳]
سوتره نیلوفر، مثل همه متون مقدس بودایی احتمالا تا مدت ها پس از آنکه از رواج عام برخوردار شد مکتوب نشده بود. این سوتره در زمان نوشه شدنش نیز مرکب از دو لایه است؛ لایه قدیمی تر به نظم و لایه جدیدتر به نثر. قسمت نثر که همیشه مقدم بر بخش نظم است گویا در اصل شرح سوتره نیلوفر بوده که بعدها آن را وارد متن کرده اند؛ و بین این دو بخش معمولا این توضیح را می آورند که چون بودا می خواست مقصودش را مشروح تر یا از نو بگوید آن را به شعر بیان کرد. به این ترتیب لایه کهن تر به احتمال زیاد همان لایه منظوم است.[۱۴]
حتا بخش نظم نیز شاید خود در اصل دو سوتره جداگانه بوده؛ یکی که می گوید فقط یک راه به رستگاری هست، نه سه تا؛ و دیگری که می گوید بودا را نباید در زمان و مکان، یا در واقع در دوره های زمانی محدود کرد. به این لایه قدیمی تر – به عبارت دیگر، به هر دو سوتره که تا این زمان گویا به صورت یک متن درآمده بوده و دیگر، متن مقدسی آمیخته به نثر و نظم بوده – چند سوتره کوچک تر هم اضافه کرده اند. این جا سوتره های قدیمی تر مرکب از نثر و نظم هستند و سوتره های جدیدتر فقط به نثر.[۱۵]
آموزه سوتره نیلوفر
تا زمان پیدایی سوتره نیلوفر، مکاتب بودایی، خصوصا مکاتب شمالی، سخت معتقد بودند که برای رهایی و رستگاری سه راه وجود دارد، که هر یک با نظریه و آموزه های خاصی مشخص می شود. همین که یک رهرو، رهسپار یکی از این سه راه بشود، بنا بر آن نظریه، فقط متعهد به آن راه است و نمی تواند آن را رها کرده و به یکی از دو راه دیگر برود. سوتره نیلوفر با نظریه یک گردونه (ایکه یانه) واکنشی به این سه گانه پنداری است[۱۶]؛ و پیام سوتره نیلوفر نیز این است: همه جانداران می توانند بودا بشوند؛ و مقصود بودا از آمدن به این جهان همین بوده است.[۱۷]
سوتره نیلوفر به ما می گوید که بودا همیشه با ما است، هدایتمان می کند، و همه انسان ها صاحب سرشت بودایی هستند، یعنی فطرت آنها مایل به روشن شدگی و بوداشدگی است؛ و هر کسی با سعی و کوشش می تواند بودا بشود.[۱۸]
نتیجه گیری
از میان همه ادیان، بودیسم بزرگ ترین مجموعه متون مقدس را به چند زبان متفاوت، یعنی پالی، سنسکریت، چینی و تبتی دارد. این متون در قالب چند مجموعه رسمی جداگانه شکل گرفته اند. هسته اولیه متون مقدس بودایی، گفتارهای بودا و تجربه بشری او بوده که شاگردان او به خاطر سپرده بودند.
آموزه مقدس بودا که در سه مجموعه سامان گرفته بود حدود چهارصد سال صرفا به صورت شفاهی حفظ و انتقال داده می شد؛ بعدا این آموزه ها در قالب سوتره های گوناگونی مکتوب شد. یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین سوترها، سوتره نیلوفر است که طی قرن ها در همه شاخه های مهایانه برای بوداییان سراسر چین، کره، ژاپن و سایر نواحی شرق آسیا از حرمت بسیار برخوردار بوده است.
پی نوشت ها
[۱] . کوارد، کتاب مقدس در ادیان جهان، ص۲۸۹
[۲] . کوارد، کتاب مقدس در ادیان جهان، ص۲۹۰
[۳] . کوارد، کتاب مقدس در ادیان جهان، ص۲۹۴
[۴] . کوارد، کتاب مقدس در ادیان جهان، ص۲۹۴
[۵] . کوارد، کتاب مقدس در ادیان جهان، ص۲۹۵
[۶] . کوارد، کتاب مقدس در ادیان جهان، ص۲۹۶
[۷] . کوارد، کتاب مقدس در ادیان جهان، ص۳۰۳
[۸] . کوارد، کتاب مقدس در ادیان جهان، ص۲۹۸
[۹] . کوارد، کتاب مقدس در ادیان جهان، ص۳۰۰، ۳۰۳
[۱۰] . کوارد، کتاب مقدس در ادیان جهان، ص۳۱۰
[۱۱] . هارویتس، سوره نیلوفر سه گانه، ص۱۷
[۱۲] . هارویتس، سوره نیلوفر سه گانه، ص۱۷
[۱۳] . هارویتس، سوره نیلوفر سه گانه، ص۱۷
[۱۴] . هارویتس، سوره نیلوفر سه گانه، ص۲۰
[۱۵] . هارویتس، سوره نیلوفر سه گانه، ص۲۰
[۱۶] . هارویتس، سوره نیلوفر سه گانه، ص۲۳
[۱۷] . هارویتس، سوره نیلوفر سه گانه، ص۲۷
[۱۸] . هارویتس، سوره نیلوفر سه گانه، ص۳۲
منبع مقاله | اقتباس از:
۱. کوارد، هارولد، کتاب مقدس در ادیان جهان، تهران، پارسه، چاپ اول، ۱۳۹۶ش
۲. هارویتس، لیان، سوره نیلوفر سه گانه سه متن بودایی مهایانه، قم، نشر ادیان، چاپ اول، ۱۳۹۰ش