- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
با این که شخصیت انسان، به عوامل گوناگونی بستگی دارد که هر کدام از آنها در سرنوشت انسان تأثیر بسزایی داشته و کاملاً موثر میباشد (معالوصف) تربیتهای دوران کودکی در نظر دانشمندان، حائز اهمیت خاصی است و آن را «زیربنای زندگی» مینامند.
مسائل مربوط به تعلیم و تربیت کودک، یکی از امور مهم اجتماع کنونی بشر است که فکر دانشمندان را به خود متوجه ساخته، و از این راه، فصل تازهای در علوم تربیتی و پرورشی، باز گشوده و افکار تازه و سودمندی در این باره به مراکز و محافل تربیتی عرضه شده است و سازمانهایی برای رفع نیازمندیهای علمی و تربیتی کودک به وجود آورده و این قسمت به صورت رشته تخصصی نیز در آمده است.
دانشمندان به خوبی دریافتهاند که زیربنای زندگی، در دوران کودکی پیریزی میشود، و بخشی از سعادت و شقاوت ادوار مختلف زندگی یعنی دورانهای جوانی و پیری، در گرو طرز تربیت دوران کودکی است. با این که شخصیت انسان به عوامل گوناگونی بستگی دارد که هر کدام از آنها در سرنوشت انسان تأثیر بسزایی داشته و کاملاً موثر میباشد (معالوصف) تربیتهای دوران کودکی در نظر دانشمندان، حائز اهمیت خاصی است و آن را «زیربنای زندگی» مینامند.
قلب و روان کودک، مانند صفحه کاغذ سفیدی است که در دست نقاش چیره دستی قرار گیرد، هر نقشی که روی آن ترسیم شود، تا آخر عمر صفحه، باقی میماند.
فرض کنید قطعه سنگ مرمری در دست استادکار هنرمندی قرار گیرد، از آنجا که او یک سنگتراش توانا، یک صنعتگر ماهر، یا یک مجسمه ساز قوی پنجه است، دهها فکر و خیال درباره آن کرده و نقشههایی میریزد، ولی اگر دست به پیکر آن «مرمر» زد و آن را به صورت مجسمه یکی از نوابغ جهان یا یکی از اشیاء ظریفه در آورد، همه گونه امکانات و استعدادهایی که قبلاً در این قطعه مرمر وجود داشت، از میان میرود و تا سنگ باقی است، صورت نابغه نیز همراه آن باقی خواهد بود.
روح و روان حساس کودک در آغاز زندگی، از جهات بسیاری مانند همین ماده خامی است که برای همه گونه فعالیتها و صورتها، برای همه رقم تربیتها و پرورشها، آمادگی دارد؛ و اگر اولیاء کودک حسن ابتکار به خرج دهند و فطرت پاک و احساسات ارزنده او را، با شیوههای پسندیده رهبری نمایند، سرنوشت او را از این طریق روشن میکند و اگر در این راه سهل انگاری نمایند و با روشهای غلط و پرورش غلط و پرورشهای ناستوده، فطرت او را آلوده سازند، حتماً مقدمات بدبختی کودک را فراهم ساختهاند به طوری که اگر دیگر عوامل شخصیتساز، از قبیل محیط زندگی، و یا فرهنگ، به داد او نرسد، آثار این گونه تربیتهای غلط، زود یا دیر در زندگی او نمایان خواهد شد.
امام علی(علیه السلام) میفرماید: «اِنَّما قَلْبُ الْحَدَثِ کَالْاَرضِ الْخالِیَه ما اُلقِیَ فیها مِنْ شَیْئٍ قَبِلَتْهُ (نهج البلاغه/ نامه ۳۱/۴۶ /ط عبده)؛ دل جوان نورس، همچون زمین کشت نشده و بکر است، هر بذری در آن بپاشند میپذیرد».
برخی از پدران تصور میکنند که مسئولیت آنان فقط منحصر به تأمین نیازمندیهای جسمانی کودک است و دیگر وظیفهای ندارند، در صورتی که پرورشهای اخلاقی و ایمانی، بزرگترین مسئولیتی است که بر دوش آنها گذارده شده است و انجام این مسئولیت، ارزندهتر از تأمین حوائج مادی آنها است.
بنابراین، جا دارد بگوییم که مغز کودک، مانند فیلم عکاسی است و از آنچه میبیند و مشاهده میکند، عکس برمیدارد. برخی از پدران تصور میکنند که مسئولیت آنان فقط منحصر به تأمین نیازمندیهای جسمانی کودک است و دیگر وظیفهای ندارند، در صورتی که پرورشهای اخلاقی و ایمانی، بزرگترین مسئولیتی است که بر دوش آنها گذارده شده است و انجام این مسئولیت، ارزندهتر از تأمین حوائج مادی آنها است.
دومین شخصیت جهان اسلام، امیرالمۆمنین(علیه السلام) میفرماید: «ما نَحَلَ والِدٌ نَحَلاً اَفْضَلَ مِنْ اَدَبٍ حَسَنٍ (مستدرک الوسائل ۲/۶۲۵)؛ بهترین هدیهای که پدر میتواند به فرزند خود بدهد، همان تربیت پسندیده است».
مسئولیت پدران در این باره به قدری سنگین و قابل توجه است که امام سجاد(علیه السلام) در انجام وظیفه خطیر خود از خداوند استمداد میکند؛ و در ضمن راز و نیاز خود، چنین عرض میکند: «وَ اَعِنّی عَلَی تَرْبِیَتِهِمْ وَ تَاْدیبِهِمْ وَ برِّهِمْ (صحیفه سجادیه دعای ۲۷)؛ بارالها مرا در تربیت و تادیب فرزندان و نیکی به آنها، یاری بفرما». اگر پدران حق اطاعت در گردن فرزندان دارند، فرزندان نیز حق بزرگتری در عهده پدران دارند و آن حق تربیت است؛ یعنی آموختن راه و رسم زندگی از طریق صحیح و پرورش دادن سجایای انسانی است که در فطرت او تعبیه شده است.
اگر دانشمندان امروز به اهمیت تربیت کودکان و راهنمایی رجال آینده کشور پیبردهاند و با تشکیل جلسات و نوشتن کتابها و جزوهها و نشان دادن فیلمهای اخلاقی و علمی، گامهای بلندی در این راه برداشتهاند، رهبران عالیقدر اسلام و پیشوایان مذهبی ما از ۱۴ قرن بیش با دادن دستورات لازم و ارشاد و راهنماییهای سودمند، و با پرورش کودکان و فرزندان نمونه، قدم موثری در این راه برداشتهاند.
اگر دانشمندان و روانشناسان، استادان آموزش و پرورش، برنامههای تربیتی خود را از دورانی شروع میکنند که کودک چشم و گوش خود را باز کرده و در آستانه چیز فهمی قرار میگیرد، ولی اسلام برنامه تربیتی وسیع خود را برای تحقق یافتن سعادت کودک، پیش از انعقاد نطفه او آغاز مینماید. اسلام درباره پیوند زناشویی دستورات لازم و کافی دارد و در این باره به تمام جوانب توجه نموده و در انتخاب همسر، به ریشه خانوادگی و شرافت موروثی، اهمیت فوقالعادهای داده است.
رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: از «خَضْراءُ الدَمِن» (گیاهانی که در نقاط آلوده میرویند) بپرهیزید. عرض کردند: منظور چیست؟ فرمود: زن زیبایی که در خاندان بد و پلید به وجود آمده باشد: (المراه الحسناء فی منبت سوء).
اسلام در ایام بارداری و پس از وضع حمل، با موشکافی شگفت آوری، تمام شئون پرورش کودک را مد نظر قرار داده است تا آنجا که به پدران دستور داده است که برای فرزندان، نام نیکی انتخاب نمایند، زیرا نام، خصوصاً نامی که حاکی از بندگی کودک نسبت به خدای یکتا باشد، نشانه شخصیت، و از نظر روانی، اثر نیکی در روح کودک دارد.
اسلام دستور میدهد که کودک را پس از تولد، با آب پاک و تمیزی شستشو دهند، و در گوشهای او اذان و اقامه بگویند تا گوشهای او از روز نخستین با جملههایی که حاکی از یگانگی خدا و رسالت رسول و نبی اکرم و دعوت به کارهای نیک است، آشنا گردد. اگر مردم آن روز، اسرار این تعالیم عالی را در نمییافتند، امروز پیشرفت دانش، پرده از روی این مطلب برداشته است.
دستورات اسلام درباره تربیت کودک به قدری زیاد است که نقل یک صدم آنها برای ما مقدور نیست، ولی خوشبختانه امروز این مسئله زنده و ارزنده، مورد توجه دانشمندان است و نظر اسلام را درباره نحوه تربیت کودک بیان میکنند.
منابع
۱- آیت الله جعفر سبحانی، مربی نمونه
۲- تربیت کودک، دکتر علی قائمی
باشگاه کاربران تبیان برگرفته از انجمن: تعلیم و تربیت