- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
رمز تغییر زندگی و رسیدن به موفقیت چیست؟ چگونه می توان در مسیر زندگی و نیل به موفقیت، در خود تغییر ایجاد کرد؟
دانش شرطی کردن موفقیت
من همیشه از اینکه می توانم تغییرات پایداری را در افراد به وجود آورم، به خود مغرور بودم. اما یک روز از خواب غفلت بیدار شدم. مردی که زمانی به کمک من سیگار را ترک کرده بود، نزدم آمد، سیگاری روشن کرد و گفت: (تو موفق نشدی!) من که کنجکاو شده بودم پرسیدم: (منظورت چیست؟) گفت: (پس از جلسه ای که با هم داشتیم، به مدت دو سال و نیم سیگار نکشیدم. اما یک بار در اثر فشار روحی، سیگاری روشن کردم و از آن موقع تاکنون دوباره به سیگار پناه آوردم. همه اش تقصیر تو بود! تو ذهن مرا بطور کامل برنامه ریزی نکرده بودی!)
گرچه صحبت های این مرد، خالی از خشونت نبود، اما نکته مهمی که همانا رمز تغییر زندگی بود را به من آموخت. من دریافتم که ما باید شخصا مسئولیت تغییرات خود را به عهده بگیریم. در واقع این، رمز تغییر زندگیست. هیچکس نمی تواند ذهن شما را (برنامه ریزی) کند. این شما هستید که باید خود را شرطی کنید.
هر تغییری که در خود ایجاد کنیم، فقط جنبه موقت دارد، مگر اینکه خود را (و تنها خود، نه کسی یا چیزی دیگر را) مسئول ایجاد آن تغییر بدانیم. خصوصاٌ باید به این سه اصل، معتقد شویم:
۱ – تغییر، باید ایجاد شود(نه اینکه خوب است تغییر کنم).
۲ – من باید این تغییر را ایجاد کنم(دیگران ممکن است راهنمایی کنند، اما مسئولیت با من است).
۳ – من می توانم تغییر را به وجود آورم(عادت ها را خودم ایجاد کرده ام، پس خودم هم می توانم آنها را تغییر دهم).
عامل مهم ایجاد تغییر و به عبارت دیگر رمز تغییر چیست؟ تغییر، هنگامی ایجاد می شود که ما احساسی را که نسبت به یک تجربه معین داریم، عوض کنیم. تا زمانی که از کشیدن سیگار، لذت می برید، قادر به ترک آن نیستید. تغییر پایدار، هنگامی ایجاد می شود که سیگار را چیزی تهوع آور و مایه مرگ بدانید. این، رمز تغییر است.
گرچه پذیرفتن این حقیقت دشوار است، اما عکس العمل های رفتاری ما ناشی از عواطف قلبی است و نه محاسبه هوشمندانه. ممکن است بدانید که خوردن شکلات، برای سلامتتان مضر است، و معذالک آن را بخورید؛ زیرا محرک اعمال ما، لذت و رنجی است که یاد گرفته ایم تا به بعضی از امور نسبت دهیم، نه چیزهایی که عقلاٌ صحیحی می دانیم. ما، در مغز و ذهن خود تداعی هایی را برقرار کرده ایم و این تداعی های عصبی است که باعث رفتارهای ما می شود.
بیشتر کوشش هایی که برای تغییر عادت می کنیم، مؤثر واقع نمی شود چون به عوارض مشکلات، یعنی به معلول توجه می کنیم، در حالیکه اگر علت را بر طرف نکنیم، مشکل دوباره تظاهر می کند.
شیوه تداعی عصبی شرطی
شیوه ای که من ابداع کرده ام (تداعی عصبی شرطی) در واقع رمز تغییر است و شامل شش مرحله ساده، اما مؤثر است که تغییرات پایداری را ایجاد می کند:
۱ – آنچه را که واقعاٌ می خواهید، روشن سازید. (بیشتر مردم به چیزهایی که نمی خواهند، توجه می کنند).
۲ – از اهرم روانی استفاده کنید. (کاری کنید که ایجاد تغییر، امری اجتناب ناپذیر شود.)
۳ – الگوهای محدودکننده را در هم بشکنید. (عادت هایی را که به آن چسبیده اید، ترک کنید).
۴ – برای عادت های قبلی، جانشینی پیدا کنید. (مبارزه با عواطف و رفتارها کافی نیست باید آنها را با عادات بهتری جایگزین کرد).
۵ – رفتار تازه را شرطی کنید(تا اینکه به صورت عادت تازه در آید).
۶ – آن را آزمایش کنید(تا از درستی عملکرد آن مطمئن شوید).
موانع ایجاد تغییر
چه عاملی مانع ایجاد تغییر می شود؟ بعضی از عقاید فردی و یا فرهنگی می توانند از ایجاد ممانعت کنند. بعضی ها نمی توانند باور کنند که قادر به ایجاد تغییر هستند؛ زیرا قبلاٌ سعی کرده و موفق نشده اند. یا ممکن است تصور کنند که ایجاد تغییر، مستلزم مقدمات طولانی و خسته کننده است. می گویند: (اگر چنین نبود، تاکنون تغییرات لازم را ایجاد کرده بودم.)
علاوه بر این، اگر مشکلی را که سالها درگیر آن بوده اند، ظرف چند دقیقه حل کنند، در آن صورت باید جواب دوستان و خویشاوندان خود را بدهند. ممکن است بپرسند: (اگر کار به این آسانی بود، پس چرا این همه ما را نگران خود کردی؟) این محرک های منفی، باعث می شود که ما در ایجاد تغییر، کوتاهی کنیم تا مورد تحسین دیگران قرار گیریم.
خود را از شر این عقاید فرهنگی خلاص کنید و بدانید که هر عمل تازه، نتایج تازه در پی خواهد داشت. بی ثبات به حساب می آییم. بر عکس، افرادی که با ثبات باشند، قابل اعتماد، محکم و درستکار به شمار می روند.
این برداشت ها فشارهای بیرونی زیادی را بر ما وارد می کند که شخصیت قبلی خود را حفظ کنیم و دقیقاٌ مطابق انتظارات جامعه رفتار نماییم. فقط بدانید به همان سرعت که می توانید مشکلی را به وجود آورید. به همان سرعت هم می توانید راه حلی برای مشکلات بیابید! وقتی می بینید که دیگران بسیار دیر تغییر می کنند با خود بیندیشید که آیا عمل تغییر واقعاٌ این همه طولانی است، یا اینکه این افراد آن قدر تغییر را به تاخیر می اندازند تا آنکه ناچار، به آن تن در دهند.
گام نخست در نیل به راز و رمز تغییر
برای اینکه تغییراتی را به سرعت ایجاد کنید، اولین اعتقادی را که باید در خود به وجود آورید، اینست که می توانید واقعاٌ هر چیزی را هم اکنون تغییر دهید. در شما هیچ اشکال و ایرادی نیست. نه اعصابتان در هم شکسته است و نه نیازی به اصلاح دارید.
اگر دائماٌ از جواب های منفی اجتناب و از طرد شدن می هراسید، علتش اینست که مغزتان راهی مؤثر را برای فرار از رنج، دنبال می کند. اما اینکه بطور کلی از جنس مخالف بپرهیزیم نیز رنج آوراست! برای ایجاد رفتارهای تازه باید تغییری در روابط عصبی و ذهنی خود ایجاد کنید. عوامل لازم برای ایجاد هر نوع تغییر در زندگی هم اکنون در شما هست. کافی است آنها را فعال کنید.
تداعی عصبی شرطی، راز و رمز تغییر
اگر می خواهید به رمز تغییر دست یابید و در بعضی از جنبه های زندگی خود بهبودی پدید آورید با مطالعه ادامه مطالب، به خواسته خود برسید.
تداعی عصبی شرطی؛ قدم اصلی شماره ۱
تصمیم بگیرید که چه می خواهید و مشخص کنید که چه عاملی، مانع رسیدن به آن خواسته است. به خاطر داشته باشید که حواس خود را به هر چه متوجه کنیم، همان را به دست می آوریم. پس به چیزهایی که آنها را نمی خواهید. فکر نکنید، بلکه افکار خود را به چیزهایی که نمی خواهید، متوجه سازید.
به عنوان مثال هدف خود را (ترک سیگار) قرار ندهید، بلکه تصمیم بگیرید که (سالمتر، شادتر و زنده تر) از گذشته باشید. هر چه در این زمینه دقیقتر باشید، نیروی بیشتری برای ایجاد تغییرات سریع پیدا می کنید. پس از اینکه خواسته خود را مشخص کردید، موانع و مشکلات را نیز مشخص سازید. مثلاٌ رنج و ناراحتی ناشی از ایجاد تغییر را قابل پیش بینی است در نظر آورید. خواسته شما چیست؟ چه موانعی برای رسیدن به آن وجود دارد.
حتماٌ تاکنون توجه کرده اید که بعضی ها وقتی دچار بیماری ساده ای می شوند، بسیار دیر بهبود پیدا می کنند. هر چند که این اشخاص واقعاٌ می خواهند که بهبود یابند، اما از توجه و محبتی که دیگران به آنها می کنند و اجازه استراحتی که به آنها می دهند لذت می برند، و همین امر بطور ناخودآگاه معالجه آنان را به تعویق می اندازد. گاهی اوقات رفتارها و یا عواطف عذاب آور و دردناک، برای شخص دارای منافعی است که آنها را (فواید جنبی) می نامیم. نیاز به این فواید جنبی، غالباٌ بزرگترین مانع ایجاد تغییرات پایدار است.
تداعی عصبی شرطی؛ قدم اصلی شماره ۲
برای دستیابی به راز و رمز تغییر، از اهرم روانی استفاده کنید. رنج فراوان را به عدم تغییر و لذت زیاد را به تغییر فوری نسبت دهید. از خود بپرسید:
۱ – اگر این رفتار(یا احساس) را تغییر ندهم، چه زیان هایی را متحمل خواهم شد؟
۲ – اگر این تغییر را ایجاد نکنم، در زندگی خود چه چیزهایی را از دست خواهم داد؟
۳ – رفتار قبلی در گذشته چه خسارت های فکری، عاطفی، جسمی، مالی و معنوی به من زده است؟
۴ – تاثیر آن بر موفقیت شغلی و اطرافیان من چه بوده است؟
با طرح این پرسش ها، اثرات لذتبخش تغییر را در نظر مجسم کنید:
۱ – در صورت تغییر، چه احساسی نسبت به خود خواهم داشت؟
۲ – با انجام این تغییر، نیروی فعال من چه افزایشی خواهد یافت؟
۳ – خانواده و دوستان من، چه احساسی خواهند داشت؟
۴ – چه احساسی از رضایت و شادمانی خواهم داشت؟
۵ – آیا من شایسته همه این محاسن نیستم؟
او برای ترک سیگار، همه راه ها را امتحان کرده و هیچیک مؤثر واقع نشده بود تا اینکه دختر ۶ ساله او وارد اتاق او شد و گفت: (پدر! خواهش می کنم خودت را نکش! من می خواهم که تو در مراسم عروسی من شرکت کنی!) هیچ دلیل قانع کننده تری ممکن نبود او را مجاب کند که کشیدن سیگار، موجب مرگ است.
سیگارها را همان روز از پنجره بیرون انداخت و پس از آن دیگر سیگار نکشید. گاهی اوقات، میزان رنج شما برای ایجاد تغییر کافی نیست، اما رنجی که عزیزانتان می کشند، می تواند اهرم روانی نیرومندی به شمار آید. اگر برای ایجاد تغییری کوشش ها کرده و به نتیجه نرسیده اید، شاید علتش نبودن اهرم روانی است. شما ممکن است ایجاد تغییری را مرتباٌ به تاخیر بیندازید تا آنکه خود را در موقعیتی قرار دهید که ایجاد تغییر امری اجتناب ناپذیر باشد. اما اگر دلایل قوی و کافی (و اهرم مناسب) داشته باشید، ناچار می شوید که دست به عمل بزنید.
تداعی عصبی شرطی؛ قدم اصلی شماره ۳
الگوهای محدودکننده را درهم بریزید. آیا تاکنون پرنده ای را که در اتاق به دام افتاده باشد، دیده اید؟ پرنده با تلاشی بی ثمر به جستجوی راه خروج برمی آید و خود را بارها به نزدیکترین شیشه پنجره می زند. آیا تاکنون کسی را دیده اید که رفتارش شبیه آن پرنده باشد؟ این افراد ممکن است خیلی دلشان بخواهد که به نتیجه برسند، اما اگر مرتباٌ کاری را تکرار کنند که نتیجه بخش نیست، هرگز به هدف نخواهند رسید. مانند همسر یا پدر و یا مادری که دائماٌ نق می زند اما نتیجه نمی گیرد و یا حتی نتیجه معکوس بدست می آورد.
راز و رمز تغییر این است که با انجام کارهای غیر منتظره، الگوهای محدودکننده و بی نتیجه را در هم بشکنید. مثلاٌ در هنگام غر زدن جمله خود را قطع کنید، به زانو بیفتید و لبخند بزنید! به طرف آن شخص بروید، او را در آغوش بگیرید و بگویید که چقدر او را دوست دارید. برای برطرف کردن الگوهای محدودکننده، چه راه های زیبا و فرح بخشی به نظرتان می رسد.
برای اینکه یک الگوی تازه فکری، احساسی یا رفتاری را ایجاد کنید، باید در وهله اول الگوی قبلی را از بین ببرید. برای روشن شدن مطلب صفحه گرامافونی را به نظر آورید که هر وقت آن را می گذارید، آهنگ معینی را پخش می کند. علتش آنست که الگویی از شیارهای نامریی بر روی آن حک شده است.
مسلماٌ نمی توانید هنگامی که صفحه ای در حال پخش است، صفحه دیگری روی آن بگذارید و بطور همزمان به دو آهنگ گوش کنید. پس اگر بخواهید رفتارهای گذشته را حفظ و رفتارهای تازه ای را در همان زمینه ایجاد کنید، وقت خود را تلف کرده اید.
برای این کار به محض اینکه رفتار نامطلوب گذشته از شما سر زد، آن را با حرکتی غیرعادی یا خنده دار قطع کنید. این کار مانند این است که صفحه آهنگی را که نمی خواهید بشنوید، از دستگاه خارج کنید و با کمال خشونت آن را خط خطی نمایید تا اینکه مطمئن شوید من بعد، هرگز آن آهنگ نامطلوب را از آن نخواهید شنید.
تغییر الگوهای رفتاری و عاطفی، غالباٌ دشوار است. دلیلش آن است که ذهن ما، بر آن اساس، (برنامه ریزی) شده است. بسیاری از ما، بر اثر تکرار، خود را آموزش داده ایم که از جا در برویم… در اثر اضطراب و نگرانی بیمار شویم… خود را بی پناه حس کنیم… و یا به الکل پناه ببریم. چه واکنش های مثبتی را می توانید در اثر تکرار در خود به وجود آورید؟ آیا الگوهایی هستند که بطور ناخودآگاه، بر زندگی ما اثر بگذارند؟
به عنوان مثال، بسیاری از مردم برای رسیدن به محل کار خود هر روز، اعمال معینی را تکرار می کنند. هر روز از همان خیابان عبور می کنند و از همان چهارراه می پیچند. ما مغز و جسم خود را آموزش می دهیم که از الگوی خاصی تبعیت کند تا اینکه آن الگو به صورت عادت در آید. حتی اگر قرار باشد روزی از راه دیگری برویم، باز هم طبق عادت همان مسیر قبلی را پیش می گیریم.
در هر یک از جنبه های زندگی، الگوهای رفتاری و عاطفی خاصی داریم که ملکه ما شده اند و جزو ذاتمان به نظر می رسند. آیا کسانی را می شناسید که عادت به خشم، یاس و فشار عصبی داشته باشند؟ شاید زمان آن فرا رسیده باشد و خود را برای احساس شادی و خوشبختی، هیجان و شکرگزاری آموزش دهید. آیا این کار، مشکل است؟ به سادگی می توانید الگوهای عاطفی قبلی را در هم شکنید و آنها را با الگوهایی لذتبخش عوض کنید.
هر چیزی را که از آن استفاده نکنیم، کم کم از میان می رود. یکی از راه های ساده رفع الگوهای محدودکننده آن است که از دچار شدن به آنها خودداری کنیم. اگر از مسیرها یا تداعی های عصبی استفاده نکنیم، کم کم بر طرف می شوند. اما توجه داشته باشید که این موضوع در مورد خصوصیات مثبت نیز صدق می کند. اگر از شجاعت خود استفاده نکنیم، شهامتمان کاهش می یابد. اگر قدرت اراده و پشتکارمان را عاطل بگذاریم و اگر شور و اشتیاقمان را اظهار نکنیم، آنها نیز از میان می روند.
تداعی عصبی شرطی؛ قدم اصلی شماره ۴
جایگزین نیروبخشی برای الگوهای قدیم پیدا کنید. در مورد مراکز بازپروری معتادان، تحقیقاتی به عمل آمده و معلوم شده است احتمال بازگشت به اعتیاد در مورد همه افراد، یکسان نیست. کسانی که اجباراٌ اعتیاد خود را ترک کرده اند، پس از آزادی بلافاصله اعتیاد خود را از سر می گیرند.
کسانی که انگیزه درونی برای ترک اعتیاد داشته اند، بطور متوسط تا دو سال به سوی مواد مخدر نمی روند. اما کسانی که جایگزین مناسبی(مثلاٌ توجه به مذهب یا کسب مهارت های تازه) برای اعتیاد خود داشته اند به مدت هشت سال یا بیشتر، از اعتیاد مجدد خودداری کرده و اغلب آنها برای همیشه ترک اعتیاد کرده اند.
در بیشتر افراد، تغییر عادات، جنبه موقت دارد؛ زیرا جایگزین مناسبی برای رهایی از رنج، یا کسب لذت پیدا نمی کنند. کافی نیست که الگوهای نامناسب را بر طرف کنیم، بلکه باید جایگزینی برای آنها پیدا نماییم.
تداعی عصبی شرطی؛ قدم اصلی شماره ۵
مورد دیگر از راز و رمز تغییر این است که الگوی تازه را در خود شرطی کنید تا پایدار بماند. یکی از درس های واقعی در زمینه شرطی کردن را از یک تعمیرکار پیانو یاد گرفتم. او برای کوک کردن پیانو، آمده بود و وقتی از او صورتحساب را خواستم، گفت: (باشد برای دفعه بعد) گفتم: (مگر کار را انجام نداده ای؟) او توضیح داد که سیمهای پیانو محکم هستند و برای اینکه فار آنها ثابت بماند، باید در فاصله های زمانی معینی، دوباره تنظیم و کوک شوند.
این دقیقاٌ همان کاری است که در مورد هر نوع تغییری باید انجام دهیم. باید نظام عصبی خود را برای موفقیت تنظیم کنیم، آنهم نه یک بار، بلکه بطور مداوم. این کار، شبیه ورزش است. نمی توانید برای تمرین به یک باشگاه ورزشی بروید و پس از خارج شدن بگویید: (آه، من برای تمام عمر سالم شدم!)
اگر در هنگام تکرار یک عادت تازه (و یا تجسم آن عادت)، آن را مرتباٌ با عواطف شدید(مثلاٌ شور و هیجان) همراه سازیم، مسیر عصبی نیرومندی به سوی لذت احداث خواهد شد. این نوع شرطی کردن، باعث می شود که بطور غیر ارادی به مسیر تازه (الگوی رفتاری یا عاطفی) کشیده شویم.
فراموش نکنید که برای تقویت الگوهای تازه، با هر بار تکرار رفتار، پاداشی برای خود(یا کسی که به او کمک می کنید) در نظر بگیرید. هر نوع الگوی فکری، عاطفی یا رفتاری که بطور دائمی تقویت شود، به صورت عادت در می آید. شرطی کردن، نیرویی غیر قابل مقاومت ایجاد می کند.
برای تبلیغ تلویزیونی نوعی نوشابه غیر الکلی، از یکی از قهرمانان بسکتبال خواستند توپ را عمداٌ طوری پرتاب کند که داخل تور نیفتد. وی پس از نه بار پرتاب موفق، توانست یک پرتاب ناموفق انجام دهد! وی طوری در مورد پرتاب موفقیت توپ شرطی شده بود که بطور غیرارادی، همه حرکات را بطور صحیح انجام می داد و پس از نه بار تمرین، توانست یک حرکت خطا انجام دهد. مسلماٌ در مغز این ورزشکار، ارتباطات عصبی نیرومندی ایجاد شده است که بطور غیرارادی حرکات معینی را متوالیاٌ انجام می دهد تا توپ وارد سبد شود.
مطمئن باشید که هر رفتاری اگر به قدر کافی تکرار شود و با شدت عواطف همراه باشد، به صورت شرطی در می آید. یکی از قواعد اساسی شرطی کردن، آن است که هر الگویی که مرتباٌ تقویت شود، به صورت خودکار و انعکاس شرطی درمی آید، و هر چیزی را که تقویت نکنیم، کم کم از بین می رود.
نکته مهم دیگر در نیل به راز و رمز تغییر این است که برای خود پاداش های مختلفی قرار دهید. برای اینکه عادت های مثبت و دلخواه را در خود به وجود آورید، چه پاداش های فکری، جسمی، یا عاطفی می توانید به خود بدهید؟
جمع بندی
رسیدن به راز و رمز تغییر و ایجاد تحول مثبت در الگوها و روند زندگی، نقشی کلیدی در نیل به موفقیت در کارها دارد. رمز تغییر را می توان در فالب فرایند شرطی شدن به صورت گام به گام و تدریجی و در پنج مرحله بدست آورد. در واقع دستیابی به راز و رمز موفقیت، پروژه ای عملیاتی است و در پرتو تمرین های عملی امکانپذیر است.
منبع اقتباس: آنتونی رابینز؛ راز موفقیت؛ ص ۲۶-۴۰