- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 11 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
خداوند متعال یکى از مهم ترین ویژگى هاى انسان هاى الهى و پارسا پیشه را کظم غیظ و عفو از مردم مى شمارد و مى فرماید:
«الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس والله یحب المحسنین؛ آل عمران.۱۳۴ مومنان در هنگام عصبانیت خشم خود را فرو مى برند و ازخطاى مردم در مى گذرند وخدا نیکوکاران را دوست دارد.» «کظم» در لغت به معنى بستن سر مشکى است که از آب پر شده باشد و به طور کنایه در مورد کسانى که از خشم و غضب پر مى شوند ولى از اعمال آن خوددارى مى نمایند، به کار مى رود.
«غیظ» به معنى شدت غضب وحالت برافروختگى و هیجان فوق العاده روحى است، که بعد از مشاهده ناملایمات به انسان دست مى دهد.
حالت خشم و غضب از خطرناک ترین حالات انسان است و اگر جلوى آن رها شود، در شکل یک نوع جنون و دیوانگى و ازدست دادن هر نوع کنترل اعصاب خودنمایى مى کند و موجب مى شود که بسیارى ازجنایات و تصمیم هاى خطرناک از انسان صادر شود که انسان یک عمر باید کفاره و تاوان آن را بپردازد. ۱
در مقاله اى که از نظر خوانندگان عزیز مى گذرد این آموزه قرآنى با توجه به سخنان امام باقر (ع) مورد بررسى و تحقیق اجمالى قرار مى گیرد.
خشم مثبت و منفى
غضب یکى از غرایز انسانى است و بهره هاى فراوانى براى انسان دارد و در دفاع از هویت و باورها و فرهنگ او نقش مهمى ایفا مى کند.
سه گروه متفاوت
در واقع انسان ها را مى توان در مورد این حالت نفسانی، به سه گروه تقسیم کرد:
دسته اول: انسان هایى که در هنگام غضب افراط مى کنند و از حد و مرز ایمان بیرون مى روند. این گونه اشخاص همواره گرفتار اعمال ناپسند خود هستند و بسا که پشیمانى هم سودى به حالشان نخواهد داشت.
دسته دوم: افرادى هستند که اساساً خشمگین نمى شوند و اصلا قوه غضبیه خود را به کار نمى گیرند و در جاهایى که حتى شرع و عقل هم براى آنان خشم را لازم دانسته است، به هیچ وجه حرکتى ندارند. اینان نه تنها عملى ناپسند انجام مى دهند، بلکه از افراد عصبانى بدترند و افرادى بى غیرت و بى هویت تلقى مى شوند.
دسته سوم: کسانى که براساس کمال وجودى خود هرگاه خشمگین شوند، از مرز اعتدال خارج نمى شوند. اینان با ایمان راسخ و اعتماد به نفسى که دارند، هنگام بروز حالت خشم بر وجودشان تسلط کامل دارند و تمام اعضا و جوارح آنان تحت فرمان عقل و ایمانشان قرار دارد.
خشم مقدس
قرآن کریم هرگز اصل خشم را تخطئه نمى کند و خشم هاى مقدس را مى ستاید.اساساً خشم مقدس یکى از صفات الهى است که نام هاى قهار و جبار حضرتش به آن اشاره دارد. خشمگین شدن اگر متعادل و در راه حق باشد، نه تنها ناپسند نیست، بلکه پسندیده و مورد رضاى حق هم خواهد بود.
در سیره رسول خدا (صلى الله علیه و آله) به نقل از امیر مومنان (علیه السلام) آمده است که: آن حضرت براى امور دنیا هرگز عصبانى نمى شد؛ اما هرگاه براى حق غضبناک مى شد، احدى را نمى شناخت و خشم پیامبر آرام نمى شد تا اینکه حق را یارى کند. ۲
علامه طباطبایى (ره) در این زمینه مى فرماید:«هرگاه رسول خدا(ص) خشمگین مى شد- که جز براى خدا غضب نمى کرد- چیزى تاب مقاومت در برابر غضب آن حضرت را نداشت.» (۳)
آرى یک انسان کامل فقط در راه حق و به خاطر پایمال شدن حقوق الهى و حقوق مردم خشمگین مى شود و در این مورد هم از مرز ایمان و حدود الهى خارج نمى شود.
خشم پیامبر (ص)
در این خصوص روایتى زیبا از سیره رسول گرامى اسلام (ص) نقل شده است که حمزه بن عبدالمطلب، عموى بزرگوار و برادر رضاعى حضرت رسول بود؛ زیرا حمزه از ثویبه اسلمیه- دایه پیامبر قبل از حلیمه سعدیه شیر خورده بود،حمزه از رسول خدا چهار سال بزرگتر بود.
او در جنگ احد ۶۰ سال داشت که به دست وحشی- غلام جبیر بن مطعم- به شهادت رسید. وحشى به تحریک و تطمیع هند- دختر عتبه بن ربیعه و مادر معاویه بن ابى سفیان- حضرت حمزه سیدالشهداء را مورد حمله غافلگیرانه قرار داد و به شهادت رساند. هند که از آن بزرگوار به شدت ناراحت بود و از حضرت حمزه به علت کشته هاى جنگ بدر کینه شدیدى داشت، بعد از شهادت حمزه اعضاى بدن آن حضرت را مثله کرد و حتى جگرش را بیرون آورده، از عمق کینه آن را در دهانش مکید.
رسول خدا (ص) وقتى به بالین پیکر قطعه قطعه عمویش آمد آن چنان ناراحت و خشمگین شد که سخن از انتقام گفت. در آن هنگام،جبرئیل علیه السلام نازل شد و براى دلدارى پیامبر (ص) این آیه شریفه را نازل کرد:«و ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم به و لئن صبرتم لهو خیر للصابرین؛ (نحل.۶۲۱)
هرگاه خواستید کسى را مجازات و عقوبت کنید، تنها به مقدارى که به شما تعدى شده کیفر دهید و اگر صبر کنید، این کار براى صبرکنندگان بهتر است.» پیامبر نیز خشم خود را کنترل کرد و فرمود:
«پس من صبر مى کنم.»(۴)
افراط نکردن در حالات خشم
به طور طبیعى هر انسانى بر اثر عوامل و زمینه هایى که برایش پیش مى آید، گاهى خوشحال و گاهى نیز خشمگین و ناراحت مى شود؛ اما اگر این حالات فطرى با معیار دین و
هدایت قرآن و رهنمودهاى اهل بیت علیهم السلام همراه باشد، هرگز در آن افراط و تفریط دیده نخواهد شد.
قرآن خشم هاى بى مورد را به دوران جاهلیت نسبت داده و سکون و آرامش را در هنگام خشم ویژه رسول خدا(ص) و مؤمنین مى داند و خاطرنشان مى کند که این آرامش هم یک موهبت الهى است؛ همچنان که خشم و تعصبات جاهلى را ره آورد افکار نادرست و عملکرد غلط کافران قلمداد مى کند و مى فرماید:
«به خاطر بیاورید هنگامى را که کافران در دل هاى خود خشم و نخوت جاهلیت داشتند و در مقابل خداوند آرامش و سکینه خود را برفرستاده خویش ومؤمنان نازل فرمود.» (فتح.۶۲)
خداوند در این آیه به ما مى آموزد که فرهنگ جاهلیت «حمیت»، «تعصب»، «غضب» و خشم جاهلى است؛ ولى فرهنگ اسلام «سکینه»، «آرامش» و «تسلط برنفس» مى باشد.
کلام امام باقر(ع) در این زمینه رهنمود شایسته اى براى ماست. آن حضرت در مورد ویژگى شیعیان على فرمود:
«الذین أذا غضبوا لم یظلموا و اذا رضوالم یسرفوا؛(۵)
آنان چنان اند که در هنگام خشم و غضب دست به ستم و گناه و حرکات جاهلانه نمى آلایند و هرگاه راضى و خشنود شدند، افراط و زیاده روى نمى کنند.»
آری، غرایز انسانى همانند موتور محرک است که انسان را گاهى همانند طوفان و تندباد چنان به حرکت درمى آورد که اگر مراقبتى صورت نگیرد، خسارت هاى جبران ناپذیرى در پى خواهد داشت؛ اما همین محرک ها اگر به وسیله ایمان و باورهاى قلبى و ارتباط با انسان هاى کامل تعدیل و کنترل شود، از عواقب ناشایست به دور خواهند ماند.
شیوه هاى کنترل خشم
براى فرونشاندن خشم و غضب راهکارهاى مختلفى وجود دارد که با انجام آن مى توان از ضررهاى بعدى عصبانیت جلوگیرى کرد.
وقتى که در حضور امام باقر(ع) سخن از غضب به میان آمد، حضرت فرمود؛ «همانا که مرد خشمگین مى شود و تا خود را داخل آتش نکند و به گناهى دست نیالاید آرامش نمى یابد و خشمش فرو ننشیند. پس براى اینکه در هنگام خشم به کارهاى ناشایست اقدام نکنید هرگاه شخصى خشمگین شد اگر ایستاده است فورا بنشیند تا پلیدى و وسوسه شیطان از او دور شود و هرگاه به خویشاوندش غضب کند، به نزد او برود و بدنش را مس کند؛ چرا که خویشاوند اگر مس شود، آرامش یابد.»(۶)
در توضیح این حدیث، ما براى کنترل خشم و عصبانیت راهکارهاى دیگرى که دانشمندان اخلاق و روان مطرح کرده اند نیز پیشنهاد مى کنیم:
۱- در آن حالت شخص به سیره انبیاء، اولیاء و صلحاء- که خود را پیرو آنان مى داند- توجه کند و در مورد آیات و احادیثى که غضب بى جا را مذمت کرده اند، فکر کرده و از عواقبش برحذر باشد.
۲- در هنگام خشم استعاذه نماید و با گفتن جمله «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» به خداوند عالم پناه ببرد.
۳- با آب سرد وضو بگیرد و یا غسل نماید.
۴- زمینه ها و بسترهاى دیگر خشم را خود یا دیگران از میان بردارند مانند گرسنگی، تشنگی، خستگی، بى خوابى و…
۵- فوائد شیرین و لذت بخش کظم غیظ را- که بارها تجربه کرده- در نظر آورد.
۶- از افراد بدخلق و عصبانى فاصله بگیرد و رفاقت نکند.
۷- اعتقاد به قضا و قدر خداوندى را در وجودش تقویت کند و بداند که گاهى پدید آمدن برخى حوادث ناگوار که با میل باطنى او ناسازگار است، در اثر تقدیر الهى است.
امام باقر(ع) در این زمینه فرمود:
در میان خلق خدا سزاوارترین کس به تسلیم در برابر قضاى خدا کسى است که خداى عزوجل را بشناسد و هر که به قضا راضى باشد، قضا بر او وارد شود و خدا اجر او را بزرگ فرماید و هر که قضا را ناخوش دارد، قضا بر او وارد شود و خدا اجرش را تباه سازد.»(۷)
۸- انسان وقتى که بر فردى ضعیف تر از خودش خشم مى گیرد، فراموش نکند که قدرت خداوند خیلى بالاتر از قدرت اوست و ممکن است مورد قهر و غضب و انتقام خداوند قرار گیرد. قرآن مى فرماید:
«آنها باید عفو کنند و چشم بپوشند، آیا دوست نمى دارید خداوند شما را ببخشد؟ و خداوند آمرزنده و مهربان است.» (نور.۲۲)
۹- سفارش به اطرافیان در مورد یادآورى عواقب شوم عصبانیت و تذکر نکات مؤثر.
نوشته اند که در میان پادشاهان بنى اسرائیل عادتى مرسوم بود که آنان را در حکومت کنترل مى کرد؛ به این صورت که در نزد هر یک از آنان حکیمى دانا بود و صحیفه اى به همراه داشت که هرگاه پادشاه عصبانى مى شد، آن حکیم، صحیفه را در مقابل او گرفته، به دستش مى داد. در آن صحیفه نوشته بود: «بر زیردستان رحم کن! از مرگ بترس! روز جزا را فراموش نکن!» وقتى شاه آن را مى دید، غضبش ساکن مى شد.
چه زیباست افرادى که قادر به کنترل خشم خود نیستند و همیشه بعد از عصبانیت پشیمان مى شوند، چنین صحیفه اى تهیه کنند و به اطرافیان بسپارند که در هنگام غضب آنان، علاوه بر ارائه آن صحیفه، آثار خوش خلقى و عاقب شوم بدخلقى و عصبانیت را به وى یادآور شوند تا در خانواده یا در اجتماع و یا در مراکز مهم به این وسیله خشم خود را کنترل نمایند. حتى یک حدیث، یک نکته و یا عبارتى در موضوع کظم غیظ با خط درشت، در محل زندگى نصب کنند که دیگران او را به آن توجه دهند.
۱۰-آخرین نکته اینکه بدانند انسان هاى عصبانى در میان مردم و عقلاى عالم منفورند و بردباران عزیز و محترم.
آثار و فواید کنترل عصبانیت
وقت خشم و وقت شهوت مرد کو؟
طالب مردى چنینم کو به کو!
کو در این دو حال مردى در جهان
تا فداى او کنم امروز جان
(۸)
اگر انسان بتواند در حالات خشم و غضب، مالک نفس خویش باشد، او را مى توان از افراد نیرومند و توانا برشمرد؛ چرا که کنترل نفس سرکش در آن حالت، ایمان و اراده اى والا و قوى لازم دارد که خیلى از انسان ها نمى توانند از عهده اش برآیند. اگر مرورى به صفحات حوادث در رسانه ها داشته باشیم اکثر حوادث ناگوار ریشه در عدم توانایى مجرمین در کنترل خشم و غضب خود دارد.
به این جهت کنترل غضب امرى مهم به شمار مى آید و هر کس در آن موفق شود، افزون بر بهره هاى فراون دنیوی، داراى مقامى بلند از نظر معنوى خواهد بود. اینک به برخى از آثار و فواید کنترل خشم توجه مى کنیم:
الف. نجات از آتش دوزخ
امام باقر(ع) یکى از مهم ترین برکات خویشتن دارى در حالت خشم را نجات از آتش دوزخ بیان مى کند و مى فرماید: «من ملک نفسه اذا… غضب حرم الله جسده على النار؛(۹) هر کس در هنگام خشم و غضب مالک نفس خویش باشد، خداوند متعال بدن او را بر آتش جهنم حرام خواهد کرد.»
ب. آرامش روز قیامت
آن حضرت پاداش شیرین کظم غیظ را در ضمن تفسیر آیه «و اذا ما غضبوا هم یغفرون» (شوری.۷۳) این گونه بیان مى کند:
من کظم غیظا و هو یقدر على امضائه حشى الله قلبه امنا و ایمانا یوم القیامه (۱۰) هر کس خشم خود را فرو برد، در حالى که مى توانست از طرف مقابل انتقام بگیرد خداوند متعال در روز قیامت قلبش را از ایمان و امنیت و سلامتى پرخواهد کرد.»
ج. روشنى چشم اهل بیت(ع)
فرو بردن خشم و بردبارى در مقابل عصبانیت از لذت بخش ترین لحظاتى است که امامان معصوم(ع) از آن به عنوان روشنى چشم نام مى برند. آن گرامیان این خصلت والاى انسانى را همواره دوست داشتند و شیرینى آن را هرگز فراموش نمى کردند.
حضرت باقر(ع) مى فرماید: «پدرم امام صادق(ع) مى فرمود: پسرم! هیچ چیز مانند عصبانیتى که با صبر پایان مى پذیرد چشم پدرت را روشن نمى کند.» (۱۱)
آرى اگر انسان بتواند در آن لحظه خطرناک و حساس، صبر و بردبارى پیشه کند، لذت و شیرینى آن تا آخر عمر در کامش خواهد ماند و او را مسرور خواهد نمود. در مقابل اگر خود را کنترل نکند تا آخر زندگى در آتش حسرت و ندامت خواهد سوخت.
د. امنیت از خشم خدا
امام باقر(ع) در این مورد فرمود:
«یا موسى امسک غضبک عمن ملکتک علیه: اکف عنک غضبی؛(۱۲)
در کتاب تورات در ضمن مناجات خداى عزوجل با موسی(ع) آمده است: اى موسى خشم خود را از کسى که تو را بر او مسلط ساخته ام، بازگیر تا خشم خود را از تو بازگیرم.»
هـ . داخل شدن در ردیف اهل ایمان
قرآن کریم مومنان را در آیات متعدد به خاطر کنترل خشمشان مى ستاید. در سوره شورى در مورد یکى از ویژگى هاى بارز مومنین مى فرماید: «و اذا غضبوا هم یغفرون؛ (شوری.۷۳) مومنین زمانى که خشمگین مى شوند (با فرو خوردن خشم خود) عفو مى کنند.»
هر انسانى طبیعتا در مقابل پیشامدهاى ناگوار و ناهنجارى ها ناراحت و عصبانى مى شود و آیه فوق مى گوید که اهل ایمان در چنین مواقعى نه تنها خود را به گناه آلوده نمى کنند، بلکه با کنترل خشم خود از صفت عفو و بخشش بهره مى گیرند.
سیره امام باقر(ع)
در سیره اخلاقى امام باقر(ع) آمده است:
روزى یک نفر مسیحى به آن حضرت جسارت کرد و گفت : «انتَ بقر؛ تو گاو هستی.»
امام بدون اینکه خشمگین شود، فرمود: «لا انا باقر؛ نه من باقرم.» مسیحى گفت: تو پسر آن زن آشپز هستی؟ امام فرمود: آرى مادرم یک بانوى آشپز بود. آن مرد براى اینکه امام را عصبانى کند، دوباره گفت: تو پسر زن سیاه چرده، زنگى و دشنام گو هستی. امام پاسخ داد. اگر تو راست مى گویی، خدا مادرم را بیامرزد و اگر دروغ مى گویی، خداوند تو را ببخشد. وقتى آن مرد مسیحى بردبارى و حلم بى پایان امام را مشاهده کرد که با این اهانت ها هرگز خشمگین نشد و کاملا بر نفس خود مسلط بود، زبان بر شهادتین جارى کرد و مسلمان شد.(۱۳)
این رفتار حضرت باقر(ع) دقیقا در تفسیر این آیه شریفه است که مى فرماید:
«هرگز نیکى و بدى یکسان نیست؛ بدى را با نیکى دفع کن! ناگاه خواهى دید همان کس که میان تو و او دشمنى است، گویى دوستى گرم و صمیمى مى شود و این خصلت را جزکسانى که شکیبا بوده اند، نمى یابند و آن را جز صاحب بهره اى بزرگ، نخواهند یافت.» (فصلت .۴۳)
دستاوردهاى این حرکت پسندیده از نظر روحى و روانى و معنوی، خیلى بهتر و بیشتر از آن است که انسان خشم و غضب خود را با هیجانات عصبى و رفتارهاى زشت و کینه توزانه فرو نشاند.
دراین باره اشاره به سخن مولوى در مورد علی(ع) خالى از لطف نیست. او بعداز آنکه مولاى متقیان را اسوه بردباران معرفى مى کند و با ستایش از آن حضرت مى گوید که امام(ع) در هنگام خشم و غضب کاملا برخود مسلط بود و هرگز اراده و تدبیر خود را در اختیار احساسات زودگذر قرار نمى داد و تمام اعضا و جوارحش تحت عقل و وحى بود، به نقل داستانى دراین زمینه مى پردازد و در ستایش حلم آن گرامى به زبان حال امام مى گوید.
باد خشم و باد شهوت باد آز
برد او را که نبود اهل نماز
خشم بر شاهان، شه و ما را غلام
خشم را هم بسته ام زیر لگام
تیغ حلمم گردن خشم زده است
خشم حق، بر من چو رحمت آمده است
که نیم، کوهم ز صبر و حلم و داد
کوه را کى در رباید تند باد
مضرات غضب
الف- زمینه براى تسط شیطان
ضررهاى فراوانى بر غضب مى توان بر شمرد که مهمترین آن تسلط شیطان بر انسان است. اساساً فرد خشمگینى که قادر به کنترل خشم خود نیست و نمى تواند تصمیمات مثبت بگیرد و وجودش را آتش کینه و انتقام پر کرده است، در آن لحظه وجودش بسترى مناسب براى بهره بردارى شیطان است و شیطان مى تواند به راحتى او را گمراه کند و از همین راه به اهداف شوم خود دست یابد.
امام باقر(ع) دراین زمینه مى فرماید:
«غضب، آتش پاره اى است از شیطان که در باطن فرزند آدم است و چون کسى از شما عصبانى شد، چشم هاى او سرخ مى شود و باد به رگ هاى او مى افتد و شیطان در وجودش داخل مى شود.» (۱۵)
البته اگر انسان تحت تأثیر شیطان قرار گیرد، ممکن است هرگونه گناه و کار ناشایستى مرتکب شود.
ب: دورى از فضائل اخلاقى
انسان درحال عصبانیت از ادب و حیا و عفت فاصله مى گیرد. احترام بزرگان و اطرافیان را نمى تواند نگهدارد. پرده حیا و عفت را مى درد و در نتیجه سخنانى بر زبانش جارى مى شود که در حالت عادى از گفتن وحتى شنیدن آن خجالت مى کشد. دست به کارهایى مى زند که هرگز با اخلاق و انسانیت هم خوانى ندارد.
ج- خوارى و رسوایى
از دیگر مفاسد خشم هاى بى جا، خوارى و ذلت و رسوایى فرد عصبانى است. او معمولا وقتى که حالت خشم برایش عارض مى شود، درمیان جمع، فردى غیرعادی، ناتوان و سبک قلمداد مى شود که قادر به کنترل وجودش نیست و نمى تواند امور زندگى اش را مدیریت کند و تمام کسانى که او را در آن حال مى بینند، به دیده حقارت و یا ترحم به او مى نگرند.
د- سلب اعتماد دیگران
افراد جامعه به ویژه عقلاى قوم و نخبگان، به افراد عصبانى کمتر اعتماد مى کنند؛ چرا که احساس مى کنند او به اندک بهانه اى خشمگین مى شود و تصمیماتى مى گیرد که مبناى عقلانى و منطقى ندارد؛ گرچه بعدا اظهار ندامت کرده ، عذرخواهى هم مى کند.
پى نوشتها:
۱- تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج ۳، ص: .۹۷
۲- معراج السعاده ، ملا احمد نراقی، ص .۲۲۶
۳- سنن النبی، علامه محمد حسین طباطبایی، ص ۶۷٫
۴- تفسیر نمونه، ج ۱۱، ص ۸۵۴
۵- تحف العقول، ابن شعبه حرانى ، ص .۵۳۴
۶- الکافی، کلینى باب الغضب، ح ۲، ج .۲ ص .۳۰۲
۷- الکافی، ج ۲، ص ۳۶٫
۸- مثنوى مولوی، دفتر اول.
۹- تفسیر البرهان .ج .۴ ص ۸۲۸٫ سیدهاشم بحرانى
۱۰- بحارالانوار، مجلسی، ج: ۶۸ ص .۴۱۱
۱۱- الکافی، باب کظم الغیظ، ح ۱٫
۱۲-همان باب الغضب، ح ۷٫
۱۳- المناقب، محمدبن شهر آشوب ج ۴، ص.۲۰۷
۱۴- مثنوی، دفتر اول.
۱۵- معراج السعاده، ص ۶۲