- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
خداوند عمرش را در دوران غیبتش طولانی کرده و سپس او را با قدرت خود، به صورت جوانی با سنی کمتر از چهل سال ، آشکار می سازد. این برای آن است که دانسته شود خداوند بر هر امری قادر است.»[۱]
۵ـ امام حسین- علیه السلام-
«عبدالرحمن بن الحجاج» از امام صادق- علیه السلام- و آن حضرت از پدرانش ، امام حسین- علیه السلام- روایت نموده که فرمود: «در نهمین نفر از فرزندان من سنتی از یوسف و سنتی از موسی بن عمران است و او قائم ما اهل بیت است که خداوند امر او را تنها در یک شب اصلاح می نماید.»[۲]
مردی همدانی می گوید: شنیدم که حسین بن علی- علیه السلام- می فرمود: «قائم این امت نهمین فرزند از اولاد من است و او است صاحب غیبت ، و کسی که میراثش در حالی که زنده است تقسیم می شود.»[۳]
«عبدالرحمن بن سلیط» گوید: امام حسین بن علی- علیه السلام- فرمود: «از ما است دوازده مهدی ، که اول ایشان علی بن ابی طالب- علیه السلام- و آخر ایشان نهمین فرزند از فرزندان من است و او است امام «قائم» به حق که خداوند به وسیله او زمین را پس از آن که مرده باشد، زنده می کند و دین حق را بر همه ادیان ، علی رغم میل مشرکان ، غالب می سازد. او دارای غیبتی خواهد بود که در آن غیبت ، گروهی «مرتد» شده و گروهی ثابت بر دین می مانند. آنان مورد اذیت واقع می شوند و به آنها گفته می شود: اگر راست می گوئید این وعده که می دادید چه زمانی محقق می شود؟ بدانید کسی که در غیبت او بر اذیت ها و تکذیب ها صبر کند، به منزله کسی است که با شمشیر در پیشگاه رسول خدا صلی اللّه علیه و آله جهاد کرده باشد.»[۴]
۶ـ امام سجاد- علیه السلام-
ابوخالد کابلی » ، روایت نسبتا مفصلی از امام سجاد- علیه السلام- نقل کرده که خلاصه اش بدین قرار است: «
« بر آقایم امام سجاد- علیه السلام- وارد شده و عرض کردم : مولای من ! مرا نسبت به کسانی که خداوند طاعتشان را واجب نموده خبر ده ، فرمود: اینان که خداوند طاعتشان را واجب و آنها را بر مردم ، امام قرار داده است، امیر مؤ منان، «علی بن ابی طالب»، سپس «حسن» و سپس »حسین»، دو فرزند «علی بن ابی طالب» هستند، و سپس امر به ما منتهی شد.» در این هنگام حضرت ساکت شدند.
«ابوخالد» می گوید: عرض کردم : ای آقای من ! از امیر مؤ منان- علیه السلام- روایت شده که زمین از «حجت الهی» خالی نخواهد شد، «حجت» و امام پس از تو کیست ؟ فرمود: فرزندم «محمد» ، سپس «جعفر». سپس حضرت اشاره به روایتی از پیامبر- صلی اللّه علیه و آله- نمود که فرموده است: هنگامی که فرزندم «جعفر» متولد شد او را «صادق» نام گذارید، چرا که پنجم از اولاد او فرزندی خواهد داشت که نامش »جعفر» است و مدعی امامت خواهد بود، پس او نزد خدا «جعفر کذاب»، مفتری به خدا خواهد بود… و او است کسی که قصد کنار زدن پرده الهی به هنگام غیبت ولی خدا را خواهد داشت.
سپس امام سجاد- علیه السلام- به شدت گریسته و فرمود: گویا «جعفر» را می بینم که طاغیه زمان را تحریک بر تفتیش امر ولی خدا کرده …، سپس فرمود: غیبت ولی خدا و دوازدهم از اوصیای رسول خدا- صلی اللّه علیه و آله – طولانی خواهد شد. ای ابا خالد! همانا اهل زمان غیبت او قائل و معتقد به امامت او و منتظر ظهور او هستند برتر از اهل هر زمانی هستند، چرا که به خاطر کثرت فهم و عقل ، غیبت نزدشان به منزله مشاهده است و خداوند آنان آنان به حق ، .را در این زمان به منزله مجاهدان در پیشگاه پیامبر اکرم- صلی اللّه علیه و آله- قرار داده است
مخلص و شیعیان راستین هستند و دعوت گران به سوی دین خدایند. و فرمود: انتظار فرج از برترین گشایش ها است.[۵]
۷ـ امام باقر- علیه السلام-
روایاتی که در مورد حضرت مهدی- عجل الله تعالی فرجه الشریف – ، غیبت ، ظهور، علامات ظهور و حوادث پس از ظهور، از طریق دو امام باقر و صادق- علیهماالسلام- نقل شده است به مراتب بیشتر از روایات رسیده از سایر معصومین- علیهم السلام- است . ویژگی و امتیاز دیگر این روایات آن است که علاوه بر بیان اصل مساله ، به بیان بعضی از خصوصیات نیز پرداخته اند. توجه به پاره ای از این روایات ، می تواند دلیلی بر این مدعا باشد.
« ابراهیم بن عمر کناسی» می گوید: از امام باقر- علیه السلام- شنیدم : که می فرمود: «همانا برای صاحب این امر دو غیبت خواهد بود و قائم ، قیام می کند در حالی که بیعت کسی بر گردنش نیست.»[۶]
ابوبصیر از امام باقر- علیه السلام- نقل کرده که فرمود: « بعد از حسین- علیه السلام – امام می آیند، نهم از آنان قائم ایشان است.»[۷]
« جابر جعفی» از امام باقر- علیه السلام- نقل نموده که فرمود: «زمانی بر مردم خواهد آمد که در آن زمان امامشان غایب خواهد شد. پس خوشا به حال کسانی که ثابت بر امر ما باشند. همانا کم ترین پاداش ایشان آن است که خداوند خطاب به آنان می فرماید: بندگان و کنیزان من ، نسبت به سر من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق نمودید، پس بر شما بشارت باد به بهترین پاداش از سوی من ؛ شمائید بندگان و کنیزان من ؛ از شما می پذیرم و شما را عفو می نمایم و به وسیله شما رحمت و باران بر بندگان نازل می کنم و به خاطر شما است که از بندگانم دفع بلا و عذاب می کنم … .»[۸]
۸ـ امام صادق- علیه السلام-
در قیاس با روایات رسیده از امام باقر- علیه السلام- ، روایات امام صادق- علیه السلام- در این باره بیشتر است . در این روایات به ویژگی ها و جزئیات بیشتری اشاره شده است . پاره ای از این روایات را یادآور می شویم:
« صفوان بن مهران» از امام صادق- علیه السلام- نقل کرده که فرمود: کسی که به تمام ائمه- علیهم السلام- اقرار کند، ولی «مهدی» را انکار نماید، همانند کسی است که نسبت به همه انبیا اقرار نماید. ولی محمد- صلی اللّه علیه و آله- را انکار کند».از حضرت سؤ ال شد: ای فرزند رسول خدا! «مهدی» کدام یک از فرزندان تو است ؟ فرمود: «پنجمین فرزند از اولاد هفتمی (امام کاظم- علیه السلام -) است، او از شما غایب خواهد شد و بر شما جایز نیست نام او را بر زبان آورید».[۹]
« ابوالهیثم بن ابی حبه» از امام صادق – علیه السلام- نقل نموده که فرمود: «هنگامی که سه اسم «محمد» ، «علی» و «حسن» به طور متوالی (در ائمه- علیهم السلام- ) جمع شد، چهارمی آن «قائم» است».[۱۰]
« مفضل بن عمر» می گوید: بر امام صادق- علیه السلام- وارد شدم و عرض نمودم : ای آقای من ! کاش جانشین خودت را به ما معرفی می نمودی ! فرمود: «ای مفضل ! امام بعد از من فرزندم «موسی» است ، و امام خلف و موعود و منتظر (م ح م د) فرزند حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی است».[۱۱]
و باز « مفضل بن عمر» از امام صادق- علیه السلام- نقل کرده است که ، «خداوند ۰۰۰/۱۴ سال قبل از آفرینش مخلوقات ۱۴ نور آفرید که همان ارواح ما بودند.» به حضرت عرض شد: ای فرزند رسول خدا! آن ۱۴ نور کیانند؟ فرمود: «محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و ائمه از اولاد حسین ، آخرین ایشان «قائم» است که بعد از غیبتش قیام کند و «دجال» را بکشد و زمین را از هر ظلم و جوری پاک سازد.»[۱۲]
در بعضی از روایات، آن حضرت، شیعه را نسبت به انکار مهدی در زمان غیبت هشدار می دهد و بدین وسیله اذهان شیعیان را برای پذیرش مساله غیبت آماده تر می سازد؛ به عنوان نمونه:
ابوبصیر» از امام صادق- علیه السلام- نقل نموده که فرمود: اگر صاحبتان غیبت نمود، مبادا او را انکار نمائید!»[۱۳]
«عبید زراره» می گوید: شنیدم که امام صادق- علیه السلام- می فرمود: «مردم امامشان را گم می کنند، پس او در موسم حج حاضر می شود و مردم را می بیند ولی آنان او را نمی بینند.»[۱۴]
در بعضی از روایات، آن بزرگوار اشاره به وجود دو غیبت «صغری» و « کبری» برای امام مهدی- عجل الله تعالی فرجه الشریف- نموده است.
«مفضل بن عمر» می گوید: از امام صادق- علیه السلام- شنیدم که فرمود: صاحب این امر، دو غیبت خواهد داشت که یکی از آنها آن قدر طول می کشد که بعضی از مردم نیز می گویند: او مرده است و بعضی از مردم می گویند: او کشته شده است ، بعضی از مردم نیز می گویند: او رفته است؛ تا جایی که جز عده ای محدود از اصحاب او کسی بر فرمانبرداری از امر باقی نمی ماند و بر مکان او کسی جز موالیان راستین او آگاه نخواهند شد.»[۱۵]
روایاتی به این مضمون ، به طرق مختلف در منابع ما؛ از جمله در کتاب «الغیبه» از «نعمانی» نقل شده است . او پس از نقل این روایات آورده است:
«این احادیث که دلالت بر دو نوع غیبت دارند، احادیثی صحیح هستند و خداوند درستی کلام ائمه- علیهم السلام- را آشکار ساخت و دو نوع غیبت واقع شد؛ در غیبت اول سفیرانی بین امام- علیه السلام- و خلق وجود داشت که به دست آنان شفا و پاسخ سؤ الات و غیر آنها صادر می شد و غیبت دوم ، غیبتی است که سفرا و وسائط در میان نبودند به خاطر مصلحتی که خداوند آن را اراده کرده است … .»[۱۶]
۹ـ امام کاظم- علیه السلام-
همان گونه که گذشت ، امامان شیعه- علیهم السلام- همواره در صدد آماده سازی اذهان شیعیان برای پذیرش مساله غیبت بودند. شیعیان که حدود دویست و پنجاه سال با امام حاضر سر و کار داشتند، اگر یکباره و بدون آمادگی قبلی مواجه با غیبت امام معصوم می شدند احتمال انکار و انحراف ، بسیار بود.
[۱] . کمال الدین و تمام النعمه ، ج ۱، ص ۳۱۵، ح ۲؛ (در همین باب ، صدوق روایتی را از امام جواد علیه السلام نقل نموده که طی آن ، حضرت از جریان ملاقات و پاسخگویی امام حسن علیه السلام به سه سؤ ال حضرت خضر علیه السلام خبر می دهد و این که پس از پاسخ امام حسن علیه السلام ، حضرت خضر علیه السلام شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر و امامت امام علی علیه السلام و امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام و سایر ائمه علیهم السلام تا امام مهدی علیه السلام داده و خبر می دهد و این از عدل گستری آن حضرت می دهد).
[۲] . همان ، ج ۱، ص ۳۱۷، ح ۱٫
[۳] . همان ، ح ۲٫
[۴] . همان ، ح ۳٫
[۵] . همان ، ج ۱، ص ۳۱۹-۳۲۰، ح ۲، (مجموع روایاتی که صدوق ، از امام سجاد علیه السلام در این باره نقل می کند، ۹ روایت است که ما به . . . جهت اختصار تنها به روایت ابوخالد کابلی اکتفاء نمودیم ، مشتاقان به منبع مزبور مراجعه نمایند).
[۶] . الغیبه ، نعمانی ، ص ۱۱۳٫
[۷] . الغیبه ، شیخ طوسی ، ص ۹۲٫
[۸] . کمال الدین و تمام النعمه ، ج ۱، ص ۳۳۰، ح ۱۵ (روایات رسیده از امام باقر علیه السلام درباره حضرت مهدی علیه السلام و غیبت او و خصوصیات مربوط به غیبت و ظهور، در باب سی و دوم کتاب کمال الدین و تمام النعمه ، صدوق ، و ص ۹۲ به بعد از کتاب الغیبه ، شیخ طوسی ، و ص ۹۷-۱۱۳ از کتاب الغیبه ، نعمانی نقل شده است ).
[۹] . کمال الدین و تمام النعمه ، ج ۱، ص ۳۳۳، ح ۱
[۱۰] . همان ، ح ۲ و ۳
[۱۱] . همان ، ص ۳۳۴، ح ۴
[۱۲] . همان ، ص ۳۳۵-۳۳۶، ح ۷٫
[۱۳] . الغیبه ، شیخ طوسی ، ص ۱۰۲
[۱۴] . همان
[۱۵] . همان
[۱۶] . الغیبه ، نعمانی ، ص ۱۱۴