- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
قرآن کریم باید با بهترین و شیواترین خط نگارش شود. کتابت قرآن از جمله مواردی است که نقش مؤثری در جذب هر چه بیشتر برای قرائت شیوا و روان این کتاب آسمانی دارد، به همین دلیل هر چه نگارش از شیوه مطلوبتری برخوردار و روانتر باشد، تمایل به قرائت آن نیز افزایش خواهد یافت.
طرز نگارش خطوط هر زبان را رسم الخط آن زبان گویند،رسم الخط قرآن مجید مطابق زبان عرب میباشد.
دیدگاه دانشمندان پیرامون رسم الخط قرآن
موافقان توقیفی بودن رسم الخط
برخی از کسانی که به آداب و رسوم گذشته سخت پایبندند، تصورکردهاند که رسمالخط مصحف به دستور خاص پیامبر(ص) به همین گونه و شکل فعلی تدوین شده است و نویسندگان اولیه دخالتی در نحوه نوشتن کلمات نداشته اند و در پس این ناهنجاریهای نوشتاری، سری پنهان و حکمتی نهفته است که جز خدا، کسی ازآن آگاه نیست.
- ابن المبارک از شیخ و استاد خود، عبدالعزیز الدباغ نقل می کند که او گفته است: «رسم الخط قرآن سری از اسرار خداوند است و تعیین آن از پیامبر (ص) است آن حضرت دستور داده است که قرآن را به این شکل بنویسند و نویسندگان برآن چه از پیامبر(ص) شنیده اند، هیچ نیفزوده اند و از آن هم چیزی نکاسته اند گوید: صحابه ودیگران به اندازه سر مویی در رسم الخط مصحف دخالت نداشته اند و آن، صرفا توقیفی و تعیین شده از جانب پیامبر(ص) است اوست که فرموده به این شکل تدوین شود، ۱
برخی تلاش کرده اند تا اسرار این نحو از رسم الخط را کشف کنند لذا با تکلف آشکار اظهار نظرهایی کرده اند مثلا تصور کرده اند که زیادت الف در «لا ذبحنه» دلالت برآن دارد که ذبح واقع نشده است و زیادت «یا» در «و السما بنیناها بایید» ۲
برای اشاره به تعظیم قدرت الهی است که به وسیله آن، آسمان را بنا نهاده است و باهیچ قدرت و نیروی دیگر مشابهت ندارد و این به مقتضای این قاعده معروف است که «زیاده المبانی تدل علی زیاده المعانی». ۳
۲-ابوالعباس مراکشی معروف به ابن البنا (متوفای ۷۲۱) در کتاب خود « عنوان الدلیل فی مرسوم التنزیل » به تفصیل در این زمینه توضیح داده است او تشریح کرده که وضعیت این حروف در خط، بر حسب اختلاف و چگونگی معانی کلمات است که از اسرار و حکمت های پنهانی حکایت دارد از جمله این حکمت ها توجه به عوالم غیب و شهود و مراتب وجود و مقامات است در ذیل گزیده ای از گفته های اورا می آوریم که نشان دهنده میزان غلو و مبالغه او درباره رسم الخط می باشد:
۱. اضافه کردن الف در «لا ذبحنه» برای توجه دادن به این معنا است که ذبح ازعذابی که در صدر آیه ذکر شده شدیدتر است «لا عذبنه عذابا شدیدا اولا اذبحنه». ۴
۲. الف در «یرجوا» و «یدعوا» اضافه شده است تا برآن دلالت کند که فعل به علت در برداشتن ضمیر فاعل، از اسم سنگین تر است ازاین رو وقتی فعل را خفیف وسبک به حساب می آورند، هرچند که جمع باشد، الف آن حذف می شود مانند «سعو فی ایاتنا معاجزین» ۵
زیرا سعی در این جا سعی باطل است و ثبوتی درعالم وجود ندارد.
۳. در آیه «کامثال اللؤلؤا المکنون» ۶
الف بعد از همزه اضافه شده است تا برسفیدی و جلای آن نسبت به مروارید غیر مکنون و غیر پوشیده دلالت داشته باشد، لذا در آیه «کانهم لؤلؤ» ۷
الف اضافه نشده است.
۴. الف در «مائه» اضافه شده ولی در «فئه» نیامده است زیرا «مائه» مشتمل برکثرت از نظر دو رتبه آحاد و عشرات است.
۵. در آیه «وجی یومئذ بجهنم» ۸
الف اضافه شده و به صورت «وجائ یومئذ» نوشته شده تا دلیل برآن باشد که این مجی و آمدن آشکار است.
۶. در «ساوریکم ایاتی» ۹
واو اضافه شده است تا برآن دلالت کند که عالم وجود در بالاترین مرتبه وضوح است.
۷. در آیه «و السم بنیناها بایید» ۱۰
یا اضافه شده است تا تفاوت آن را با «الایدی» که جمع «ید» است، نشان دهد زیرا منظور در آیه، ید به معنای دست نیست، بلکه منظور قدرت و قوتی است که خداوند به وسیله آن آسمان را بناکرده است این قدرت و قوت برای ثبوت در وجود، سزاوارتر از «الایدی» جمع «ید» است و به همین مناسبت «یا» به آن اضافه شده است.
۸. واو از آیه «سندع الزبانیه» ۱۱
ساقط شده برای این که در آن سرعت فعل واجابت شعله جهنم و شدت عمل مقصود است.
۹. واو از «و یدع الا نسان بالشر» ۱۲
حذف شده تا برآن دلالت کند که انجام کاربد و شر برای انسان آسان است و انسان در انجام شر سرعت به کار می برد، هم چنان که در انجام کار خیر سستی می ورزد.
۱۰. در سوره بقره آیه ۲۴۷ کلمه «بسطه» ۱۳
با سین و در آیه ۶۹ از سوره اعراف باصاد ۱۴
نوشته شده است، زیرا با سین به معنای سعه جزئی و با صاد به معنای سعه کلی است. ۱۵
مخالفان توقیفی بودن رسم الخط
- دکتر صبحی صالح در این زمینه می گوید: «تردیدی نیست که این مطالب، غلو ومبالغه ای است درباره تقدیس رسم الخط مصحف عثمانی و تکلفی است که ما فوق آن تصور نمی شود، زیرا از منطق دور است که رسم الخط را امری توقیفی و با دستور پیامبر (ص) بدانیم و یا تصور کنیم که مشتمل بر اسراری است، همان گونه که فواتح برخی از سور دارای اسرار است هیچ موردی برای مقایسه رسم الخط با حروف مقطعه اوایل سور که قرآن بودن آن ها به تواتر ثابت است، وجود ندارد این هااصطلاحاتی است که نویسندگان آن زمان منظور کرده اند و عثمان نیز با این اصطلاحات موافقت کرده است» ۱۶
۲-علا مه ابن خلدون می گوید: «برخی از افراد ناآگاه گمان کرده اند که صحابه صنعت خط را به خوبی و به طور کامل می دانسته اند و برخی از نوشته های آنان که مخالف قواعد است، از روی حکمت و علتی بوده است اینان در مورد زیادت الف در «لااذبحنه» می گویند برای توجه به عدم وقوع ذبح است و در زیادت یا در «بایید» معتقدند که به منظور جلب توجه بر کمال قدرت الهی است و از این قبیل مطالب که هیچ اصلی ندارد، جز گفتاری بدون دلیل که قابل توجیه نیست» ۱۷
پی نوشت ها:
۱. مناهل العرفان، ج۱، ص ۳۷۶ ـ ۳۷۵.
۲. ذاریات / سوره۵۱، آیه۴۷.
۳. مقدمه ابن خلدون، ص ۴۱۹ مناهل العرفان، ج۱، ص ۳۶۷.
۴. نمل/ سوره۲۷، آیه۲۱.
۵. سبا/ سوره۳۴، آیه۵.
۶. واقعه/ سوره۵۶، آیه ۲۳.
۷. طور/ سوره۵۲، آیه۲۴.
۸. فجر/ سوره۸۹، آیه۲۳.
۹. انبیا/ سوره۲۱،آیه۳۷.
۱۰. ذاریات/ سوره۵۱، آیه۴۷.
۱۱. علق/ سوره۹۶، آیه۱۸.
۱۲. اسرا/ سوره۱۷، آیه۱۱.
۱۳. بقره/ سوره۲، آیه۲۴۷.
۱۴. اعراف/ سوره۷، آیه۶۹.
۱۵. البرهان، ج۱، ص ۴۳۰ ـ ۳۸۰.
۱۶. مباحث فی علوم القرآن، ص ۲۷۷.
۱۷. مقدمه ابن خلدون، باب ۵، ص ۴۱۹ و باب ۶، ص ۴۳۸.
منبع:
سایت اندیشه قم با تلخیص