- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
لذا در روایات ، معصومین(علیهم السلام) هشدارهایی در این باره به چشم می خورد؛ از جمله این روایات ، روایت رسیده از امام کاظم(علیه السلام) است: « محمد بن یعقوب کلینی» با سند خود از علی بن جعفرو او از برادرش امام کاظم(علیه السلام) نقل کرده که فرمود: هنگامی که پنجمین امام از فرزندان هفتمین (امام کاظم -علیه السلام- ) غائب شد و مواظب دینتان باشید، همانا صاحب این امر را غیبتی است به گونه ای که معتقدان به امامت او، از این عقیده باز می گرداند، و این امتحانی است از جانب خداوند….»[۱]
« داود بن کثیر رقی» می گوید: از ابوالحسن موسی بن جعفر(علیه السلام) درباره صاحب این امر (مهدی ) سؤ ال کردم فرمود: «او رانده شده (از نزد مردم ) و تنهای غریب و غایب از اهلش ، تنها فرزند پدرش می باشد.»[۲]
۱۰ـ امام رضا(علیه السلام)
«عبدالسلام بن صالح هروی» می گوید: از «دعبل بن علی خزاعی» شنیدم که می گفت : برای مولایم امام رضا(علیه السلام) قصیده ائی را انشا نمودم که ابتدای آن چنین است:
مدارس آیات خلت من تلاوه و منزل وحی مقفر العرصات
تا رسیدم به این بیت که:
خروج امام لامحاله خارج یقوم علی اسم الله و البرکات
یمیز فینا کل حق و باطل و یجزی علی النعما و النقمات
در این هنگام ، حضرت به شدت گریست ، سپس سر برداشته و فرمود: ای«خزاعی»! این «روح القدس» بود که این دو بیت را بر زبان تو جاری نمود، آیا می دانی این امام (که در این بیت به او و خروجش اشاره کردی ) کیست ، و چه زمانی خروج می کند؟ گفتم : خیر، ای مولای من ، جز این شنیده ام ، امامی از شما خروج می کند که زمین را از فساد پاک کرده و آن را پر از عدل می سازد، فرمود: ای دعبل ! امام بعد من «محمد» فرزندم ، وبعد از «محمد» فرزندش «علی»، بعد از «علی» فرزندش «حسن»، و بعد از «حسن» فرزندش «حجت قائم منتظر» است که در زمان غیبتش مورد انتظار، و در هنگام ظهورش مورد «اطاعت» است . اگر باقی نماند از دنیا، مگر یک روز، همانا خداوند این روز را طولانی می کند تا این که او خروج کند و زمین را پر از عدل کند، پس از آن که پر از جور شده است ، و اما این که چه زمانی قیام می کند این خبر دادن از وقت است ، همانا پدرم ، از پدرش ، و او از پدرانش روایت نموده است که ، به پیامبر اکرم- صلی اللّه علیه و آله- گفته شد: ای رسول خدا! چه زمانی «قائم» از ذریه تو قیام می کند؟ فرمود: مثل آن ، مثل قیامت است که خداوند درباره آن فرموده : «لا یجلیها لو قتها الا هو ثقلت فی السموات و الارض لایاتیکم الابغته.»[۳]
۱۱ـ امام جواد(علیه السلام)
«صقر بن ابی دلف» می گوید: از امام جواد(علیه السلام) شنیدم که فرمود: «همانا امام بعد از من ، فرزندم علی است. فرمان او فرمان من و گفتار او، گفتار من و اطاعت او اطاعت من است. امام بعد او فرزندش «حسن» است که فرمان او فرمان پدرش و گفتار او گفتار پدرش و اطاعت او اطاعت پدرش است.» سپس ساکت شد. عرض نمودم : پس امام بعد از «حسن» کیست ؟ حضرت در این هنگام به شدت گریست و فرمود: «بعد از «حسن» فرزندش «قائم بالحق و منتظر» است.» عرض کردم : ای فرزند رسول خدا! چرا «قائم» نامیده شده ؟ فرمود: «زیرا، بعد از فراموشی نامش، و ارتداد بیشتر قائلین به امامتش قیام می کند.» عرض نمودم : چرا «منتظَر» نامیده شده ؟ فرمود: «چون او را غیبتی است که روزگارش طولانی است و «مخلِصین»، انتظار خروجش را خواهند کشید و «شکاکان» او را انکار خواهند کرد، و انکار کنندگان یاد او را مورد تمسخر قرار می دهند، و افرادی در تعیین زمان خروجش دروغ خواهند گفت ، و تعجیل گران در خروجش هلاک خواهند شد، و اهل تسلیم نجات خواهند یافت.»[۴]
حضرت «عبدالعظیم حسنی» می گوید: بر آقایم، امام جواد(علیه السلام) وارد شدم و قصد داشتم که از او درباره «قائم» سؤ ال کنم که، آیا او است یا غیر او. پس آن حضرت آغاز به سخن نموده و فرمود: ای ابوالقاسم ! همانا« قائم» از ما، همان« مهدی» است که بایسته است به هنگام غیبتش، مردم انتظارش را بکشند و به هنگام ظهورش پیروی اش کنند، و او سومین فرزند از فرزندان من است. قسم به آن که محمد- صلی اللّه علیه و آله- را مبعوث فرمود و ما را مخصوص به امامت قرار داد، اگر از عمر دنیا، جز یک روز باقی نمانده باشد خداوند آن را طولانی کند تا این که «مهدی» در آن روز خروج کند و زمین را پر از قسط و عدل نماید، همان گونه که از ظلم و جور پر شده باشد، و خداوند امر او را در یک شب اصلاح فرماید، همان گونه که امر« کلیمش ، موسی(علیه السلام)» را در یک شب اصلاح فرمود، و آن زمانی بود که برای آوردن آتش برای اهلش رفت و به هنگام بازگشت ، رسول و نبی بود. سپس فرمود: برترین اعمال شیعه ما،« انتظار فرج» است.[۵]
ب – زمینه سازی امام هادی و امام عسکری- علیهما السلام- برای ورود شیعه به عصر غیبت
همان گونه که در قسمت پیشین روشن شد، مساله آماده سازی شیعه برای ورود به عصر غیبت و ایجاد ذهنیت لازم برای قبول مساله غیبت و آمادگی برای دوری از امام معصوم و محرومیت از ارتباط مستقیم با او، امری بود که از عصر پیامبر اکرم- صلی اللّه علیه و آله- شروع و در عصر هر یک از امامان شیعه به طور مستمر ادامه یافت ؛ و آنچه پیامبر اکرم- صلی اللّه علیه و آله- در این باره بیان فرموده بود توسط امامان شیعه(علیهم السلام) مورد تاکید واقع شد. هر یک از امامان به نوبه خود، شیعه را از نزدیک شدن عصر غیبت آگاه می ساختند و از سوی دیگر نسبت به انکار وجود امام علیه السلام و انحراف حاصل از غیبت امام معصوم ، به شیعیان هشدار می دادند..
اما وقتی به عصر امام هادی و امام عسکری- علیهماالسلام- وارد می شویم ، برهه ای جدید رخ می نماید که در آن ، گام های وسیع تری برای زمینه سازی ورود شیعه به عصر غیبت انجام می گیرد. علاوه بر آنچه این دو امام ، همچون سایر ائمه(علیهم السلام) ، در بیان اصل مساله غیبت انجام دادند، کارهای دیگری نیز به خاطر نزدیکی زمان غیبت ، توسط این دو بزرگوار صورت پذیرفت ، که در ذیل بدان می پردازیم:
۱ـ تبیین نزدیکی ولادت حضرت مهدی(علیه السلام) ، آغاز غیبت و چگونگی آن
همان گونه که گذشت ، اصل مساله مهدویت و غیبت مهدی(علیه السلام) ، توسط پیامبر اکرم- صلی اللّه علیه و آله – و ائمه هدی(علیهم السلام) روشن شده بود. و لذا دو امام هادی و عسکری- علیهماالسلام- به طور اصولی بر نزدیکی زمان موعود تاکید می کردند و شیعه را از این که به خاطر ندیدن امامشان ، در دامان تحیر و ضلالت و ارتداد فرو غلطند باز می داشتند. در روایات متعددی ، امام هادی(علیه السلام) تصریح به این نکته دارد که ، مهدی فرزند فرزند او است و غیبت او نزدیک است. «صقر بن ابی دلف» می گوید: از امام هادی(علیه السلام) شنیدم که فرمود:« همانا امام پس از من ، فرزندم «حسن» و پس از او، فرزندش » قائم» است که زمین را پر از قسط و عدل خواهد ساخت ، همان گونه که از ظلم و جور پر شده باشد.»[۶]
«عبدالعظیم حسنی» می گوید: بر آقایم ، امام هادی(علیه السلام) ، وارد شدم ؛ زمانی که مرا مشاهده کرد، فرمود: مرحبا بر تو، ای ابوالقاسم ! تو از دوستان راستین ما هستی ؛ عرض کردم : ای رسول خدا! من قصد دارم دینم را بر شما عرضه کنم اگر مورد رضایت شما بود بر آن ثابت باشم تا زمانی که خدا را ملاقات کنم ، فرمود: بگو، سپس حضرت عبدالعظیم ، به بیان عقاید خود از توحید و رسالت و امامت ائمه(علیهم السلام) تا امام هادی- علیه السلام – پرداخت . در این هنگام حضرت به او فرمود: «و بعد از من ، فرزندم حسن است ، پس چگونه است حال مردم نسبت به جانشین او؟»عرض کردم : چگونه است ای مولای من؟ فرمود: «زیرا شخص او دیده نمی شود و ذکر نام او نیز جایز نیست تا زمانی که خروج کند و زمین را پر از قسط و عدل نماید… .»[۷]
نظیر همین کلام را امام هادی(علیه السلام) به« ابوهاشم، داود بن قاسم جعفری» به این مضمون فرموده است : «جانشین پس از من ، فرزندم «حسن» است، پس چگونه است حال شما نسبت به جانشین او؟» ، هنگامی که راوی سؤ ال می کند: این امر چگونه است؟ می فرماید:« زیرا شما شخص او را مشاهده نمی کنید و بردن نامش بر شما جایز نیست. و هنگامی که راوی سؤ ال می کند: پس چگونه از او یاد کنیم ؟ می فرماید: بگوئید:« حجت» از آل محمد- صلی اللّه علیه و آله- .»[۸]
در مواردی ، امام هادی(علیه السلام) ، شیعه را از این امر آگاهی می دهد که ،« مهدی» آن کسی است که ولادتش بر دیگران مخفی باشد. این کلام حضرت هشداری است برای شیعیان که مبادا مخفی بودن ولادت مهدی- عجل الله تعالی فرجه الشریف- ، موجب تردید در دل هایشان گردد.
«اسحاق بن محمد بن ایوب» می گوید: از امام هادی(علیه السلام) شنیدم که می فرمود: «صاحب این امر، کسی است که مردم درباره اش بگویند: هنوز متولد نشده است.»[۹]
وقتی امام هادی(علیه السلام) از دنیا رفت و امر امامت بر دوش امام عسکری علیه السلام قرار گرفت، وظیفه آن بزرگوار در آماده سازی زمینه غیبت به مراتب سنگین تر شد. در عصر آن امام ، مهدی(علیه السلام) به دنیا آمده بود و سال های اندکی تا شروع عصر غیبت مانده بود.
پی نوشت:
[۱] . همان ، ص ۱۰۰٫
[۲] . کمال الدین و تمام النعمه ، ج ۲، ص ۳۶۱، ح ۴
[۳] . همان ، ج ۲، ص ۳۷۲-۳۷۳، ح ۶
[۴] . همان ، ج ۲، ص ۳۷۸، ح ۳
[۵] . همان ، ص ۳۷۷، ح ۱
[۶] . همان ، ج ۲، ص ۳۸۳، ح ۱۰
[۷] . همان ، ص ۳۷۹-۳۸۰، ح ۱؛ اثبات الوصیه ، مسعودی ، ص ۲۳۷
[۸] . همان ، ص ۳۸۱، ح ۵
[۹] . همان ، ص ۳۸۲، ح ۶ و ۷
منبع :آقایان پورسید آقایی، جباری، عاشوری- تاریخ عصر غیبت، ص۱۵۱