- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اسلام به صورت یک آیین جامع که تمام نیازمندیهای مادی و معنوی در آن پیش بینی شده، پا به عرصه ظهور گذاشت و از همان عصر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ با تاسیس حکومت همراه بود و توجه فراوانی به حمایت از محرومان و مبارزه طبقاتی داشت.
بدون شک هر جامعۀ دارای افرادی از کار افتاده، بیمار، یتیم، بیسرپرست، معلول و… میباشد و ضرورت دارد چنین قشری از جامعه، مورد حمایت قرار گیرند. و نیز جامعه اسلامی برای حفظ موجودیت خود در برابر هجوم دشمن، نیاز به سربازان مجاهدی دارد که هزینه آنها از طرف حکومت پرداخته میشود. لذا زکات که در حقیقت یک نوع مالیات بر درآمد و تولید و مالیات بر ثروت راکد محسوب میشود، واجب شده است که بر نه چیز واجب گردیده است.
دلیل وجوب زکات بر نه چیز احادیث و روایات معتبر از امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ و اتفاق فقها است که اینک هر یک به طور اختصار بیان میگردد:
الف. روایات:
امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: آیه زکات «خذمن اموالهم صدقه تطهرکم و تزکیهم بها» در ماه رمضان نازل شده است که رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ به منادی دستور داد تا در میان مردم ندا سر دهد که خداوند تبارک و تعالی، زکات را مانند نماز بر شما واجب کرده است و زکات طلا، نقره، شتر، گاو، گوسفند، گندم، جو، خرما و کشمش را واجب ساخته و اینها را در میان مردم در ماه مبارک رمضان اعلان گردید و بیان شد.(۱)
از امام موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ در مورد زکات که به چند چیز تعلق میگیرد سوال شده و حضرت فرموده است که رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرموده زکات در نه چیز واجب است: گندم، جو، خرما، کشمش، طلا، نقره، شتر، گاو و گوسفند.(۲)
ب. اتفاق فقها:
تمام فقهاء و مراجع تقلید اتفاق دارند که زکات نه چیز که عبارتند از: گندم، جو، خرما، کشمش، طلا و نقره، گاو و گوسفند واجب است. برخی از مراجع مثل آیت الله سیستانی، زکات را در ده چیز واجب دانسته و مال التجاره را نیز اضافه کرده است. بنابراین ادله وجوب زکات بر نه چیز روایات و اتفاق فقهاء و مراجع تقلیدند.
امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرماید: «ان الله عزوجل فرض للفقراء فی اموال الاغنیاء مما یکسبون به لو علم الله ان الذی فرض لهم لم یکفهم لزادهم»(۳)
خداوند سهم فقرا را به مقداری که کفایت آن ها را بکند قرار داد و اگر می دانست که سهم تعیین شده کفایت ایشان را نمی کند بیشتر قرار می داد.
و جالب است که بدانیم پس از اجرای دستورات اسلامی، حاکم مصر برای دولت مرکزی نوشت که زکات در نزد ما جمع شده و کسی که مستحق دریافت آن باشد نمی یابیم و از این جریان تاریخی استفاده می کنیم که اگر مردم زکات مال خود را بپردازند و بطور صحیح بمصرف برسد موجب توسعه کشور و افزایش اشتغال و تولید ثروت و کاسته شدن از فاصله طبقاتی می گردد.
اما نسبت به بخش دوم سؤال، آیا اشکال این است که چرا از کشاورز زکات گرفته می شود و یا اشکال به توسعه نیافتن موارد زکات است.
در پاسخ اشکال اول می گوئیم کشاورز اگر از نظر اقتصادی بی نیاز است و با دادن زکات مشکلی در زندگی او ایجاد نمی شود، طبعا مورد بحث نیست اما اگر کشاورز جزء است که پس از پرداخت زکات دچار مشکل می شود آن هم با دریافت زکات از دیگران جبران می شود به علاوه که بر هر کشاورزی زکات واجب نیست بکله باید محصول خالص او به حد نصاب برسد و بسیاری از کشاورزان جزء چنین شرطی را ندارند و زکات بر آنها واجب نیست.
و اما مشکل توسعه نیافتن موارد زکات را هم می توان چنین توجیه کرد که بجای افزایش موارد زکات، حاکم اسلامی می تواند برای رفع مشکل جامعه مالیات های مناسبی وضع نماید و در حد لازم از مردم دریافت نماید این مالیات ها می تواند بصورت مستقیم و یا غیر مستقیم باشد.
آیت الله مکارم شیرازی نیز فرموده: «در صورتی که ضرورتی برای جامعه اسلامی پیش آید و هیچ راهی برای حل آن جز مالیاتهای جدید نباشد حکومت اسلامی میتواند به مقدار لازم، مالیات وضع کند و رعایت عدالت دینی در این امر واجب است»(۴).
پی نوشت:
۱. حر عاملی، وسایل الشیعه، تحقیق و قم، نشر موسسه آل البیت، دار الاحیاء التراث، چاپ اول، ج ۶، ص ۵۳، باب ۸، ح ۱.
۲. همان، ص ۶۰، باب ۸، ح ۱۷.
۳. صدوق، علل الشرایع، ج۲، ص ۳۶۹.
۴. مکارم شیرازی، ناصر، استفتائات جدید، پیشین، جواب سوال ۵۸۸.
منبع : نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه.