- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
حقیقت ایمان و حیا در احادیث معصومین (علیهم السلام) یک امر بسیار لازم و مفید است؛ زیرا ایمان و حیا از باارزش ترین اموری است که باعث کمال و سعادت انسان می شود.
انسان با ایمان قطعا از حیای لازم برخوردار است و بی حیایی هرگز با ایمان جمع نمی شود. در این نوشتار کلمات قصاری از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره ایمان و اعتقاد به خداوند و نیز شرم و حیا با متن عربی و ترجمه فارسی نقل شده است.
حقیقت ایمان در برابر شرک
قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) خَصْلَتَانِ لَیسَ فَوْقَهُمَا مِنَ الْبِرِّ شَیءٌ الْإِیمَانُ بِاللَّهِ وَ النَّفْعُ لِعِبَادِ اللَّهِ وَ خَصْلَتَانِ لَیسَ فَوْقَهُمَا مِنَ الشَّرِّ شَیءٌ الشِّرْکُ بِاللَّهِ وَ الضَّرُّ لِعِبَادِ اللَّهِ؛
دو خصلت است که بالاتر از آنها هیچ نیکى وجود ندارد: ایمان به خدا و سودبخش بودن براى بندگان خدا و دو خصلت است که بالاتر از آنها هیچ بدى وجود ندارد: شرک به خدا و زیان رساندن به بندگان خدا.
حقیقت ایمان در انسان از حیث آثار
وَ أَتَاهُ رَجُلٌ فَقَالَ یا رَسُولَ اللَّهِ أَوْصِنِی فَقَالَ لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ شَیئاً وَ إِنْ حُرِّقْتَ بِالنَّارِ وَ إِنْ عُذِّبْتَ إِلَّا وَ قَلْبُکَ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمانِ وَ وَالِدَیکَ فَأَطِعْهُمَا وَ بَرَّهُمَا حَیینِ أَوْ مَیتَینِ فَإِنْ أَمَرَاکَ أَنْ تَخْرُجَ مِنْ أَهْلِکَ وَ مَالِکَ فَافْعَلْ فَإِنَّ ذَلِکَ مِنَ الْإِیمَانِ وَ الصَّلَاهَ الْمَفْرُوضَهَ فَلَا تَدَعْهَا مُتَعَمِّداً فَإِنَّهُ مَنْ تَرَکَ صَلَاهً فَرِیضَهً مُتَعَمِّداً فَإِنَّ ذِمَّهَ اللَّهِ مِنْهُ بَرِیئَهٌ وَ إِیاکَ وَ شُرْبَ الْخَمْرِ وَ کُلِّ [کُلَ] مُسْکِرٍ فَإِنَّهُمَا مِفْتَاحَا کُلِّ شَرٍّ؛
مردى نزد آن حضرت (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) آمد و گفت: اى پیامبر خدا، مرا اندرز ده! پیامبر فرمود: هیچ چیزى را با خداوند شریک قرار مده حتى اگر به آتش انداخته شوى و شکنجه گردى که در قبال این [حرکت توحیدى]، دلت آرام مى گیرد. از پدر و مادرت اطاعت کن و به آنان نیکى نما؛ چه زنده باشند و چه مرده اگر به تو امر کنند تا دست از خانواده و مال و منال خویش بردارى، طبق خواسته آن ها عمل کن که این از ایمان است.
نماز واجب را به عمد ترک مکن؛ زیرا کسى که نماز واجب را به عمد ترک نماید، امان الهى از او برداشته مى شود. مبادا مى، نوشى یا از مستى آورهاى دیگر استفاده کنى؛ زیرا این هر دو [مورد] کلید همه بدى هایند.
حقیقت ایمان از حیث کمال آن
قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): ثَلَاثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ اسْتَکْمَلَ خِصَالَ الْإِیمَانِ الَّذِی إِذَا رَضِی لَمْ یدْخِلْهُ رِضَاهُ فِی بَاطِلٍ وَ إِذَا غَضِبَ لَمْ یخْرِجْهُ الْغَضَبُ مِنَ الْحَقِّ وَ إِذَا قَدَرَ لَمْ یتَعَاطَ مَا لَیسَ لَهُ؛
سه ویژگى است که در هر کس فراهم آید ایمانش کامل باشد: چون از چیزى خشنود و راضى شد، این خشنودى او را به راه باطل نکشاند و چون خشمگین گشت، این خشم او را از حق به در نبرد و چون قدرت یافت به آنچه از آن او نیست دست نیازد.
حقیقت ایمان از حیث ویژگی های آن
قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): مُدَارَاهُ النَّاسِ نِصْفُ الْإِیمَانِ وَ الرِّفْقُ بِهِمْ نِصْفُ الْعَیشِ؛
مدارا کردن با مردم یک نیمه ایمان و مهربانى کردن با آنان نیمى از زندگانى است.
قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): مَنْ کانَ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ فَلْیفِ إِذَا وَعَدَ؛
کسى که به خدا و روز معاد ایمان دارد پس هر وقت وعده اى دهد به آن وفا نماید.
قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): الْإِیمَانُ نِصْفَانِ نِصْفٌ فِی الصَّبْرِ وَ نِصْفٌ فِی الشُّکْرِ؛
ایمان دو نیمه است، یک نیمه اش در شکیبایى و نیمه دیگرش در سپاسگزارى است.
قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): حُسْنُ الْعَهْدِ مِنَ الْإِیمَانِ؛
خوش پیمانى از ایمان است.
قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): مَا آمَنَ بِالْقُرْآنِ مَنِ اسْتَحَلَّ حَرَامَهُ؛
هر کس حرام قرآن را حلال شمارد، به قرآن ایمان ندارد.
قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): الْحَیاءُ مِنَ الْإِیمَانِ؛
حیا از نشانههاى ایمان است.
قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): الْإِیمَانُ عَقْدٌ بِالْقَلْبِ وَ قَوْلٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْکَانِ؛
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود ایمان عقیده به دل و گفتار به زبان و عمل با اندام است.
در این احادیث متعدد حقیقت ایمان از جهات مختلف بیان گردیده است. مدارای با مردم از حقیقت ایمان شمرده شده و نیز وفای به عهد از حقیقت ایمان است، صبر و شکر باهم حقیقت ایمان را تشکیل می دهند. در یکی از این احادیث حیا داشتن از حقیقت ایمان محسوب گردیده است. و در آخر بیان گردیده که اعتقاد قلبی به خداوند و اقرار زبانی به آن و عمل به دستورات خداوند پایه های حقیقت ایمان است.
حقیقت ایمان در مسئله دوستی
قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): لِأَبِی ذَرٍّ أَی عُرَى الْإِیمَانِ أَوْثَقُ قَالَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ فَقَالَ الْمُوَالاهُ فِی اللَّهِ وَ الْمُعَادَاهُ فِی اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِی اللَّهِ؛
پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) به ابوذر، فرمود: کدام رشته ایمان محکم تر است؟ گفت: خدا و پیامبرش داناترند. پیامبر فرمود: دوستى کردن در راه خدا، دشمنى نمودن به خاطر خدا و کینه داشتن به خاطر خدا.
با این حدیث بیان گردیده که دوستی و دشمنی باید بر اساس رضایت خدا باشد. اگر دوستی با معیار دوستی خداوند نباشد قطعا دوستی او بر اساس خواست های نفسانی و شیطانی خواهد بود که باعث گمراهی انسان می شود.
همچنین انسان با ایمان بر طبق هوا و هوس با کسی دشمنی نمی کند بلکه دشمنی او حکایت از حقیقت ایمان او دارد. پس یک فرد با ایمان با دوستان خدا دوست و با دشمنان خدا دشمن است.
جمع نشدن حقیقت ایمان با بی حیایی
قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْجَنَّهَ عَلَى کُلِّ فَاحِشٍ بَذِیءٍ قَلِیلِ الْحَیاءِ لَا یبَالِی مَا قَالَ وَ مَا قِیلَ فِیهِ أَمَا إِنَّهُ إِنْ تَنْسُبْهُ لَمْ تَجِدْهُ إِلَّا لِبَغِی أَوْ شِرْکِ شَیطَانٍ قِیلَ یا رَسُولَ اللَّهِ وَ فِی النَّاسِ شَیاطِینُ قَالَ نَعَمْ أَ وَ مَا تَقْرَأُ قَوْلَ اللَّهِ- وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ؛
همانا خدا بهشت را بر هر هرزه بدزبان کم حیایى که پروا ندارد چه گوید و چه در باره اش گویند، حرام ساخته است. هان! به درستى اگر او را نسب شناسى نمایى مى بینى یا زنازاده است یا شیطان در نطفه او شرکت داشته است.
عرض شد: یا رسول اللَّه! آیا در میان مردم شیطان هم هست؟ فرمود: آرى، آیا فرمایش خداوند متعال را نخوانده اى: « [اى شیطان!] با آنان در اموال و اولاد شرکت کن».[۱]
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
شرم و حیا جزء ایمان است و (اهل) ایمان در بهشت مى باشند. بى شرمى و ناسزاگویى جزیى از جنایت و ستم است و (اهل) ستم جایگاهشان آتش است.[۲]
همچنین از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: حیا و پاکدامنى و گرفتگى در زبان است، نه در قلب و ایمان؛ و بد زبانى و بى شرمى و دریدگى از نشانه هاى نفاق مى باشد.[۳]
حیای عقل و حیای حماقت
قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): الْحَیاءُ حَیاءَانِ حَیاءُ عَقْلٍ وَ حَیاءُ حُمْقٍ فَحَیاءُ الْعَقْلِ الْعِلْمُ وَ حَیاءُ الْحُمْقِ الْجَهْلُ؛
رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: حیا دو گونه است: حیاى خردمندانه و حیاى احمقانه؛ پس حیاى خردمندانه نشانه دانش است و حیاى احمقانه، نشانه جهل و نادانى است.
بسیاری هستند که از انجام کارهای مفید و نیکو خجالت می کشند اما در عوض کارهای ناپسند را به راحتی انجام می دهند.
بنابراین تقسیمی که در این حدیث شده کسی که از انجام کار درست و مفید حیا می کند نشانه جهل و حماقت اوست. انسان با ایمان دارای حای خردمندانه است که از انجام کارهای ناپسند حیا دارد.
حرام نبودن غیبت آدم بی حیا
قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): مَنْ أَلْقَى جِلْبَابَ الْحَیاءِ لَا غِیبَهَ لَهُ؛
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: کسى که پرده حیا را بیفکند، غیبت او اشکال ندارد.
بی حیایی هر انسانی کاشف از بی ایمانی او است به همین دلیل غیبت او اشکال شرعی ندارد زیرا برای او فرقی نمی کند که در معرض غیبت قرار بگیرد چه بسا که از آن لذت هم ببرد.
ریا و حیا
قَالَ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): لَا تَعْمَلْ شَیئاً مِنَ الْخَیرِ رِئَاءً وَ لَا تَدَعْهُ حَیاءً؛[۴]
هیچ کار خیرى را به خاطر ریا انجام مده و به خاطر حیا وامگذار.[۵]
نتیجه گیری
این احادیث در ابعاد مختلف از حقیقت ایمان سخن گفته و رابطه بین ایمان و حیا را بیان کرده اند و از این رو انسانی که حیا ندارد نمی تواند ایمان داشته باشد. ایمان و اعتقاد به خداوند و دین اسلام بسیاری از مشکلات روحی و زندگی انسان را بر طرف می کند. در این احادیث فواید ایمان و آثار آن در فکر و عمل انسان به خوبی بیان شده است.
تهیه کننده: حمیدالله رفیعی
پی نوشت ها
[۱] . سوره اسراء، آیه ۶۴.
[۲] . متن و ترجمه کتاب شریف «الزهد»، ص۲۷.
[۳] . متن و ترجمه کتاب شریف «الزهد» ؛ ص۳۵
[۴] . تحف العقول، ص ۳۵ به بعد.
[۵] . ترجمه تحف العقول، ص ۶۳ به بعد.
منابع
۱. قرآن کریم.
۲. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، قم، جامعه مدرسین، چ۲، ۱۴۱۴ق.
۳. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، ترجمه تحف العقول، به بعد، مترجم: جنتى، احمد، تهران، موسسه امیر کبیر، چ۱، ۱۳۱۸۲ش.
۴. کوفى اهوازى، حسین بن سعید، متن و ترجمه کتاب شریف «الزهد»، قم، سازمان تبلیغات اسلامى، پژوهشکده باقر العلوم( ع)، انتشارات نورالسجاد، چ۱، ۱۴۲۹ق.