- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
علامه طباطبایی ، سید محمد حسین (تبریز۱۲۸۱- قم ۱۳۶۰) . متفکر ، فقیه ، فیلسوف ، عارف مفسر۱بزرگ وصاحب جامع ترین تفسیرشیعه درعصرحاضر .
علامه سید محمد حسین طباطبایی ، اهل تبریز . پس ازگذراندن دورۀ مقدماتی علوم درشهرخود ، در۱۳۴۳ ق به نجف اشرف عزیمت کرد وازمشایخ زمان خود درآن دیارچون آیت الله نائینی وآیت الله کمپانی وآیت الله سید ابوالقاسم خوانساری بهره برد . در۱۳۵۳ ق به تبریزبازگشت ودر۱۳۶۴ ق به قم مهاجرت کرد ودر آن جا به تدریس و تفسیر پرداخت . بسیاری از بزرگان و دانشمندان معاصر همچون شهید آیت الله مطهری و شهید دکتر مفتح و شهید آیت الله بهشتی از شاگردان ایشان بودند .
علامه طباطبایی علاوه برجایگاه والا درعلم تفسیرقرآن با تألیف اثرماندگاراصول فلسفه وروش رئالیسم جایگاه ممتازخود دراین علم را آشکارساخت . وی درآبان ۱۳۶۰ / محرم ۱۴۰۲ دیده ازجهان فروبست وپیکرش درمسجد مجاورحرم حضرت معصومه (ع) به خاک سپرده شد .
از آثار مهم او تفسیر المیزان است که به اعتبار رویکرد تدبری در آن نقش مهمی در محافل تفسیر شیعی در عصر حاضر داشت . متن اصلی المیزان به عربی است ، اما مفسر برای بهره مندیی فارسی زبانان ازاین اثربه درخواست برخی ازشاگردان همچون آیات عظام ناصرمکارم شیرازی ومحمد جواد کرمانی ومحمد تقی مصباحی یزدی و محمد رضا صالحی کرمانی و سید محمد خامنه ای وعبدالکریم بروجردی وبیش ترسید محمد باقرموسوی همدانی ، که همۀ ایشان خود درمقام استاد قراردارند ، دستورترجمۀ آن به فارسی را داد (برای برخی نقدها عاشوری ، ص ۱۴۰ – ۱۴۵) .
المیزان ، که به شیوۀ تفسیری شیعه وسنی تأثیری ژرف گذاشت وسبب شد دیگرمفسران نیزشیوۀ تدبردرآیات قرآن را سرلوحۀ کارخویش قراردهند . المیزان حاصل مجموع جلسات درس وبحث علامه طباطبایی است . درمقدمۀ کوتاه کتاب آمده المیزان تفسیرقرآن به قرآن است و درآن با استخراج معانی آیات با بهره گیری ازآیات گوناگون مشابه هم موضوع یا با محتوای یکسان یا نزدیک به هم به تأویل و تفسیرکلمات وجملات وآیات وسوره های گوناگون پرداخته شده است (جعفر ، ص ۱۲۶ – ۱۲۸ ؛ محمود زاده ، ص ۱۲۸ – ۱۳۲) . ریشه ومبنای این روش اعتقاد به استغنای قرآن کریم است ؛ بدین معنی که قرآن خود می تواند مفسرخود باشد . البته نشانه هایی ازکاربرد این شیوه درتفاسیراهل بیت (ع) هم درحد استناداتی محدود به برخی آیات مشاهده می شود (عمید زنجانی ، ص ۳۶۱- ۳۷۴) ، اما درقرن ۱۴ ق این شیوه به کوشش علامه طباطبایی ومحمد صادق تهرانی با تألیف القرفان فی تفسیرالقرآن ادامه یافت . مبانی نظری این روش را علامه درکتاب دیگرخود به نام قرآن دراسلام (ص ۴۵ – ۴۸ ، ص ۵۹ – ۶۰] تبیین کرده است .
علامه طباطبایی ، با درک « سیاق واعتبارآن درحکم یکی ازمهم ترین واصلی ترین قرائن فهم ودرک قرآن ، به سیاق آیات توجه کرده و حتی درجایی به صراحت به اهمیت آن اشاره کرده است . با این حال ، افزون بر تفسیر قرآن به قرآن ، استفاده ازروایات واحادیث را برخود مجازدانسته وبه ویژه ازروایات الکافی کلینی و الدرالمنثورسیوطی بهرۀ فراوان برده است .
ازمهم ترین بخش های المیزان سخنان وآرای خود مؤلف وبه ویژه نظریات عقل گرایانۀ او با وجهۀ فلسفی است . او به دورازتوهمات با نگاهی عقل گرایانه به واقعیات نگریسته وبا اندیشه های خرافی مبارزه کرده وآن ها را واهی وحداکثر درحد تمثیل دانسته است . به نظرعلامه ، برخی پا را ازاین موهومات فراترنهاده وبرخلاف واقع نه تنها این امور را واقعی قلمداد کرده اند ، بلکه می خواهند به این دست موضوعات موهوم رنگی مادی وحسی دهنده ، واین همان دست آرایی است که مؤلف تلاش کرده آن ها را بپالاید (طیبی شبستری) .
علامه درشاکلۀ کلی تفسیرازشیوۀ سنتی چندان فاصله نگرفته وپس ازتفسیریک یا چند آیه وبا گذار ازبحث روایی ، به مقتضای کلام ومفهوم آیه ، موضوعاتی چون مباحث فلسفی وعلمی واخلاقی وتاریخی مستقلی را بیان کرده است (مهریزی ، « آفرینش انسان درتفسیرالمیزان» ، ص ۳۰ – ۳۸) . وی برای جلوگیری ازورود موضوعات جانبی دراصل تفسیروالقای شبهۀ تفسیربه رأی یا شبهۀ گونه هایی ازتفسیرچون تفسیرعلمی یا کلامی ، این دست موضوعات را جداگانه ودقیقاً با عناوین وسرفصل خود آن ها آورده تا کاملاً ازاصل متمایزشود (ربیعی ، ص ۱۴۵ – ۱۵۰ ؛ علوی ، ص ۲۳ – ۲۹) .
ازموضوعاتی که علامه طباطبایی درتفسیرالمیزان با سرفصل وعنوان « بحث اجتماعی » آورده آشکارمی شود که مفهوم فرد و اجتماع وتقابل این دو وموضوع منتج ازآن ، یعنی عدالت اجتماعی ، ازدغدغه های ذهنی استاد بوده است . وی درجایی ، ضمن یادکردهایی ازمفهوم کلی اندیشۀ فردی ، سخن را به افعال فردی وجمعی کشانده و بازتاب اندیشۀ فردی دراجتماع را بررسی کرده است (المیزان ، ج ۱، ص ۲۱۱) . او با قراردادن قوانین حاکم وبه طور کلی حکومت درحکم واسطۀ میان فرد وجامعه برآن نظربود که منافع فرد درتقابل با جامعه تحت قوانین حاکم امکان رسیدن به تعادل را دارد (تفسیرالمیزان ، ج ۲ ، ص ۷۱؛ سلطانی ، ص ۲۸ – ۳۲) . وی با درایت تمام بیان کرده که موضوع عدالت اجتماعی با زیرمجموعه های مالکیت خصوصی وعمومی و معاملات وشیوۀ آن ها ونیزاصول اجتماعی تابعی از زمان ومکان وتغییرپذیراست (همان ، ج ۱، ص ۳۳۸) ، اما تا شیوۀ مالی درستی برجامعه حاکم نشود نمی توان به عدالت اجتماعی امیدواربود . درواقع ، علامه درتفسیرالمیزان ادامۀ حیات جامعه را منوط به وجود قانون می داند (ج ، ص ۱۸۴ ؛ ایازی ، « اندیشۀ . . . » ، ص ۸ ؛حاج منوچهری ، ج ، ذیل « تفسیرالمیزان») .
علامه معتقد بود که تأویل ازقبیل مفاهیم ومعانی ذهنی نیست تا مدلول الفاظ و عبارات باشد ، بلکه ازقبیل امورخارجی است وعینیت دارد و ، ازاین رو ، مختص آیات متشابه نیست وکل قرآن را دربرمی گیرد (المیزان ، ج ۴ ، ص ۴۲۸) . وی آبشخوراین کتاب الهی را مجموعۀ حقایق ومعنویاتی می دانست که فراترازمرحلۀ محسوسات وجسمانیات وازقالب لفظ خارج است . براین اساس ، علم تأویل حقیقتی است درام الکتاب که به خداوند اختصاص دارد «وَمَا یعْلَمُ تَاْوِیلَهُ إِلاَّ الله» (آل عمران) .
توجه به موضوع تصورات وتصدیقات درالمیزان نیزشایان توجه است . او ، با تقسیم قضایا وادراکات به نظری وعملی وبیان اختلاف آن ها ، قضایای عملی را به مجازهای ادبی تشبیه کرده است (رزاقی ، ص ۲۰۹ – ۲۱۸) .
این اثردربیست جلد به زبان عربی درتهران وبیروت انتشاریافته وترجمه های فارسی وانگلیسی واردوی آن نیزانتشاریافته است (فاطمی ، ص ۱۵۲ – ۱۶۱) . بازتاب فرهنگی تألیف وچاپ این اثردرمجامع علمی داخل وخارج ازمرزهای ایران اسباب پژوهش وتألیف انبوهی کتاب ورساله ومقاله را فرآهم آورده که درآن به نقد و بررسی شخصیت مفسروتفسیراوپرداخته شده است . هم چنین ، تعدادی شرح وتلخیص واختصارواستخراج وحتی نقدهایی همچون اثراحمد طیبی شبستری براین تفسیرصورت پذیرفته که برخی ازآن ها درمآخذ این بخش یاد شده است .
- منابع:
- جعفر ، خضیر (۱۴۱۱ق) . تفسیرالقرآن بالقرآن عند العلامه الطباطبایی ، قم .
- محمود زادۀ حسینی ، سید حمید رضا (۱۳۷۴) . معرفه القرآن فی تفسیرالمیزان ، قم .
- عمید زنجانی ، عباسعلی (۱۳۷۹) . مبانی وروش های تفسیرقرآن ، تهران .
- طیبی شبستری ، احمد (۱۳۷۷) . حول تفسیرالمیزان ، قم .
- مهریزی ، مهدی (۱۳۷۳) .«آفرینش انسان درتفسیرالمیزان» ، بینات ، ش ۲ .
- ربیعی ، شمس الدین (۱۳۶۲) . گزینش شرح معضلات قرآنی درالمیزان ، تهران .
- علوی ، ابراهیم (۱۳۷۶) . « نکته ای روان شناختی – تربیتی درالمیزان » ، بینات ، ش ۲ .
- منوچهر، فرامرز، . « تفسیرالمیزان » ، فرهنگ آثارایرانی – اسلامی ، ج ۲ .
- سلطانی ، محمد علی (۱۳۶۸) . « سیمای زن درالمیزان» ، کیهان فرهنگی ، ش ۶۸ .