- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
زیگموند فروید نتوانست ایده ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه را به طور دقیق ابداع کند، اما مطمئنا در محبوب ساختن آن، مسئول بود و این، یکی از مهم ترین کمک های او به روانشناسی بود.
ضمیر ناخودآگاه چیست و چه کاربردی دارد؟
فروید، یک مدل توپوگرافی ذهنی را ایجاد کرد که از طریق آن، ویژگی های ساختار و عملکرد ذهن را توصیف کرد. او از قیاس کوه یخ شناور، برای توصیف سه سطح ذهن استفاده کرد. فروید ضمیر خودآگاه که شامل تمام فرایندهای ذهنی مرتبط با آگاهی ما است را توصیف کرد و این به عنوان نوک کوه یخ دیده می شود.
به عنوان مثال، در این لحظه ممکن است احساس تشنگی کنید و تصمیم بگیرید که یک نوشیدنی بخورید. نیمه خودآگاه شامل افکار و احساساتی است که یک شخص در حال حاضر از آن آگاه نیست، اما به سادگی می تواند به آگاهی برسد. این درست در زیر سطح آگاهی، پیش از ضمیر ناخودآگاه وجود دارد.
نیمه خودآگاه همچون اتاق انتظار ذهنی است که افکار تا زمانی که در جذب چشم آگاهانه موفق شوند، در آن باقی می مانند. این چیزی است که ما در استفاده روزمره از حافظه موجود کلمه معنی می کنیم. برای مثال، شما در حال حاضر در مورد شماره تلفن همراه خود فکر نمی کنید، اما اکنون که گفته شد می توانید به سادگی آن را به خاطر بیاورید.
تجربیات عاطفی ملایم، ممکن است در نیمه خودآگاه باشند اما گاهی احساسات منفی قدرتمند و تهاجمی سرکوب می شوند و از این رو در نیمه خودآگاه در دسترس نیستند. در نهایت، ضمیر ناخودآگاه شامل فرایندهای ذهنی است که برای خودآگاه، غیرقابل دسترس هستند اما بر قضاوت ها، احساسات، یا رفتارها تاثیرگذارند.
به گفته فروید، ضمیر ناخودآگاه، منبع اصلی رفتار انسان است. همچون یک کوه یخ، مهم ترین قسمت ذهن، بخشی است که نمی توانید ببینید. احساسات، انگیزه ها، و تصمیمات ما در واقع به شدت تحت تاثیر تجارب گذشته ما قرار می گیرند و در ضمیر ناخودآگاه ذخیره می شوند.
فروید این سه سیستم را به ساختار شخصیت خود، یا روانش- id، ایگو، و سوپرایگو به کار گرفته است. در این جا id به طور کامل ناخودآگاه در نظر گرفته می شود. در حالی که ایگو و سوپرایگو، دارای خودآگاه، نیمه خودآگاه و ناخودآگاه هستند.
ضمیر ناخودآگاه
در حالی که ما از آنچه در ضمیر ناخودآگاه اتفاق می افتد کاملا آگاه هستیم، هیچ تصوری از اطلاعاتی که در ذهن ناخودآگاه ذخیره می شوند نداریم. ناخودآگاه شامل انواع مواد مهم و ناراحت کننده ای است که ما باید از آگاه شدن از آن ها دور شویم؛ زیرا آن ها برای آن که به طور کامل تصدیق یابند، به شدت تهدیدکننده هستند.
ضمیر ناخودآگاه همچون یک مخزن عمل می کند، “دیگی” از خواسته های اولیه و امیالی که دور نگه داشته می شوند و توسط نیمه خودآگاه عمل می کنند. به عنوان مثال، فروید دریافت که به زبان آوردن برخی از حوادث و امیال غالبا برای بیمارانش بسیار هولناک و دردناک است، و معتقد بود که چنین اطلاعاتی در ضمیر ناخودآگاه قفل شده است. این اتفاق می تواند از طریق روند سرکوب اتفاق بیفتد.
ضمیر ناخودآگاه شامل غرایز مبتنی بر زیست شناختی ما (eros و thanatos) برای برانگیختن اولیه مرتبط با سکس و تجاوز است. فروید ادعا کرد که امیال اولیه ما، غالبا به خودآگاه نمی رسند چرا که برای خودآگاه و عقلانیت ما قابل قبول نیستند. انسان از طیف وسیعی از مکانیزم های دفاعی (همچون سرکوب) برای جلوگیری از شناخت آنچه ناخودآگاه و احساسات او را برمی انگیزد، توسعه یافته است.
فروید بر اهمیت ضمیر ناخودآگاه تاکید کرد، و فرض اولیه نظریه فروید این است که ضمیر ناخودآگاه، رفتار را به درجه ای بیشتر نسبت به به شک افتادن افراد کنترل می کند. در واقع، هدف روانکاوی آشکار سازی استفاده از چنین مکانیزم های دفاعی است و بنابراین ناخودآگاه را خودآگاه می سازد.
فروید معتقد بود که تاثیرات ناخودآگاه که به شیوه های گوناگون، از جمله رویاها، و در لغزش زبان خود را نشان می دهند، در حال حاضر به طور عمومی به عنوان “لغزش های فرویدی” شناخته می شوند.
سه سطح ذهن فروید
*نیمه خودآگاه شامل هر چیزی است که می تواند به صورت بالقوه به ذهن خودآگاه آورده شود.
*ضمیر خودآگاه شامل تمام افکار، خاطرات، احساسات و امیالی است که ما در هر لحظه از آن ها آگاهیم. این جنبه ای از پردازش ذهنی است که می توانیم در مورد مسائل به طور منطقی فکر و صحبت کنیم. بخشی از آن شامل حافظه ما است، که همیشه بخشی از ناخودآگاه نیست اما می تواند به سادگی در هر زمان بازیابی شود و به آگاهی برسد.
*ضمیر ناخودآگاه مخزنی از احساسات، افکار، خواسته ها، و خاطراتی است که خارج از آگاهی خودآگاهی ما است. بیشتر محتویات ناخودآگاه غیرقابل قبول یا ناخوشایند هستند، مانند احساس درد، اضطراب یا درگیری. بر طبق نظر فروید، ناخودآگاه همچنان بر رفتار و تجربه ما تاثیر می گذارد، حتی اگر از این تاثیرات اساسی آگاه نباشیم. ناخودآگاه می تواند شامل احساسات سرکوب شده، خاطرات پنهان، عادت ها، افکار، امیال و واکنش ها باشد.
به منظور درک بهتر ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه، این مسئله می تواند مفید باشد که نگاه دقیق تری به مردی داشته باشید که اصطلاحات نظریه هایش را درباره چگونگی عملکرد ذهن به کار برد.
مفهوم ضمیر ناخودآگاه فروید
زیگموند فروید، بنیانگذار نظریه روانکاوی بود. با وجود این که ایده هایش در آن زمان تکان دهنده در نظر گرفته می شد و حتی در حال حاضر بحث و جدال هایی در مورد آن وجود دارد، کار او تاثیر زیادی بر تعدادی از رشته ها از جمله روانشناسی، جامعه شناسی، انسان شناسی، ادبیات و حتی هنر داشت.
اصطلاح روانکاوی برای اشاره به بسیاری از جنبه های کار و تحقیق فروید، از جمله درمان فروید و روش تحقیقاتی که او برای توسعه نظریه هایش استفاده کرد، به کار گرفته می شود. فروید در زمان ایجاد نظریه توسعه شخصیت، به شدت بر مشاهدات و مطالعات موردی بیماران خود تکیه کرد.
ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه چگونه عمل می کنند؟
در هر سطحی از آگاهی، دقیقا چه چیزی رخ می دهد؟ شیوه ای برای فهمیدن چگونگی عملکرد ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه این است که نگاهی به آنچه به عنوان لغزش زبان شناخته می شود، بیاندازیم. بسیاری از ما آنچه که معمولا به آن با عنوان لغزش فرویدی اشاره می شود را تجربه کرده ایم. اعتقاد بر این اظهار نظرهای غلط، افکار و احساسات ناخودآگاه را نشان می دهد.
این مثال را در نظر بگیرید: محسن به تازگی رابطه جدیدی را با زنی که در مدرسه با او آشنا شده بود، آغاز کرده بود. یک روز عصر در حالی که با او صحبت می کرد، به طور تصادفی نام دوست دختر سابقش را به زبان آورد.
اگر در این موقعیت بودید، این اشتباه را توضیح می دادید؟ بسیاری از ما ممکن است لغزش را در حواس پرتی و یا یک تصادف ساده توصیف کنیم. با این حال، یک تحلیل گر فرویدی ممکن است به شما بگوید که این مسئله، بسیار بیشتر از یک لغزش زبانی تصادفی است.
دیدگاه روانشناسی می گوید که نیروهای داخلی ناخودآگاه، خارج از آگاهی شما هستند که رفتار شما را هدایت می کنند؛ برای مثال، یک روانکاو ممکن است بگوید که محسن به دلیل احساسات حل نشده سابقش و یا شاید به خاطر بدگمانی های مربوط به رابطه جدیدش، در صحبت کردن دچار اشتباه شده است.
فروید معتقد بود در حالی که ضمیر ناخودآگاه عمدتا غیر قایل دسترس است، محتویات ناخودآگاه می تواند گاهی با شیوه های غیرمنتظره همچون رویاها یا لغزش های ناخواسته زبان مورد سوءاستفاده قرار گیرد.
خودآگاه و نیمه خودآگاه: یک نگاه نزدیک تر
دقت کنید که محتویات ضمیر ناخودآگاه شامل همه چیزهایی است که شما به طور فعال در هر زمان مشخصی از آن آگاه هستید. در این لحظه، به عنوان مثال، ممکن است به صورت خودآگاه از اطلاعاتی که در حال خواندن هستید، صدای موسیقی که می شنوید یا مکالمه ای که دارید، آگاهی داشته باشد. تمام افکاری که از ذهن شما، احساسات و ادراک جهان اطراف شما عبور می کند و خاطراتی که به آگاهی شما می رسد، همگی بخشی از آن تجربه خودآگاه هستند.
ضمیر نیمه خودآگاه شامل همه چیزهایی است که به طور بالقوه می توانید خودآگاه را از آن آگاه سازید. ممکن است به صورت خودآگاه در مورد خاطرات مربوط به فارغ التحصیلی دبیرستان خود فکر نکنید، اما این ها اطلاعاتی هستند که شما به راحتی می توانید در صورت نیاز یا چنانچه بخواهید به ضمیر خودآگاه بیاورید.
نیمه خودآگاه هم به عنوان یک نگهبان عمل می کند، و اطلاعاتی را که اجازه وارد شدن به خودآگاه را دارند، کنترل می کند. یکی از چیزهایی که باید درباره ضمیر خودآگاه یا نیمه خودآگاه به خاطر آورد این است که آن ها فقط نوک کوه یخ را نشان می دهند. آن ها از نظر میزان اطلاعاتی که نگهداری می کنند، محدود می شوند. در حالی که بسیاری از اندیشه های فروید در روانشناسی از بین رفته است، اهمیت ضمیر ناخودآگاه شاید یکی از مهم ترین و ماندگارترین کمک های خود را به روانشناسی کرده است.
Psychoanalytic therapy که به بررسی چگونگی تاثیرگذاری ناخودآگاه بر رفتارها و افکار میپردازد، به ابزاری مهم در درمان بیماری روانی و درماندگی روانی تبدیل شده است.
منبع: verywellmind