- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
یکی از تاکیدات مقام معظم رهبری در سفر به استان خراسان شمالی، موضوع سبک زندگی در جامعه بود. اگر هدف انسان را رستگاری بدانیم، باید به سبک زندگی اهمیت بیشتری بدهیم. اگر به معنویت و رستگاری معنوی اعتقادی هم نداشته باشیم، برای زندگی راحت، زندگی برخوردار از امنیت روانی و اخلاقی، باز پرداختن به سبک زندگی مهم است.
رسانهها میتوانند با انجام فعالیتهای پژوهشی در حوزه سبک زندگی و انتشار آن در مطبوعات و خبرگزاریها، در زمینه فرهنگسازی و ترویج آن در بین جوانان و خانوادهها تاثیرگذار باشند. رسانهها همچنین منتقلکننده دیدگاهها، به افراد جامعه هستند. رسانهها به وسیله مطالبی که منتشر میکنند، میتوانند سبک زندگی جامعه را به سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی مورد نظر مقام معظم رهبری نزدیک کنند.
از نظر گیدنز، رسانهها نقش مهمی در تبلیغ سبکهای زندگی مختلف دارند. طیف سبکهای زندگی با گونههای آرمانی که در رسانهها طرح میشوند شاید محدود باشند ولی گستردهتر از سبکهای زندگیای هستند که افراد قاعدتا در زندگی روزمره خود در قالب آنها جا میگیرند.
یکی از مهمترین بخشهایی که مطالعات سبک زندگی در حوزه فرهنگ در آن نقش مهمی ایفاء کرده است، در بحث وسایل ارتباط جمعی و توسعه راهبردهای انتخاب رسانهای و شناخت تفاوتها و ویژگیهای مخاطبان رسانههاست.
در این دنیای وسیع رسانه و وسایل ارتباط جمعی، جوانان، مخاطب مهم آنها به شمار میروند و بیشتر از هر قشر دیگری، در معرض هجمه این رسانهها قرار دارند و رسانههای مختلف بر سر تغییر دادن هویت و ضائقه فکری آنها، با هم به رقابت میپردازند.
دوران جوانی، دوران بسیار مهمی در شکل گیری هویت است. هویت عبارت است از مجموعه ویژگیهایی که احساس درونی شخص را تعیین میکند؛ در واقع میتوان به عنوان یک عنصر مبارزه در فرد بدان نگریست که وی را برابر هجمههای دیگران تجهیز میکند.
نهادهای بسیاری در سطح جامعه نقش هویتسازی را بر عهده دارند که از جمله آن میتوان به خانواده، گروه دوستی یا همسالان، مدارس یادانشگاهها و رسانههای جمعی اشاره کرد. استفاده درست از نهادهای هویتساز، نقش بسیار پر رنگی در بحران هویت جوانان در بستر جنگ نرم دارد چرا که همان طور که اشاره شد، هویت یک عنصر مبارزه است. به عنوان نمونه جوانی که هویت مذهبی در آن به خوبی شکل گرفته باشد، از بسیاری از هجمههای غرب مانند هم جنس بازی یا مصرف مشروبات الکلی در امان خواهد بود.
موضوع هویت و جوان، از اصلیترین مباحثی است که در جهانیسازی و جنگ نرم مطرح میشود؛ بدان معنا که لازمه جهانی شدن، غلبه فرهنگ کشورهایی است که در زمینه توسعه فرهنگی، از امکانات بیشتری برخوردار هستند و به وسیله رسانهها و تولیدات خود، اعم از لباس و پوشاک تا تنقلات ساده، سعی در اشاعه فرهنگ خود و حذف فرهنگهای بومی خواهند داشت.
سرمایه گذاریهایی که نظام سلطه برای تغییر سبک زندگی ایرانی-اسلامی و جا انداختن سبک زندگی غربی کرده است نیز نشاندهنده اهمیت این موضوع است.
شبکههای اجتماعی
دیگر منابع نفتی و جنگهای بینالمللی راهی مناسب برای غارت منابع مالی و تحکم بر کشورهای دنیا نیست، بلکه ابرقدرتها عرصهای را در پیشروی انسان نهادهاند که دیگر مرز کشورها بدست مردمان خود آن کشور درنوردیده میشود و نیاز به هزینههای هنگفت برای تدارکات جنگ نیست.
با گذر زمان، شبکههای اجتماعی، گامهای جدیدی در ارائه امکانات بیشتر برداشتهاند؛ امکاناتی که سرعت ارتباطات انسانی را نیز بیشتر کردهاند امّا چرا و به چه علت؟ در اینجا نگاهی به روند تغییرات این شبکهها در سال ۲۰۱۲، میتواند دیدگاه انسان را در برابر این تغییرات شفافتر کند.
بنا به گزارش سینت، تعداد کاربران فیسبوک امسال به مرز یک میلیارد نفر رسید. حتی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، مردم پس از دسترسی به اینترنت در شبکههای اجتماعی عضو میشوند.
پیشتازان این عرصه، شبکههای به اصطلاح اجتماعی توییتر و فیسبوک هستند که سعی دارند پای خود را در تمامی عرصههای زندگی فردی بشر باز کنند. سینت تعبیر جالبی در این باره به کار میبرد: “شبکههای اجتماعی سعی دارند نحوه کار کردن انسانها در اجتماع و نقشی که در جامعه بازی میکنند و تعاملی که با دیگران دارند را تغییر شکل دهند.”
نکتهای که بسیاری از کاربران این شبکه از آن غافلاند این است که راه اندازی این سرویسها با تمامی هزینههایی که برای صاحبان آنها دارد، تنها سهولت ارتباط و راحتی کاربران نیست، بلکه بدست آوردن اطلاعاتی است که هزینه آن برای آنها بسیار کمتر از پرورش یک جاسوس زبده و فرستادن او به داخل یک کشور بیگانه است. این نیرو نه میتواند به گستردگی این شبکه، پوشش اطلاعاتی برای سرویس خود فراهم نماید و نه همانند این شبکه اجتماعی اطلاعاتش به روز باشد.
اکنون دنیا در جامعه اطلاعاتی به سر میبرد و با پیشرفتهای تکنولوژیک،دنیا به صورت دهکدهای کوچک تبدیل شده است که در آن واحد، تمام مردم دنیا از یک دیگر اطلاع و آگاهی دارند و این رابطهها به گونهای است که حتی سبک و سیاق زندگیشان را تحت الشعاع قرار داده است و همه از یک یا چند روش مشخص و یکسان پیروی میکنند.
هر کسی تلاش میکند آزادانه یک مسیر که با عقاید و سلایق و سایر اخلاقیاتش نزدیک است، را از این کانالهای اطلاعاتی انتخاب کند و آن را در زندگی خود به عنوان سبک زندگی پیاده سازد. با این حال شخصی که خود را متعهد به یک شیوه زندگی معین میداند، انتخابهای دیگر را لزوما خارج از موازین و معیارهای خویش میبیند و از همین عنصر «انتخاب و آزادی» است که فرد در پی ترجیحات و علایق خویش، شیوهای را آگاهانه برمی گزیند.
نتیجهگیری
سبک زندگی، مجموعهای از انتخابهای رفتاری است. در جوامعی که فرصت انتخاب وجود ندارد مانند اجتماعات سنتی، سبک زندگی از گذشته تعیین شده است. سبک زندگی از آنجایی که مربوط به جامعه مدرن است، فرصت انتخاب میدهد.
سبک زندگی وابسته به انتخاب و انتخاب نیز وابسته به اطلاعات است. اطلاعات، محصول فرآیند ارتباطات است. ارتباط میتواند میان فردی و یا رسانهای باشد. رسانهها در زمینه این که فرد در حوزههای متفاوت چه گزینههایی دارد و چه انتخاباتی میتواند داشته باشد، اطلاعات میدهند.
ایجاد سبک زندگی اسلامی ایرانی
برای ایجاد سبک زندگی اسلامی ایرانی، ما باید دو راهبرد اتخاذ کنیم؛ نخست نقد سبک زندگی غربی و دوم کار اثباتی برای خلاءهای موجود در سبک زندگی اسلامی ایرانی.
راهبرد اول: به این معناست که ما مضر بودن مولفههای سبک زندگی غربی را هرچه بیشتر برای مردم نمایان و تشریح کنیم. مثلاً در همین حوزه رسانه در مقابل شبکه «فارسی وان» یک کار خوبی صورت گرفت و یک جریان عمومی نقد برنامههای غیر اخلاقی این شبکه شکل گرفت، مدام گفته شد که سریالهای این شبکه خیانت را در خانوادهها تئوریزه میکند، در نتیجه بسیاری از خانوادهها و حتی خانوادههای غیر مذهبی هم از دیدن این شبکه اجتناب کردند، چون برخی مسائل فطری است مثلا هیچ پدر و مادر حتی غیر مذهبیای هم دوست ندارند بچههایشان تماشاگر برنامههای غیر اخلاقی باشند.
در نتیجه این شبکه با ریزش شدید مخاطب مواجه شد. این کار باید برای شبکه «من و تو» و «بی بی سی فارسی» هم ادامه پیدا کند و فراتر از حوزه رسانه و در همه حوزههای فردی و اجتماعی ما باید ضدیتِ سبک زندگی مدرن غربی را با آموزههای دینی و فطرت انسانی نشان دهیم.
راهبرد دوم: این است که ما باید در ایجاد سبک زندگی اسلامی ایرانی، کار ایجابی هم بکنیم و فعالیتهایمان محدود به کار سلبی در نقد سبک زندگی غربی نشود، یعنی جامعه ایرانی و فراتر از آن، مردم جهان اسلام که ما از آن با عنوان امت واحده نام میبریم، یک سری نیازهایی در زندگی دارند که ما باید بتوانیم این نیازها را بر آورده کنیم؛ مثلاً شیوه سپری کردن اوقات فراعت، مدل لباس، موسیقی حلال، فیلم پاک، سریال آموزنده، معماری اسلامی و… وقتی ما اینها را به طور مطلوب ایجاد کردیم مطمئنا بخش عمدهای از مردم به این سبک زندگی گرایش پیدا خواهند کرد.
منبع: خبرنامه دانشجویان