- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
علی بن یَقْطین بن موسی بغدادی ( ۱۲۴ق-۱۸۲ق)، محدّث، فقیه، متکلّم و از بزرگان شیعه در دوران امام صادق(ع) و امام کاظم(ع). وی اهل کوفه و ساکن بغداد بود. وی با وجود شیعه بودن، از وزیران حکومت عباسی و مورد اعتماد آنان بود. ابن یقطین منزلت والایی نزد ائمه و عالمان شیعه دارد. تراجمنگاران، سه کتاب را به او نسبت دادهاند.
علی بن یقطین در سال ۱۲۴ق در کوفه متولد شد. از آنجا که پدرش یقطین بن موسی از شیعیان امام صادق(ع) بود، در دوران خلافت مروان بن حکم تحت تعقیب قرار گرفت و ناچار بههمراه همسر و دو فرزندش (علی و عبید) از کوفه فرار کرد و روانه مدینه شد. پس از مدتی به بغداد آمد و در آغاز به دادوستد ابزار (نوعی ادویه) پرداخت.[۱]
وفات
علی بن یقطین در سال ۱۸۲ق و در ۵۷ سالگی در بغداد و در حالیکه امام کاظم(ع) در زندان هارون الرشید بود، درگذشت. محمد امین، ولیعهد هارون بر او نماز خواند.[۲] [۳]
راهیابی به دستگاه عباسی
علی بن یقطین پس از سقوط حکومت اموی و ظهور دولت عباسیان به کوفه بازگشت[۴] [۵] و به دستگاه خلافت عبّاسیان راه یافت. در دربار عباسیان، ابتدا از کارگزاران مهدی عباسی [۶] و به سِمَت دیوان امور برگزیده شد.[۷]
در زمان هادی عباسی جایگاه او در دستگاه خلافت عباسی مهمتر شد، تا آنجا که انگشتر و مُهر خلافت به دست علی بن یقطین سپرده شد[۸] و از نزدیکان هارون الرشید (درگذشت ۱۹۳ق) شد.
مذهب
در شیعهبودن او تردید نیست، اما مذهب او همانند پدرش از نظر عباسیان، پنهان بود. او با امام موسی کاظم(ع) ارتباط نزدیک داشت و نزد آن امام از اعتبار بسیاری برخوردار بود. به نظر شیعیان و بنا بر شواهد تاریخی و روایی، ورود علی بن یقطین به دستگاه خلافت با اجازه و راهنماییهای امام کاظم(ع) بوده است[۹] [۱۰] تا از ستمدیدگان پشتیبانی کند و یاور شیعیان باشد.[۱۱] از این رو بارها درباره مذهب و ارتباط او با امام کاظم(ع) به هارون الرشید بدگویی شد، ولی آسیبی به او نرسید.[نیازمند منبع]
جایگاه ابن یقطین
نزد ائمه(ع)
علی بن یقطین که در زمان دو امام معصوم زندگی میکرد مورد تأیید و توجه آنان قرار گرفته است. گفتهاند امام صادق(ع) در زمانی که وی کودک بود، در حق او دعا کرد.[۱۲] در مورد او از امام کاظم(ع) چند حدیث بیان شده است. حضرت در مورد او فرمود:
«برای تو چیزی را دوست دارم که برای خود دوست دارم.[۱۳]
ایشان گواهی داده که علی بن یقطین اهل بهشت است.[۱۴][۱۵]
حضرت برای او ضمانت کرده که آتش جهنم به او نرسد.[۱۶]
در روایتی دیگر، موسی بن جعفر(ع) میفرماید: وقتی که در حج بودم هیچ کس در ذهنم خطور نکرد، جز علی بن یقطین که همواره با من بود و از نظرم نرفت تا اینکه از آنجا رفتم.[۱۷]
از برخی روایات استفاده میشود که علی بن یقطین وکیل امام کاظم(ع) بوده است. در روایتی که شیخ طوسی نقل میکند، او برخی نامهها و اموال را از طریق دو تن از شیعیان به نزد موسی بن جعفر(ع) میفرستاد و پاسخ امام(ع) را دریافت مینمود.[۱۸]
در مورد ایمان و پارسایی علی بن یقطین روایات بسیاری آمده، از جمله اینکه امام کاظم(ع)، بهشت را برای او تضمین کرده است.[۱۹]
نزد علما
عالمان شیعی نظیر نجاشی، شیخ طوسی، علامه حلی، ابن شهر آشوب، مامقانی و سیدابوالقاسم خویی وی را از خواصّ یاران امام کاظم(ع) شمردهاند که جایگاه والایی نزد آن امام داشته و هیچ کس سرزنشی نسبت به او گزارش نکرده است. این افراد علی بن یقطین را فردی دارای کتاب، فقیه، متکلم، ثقه، جلیل القدر و مورد اعتماد توصیف کردهاند.[۲۰] [۲۱] [۲۲] [۲۳] [۲۴]
مقام علمی
احادیث بسیاری از علی بن یقطین در کتب اربعه روایت شده است. گزارش کتب رجالی حاکی از آن است که وی یک روایت از امام صادق(ع) و روایات بسیاری از امام کاظم(ع) نقل کرده است.[۲۵]
تالیفات
در کتابهای رجالی ۳ کتاب از علی بن یقطین ذکر شده است که عبارتند از:
«ما سئل عنه الصادق(ع) من الملاحم» کتابی است از پیش گوییهای امام صادق(ع) از حوادث و فتنههای آینده در پاسخ به سؤالاتی که در این زمینه از حضرت شده بود.
کتاب «الشاک بحضرته(ع)» درباره مناظره با یکی از شکاکان در حضور امام(ع) است.
«مسائل عن ابی الحسن موسی بن جعفر» کتابی است که علی بن یقطین مسائلی را از امام کاظم(ع) فرا گرفته بود.[۲۶]
پی نوشت ها:
- کشی، رجال کشی، ۱۴۰۴ق، ص۲۰۳
- طوسی، الفهرست، ۱۳۵۱ش، ص۱۵۵
- خویی، معجم رجال حدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱۳، ص۲۴۲ و ۲۴۳
- نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۵ق، ص۲۷۳
- مامقانی، تنقیح المقال، ص۳۱۵
- طبری، تاریخ طبری، ۱۸۷۹م، ج۳، ص۵۲۲
- طبری، تاریخ طبری، ۱۸۷۹م، ج۶، ص۳۹۱
- طبری، تاریخ طبری، ۱۸۷۹م، ج۳، ص۴۰۸
- مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۲، ص۳۷۰
- خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱۳، ص۲۴۲ و ۲۴۳
- امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۳۷۱
- مامقانی، تنقیح المقال، ص۳۱۵
- کلینی، کافی، ۱۳۶۳ش، ج۴، ص۵۲۴
- کشی، رجال کشی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۷۳۰
- نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۵ق، ص۲۲۲
- کشی، رجال کشی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۷۳۰
- کشی، رجال کشی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۷۳۰
- کشی، رجال کشی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۷۳۵
- کشی، رجال کشی، ۱۴۰۴ق، ص۲۰۴-۲۰۵
- نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۵ق، ص۴۵
- طوسی، الفهرست، ۱۳۵۱ش، ص۱۵۴
- حلی، خلاصه الاقوال، ص۱۰۰
- ابن شهرآشوب، معالم العلماء، ص۹۹
- خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱۳، ص۲۴۲ و ۲۴۳
- نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۵ق، ص۴۵
۲۶. طوسی، الفهرست، ص۱۵۵.
فهرست منابع:
ابن شهر آشوب، محمد علی، معالم العلماء، قم، بینا، بیتا.
امین، محسن، اعیان الشیعه، بیروت، ۱۴۰۳ق.
حلی، حسن بن یوسف، خلاصه الاقوال، نشر الفقاهه، ۱۴۱۷ق.
خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیجا، ۱۴۱۳ق.
طبری، محمد بن جریر، تاریخ، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۷۹-۱۸۸۱.
طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفه الرجال (معروف به رجال کشی)، قم، آل البیت، ۱۴۰۴ق.
طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، به کوشش محمود رامیار، مشهد، ۱۳۵۱ش.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، نجف، المطبعه المرتضویه، بیتا.
مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث، ۱۴۰۳ق.
نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۵ق.