- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : محمد ارباب
- 0 نظر
یکی از ارزش های اجتماعی اسلام، رفتار پسندیده با خویشاوندان و ادای حقوق آنها است که اسلام نیز تاکید فراوانی به این مطلب دارد. برای انجام دستورهای الهی درباره حقوق خویشاوندان، پاداش و برکات ارزشمندی در قرآن و روایات بیان شده است که می تواند تاثیر چشمگیری در تداوم رفتار نیک با آنان و ادای حقوقشان داشته باشد. در این نوشتار به بخشی از آثار ادای حقوق خویشاوندان اشاره می شود.
رستگاری
قرآن وعده داده است اگر توانمندان حق مالی خویشاوند، مسکین و در راه مانده را بدهند، سبب خشنودی خدا و رستگاری آنان خواهند شد.[۱]
پاداش های ویژه
در حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پاداش های ویژه ای برای ادای حقوق خویشاوندان بیان شده است: «هر که نزد خویشاوندی رود و با جان و مالش با او صله رحم کند، خدای عزوجل به او اجر صد شهید دهد و به هر گامی چهل هزار حسنه دارد و چهل هزار گناهش محو شود و چهل هزار درجه بالا رود و گویا صد سال خدا را عبادت کرده باشد با صبر و قصد نیک».[۲]
درجات بهشتی
انسان به تناسب تلاشی که برای ادای حقوق خویشاوندان می کند، جایگاهش در بهشت بهتر می شود و درجاتش بالا می رود. امام حسن (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده است که فرمودند: «هر کس رعایت حق خویشاوندان پدری و مادری خود را کند، در بهشت به او هزار درجه می دهند».[۳]
برکت
همه طالب برکت در مال خود هستند. در حدیثی از امام علی (علیه السلام) نقل شده است که داشتن روابط با نزدیکان و خویشاوندان [و ادای حقوق آنان] سبب برکت در مال است.[۴]
رفع نیازهای عاطفی
از جمله آثار ادای حقوق خویشاوندان بهره مندی از عطوفت ها، مهربانی ها، رفع پریشانی ها و حمایت های معنوی متقابل آنان است. امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرمایند: «خویشاوندان انسان، بزرگترین گروهی هستند که از او حمایت می کنند و اضطراب و ناراحتی او را می زدایند و در هنگام مصیبت ها نسبت به او، عطوف ترین مردم می باشند… مبادا از بستگان تهیدست خود رو برگردانید و از آنان چیزی را دریغ دارید».[۵]
تقویت توان و قدرت
هیچ کس در طول زندگی خود بی نیاز از حمایت دیگران نیست. بهترین گروهی که می توانند از انسان دفاع کنند، خویشاوندان هستند. امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرمایند:
«ای مردم، انسان هر مقدار که ثروتمند باشد، از خویشاوندان خود بی نیاز نیست که از او با زبان و دست دفاع کنند… آگاه باشید، مبادا از بستگان تهیدست خود رو برگردانید و از آنان چیزی را دریغ دارید که نگاه داشتن مال دنیا، زیادی نیاورد و از بین رفتنش کمبودی ایجاد نکند. آن کس که دست دهنده خود را از بستگانش باز دارد، تنها یک دست را از آنها گرفته، اما دست های فراوانی را از خویش دور کرده است».[۶]
در بیان امام علی (علیه السلام) خطاب به امام حسن مجتبی (علیه السلام) از جمله آثار گرامیداشت خویشاوندان و ادای حقوق آنان، پر و بال یافتن برای پرواز و بهره مندی از صولت و دست نیرومندی برای حمله به دشمن و یافتن قدرت مقاومت در برابر آن بیان شده است.[۷]
همچنین حضرت، خویشاوندان را ذخیره ای برای روزگار سختی و روز مبادا معرفی کرده اند[۸] که بهره مندی از این نعمت مستلزم داشتن روابط با آنان و ادای حقوقشان است.
تداوم دوستی خویشاوندان
از جمله آثار محبت، جلب محبت و عمق یافتن دوستی است. قرآن می فرماید هرگز نیکی و بدی یکسان نیست و از مومنان خواسته است بدی را با نیکی دفع کنند؛ زیرا اثر عجیب نیکی این است که دشمن را به دوست گرم و صمیمی تبدیل می کند.[۹] اگر به خویشاوند نیکی شود، طبیعی است اثر قوی تری خواهد داشت. امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرمایند: «کسی که پر و بال محبت را برای خویشاوندان بگستراند، دوستی خویشاوندانش تداوم خواهد داشت».[۱۰]
آسانی حساب قیامت
ذیل آیه «و آنچه را خدا به پیوند آن فرمان داده، پیوند می دهند و از [عظمت و جلال] پروردگارشان همواره در هراس اند و از حساب سخت و دشوار بیم دارند»،[۱۱] از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که صله رحم، حساب روز قیامت را آسان می کند.[۱۲]
عواقب نادیده گرفتن حقوق خویشاوندان
قرآن هشدار می دهد قطع پیوند خویشاوندی و رعایت نکردن حقوق ایشان موجب می شود انسان در خسران بزرگی قرار گیرد[۱۳] و فرجام بد و ناگواری در قیامت داشته باشد.[۱۴] گسست پیوند خویشاوندی، سبب لعن و نفرین الهى می گردد[۱۵] و شخص از درک حقایق هستی عاجز و ناتوان می شود[۱۶] و در نهایت مورد نکوهش و سرزنش خداوند قرار می گیرد.[۱۷]
این گسست علل و عواملی دارد که هر یک گناهی بزرگ هستند. از نظر قرآن خودبزرگ بینی، خودستایی و فخر فروشی[۱۸] از جمله عوامل رفتارهای ناپسند و پایبند نبودن به حقوق خویشاوندان است؛ همچنین ریشه گسست پیوند خویشاوندی را می باید در روحیه فسق و فجور[۱۹] و اخلاق زشت تجاوزگری و مقید نبودن به حدود و حقوق دیگران[۲۰] جستجو کرد؛ چنان که مشرکان چنین بودند.
از جمله عوامل رعایت نکردن حدود و حقوق خویشاوندی روحیه عصیان و گردنکشی است. پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) که با دلسوزی تمام و به فرمان الهی تلاش می کرد خویشاوندان خود را از جهنم شرک و بت پرستی برهاند، با نافرمانی و گردن فرازی مواجه شدند؛[۲۱] در حالی که ادب خویشاوندی این بود که اگر اجابت نمی کردند، دست کم با ادب و احترام پاسخ می دادند. همچنین نفاق و رویگردانی از دستورهای الهی درباره جنگ، از اسباب قطع رحم[۲۲] است.[۲۳]
همچنین گفته شده است منافقان اگر به حکومت برسند، از جمله مفاسدی که مرتکب می شوند، قطع روابط خویشاوندی است.[۲۴]
خویشاوندان معنوی
در مکتب الهی اسلام برخی از افراد، حکم خویشاوندان درجه یک را دارند، البته از نوع معنوی آن. حقوق این دسته از خویشاوندان از خویشاوندان نسبی بیشتر و والاتر است. خدای متعال در آیه ای که خویشاوندان را دارای مراتب خوانده، پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) را نسبت به مومنان از خودشان اولی و سزاوارتر معرفی کرده و همسران حضرت را [در حرمت ازدواج به منزله] مادران آنان بیان کرده است.[۲۵]
در حدیثی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است برترین والدین و شایسته ترین به تشکر و ادای حقوق، محمد و علی (علیهما السلام) هستند.[۲۶] از امیرالمومنین (علیه السلام) و دیگر معصومان نیز عنوان «والد» برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی (علیه السلام) ثابت شده است و دلیل پدر بودن و برتر بودن حقوقشان نسبت به والدین ظاهری، نجات دادن مردم از آتش و برتری ارزشی عمل آنان در قیاس با والدین بیان شده است.[۲۷]
از جمله خویشاوندان معنوی که دایره بسیار وسیعی دارد، رابطه برادری و خواهری میان مومنان است. برادری و خواهری از سطوح بالای خویشاوندی است. قرآن کریم می فرماید: «به راستی که مومنان برادر و خواهرند».[۲۸]
یکی از حقوق مهمی که بر این رابطه مترتب است، تلاش برای رفع اختلافات و تامین صلح و آشتی میان مومنان است.[۲۹] با وجود چنین حقایقی در فرهنگ اسلامی، از آنجا که حقوق مومنان اصطلاح خاصی است، درباره حقوق مومنان باید در محل خودش بحث شود و خارج از بحث حقوق خویشاوندان است.
از جمله خویشاوندان معنوی رابطه محبتی است که میان مومنان و فرزندان و خویشاوندان پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) برقرار شده است. در تفاسیر اهل بیت (علیهم السلام) در شماری از آیات که به ادای حقوق خویشاوندان امر شده، آمده است مقصود خویشاوندان پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) است؛ چنان که درباره آیه ۲۶ سوره اسراء که خدای متعال فرموده است: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ»؛ از امام زین العابدین (علیه السلام) نقل شده است مقصود از «ذی القربی» اهل بیت (علیهم السلام) و خویشاوندان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است.[۳۰]
همچنین نقل شده است وقتی اسرای کربلا را به شام وارد کردند، امام زین العابدین (علیه السلام) به مردی شامی که از کشته شدن امام حسین (علیه السلام) و خانواده اش سپاسگزار خدا بود، فرمود: آیا «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی»؛ را خوانده ای؟ او مقصود را فهمید و پرسید آیا قربای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شما هستید؟ حضرت پاسخ داد: بله.[۳۱]
همچنین درباره آیه خمس که در آن صاحب حقی پس از رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)، به عنوان «ذی القربی: خویشان» آمده،[۳۲] گفته شده است مقصود، خویشان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است.[۳۳]
نتیجه گیری
رفتار مناسب و ادای حقوق خویشاوندان و صله رحم همواره مورد تاکید قرآن کریم و اهل بیت (علیهم السلام) بوده است و برای آن، آثار مثبت و پاداش بسیاری ذکر شده که در این نوشتار به پاره ای از آن ها همچون رستگاری، درجات بهشتی، برکت، رفع نیازهای عاطفی، تقویت توان و قدرت، تداوم دوستی خویشاوندان و آسانی حساب قیامت اشاره شد.
پی نوشت ها
[۱]. فَآتِ ذَا الْقُرْبِی حَقَّهُ وَ الْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ ذَلِکَ خَیْرٌ لِلَّذینَ یُریدونَ وَجْهَ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (روم: ۳۸).
[۲]. عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم): مَن مَشی الی ذى قَرَابَهٍ بِنَفْسِهِ وَ مَالِهِ لِیَصِل رَحِمَهُ أَعْطَاهُ الله عَزَّ وَجَلَّ أَجْرَ مِائَهِ شَهِیدٍ وَ لَهُ بِکُلِّ خُطوَهٍ أَرْبَعُونَ أَلْفَ حَسَنَهٍ وَ مُحِیَ عَنْهُ أَرْبَعُونَ أَلْفَ سَیِّئَهٍ وَرُفِعَ لَهُ مِنَ الدَّرَجَاتِ مِثْلُ ذَلِکَ وَ کَانَ کَأَنَّمَا عَبَدَ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ مِائَهَ سَنَهٍ صَابِراً مُحتَسِبا (حسن دیلمی؛ ارشاد القلوب الی الصواب؛ ج ۱، ص ۱۹۲).
[۳]. مَنْ رَعَى حَقَّ قَرَابَاتِ أَبَوَیْهِ أُعْطِیَ فِی الْجَنَّهِ أَلْفَ دَرَجَهٍ… (مولى محسن فیض کاشانی؛ الصافی؛ ج ۱، ص۱۵۱. محمدباقر مجلسی؛ بحار الانوار؛ ج ۲۳، ص۲۶۱).
[۴]. الْبَرَکَهُ فی مال مَنْ… وَصَلَ الأَقْرَبینَ (محمد باقر مجلسی؛ بحار الانوار؛ ج ۷۴، ص۴۱۳).
[۵]. أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَا یَسْتَغْنِی الرَّجُلُ وَإِنْ کَانَ ذَا مَالٍ عَنْ [عَشِیرَتِهِ] عِتْرَتِهِ وَدِفَاعِهِمْ عَنْهُ بِأَیْدِیهِمْ وَأَلْسِنَتِهِمْ وَهُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ حَیطَهً مِنْ وَرَائِهِ وَ أَلَمُّهُمْ لِشَعَثِهِ وَ أَعْطَفُهُمْ عَلَیهِ عِنْدَ نَازِلَهٍ إِذَا نَزَلَتْ بِهِ (نهج البلاغه؛ خطبه ۲۳، ص ۴۷).
[۶]. أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَا یَسْتَغْنِی الرَّجُلُ وَإِنْ کانَ ذَا مَالٍ عَنْ [عَشِیرَتِهِ] عِتْرَتِهِ وَ دِفَاعِهِمْ عَنْهُ بِأَیْدِیهِمْ السنتهم … أَلَا لَا یَعْدِلَنَّ أَحَدُکُمْ عَنِ الْقَرَابَهِ یَرَى بِهَا الْخَصَاصَهَ أَنْ یَسُدَّهَا بِالَّذِی لَا یَزِیدُهُ إِنْ أَمْسَکَهُ وَ لَا یَنْقُصُهُ إِنْ أَهْلَکَهُ وَ مَنْ یَقْبِضُ یدَهُ عَنْ عَشِیرَتِهِ فَإِنَّمَا تُقْبَضُ مِنْهُ عَنْهُمْ یَدٌ وَاحِدَهٌ وَ تُقْبَضُ مِنْهُمْ عَنْهُ أَیدٍ کَثیرَهٌ (همان).
[۷]. أَکْرِمْ عَشِیرَتَکَ فَاِنَّهُم جَنَاحَکَ الَّذِی بِهِ تَطِیرُ وَ اَصلَکَ الَّذِی اِلَیهِ تَصِیرُ وَ یَدَکَ الَّتِی بِهَا تَصُول (همان، نامه ۳۱، ص ۳۸۳).
[۸]. وَلا تَسْتَوَى الْحَسَنَهُ وَلاَ السَّیِّئَهُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذى بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَدَاوَهٌ کَأَنَّهُ وَلِیُّ حَمِیمٌ (فصلت: ۳۴).
[۱۰]. وَ مَنْ تَلِنْ حَاشِیتُهُ یَسْتَدِمُ مِنْ قَوْمِهِ الْمَوَدَّه (نهج البلاغه؛ خطبه ۲۳، ص ۴۷).
[۱۱]. وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیَخافُونَ سُوءَ الْحِساب (رعد: (۲۱).
[۱۲]. إنَّ صِلهَ الرَّحم تُهَوِنُّ الحِسَاب یَومَ القِیامَهِ» ثم قرأ: وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیَخَافُونَ سُوءَ الْحِساب (سیدهاشم بحرانی؛ البرهان فی تفسیر القرآن؛ ج ۳، ص ۲۴۷). در حدیث دیگری نیز امام باقر (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) همین معنا را نقل کرده است (همان).
[۱۳]. الَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ (بقره: ۲۷).
[۱۴]. وَ الَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّار (رعد: ۲۵).
[۱۵]. فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَکُمْ. أُولَئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أعمى أبصارَهُمْ (محمد: ۲۲ و ۲۳).
[۱۶]. رعد: ۲۵. محمد: ۲۲-۲۳.
[۱۷]. بقره: ۲۷. محمد: ۲۲.
[۱۸]. وَاعْبُدُوا اللهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً وَبِذِی الْقُرْبى… إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کَانَ مُخْتَالاً فخورا (نساء: ۳۶).
[۱۹]. کیف یکُونُ لِلمُشرِکِینَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِندَ رَسُولِه… • کَیْفَ وَإِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لا یَرْقُبُوا فِیکُمْ إِلا وَ لا ذِمَّهً یُرْضُونَکُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ قُلُوبُهُمْ وَأَکْثَرُهُمْ فَاسِقُونَ (توبه: ۸).
[۲۰]. کیف یکُونُ لِلمُشرِکِینَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِندَ رَسُولِه… * لا یَرْقُبُونَ فِی مُؤْمِنٍ إِلا وَ لَا ذِمَّهً وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ (توبه: ٧ و ١٠).
[۲۱]. وَأَنذِرْ عَشیرتکَ الْأَقْرَبینَ * وَاخْفِضْ جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ * فَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّى بَرَىءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ (شعراء: ۲۱۴-۲۱۶).
[۲۲]. فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تَقَطَّعُوا أَرْحَامَکُمْ (محمد: ۲۲).
[۲۳]. رشیدالدین میبدی؛ کشف الاسرار وعده الابرار؛ ج ۹، ص ۱۹۳.
[۲۴]. محمود زمخشری؛ الکشاف؛ ج ۴، ص ۳۲۵. رشیدالدین میبدی؛ کشف الاسرار و عده الأبرار؛ ج۹، ص ۱۹۳.
[۲۵]. النَّبِیُّ أَوَّلِى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُوا الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِی کِتَابِ اللَّهِ (احزاب: ۶).
[۲۶]. قال رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم): أفضل والدیکم وأحقهما بشکرکُم، محمد و على صلوات الله علیهما (محمد باقر مجلسی؛ بحار الانوار؛ ج ۳۶، ص ١٠).
[۲۷]. قال علی بن ابی طالب (علیه السلام): سمعت رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم) یَقُول: أنا و على أبوا هذه الأمه وحَقْنا عَلَیهم أعظم من حق أبوى ولادتهم، فانا ننقذهم من النار إن أطاعونا. وقالت فاطمه (سلام الله علیها) … همان. علامه مجلسی افزوده است: افزون بر علی (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها)، از یازده امام دیگر حدیثی در تایید فرمایش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی (علیه السلام) نقل شده است.
[۲۸]. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ… (حجرات: ١٠).
[۲۹]. … فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ… (حجرات:١٠).
[۳۰]. قال على بن الحسینِ (علیهما السلام) لِرَجُلٍ مِنَ أهلِ الشَّام أقرأتَ القُرآن؟ قال: نعم؟ قال: أفَما قرأت فی بنی إسرائیل وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ»، قال: إِنَّکُم القرابهُ الذینَ أمَرَ الله أن یُؤتَى حَقَّهُ؟ قال: نعم (احمد بن ابراهیم ثعلبی؛ الکشف و البیان؛ ج ۶، ص۹۵).
[۳۱]. لما جیءَ بعلی بن الحُسین أسیراً فَأَقِیم عَلى دُرج دمشق، وقامَ رَجلٌ مِن أهل الشام، فقال: الحمد لله الذی قَتَلَکُم واستَأصَلَکُم وقَطَع قَرنَ الفِتنَه، فقال على بن الحسین (علیهما السلام): أقرأتَ القرآنَ؟ قَال: نَعم، قَال: قرأت «أل حم»؟ قال: قرأتَ القُرآن، و لم أقرأ «أل حم». قال: ما قرأت «قُلْ لا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبى». قال: وإنکم لأنتُم هم؟ قال: نعم (همان، ج ۸، ص۳۱۱).
[۳۲]. وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُول و لذی القربی و الیتامی و المساکین (انفال: ۱۴).
[۳۳]. فضل بن حسن طبرسی؛ مجمع البیان؛ ج ۴، ص ۸۳۵ .
منابع
- قرآن کریم.
- نهج البلاغه.
- بحرانی، سیدهاشم؛ البرهان فى تفسیر القرآن؛ تحقیق موسسه بعثت؛ چ۱، تهران: بنیادبعثت، ۱۴۱۶ق.
- طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ چ۳، تهران: انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
- ثعلبی، احمد بن ابراهیم؛ الکشف و البیان؛ بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
- مجلسی، محمد باقر؛ بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار (علیهم السلام)؛ بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- زمخشری، محمود؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل؛ تهران: ققنوس، ۱۳۸۸ش.
- میبدی، رشیدالدین؛ کشف الاسرار و عده الأبرار؛ تهران: انتشارات امیر کبیر، ۱۳۷۱ش.
- حرانی، ابن شعبه؛ تحف العقول؛تحقیق علی اکبر غفاری؛ قم: موسسه النشر الاسلامی، ۱۳۶۳ش.
- دیلمی، حسن؛ ارشاد القلوب الی الصواب؛ تهران: انتشارات اسوه، ۱۳۷۷ش.
- فیض کاشانی، مولى محسن؛ الصافی؛ تهران: انتشارات الصدر، ۱۴۱۵ق.
اقتباس از کتاب رفتار با خویشاوندان بر اساس آموزه های قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)؛ فرج الله میرعرب، انتشار یافته توسط پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ص ۶۶ الی ۷۴.