- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
تحقق آرمان والای عدالت اجتماعی، به شناخت شیوه های عدل گریزی و تعادل ستیزی و توازن شکنی، بستگی دارد. شیوه ها و راه کارهایی که سودپرستان طرح ریزی می کنند، و از این رهگذر به درون اقتصاد جامعه نفوذ می کنند.
گردش ثروت را به سود خود در می آورند، و با راه کارهای حساب شده هر برنامه و اقدامی را که در جهت مخالف منافع آنان باشد، خنثی می سازند، و به گفته شهید بهشتی: «در رگهای نامرئی پدید آورند برای جذب ارزشهای تولیدی.»(۱)
در برابر چنین ستم پیشگانِ ضد مردمی و شگردها و نیرنگهای آنان، شناخت این شگردها و شیوه ها ضروری است. اکنون با الهام از تعالیم علوی، به پاره ای از آنها اشاره می شود.
الف . آزادی اقتصادی و اقتصاد آزاد
امام علی(ع): «… و تفقد امورهم بحضرتک و فی حواشی بلادک، و اعلم مع ذلک، انّ فی کثیرٍ منهم ضیقا فاحشا، و شُحّا قبیحا، و احتکارا للمنافع، و تحکما فی البیاعات، و ذلک بابُ مضرَّهٍ للعامَّه، و عیب علی الولاه، فأمْنَع من الاحتکار… فمن قارف حُکرهً بعد نَهیک ایاه فَنَکل به، و عاقِبْهُ فی غیر إسراف…(۲) بر کار آنان (بازرگانان) نظارت کن خواه در حضور تو باشند یا در شهرهای تو.
با وجود این بدان که در بسیاری از ایشان سختگیری در معامله، و نجلی زشت، و احتکار برای سودجویی، و زورگویی در فروختن جنس وجود دارد، (بانرخگذاری دلخواه و آزاد)، که این همه مایه زیان عموم مردم و ننگ و عیب بر زمامداران است. پس از احتکار جلوگیری کن… و هرکس پس از نهی کردن تو باز به احتکار بپردازد، او را کیفر ده و بدون زیاده روی تنبیه کن.»
لیبرالیسم اقتصادی، به عنوان خاستگاه اصلی بیعدالتی، و سرچشمه توازن شکنی، و ایجاد طبقات و فاصله های وحشتناک معیشتی، و پیدایش سرمایه داریهای تجاوزکار و کمبودداریهای ویرانگر، در منطق امام(ع) محکوم است.
در اجتماعی که جریان اقتصاد آزاد، و لیبرالیسم اقتصادی، سیاست اقتصادی دولتها را تشکیل می دهد، و هیچگونه نظارت و محدودیتی در نظام تولید و توزیع و مصرف نیست؛ بی تردید توازن اقتصادی بر هم خواهد ریخت، و اکثریت توده های مردم، با فشارهای معیشتی کوبنده روبرو خواهند گشت.
امام علی(ع): «… یأکل عزیزها ذلیلها(۳) قدرتمندان دنیا ناتوان را می خورند.»
چگونه می شود به بهانه اینکه آزادی اقتصادی برای رقابت مفید است و موجب توسعه اقتصادی می گردد، دست گروهی آزمند و افزونخواه و مال اندوز را در جامعه باز گزارد، و آنان را چون زالوهای خونخوار به جان مردم افکند، و توده ملت را فدای توسعه سرمایه داری کرد، و بر کارشان نظارتی نداشت.
قرآن مجید چه زیبا خودسریها و مرز نشناسیهای سرمایه داری را ترسیم کرده است:
«قالوا یا شعیب اصلوتک تأمرک ان نترک ما یعبُد اباؤنا او اَن نَفعَل فی اموالنا ما نشاء…؛ (هود/ ۸۷) گفتند ای شعیب! آیا نمازت به تو فرمان می دهد که ما آنچه پدرانمان می پرستیدند ترک گوئیم، یا در اموال خود آنچنان که خود می خواهیم تصرف نکنیم؟…»
گستاخیها و خودخواهیهای سرمایه داری و نظام اقتصاد آزاد بود که جامعه های بشری را به دو طبقه و جهان را به دو بخش پیشرفته و عقب افتاده تقسیم کرد، و فقر و فلاکت را برای بخشهای عظیمی از جامعه های انسانی به ارمغان آورد و سرمایه ها را به جیب طبقات برتر و اندک سرازیر کرد.
بیعدالتی و بیدادی فراگیر را بر انبوه توده های انسانی سایه گستر ساخت، و بردگیهایی پدید آورد، بسی سهمگین تر از بردگیهای گذشته. سرمایه داری تنها به بیدادگری در جامعه انسانی بسنده نکرد؛ بلکه به مواهب طبیعی و خدادادی نیز پنجه ستم افکند، جنگلها را نابود کرد، و ریشه درختان ـ این ریه های زمین ـ را از بُن برآورد، و جنگلها را به بیابان بَدَل ساخت.
هوا این نعمت خدایی و همگانی را بیآلود، لایه اوزن را شکافت، منابع را به غارت برد، گونه های حیوانی و نباتی را به انقراض کشاند، و ماهیهای اقیانوسها که به تعبیر قرآن کریم(۴) برای استفاده همه انسانهاست در کشورهای سرمایه داری، به مصرف همین طبقات شکمباره و مرفّه رسید، و بیشتر منابع و معادن در انحصار آنان درآمد، و یا با قیمت گذاری های خودسرانه و استکباری، در حقیقت به رایگان و نیمه رایگان در دست آنان قرار گرفت.(۵)
البته رشد اقتصادی و تامین رفاه همگانی و آبادی، در تعالیم علوی جایگاهی بس بلند دارد.
امام علی(ع): «… فاعلمنا سبحانه، انّه قد امرهم بالعماره، لیکون ذلک سببا لمعایشهم…(۶) خداوند سبحان، ما را آگاه ساخت که مردمان را به آباد کردن فرمان داده است، تا این وسیله زندگی و معیشت آنان باشد… .»
تامین معیشت و رفاه عمومی در اندیشه امام، از اهداف اصلی پیامبران است.
امام علی(ع): «… فبعث فیهم رُسُله… و یثیروا لهم دفائن العقول، و یرُوُهم الایات المقدره: من سقفٍ فوقهم مرفوع… و معایش تحییهم…(۷) خداوند فرستادگان خود را به میانشان فرستاد، پیامبران از پی یکدیگر بیآمدند، تا خردهاشان را که در پرده غفلت، مستور گشته، برانگیزند، و نشانه های قدرتش را که بر سقف بلند آسمان آشکار است، به آنها بنمایانند… و راههای معیشت را نیز به آنان بشناسانند… .»
عدل گرایی امام و تعادل بخشی او، دقیقا در همین راستا قرار دارد، و با همین انگیزه و آرمان است که نظارت بر جریان اقتصاد و بازارها و کارگاهها و مزارع و نوع مصرف مردمان و چگونگی بهره برداری از مواهب طبیعی را لازم می داند؛
زیرا که در پرتو عدل و میزان عدالت است که از ظلم اقتصادی و تجاوز به حقوق مردم جلوگیری می شود، و همه چیز به همه کس می رسد. و همین توسعه پایدار و اصولی و انسانی است که در پرتو عدالت اجتماعی صورت پذیرد.
امام علی(ع): «لا یکون العمران، حیث یجور السلطان(۸) توسعه و عمرانی پدید نخواهد آمد درصورتیکه حاکمیت بیدادگر باشد.»
سیاست کلی اقتصادی باید با نظارت دقیق دولت و اشراف بر همه بخشهای اقتصادی، و مهارِ آزمندیهای فردی به سود جامعه و کل مردم باشد.
در دوران زمامداری، امام شخصا(۹) بر بازار نظارت می کند، و از نزدیک چگونگی داد و ستدها را با دقت می نگرد، و آنگاه که یکی از یارانش می گوید: «اجازه بدهید که نظاره گری بر بازار را من برعهده بگیرم و بار این زحمت را از دوش شما بردارم.» امام درپاسخ می فرماید: «ما نصحتنی یا اصبغ؛(۱۰) خیرخواهی نکردی ای اصبغ» یعنی چون این وظیفه مهم برعهده شخص زمامدار (و سازمان دولت) است، نیاید آنرا به دیگران واگذارد تا مباد که از این راه سستی و بی دقّتی روی دهد و در جایی یا بخشی از جامعه فساد اقتصادی پیش آید.
در مرکز حکومت امام نیز این سامانیابی زندگی پدید گشت و بند و زنجیرهای تبعیض و بی عدالتی گسسته شد.
امام علی(ع): «ما اصبح بالکوفهِ احدٌ الاّ ناعِما، انّ اَدناهُم منزلَه، لیأکل البُرّ، و یجلس فی الظلّ، و یشرب من ماء الفرات(۵۶) همه مردم کوفه اکنون دارای وضعیت خوبی هستند، حتی پایین ترین افراد، نان گندم می خورد، خانه دارد، و از آب آشامیدنی خوب استفاده می کند.»
این مرحله از تامین، در شرایط زندگی آن روز، بسیار قابل قبول بوده است، امروز نیز ـ با همه پیشرفتها در سطح زندگی ـ همه مردمان دارای چنین زندگیی نیستند. آمارهای تغذیه، نوع مسکن و آب آشامیدنی و چگونگی زندگی در کشورها، به روشنی بیانگر این حقیقت است.
و انسانهای بیش از میلیارد را می نگریم که همواره در اسارت آب سالم و غذای مناسب و مسکن و نیازهای ضروری روزمرّه هستند. و این رهبری عدل گسترِ علوی است که در دوران زمامداری کوتاه و نمونه خود، ماهیت روابط اقتصادی را دگرگون کرد و جامعه را به سامانی درخور رساند و حدّلازم زندگی را برای همه تامین کرد (دست کم در کوفه)، و آزادی واقعی را به مردمان ارزانی داشت.
ب . استثمار
امام علی(ع): «…فُجناهُ ایدیهم لا تکون بغیرِ افواههم(۱۱) آنچه دستهای آنان چیده (و محصول کار آنان) است به دهانهای دیگران نخواهد رسید.»
از شیوه های ستم بنیادِ اقتصادی که با هیچ عدل و تعادلی سازگار نیست، کم بها دادن به کار و کارهای مردم است. درس آموزان مدرس وحی، این اصل را از قرآن آموخته اند آنجا که می فرماید:
«… یا قوم اعبدواللّه … و اوفوا الکیل و المیزان بالقسط و لا تجنسوا الناس اشیاءهم و لا تعثوا فی الارض مفسدین؛ (هود/ ۸۵ ـ ۸۴) ای مردم خدای را بپرستید… و پیمانه و ترازو را تمام و به عدل دهید، و چیزهای (کار و کالای) مردمان را کم بها مکنید، و همچون تبهکاران در زمین به تبهکاری مپردازید.»
امین الاسلام طبرسی درباره معنای این آیه می گوید: «و لا تجنسوا الناس اشیاءهم»، ای و لا تنقصوا الناس حقوقهم(۱۲) حق مردم را کم مکنید.»
«بخس اشیاء و کم بها دادن به کار و کالای مردم»، دو گونه صورت می گیرد، نخست اینکه مواد خام و کالاهای مورد نیاز و دارای ارزش اقتصادی، که با رنج و تلاش از معادن و مزارع و دریاها و دشتها و… استخراج می شود، و به سرمایه داران و کارخانه ها عرضه می گردد. سرمایه داران با مکانیسم ویژه ای نسبت به آنها «بخس» اعمال کنند، و بها و ارزش واقعی آن ها را نپردازند. و این استثمار و تصاحبِ ثمره کار دیگران و نادیده گرفتن حق آنها و بی عدالتیی بزرگ است.
دیگر اینکه دستمزد کارگر و کشاورز به اندازه ارزش واقعی آن پرداخت نشود. نظام های سرمایه داری با راه کارهای ویژه ای از دستمزد کارگران می کاهند. صاحبان صنایع با اتحاد و همبستگی سطح دستمزدها و نرخ کار را پایین نگهمیدارند و با کم بها دادن به کار انجام شده روی هر کالا (یعنی «بخس») کارگران را استثمار می کنند.
در سایه این مکانیسم، سرمایه داری به اموال بادآورده ای دست می یابد، و همواره از رشد سرمایه و سلطه بر بازار کار و بازارهای اقتصادی برخوردار می گردد؛ و در برابر، توده های کارگر و کشاورز، روزبه روز ناتوان تر و زمین گیرتر می شوند، و بدینگونه هاست که اجرای عدالت را ناممکن می سازند، و توازن اقتصادی جامعه را برهم می زنند.
امام علی(ع): «لن یتمکن العدل، حتی یذّل البخس(۱۳) هرگز امکان ندارد عدالت برقرار گردد، مگر اینکه (نظام استثماری) کم بها دادن (به کار و کالای مردمان) از میان برود.»
پیامبر بزرگوار در واپسین لحظات زندگی، که انسان های بزرگ، مهمترین و ارزشمندترین تجربه های خویش را بر زبان می آورند، به چند محور حیاتی در آیین زمامداری توجّه می دهد:
۱٫ به کشاورزان ظلم نشود و دستمزد آنان بحق و عدل پرداخت گردد.
۲٫ دست واسطه های اقتصادی قطع شود. آنانکه زمین را اجاره می کنند و بدون انجام کاری آنرا به بهایی بیشتر اجاره می دهند.
۳٫ به کارگران تحمیل نشود، و به کاری مجبور نگردند، و به بیگاری کشیده نشوند.
امام علی(ع)، به روایت امام رضا(ع) از پدرانش از پیامبر(ص): «انّ اللّه ـ عزوجلّ ـ غافر کل ذنب الاّ من احدث دینا، او غضَب اجیرا اجره، او رجلٌ باع حُرّا(۱۴) خداوند بزرگ هر گناهی را می بخشاید مگر گناه کسی که (از پیش خود) دینی اختراع کند، یا کسی که مزد کارگری را (به عدل و تمام) نپردازد، یا کسی که انسان آزادی را (به بردگی بکشد و) به دیگری بفروشد.»
در این تعلیم والای محمدی(ص) به امام علی(ع) بدترین و نابخشوده ترین گناهان، استثمار حق کارگر معرفی شده است. به بیگاری کشیدن، با دو شیوه انجام می شود: نخست اینکه آشکارا و با اعمال قدرت و مأموران سلاح به دست، کسانی به کارهایی وا داشته شوند؛
چنانکه در گذشته تاریخ این دست بیگاریها فراوان بوده است، و بویژه حاکمان خودکامه، انسان ها را برای ساختن کاخ ها و شهرها به بیگاری می کشیدند.
دیگر اینکه با برنامه ریزی کارخانه داران، نرخ دستمزدها را پایین نگهدارند، و با اتحاد و تبانی نگذارند کسی کارگری را با مزد بیشتری به کار گیرد. در این صورت کارگران برای رفع نیازهای ضروری خود و تهیه قوت لایموت، مجبورند کار کنند و با همین دستمزد کم بسازند؛
زیرا که هر کجا بروند آسمان همین رنگ است، و به مزد حقیقی و عادلانه خویش دست نمی یابند. در این فرض، گرچه بیگاری آشکاری دیده نمی شود و خود کارگر با پای خود به طرف کار می رود؛ لیکن در حقیقت بیگاری کشیدن است؛ زیرا که او مجبور است به همین دست مزد کم بسازد.
مفهوم «بخس» در گذشته و امروز: آیا می توان مفهوم بخس را که در قرآن آمده و در کلام امام(ع) نیز بکار رفته است، در چهارچوب های روابط اقتصادی گذشته محدود ساخت، و کاستن ارزش واقعی مواد خام و کم بها دادن به کار انسان ها را که مفهوم «بخس» در روابط اقتصادی امروز دنیاست در نظر نیاورد؟
با توجه به اینکه استثمار در دنیای امروز و کارخانه داریهای گسترده جدید، بسیار گسترده تر و کوبنده تر است و وسائل ارتباطی جدید راه را برای تبانی و اتحاد علیه کارگران یا تولیدکنندگان مواد خام، بسیار هموار کرده است.
از این رو کمبودداری و فقر در تمدن امروز بیشتر فاجعه بارتر و عمومی تر از تمدن های گذشته است. فقر و مشکلات اقتصادی بیش از یک میلیارد انسان، دلیل آشکار انواع ظلم های اقتصادی و رواداری «بخس» و کم بها دادن به کار و کالای انسان است.
ج . استئثار (ویژه سازی) و انحصارگرایی
امام علی(ع): «من یستأثر من الاموال یهلک(۱۵) هر کس انحصارطلبی کند (و بخشی از اموال را به خود اختصاص دهد و در انحصار خود گیرد)، هلاک خواهد شد.»
کسانی که اموال عمومی و امکانات خدادادی را که برای بهره برداری همگانی است ویژه خود و نزدیکان خود می سازند، و به خود و فامیل خود اختصاص می دهند، اهل «استئثارند.» استئثار (انحصارطلبی و نظام انحصاری)، از ره آوردهای شوم سرمایه داری و حکومتهای وابسته به سرمایه داران است.
و آن در لغت به این معناست که انسان مال و متاع و یا چیزی را که مورد میل و رغبت و نیاز دیگران است، ویژه خویش سازد، و با خودکامگی و استبداد دست دیگران را از آن کوتاه کند: «استأثر بالشی ء علی الغیر استبد به و خصّ به نفسه؛(۱۶) نسبت به چیزی استئثار ورزید، یعنی استبداد به کار برد و آن را ویژه خویش ساخت، و در انحصار خود در آورد.»
راغب اصفهانی می گوید: «الاستئثار: التفرّد بالشی ء من دون غیره(۱۷) در انحصار قرار دادن و ویژه ساختن و دیگران را کنار زدن.»
«استئثار» اموال و منابع طبیعی، از عوامل مهم انحصارات بزرگ اقتصادی و تقسیم نابرابر و غیرعادلانه ثروت، و پیدایش طبقه غنی مترف و مسرف، و فقیر تهیدست و بی نواست و این کاری است برخلاف سنت آفرینش و هدف از خلقت مواهب طبیعی؛ زیرا که اصل در نظام آفرینش بر تعمیم نفع و بهره برداری عمومی است.»(۱۸)
در جهان بینی امام علی(ع)، انسان ها آفریده های خدا، و اعضای خانواده بزرگی هستند که خانواده خدایی نام دارد: امام علی(ع): «… عیاله الخلائق، ضمن ارزاقهم، و قدّرَ اقوالَهم(۱۹) آفریده ها (مردمان) خانواده خدایند که روزی آنان را تضمین کرده و قُوتشان را معین فرموده است….»
بنابراین، همه انسان ها در زمین مأموریتی یگانه دارند، و همه باید از خوان گسترده خدایی بهره برداری کنند، و معیشت و زندگی خود را تامین نمایند، و برای آیندگان نیز باقی بگذارند که آنان نیز ذی حقند.
«فلیسین شاله» می گوید: «رنان عقیده دارد که اولین ندایی که به منظور حمایت از عوام (توده های مردم) و ضدمالکیت برخاست و بگوش دنیا رسید از پیمبران بود…»(۲۰)
امام علی(ع) از آغاز پذیرش حکومت و خلافت، با این ویژه سازیها درگیر شد، و لحظه ای در این مبارزه درنگ نکرد؛ زیرا که «استئثار» و انحصارگرایی را ضد عدل و تعادل اجتماعی می دانست.
امام علی(ع): «استأثر عثمان فاسأ الاثره… و للّه ـ عزّوجلّ ـ حکم واقع فی المستأثر…(۲۱) عثمان در تقسیم اموال عمومی گزینشی عمل کرد (اموال را ویژه کسان مخصوص ساخت) و خدای بزرگ درباره کسانی که اموال و امکانات مردم را ویژه خود (و نزدیکان خود) می سازند، حکم قطعی (و روشن) دارد.»
این ویژه سازی و انحصارگرایی، یکی از محورهای انحراف و ستمبارگی حاکمیت اموی بوده و همین امام را بر آن داشت که با آنان به نبردی خونین برخیزد و در این راه ذرّه ای چشم پوشی نکند، و شیوه دادگری بی همتایی را بر بلندای تاریخ به تصویر کشد.
ویژه سازی، ره آورد سیستم انحصاراتی شرکت های بزرگ اقتصادی است چون کارتل ها و تراستها، که نظام اقتصادی کشورها را در دست دارند و روز بروز بر قلمرو سلطه خویش می افزایند، و با تئوری استکباری، جهانی شدن اقتصاد و تجارت جهانی «گات»، و اتحادیه های بزرگ و منطقه ای بازرگانی، می رود که ملتها ـ بویژه مردم جهان سوم ـ را در اسارت خویش درآورد.
روشی که در نظر عقل و منطق شرع ممنوع و ضدانسانی و منافع توده های مردم است و به گفته آیه اللّه شهید مطهری، در اسلام چنین اتحادیه هایی ممنوع است؛ زیرا که موجب تسلّط افراد خاص بر کل اقتصاد جامعه و ایجاد بازار سیاه و… می گردد.(۲۲)
امام علی(ع): «… و لم اجعلها (الاموال) دوله بین الاغنیاء(۲۳) من اموال را میان ثروتمندان به گردش نینداختم.»
این زمامداری، از شیوه های اقطاعی و تیول داری حکومت های خودکامه و غیرمردمی، به شدت دوری کرد، و اموال و انفال و منابعی را که به ناحق روانه خانه های اشراف و بستگان حکومت ها شده بود، به بیت المال بازگرداند، و در اختیار همگان قرار داد. در کتاب «نهج البلاغه» بارها و بارها از بازپس گیری اموال مجرمان سخن رفته است.
در پایان این بخش شایسته است، فرازی از عهدنامه مالک اشتر را نیز بازگو کنیم. امام بخاطر نقش ویرانگر و تعادل شکنی را که «استئثار» و ویژه سازی و خاصه خواهی دارد، مالک اشتر را از آن بیم می دهد که مباد به عنوان والی مصر کسانی از بستگان و اطرافیان به تو نزدیک شوند و از تو امتیازاتی بخواهند:
امام علی(ع): «.. و ایاک و الاستئثار بما الناس فیه اُسوه…(۲۴) بپرهیز از ویژه سازی (خاصه خواهی و طبقه پروری) در چیزهایی که همه مردم در آنها برابرند….»
گرچه امام از مالک اشتر، نگرانی ندارد؛ لیکن این دستورنامه حکومتی برای آیندگان و همه حکومتگران است.