- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
قابیل اولین فرزند حضرت آدم و حوا (علیهما السلام) است که به دنیا آمد، وی برادر بزرگ هابیل است و با کشتن هابیل نخستین کسی است که در روی زمین مرتکب قتل گردید. وی برادر خویش را از روی حسادت کشت، قابیل به انتخاب برادر کوچکش هابیل، به جانشینی حضرت آدم (علیه السلام) اعتراض کرد و پس از این اعتراض بود که دو برادر ملزم به قربانی نمودن شدند، در نهایت قربانی هابیل مورد پذیرش خدای متعال قرار گرفت و قربانی قابیل رد گردید، این واقعه برای قابیل قابل پذیرش نبود و تصمیم به قتل هابیل گرفت.
زیستنامه قابیل
اولین فرزند حضرت آدم (علیه السلام) و حوا که بزرگتر از جناب هابیل و جناب شیث بوده است قابیل نام دارد. قابیل با خواهرش «اقلیما» همچون دیگر فرزندان حضرت آدم (علیه السلام) و حوا دو قلو دیده به جهان گشود.[۱] طبق نوشته ی منابع قدیم، «اقلیما» بزرگترین دختر آدم و حوا و خواهر دوقلوی قابیل و همسر هابیل بود. او اولین زنی بوده که به طور طبیعی متولد شد، شغل قابیل کشاورزی و زراعت بوده است.[۲]
در منابع تاریخ اسلام و همچنین تفاسیر درباره فرزند بزرگ آدم یعنی قابیل به جهت حسادت وی به برادرش و سپس کشتن او نگاه منفی وجود دارد و او به شدت مذمت و نکوهش شده است.[۳]
حدیثی از امام صادق (علیه السلام) درباره قابیل
عیاشى از زراره روایت کرده است، حضور حضرت صادق (علیه السلام) عرض کردم مردم عقیده دارند که قابیل، هابیل را به آن علت به قتل رسانید که آدم، خواهر قابیل اقلیما را که دخترى زیبا بود به هابیل داد و لوزا را که زشت بود برای قابیل تزویج نمود، سپس تزویج خواهران بر برادران را خداوند حرام فرمود و به این سبب قابیل نسبت به برادرش هابیل کینه ورزى نمود و او را به قتل رسانید.
نقد عقیده نادرست درباره قابیل
حضرت صادق (علیه السلام) در پاسخ فرمود: این عقیده ای نادرست و سخیف است که با کمال بى شرمى چنین نسبت ناروایى به حضرت آدم اولین پیغمبر و خلیفه خدا می دهند و حال آنکه ده هزار سال پیش از خلقت آدم، خداوند به قلم قدرت، حوادث و امورى که تا روز قیامت در عالم جاری می شود را در لوح محفوظ نوشته و چیز هایى که حلال و حرام بوده اند را معین فرموده و از جمله محرمات تزویج برادر و خواهر و فرزند و مادر و سایر محرمات نسبى است که حرام بوده و تا به قیامت حرام خواهد بود.
علت قتل هابیل به دست قابیل
زراره می گوید مجددا حضورش عرض کردم پس به چه علت قابیل، هابیل را به قتل رسانید؟ فرمود: خداوند به آدم وحى فرمود که اختصاصات نبوت را به هابیل تسلیم نموده و اسم اعظم را به او تعلیم کن و او را وصى خود قرار بده؛ قابیل چون خود را بزرگ تر و شایسته تر از برادرش می دانست به هابیل حسد برد؛ حضرت آدم بنا به فرمان خداوند به آن دو برادر دستور داد که قربانى در راه خدا بنمایند و قربانی هر کدام مورد قبول واقع شد، وصى و جانشین پدر گردند.
آن ها نیز بر طبق دستور پدر قربانى خود را بر بالاى کوه گذاردند که اتفاقا آتش قربانى هابیل را بسوزانید و با سوختن آن پذیرش قربانى هابیل در پیشگاه خداوند تایید گردید و قربانى قابیل مردود شد و به همین سبب قابیل به هابیل حسد برد.
(در آن زمان سوخته شدن قربانى دلیل بر پذیرش آن بود) هابیل به برادرش گفت من چه کنم که خداوند فقط قربانى متقیان و عبادات و اعمال پرهیزکاران را مى پذیرد، قابیل به هابیل گفت من تو را خواهم کشت؛ هابیل جواب داد اگر تو براى کشتن من دست برآورى من هرگز به کشتن تو دست دراز نخواهم کرد، چرا که من از خداوند جهانیان می ترسم؛ پس از این گفتگو، نفس، او را به کشتن برادرش تحریک نمود و او را با ضرب سنگ از پا در آورد و به قتل رسانید.
کلاغ، راهنمای قابیل
قابیل ندانست با جسد برادرش چه کند آنگاه دو کلاغ با یک دیگر به منازعه پرداخته و یکى از آن ها کشته شد؛ آن دیگرى زمین را با چنگال و منقار خود گود نموده و جثه کلاغ کشته شده را در خاک پنهان نمود، قابیل با خود گفت واى بر من که از این کلاغ عاجز تر بودم؛ فورا جسد برادر خود را به خاک سپرد و از عمل خود سخت نادم و پشیمان گردید و از آن وقت دفن مردگان مرسوم و معمول گردید.
وقتى که قابیل نزد پدرش بازگشت و آدم هابیل را ندید به او گفت: فرزندم را کجا رها کردى؟ قابیل گفت: مگر مرا نگهبان او نموده بودى. آدم فرمود: بیا با من تا به محلی که قربانى کرده اید برویم و آدم از گفتار قابیل در قلبش احساس نگرانى نمود و همینکه به محل قربانى رسیدند کشته شدن هابیل بر آدم آشکار شد.
لعن قابیل
حضرت آدم، زمینى را که هابیل در آن به قتل رسید لعنت کرد و همچنین از طرف خدا دستور رسید حضرت آدم (علیه السلام) قابیل را نیز لعنت کندپس آدم از قربانگاه برگشت و چهل شبانه روز براى فقدان هابیل گریه کرد و به سوى خداوند شکایت کرد، از جانب پروردگار وحى رسید که به جاى هابیل، فرزند دیگرى به تو عطا می کنم. سپس حوا فرزندى پاک و پاکیزه و مبارک بیاورد و روز هفتم ولادت آن طفل، از خداوند وحى رسید به آدم که این فرزند موهبتى است از طرف ما براى تو و او را هبه اللّه نام گذار و آدم همان اسم را به آن فرزند گذاشت.[۴]
انحراف فکری قابیل
پس از این که قابیل مرتکب جنایت بزرگ قتل برادر شد، شیطان وی را وسوسه نمود. شیطان به قابیل گفت: آتش گرفتن قربانی هابیل برای آن بود که او آتش را عبادت می کرد. تو نیز باید برای آتش گرفتن قربانی و پذیرفته شدن آن، آتش را عبادت کنی. بعد از این ماجرا قابیل خانه ای برای عبادت آتش ساخت و آتش پرست شد.[۵]
تهدید به قتل شیث توسط قابیل
پس از کشته شدن قابیل به دست هابیل حضرت شیث به جانشینی حضرت آدم انتخاب گردید، قابیل او را نیز مانند هابیل به قتل تهدید کرد.[۶] شیث به توصیه آدم (علیه السلام) برای در امان ماندن از تهدید قابیل، علومی را که از آدم (علیه السلام) دریافت کرده بود، از قابیل پنهان می کرد و تا مدتی در تقیه به سر می برد.[۷]
انقراض نسل قابیل
در برخی منابع آمده است که فرزندان قابیل مانند پدرشان، انسان های بسیار بدی بوده اند، براساس برخی گزارش ها فرزندان و خاندان قابیل گناهانی نظیر شراب خواری، قمار، زنا و بتپرستی مرتکب می شدند.[۸]
مورخان معتقدند خاندان و نوادگان قابیل به خاطر گناهانی زیادی که مرتکب شده بودند، در جریان طوفان نوح از بین رفتند و نسل آنان منقرض شد که بر این اساس نسل بشر از طریق خاندان شیث ادامه یافته است. [۹]
نتیجه گیری
قابیل فرزند بزرگ حضرت آدم (علیه السلام) و حوا بوده است. او به خاطر عدم پذیرش قربانی خود در درگاه خدا و پذیرش قربانی برادرش هابیل، کینه وی را به دل گرفت و سرانجام او را به قتل رسانید. وی نخستین کسی است که در روی زمین مرتکب قتل گردیده است و از این جهت مورد لعن خداوند قرار گرفت.
پی نوشت ها
[۱] . ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۹۶.
[۲] . طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۸۵ و ۹۱.
[۳] . طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۵ش، ج۱، ۹۱ و ص۱۰۳.
[۴] . تفسیر جامع، ج۲، ص: ۲۰۰
[۵] . طبری، ترجمه تفسیر طبری، ۱۳۵۶ش، ج۱، ص۱۴۷۹.
[۶] . عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۱۰۴.
[۷] . طبری، ترجمه تفسیر طبری، ۱۳۵۶ش، ج۲، ص۳۹۹.
[۸] . ثعلبی، تفسیر الثعلبی، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۵۳؛ طبرسی، مجمع البیان ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۸۷.
[۹] همان.
منابع
- ابن کثیر، ابو الفداء اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق.
- طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.
- صادقی فدکی، جعفر، ارتداد، بازگشت به تاریکی؛ نگرشی به موضوع ارتداد از نگاه قرآن کریم، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، (مرکز فرهنگ و معارف قرآن/ بوستان کتاب)، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر (تفسیر العیاشی) محقق: هاشم رسولی، تهران، مکتبه العلمیه الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
- طبری، محمد بن جریر، ترجمه تفسیر طبری، مصحح: حبیب یغمایی، تهران، توس، چاپ دوم، ۱۳۵۶ش.