- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
فتح خیبر در سال هفتم هجری اتفاق افتاد، در این جنگ که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) نیز حضور داشت پس از شکست ابوبکر و عمر، امام علی (ع) فاتح خیبر گردید.
پس از پایان جنگ حدیبیه کارزار خیبر اتفاق افتاد و در این جنگ نیز فتح خیبر و پیروزى بدون شک و شبهه با على (علیه السلام) بوده است. و موقعیتى که در این جنگ بدست آورده به پایه ای است که همه راویان نقل کرده و مناقبى را کسب کرده که دیگرى در آن ها شرکت نداشته است.
عده از گزارشگران گفته اند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: پس از پیروزی در جنگ خیبر، باید به فتح مکه توجه داشت زیرا فتح مکه غزوه ای است که امر اسلام را محکم و منت هایى که خداى متعال به رسول گرامى (صلی الله علیه و آله) خود نموده و دین حقیقى را بیارى او پایدار ساخته مجسم مى نماید.
موقعیت خیبر
خیبر منطقه ای در عربستان که غزوه خیبر در آن روی داد. سر زمین خیبر در فاصله ۱۶۵ کیلومتری مدینه قرار دارد و مرکز آن شهر «الشریف» است. ساکنان خیبر در صدر اسلام همه یهودی بودند.
به گفته یاقوت حموی، جغرافیدان، خیبر واژه ای عِبری، به معنای قلعه است و از آن رو که در این منطقه چند قلعه وجود داشته، به این نام شناخته شده است[۱]
در سال هفتم قمری، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) همراه سپاهی به خیبر حمله کرد. در این جنگ، مسلمانان قلعه های خیبر را فتح کردند و پیروز شدند. این جنگ را غزوه خیبر نامیدند.[۲] مورخان علت وقوع این جنگ را آن دانسته اند که یهودیان بنی نضیر، که پس از توطئه قتل پیامبر (صلی الله علیه و آله) از مدینه اخراج شده و به خیبر رفته بودند، سران مکه را به جنگ بر ضد مسلمانان تحریک می کردند.[۳]
دعای رسول الله (ص) برای فتح خیبر
وقتی رسول الله (صلی الله علیه و آله) به خیبر نزدیک شد دستور داد تا همراهان توقف کنند سپس دست به طرف آسمان برداشته عرض کرد: پروردگارا اى آفریننده آسمان هاى هفتگانه و آن چه را بر آن ها سایه افکنده اند و زمین ها و آنچه را بر فوقشان قرار داده و دیوان و آن ها را که گمراه کرده اند خیر و خوشى این دهکده و آن چه در آنست از تو می طلبم و از بدی هاى آن و آن چه در آنست به تو پناه می برم آنگاه زیر درختى آمده آن روز و فردا را همان جا اقامه کردیم.
محاصره قلعه و فتح خیبر
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بیست و پنج شبانه روز قلعه خیبر را برای فتح خیبر محاصره کرد و چنانچه اشاره شد پرچمدار خیبر امام على (علیه السلام) بود و اتفاقا در آن هنگام به درد چشم سختى مبتلا شده بود به گونه ای که نمی توانست به میدان جنگ حضور پیدا کند.
مسلمانان از پشت دیوار و برج هاى قلعه برای فتح خیبر با یهودیان می جنگیدند روزى درب خیبر گشوده شد و و مرحب که یلى نامدار بود پیاده به مبارزه مسلمانان آمد.
فرار ابوبکر از جنگ و عدم فتح خیبر
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به ابو بکر فرمود پرچم را بگیر با عده از مهاجران به رزم این یهودى برو، ابوبکر ابن ابی قحافه به میدان رفته لیکن کارى از پیش نبرده برگشته همراهیانش را سرزنش می کرد و همراهیان او را ملامت مى نمودند.
فرار عمر از جنگ و عدم فتح خیبر
فردا پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) عمر ابن خطاب را به رزم مرحب نامزد کرد او هم مسافتى نه پیموده بود که ترس سراپاى او و یارانش را گرفته عرق ریزان و شرمنده برگشتند.
پرچم فتح خیبر به دست امام علی (علیه السلام)
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود این پرچم شایان این مردم نیست على (علیه السلاتم) را حاضر کنید عرض کردند به درد چشم مبتلا شده فرمود او را به من نشان دهید تا مردى را مشاهده کنم که خدا و رسول را دوست می دارد و بیاید بدون اینکه فرار کند و پشت به دشمن بدهد حق خود را بگیرد.
اصحاب رفته دست او را گرفته حضور پیغمبر (صلی الله علیه و آله) آورده فرمود: از چه چیزى ناراحتى؟ عرض کرد: به درد چشم مبتلا شده ام چنانچه جایى را نمى بینم و علاوه بر این سرم هم درد می کند.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: بنشین و سرت را بر روى زانویم بگذار. على (علیه السلام) به دستور عمل کرده رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شفاى او را از خدا خواسته و آب دهان مبارکش را بر دست خود ریخته و به چشم و سر او مالید.
بلا فاصله چشم ظاهرى او چون چشم باطنش روشن شد و درد سرش بهبودى یافت. پیامبر در دعاى خود فرمود: پروردگارا على (علیه السلام) را از شدت گرمى و سردى نگه دارى فرما و پرچم سپید رنگ را به او داده فرمود پرچم را بگیر به میدان برو که جبرئیل با تو و نصرت خدا پیشاپیش تو و رعب و ترس در دل دشمنان تو افتاده.
سفارش پیامبر به امام علی (ع) برای فتح خیبر
بدان اى على! یهودیان در کتاب خود خوانده اند کسى که آنان را به هلاکت می رساند دلاوری است به نام ایلیا چون با آنان برابر شدى بگو نام من على است که آنان از برکت این نام ذلیل خواهند شد.
على (علیه السلام) گوید: حسب الامر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پرچم پیروزى را به دست گرفته تا نزدیک حصار یهودیان رسیدم مرحب بیرون آمده زره آهنین بر سر گذارده و سنگ گرانبارى را سوراخ کرده مانند کلاه خود بر روى آن نهاده رجز می خواند.
من مرحبم و خیبر هم بدین معنى معترف است و همان کسم که تیغ برانم مردان را به حیرت انداخته و کار آزموده شده ام.
پاسخ امام علی (ع) مرحب در جنگ فتح خیبر
على (علیه السلام) در پاسخ به مرحب پهلوان یهودیان فرمود: منم آن کسى که مادرم مرا حیدر نامیده و مانند شیران درنده بیشه شجاعتم شما را مانند سندره (که نام کیالى بوده) به پیمانه شمشیر مى سنجم و با نیزه دلاورى بزرگان کفار را نابود می سازم.
کشته شدن مرحب در جنگ خیبر
على (علیه السلام) گوید: دو ضربت میان ما رد و بدل شد و چنان ضربتى بر سر او وارد آوردم که مغفر آهنین و کلاه خود سنگى او را شکافته و سر او را دو نیم نموده ضرب شمشیر به دندان هاى او اصابت کرد همان جا به زمین افتاد.
در حدیث آمده هنگامى که امیر المومنین (علیه السلام) فرمود: من على بن ابى طالبم. یکى از علما یهود گفت: سوگند به تورات موسى مغلوب شدیم و همان وقت چنان ترسى در دل هایشان افتاد که نتوانستند به جاى خود آرام بگیرند.
فتح خیبر با تصرف قلعه
و چون مرحب کشته شد همراهیان او به زودى وارد حصار شده و در را به روى او بستند. على (علیه السلام) خود را به در رسانیده و با اندک کوششى در را گشود و چون بیشتر از مسلمانان نمی توانستند از خندق عبور کنند على (علیه السلام) در را مانند پلى بر روى خندق قرار داد و مسلمانان از روى آن گذشتند و وارد قلعه برای فتح خیبر شده و غنیمت هاى بسیارى نصیبشان شد. چون از قلعه بازگشتند امیرالمومنین در قلعه را که بیست نفر مرد مى بستند به دست گرفته و چندین ذراع دورتر از خیبر به زمین افکند.
چون قلعه در جنگ فتح خیبر از جا کنده شد و مرحب کشته گردید و خداى متعال مسلمانان را از غنیمت هاى خیبر بهره مند ساخت حسان بن ثابت از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) اجازه خواست در این خصوص شعرى بسراید حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) اجازه فرمود حسان، اشعارى را در این باره سرود.[۴]
و کان علىّ أرمد العین یبتغى دواء فلمّا لم یحسّ مداویا
شفاه رسول اللّه منه بتفله فبورک مرقیّا و بورک راقیا
و قال سأعطى الرّایه الیوم صارما کمیّا محبّا للإله موالیا
یحبّ إلهى و الإله یحبّه به یفتح اللّه الحصون الأوابیا
فاصفى بِها دون البریه لها علیاً وَ سمَّاهُ الوزِیرَ المؤَاخیا
ترجمه
و علی (علیه السلام) گرفتار چشم درد بود و دنبال دارویی
برای بهبودی آن می گشت و به چیزی دسترسی پیدا نکرد.
تا اینکه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) او را به وسیله آب دهان خویش شفا داد.
پس فرخنده باد آن که بهبودی یافت و خجسته باد آن که بهبودی داد.
و فرمود: امروز پرچم را خواهم داد به مرد دلاور و شجاعی که دوستدار خدا است.
خدای مرا دوست دارد و خدا نیز او را دوست دارد و به دست او خداوند قلعه های بسیار محکم را بگشاید.
و برای این کار از میان همه مردمان علی (علیه السلام) را برگزید و او را وزیر و برادر خویش نامید.
جمع بندی
قلعه خیبر مرکز یهودیان بود که از آن جا توطئه بر علیه اسلام انجام می شد، پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و السلم) خواست این دژ مهم یهودیان هم فتح شود و به دست مسلمانان اداره گردد، ابتدا ابوبکر ابن ابی قحافه را با عده ای فرستاد، آن ها با دیدن قدرت یهودیان فرار می کردند.
سپس عمر ابن خطاب را فرستاد او هم خود را عاجز از مقابله یهودیان دید، سپس پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) امام علی (علیه السلام) را به جنگ یهودیان فرستاد، امام علی (علیه السلام) پهلوان یهود به نام مرحب را دو نیم کرد و قلعه خیبر را گشود و یهودیان را شکست داد و این سرزمین به دست مبارک ایشان فتح گردید.
پی نوشت ها
[۱] . یاقوت حموی، معجمالبلدان، ۱۹۹۵م، ج۲، ص۴۰۹.
[۲] . آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۴۰۷.
[۳] . واقدی، کتابالمغازی، ۱۹۶۶م، ج۲، ص۴۴۱-۴۴۲.
[۴] . ترجمه الإرشاد ،ص:۱۱۶
منابع
- یاقوت حموی، معجمالبلدان، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵م.
- آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تحقیق ابوالقاسم گرجی، تهران، دانشگاه تهران، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش.
- واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی، تحقیق مارسدن جونز، لندن، ۱۹۶۶م.
اقتباس از کتاب الارشاد شیخ مفید