- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
در کتاب «فصل الخطاب فی تحریف الکتاب…» از کتاب «اصول کافی» احادیثی آورده شده که قائل به نقص قرآن فعلی است.آیا این احادیث برتحریف قرآن دلالت دارند؟
برای روشن شدن جواب شبهه، توجه به چند اصل، ضروری است:
۱. اصل راوی شناسی و شخصیت شناسی: علم رجال عهده دار شناسایی شخصیت راویان روایت است.
بزرگی افراد روایتگر هم دلیل بر عدم اشتباه آن ها نیست. گاهی اشتباه افراد بزرگ، بسیار بزرگ است و پیامد های زیادی را به همراه دارد. امام صادق ـ علیه السلام ـ از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ روایت کرده که: «دو سخن دور از انتظار را پاس بدارید: سخن حکیمانه ای را که نابخردی گوید، از او بپذیرید و سخن نابخردانه ای را که حکیمی گوید از او درگذرید».(۱) شخصیت محدّث نوری که در عرصه روایتگری شناخته شده است را باید از این منظر شناسایی کرد و از اشتباه او درگذشت. نکات مثبت و منفی شخصیت افراد را باید در کنار هم مورد مداقّه قرار داد. البته این به این معنا نیست که نظرات تمام بزرگان دینی، نظرات شخصی و سطحی است و ارزش علمی ندارد. در حقیقت مبانی بزرگان روشمندانه و همان مبانی دین است و اشتباه آن ها هم باید در جای خودش مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
۲. اصل روایت شناسی: هر یک از روایات، باید در جای خود مورد بررسی قرار گیرد. وظیفه علم درایه، دلالت شناسی، معنا شناسی و متن شناسی است. کتاب روایی چندان مهم نیست. در عرصه روایت شناسی آن چه مهم است، سند، دلالت و معنای روایت است. ممکن است روایتی در اصول کافی باشد ولی از ضعف سندی و دلالی جدّی ای برخوردار باشد. این که گفته می شود: «اصول کافی برای ما کافی است»، این یک جمله ذوقی و مبالغی صرف است. وگرنه در عرصه دین شناسی و معرفت شناسی تمام منابع نقلی و عقلی به شدّت مورد نیاز است. هر چند اعتبار اصول کافی از برخی از کتاب های روایی بیشتر است ولی این دلیل بر مصونیت این کتاب نیست. روایات ضعیفی نیز در آن وجود دارد که در جای خود باید مورد مداقه قرار گیرد و این، کار کارشناسان ماهر و چیره دست است.
۳. اصل عدم تحریف: در مورد تحریف بحث های زیادی مطرح شده است و ادله عقلی و نقلی زیادی در این خصوص ارایه شده است. تحریف دارای اقسام مختلف می باشد. از یک منظر تحریف به دو قسم تقسیم می شود که عبارتند از: تحریف معنوی و تحریف لفظی. تحریف لفظی خود به دو قسم است: زیاده و نقصان. و از منظر دیگر تحریف به سه دسته تقسیم می شود که عبارتند از: تحریف در حروف و حرکات، تحریف در کلمات و تحریف در آیات.(۲)
در حقیقت مدافع اصلی مصونیت قرآن کریم از تحریف، خود قرآن کریم است که در آیات گوناگون از آن دفاع کرده است. آیه إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ(۳) از جمله آیات محکم آن است. یعنی: «ما قرآن را نازل کردیم و خود از آن حفاظت و پاسداری می کنیم» در این مقاله به علت رعایت اختصار و عدم درخواست سائل از بیان تفصیلی این بحث صرف نظر می شود. فقط به نقل روایاتی که در خصوص عدم تحریف قرآن کریم، وارد شده است، بسنده می شود.
۱. رسول حق ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در روایتی به صورت عمومی می فرماید: «ابغض الکلام الی الله تعالی التحریف».(۴) یعنی: «بدترین و مبغوض ترین کلام نزد خداوند تبارک و تعالی، تحریف است» وقتی تحریف هر کلامی منفور است، تحریف کلام خداوند تبارک و تعالی چه؟ تحریف کلام الله بسیار منفور است و تاکنون کسی به تحریف لفظی دست نیافته است.
۲. دلالت حدیث ثقلین بر عدم تحریف قرآن کریم است. این روایت را امامیه و اهل تسنن(۵) در حدّ تواتر نقل کرده اند. روایت این است که ابو سعید خدری می گوید: «رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرموده است: همانا من در میان شما دو چیز را به جا گذارم. یکی از آن بلند پایه تر از دیگری است: یکی کتاب خدا است که ریسمانی است کشیده شده از آسمان تا زمین و دیگری عترت من. آگاه باشید که به راستی آن دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند تا آن هنگام که بر من در حوض کوثر وارد شوند».(۶)
اگر قرآن دستخوش تحریف به زیاده یا نقصان شده بود، این گونه مورد توصیه و فرمان های قابل عمل قرار نمی گرفت. اینکه رسول حق ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و ائمه ـ علیهم السلام ـ ما را موظف فرموده اند که به قرآن کریم رجوع و به آن تمسک جوییم و به ریسمان آن چنگ زنیم، دلیلی است روشن بر این که از نظر امامان، قرآن موجود، همان قرآنی است که بر رسول حقّ نازل شده و به زیاده و یا نقصان تحریف نیافته است.(۷)
۳. امام علی ـ علیه السلام ـ در نهج البلاغه می فرماید: «کتاب خدا در دسترس شما است. زبان آن کند نیست، گویا است. خانه ای است که پایه های آن ویران نشود، و صاحب عزتی است که یارانش را هزیمت نبود».(۸) این سخن امام، شبیه حدیث ثقلین است و مسلمین را تشویق به رجوع به قرآن کریم می کند.
۴. اخبار عرض: اخبار عرض خود دلیل بر تحریف ناپذیری قرآن کریم است. اخبار عرض، محور تمام گفتار، نوشتار و رفتار را قرآن کریم می داند. تمام این ها باید بر قرآن کریم عرضه شود، اگر مطابق و موافق با قرآن کریم بود آن را اخذ می کنیم ولی اگر با قرآن کریم مطابق و موافق نبود، آن را طرد می کنیم و به دیوار می زنیم. یکی از تعابیر بلند اخبار عرض این است که: «کل حدیث لا یوافق کتاب الله فهو زخرف».(۹) یعنی: «هر روایتی که موافق با قرآن کریم نباشد، بی ارزش و بیهوده است» و در روایت دیگر آمده است: «من خالف کتاب الله و سنه محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فقد کفر».(۱۰) یعنی: «هر کس با کتاب خدا و سنت (صریح و صحیح) رسول حقّ مخالفت ورزد، کافر است.»
۵. مصونیت قرآن کریم از تحریف در دسته ای دیگر از روایات: دسته دیگری از روایات نیز قرآن کریم را مصون از تحریف می دانند. از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت شده که حضرت فرموده است: «نزل القرآن اربعه ارباع: ربع فینا و ربع فی عدونا و ربع سنن و امثال و ربع فرائض و احکام و لنا اهل البیت کرائم القرآن».(۱۱) یعنی: «قرآن کریم چهار قسمت است: یک قسمت آن درباره ما است. و یک قسمت دیگر درباره دشمنان ما است. و قسمت سوّم سنّت و مسایل اجتماعی است. و قسمت چهارم احکام و واجبات الهی است و در نهایت کرائم و معنا و عظمت راستین قرآن کریم پیش ما اهل بیت ـ علیهم السلام ـ است.»
وقتی خود اهل بیت ـ علیهم السلام ـ حدود ۲۶۰ سال به طور مستقیم از عظمت و کرایم قرآن کریم پاسداری کردند، و بعد هم به دست امام زمان ـ علیه السلام ـ و اولیاء دین سپرده شد، چگونه ممکن است قرآن کریم تحریف شده باشد؟ در روایات دیگر نیز آمده است، قرآن کریم در «بین دفتین» و یا بین روکش جلد، به زیاده و یا به نقصان تحریف نشده است.(۱۲) رسول حق ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نیز می فرماید: «القرآن هو الدّواء»یعنی: «قرآن کریم دوا و شفا است.» چیزی که ناقص و دارای کمبود باشد که نمی تواند دواء و شفا باشد.
نکته ای که ذکر آن ضروری است این است که آن دسته از روایاتی که بر تحریف قرآن کریم دلالت دارند، از جهاتی قابل ایراد و اشکال هستند: از نظر سند بیشتر آن ها مخدوش و غیر قابل اعتماد هستند. دلالت بیشتر آن ها گواه بر تحریف نیست. از طرف دیگر اگر از این دو ضعف صرف نظر کنیم، چون با آیات قرآن کریم که آن را مصون از هر گونه تحریف ـ چه به زیاده و چه به نقصان ـ می داند، مخالفت دارد، بر اساس اخبار عرض آن را طرد می نماییم و یا این که باید آن را حمل بر تحریف معنوی کرد. نکته دیگر آن که شخصیت امام معصوم که از آن به قرآن ناطق یاد می شود، تحریف بردار نیست. اصطلاح درست آن تخریب امام معصوم است که هر یک از امامان در عصر خودشان، مورد تخریب ائمه الکفر قرار می گرفتند.
خلاصه و نتیجه گیری: آن چه به عنوان خلاصه و نتیجه گیری قابل بیان است، این است که: علاوه بر قرآن کریم و دلایل عقلی، روایات بسیاری، همانند حدیث ثقلین، اخبار عرض و دیگر روایات که به برخی به اختصار اشاره شد، دلالت بر مصونیت قرآن کریم دارند و آن را از هرگونه تحریف به دور می دانند. قول مشهور فقها و کارشناسان قرآنی همین است و قول قائلین به تحریف که شاذ و بسیار اندک است، مردود می باشد.
پی نوشت:
۱. محمد بن علی بن بابویه، شیخ صدوق، الخصال المحموده و المذمومه، ترجمه صادق حسن زاده، ج۱، قم، انتشارات ارمغان طوبی، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش. ص۶۳.
۲. موسوی خویی، سید ابوالقاسم، بیان در مسایل کلی قرآن، ترجمه محمد صادق نجمی و هاشم زاده هریسی، ج۱، خوی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی، چاپ پنجم، ۱۳۷۵ش، ص۳۰۵ ـ ۳۵۰.
۳. حجر : ۹.
۴. الجعفریات، فضل الدعا فی ساعه الغفله، ص۲۲۳.
۵. صحیح مسلم بشرح النوی، ج۱۵، باب فضایل علی بن ابی طالب، ص۱۷۹ و مسند احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۴ و ۱۷ و ۵۹ و سنن بیهقی، ج۲، باب بیان الذین هم آله، ص۱۴۸.
۶. شیخ صدوق، محمد، الخصال المحموده و المذمومه، ترجمه صادق حسن زاده، ج۱، قم، ارمغان طوبی، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش، ص۱۰۹.
۷. طاهری خرم آبادی، سید حسن، عدم تحریف قرآن، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم. ۱۳۸۶ش، ص۱۰۹ ـ ۱۱۱.
۸. نهج البلاغه، خطبه ۱۳۳.
۹. وسایل الشیعه، ج۱۸، از ابواب صفات قاضی، باب ۹، روایت ۱۴، ص۷۹.
۱۰. همان. روایت ۱۶، ص۷۹.
۱۱. شیخ مفید، مسایل السرویه، قم، کنگره جهانی هزاره، شیخ مفید، اول، ۱۴۱۳ق، ص۷۹.
۱۲. نهج الفصاحه، روایت ۲۱۰۸، ص۴۴۸.
منبع: نرم افزار پاسخ ۲مرکز مطالعات حوزه.