- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
گرچه ورزش، یکى از تفریحات سالم و مورد نیاز جسم و جان انسان به شمار مىآید ولى گاهى اهدافى منفى، ورزش را از حالت طبیعى آن خارج کرده و به صورت یک وسیله، براى اغراض شوم استعمارگران در مىآورد.
تا آنجا که ورزش سالم و در مسیر سالمسازى فرد و اجتماع باشد، جاى هیچ بحثى ندارد. امّا اگر ورزش به صورت وسیله و ملعبهاى براى تخدیر افکار جوانان درآید. این ورزش، مطرود است و اثرات آن نیز منفى و مخرّب مىباشد.
از نظر اسلام، بازى و سرگرمى چنانچه عنوان لهو پیدا کند، حرام خواهد بود. لهو در لغت، به معنى چیزى است که انسان را سرگرم نموده، فکرش را منحرف کند و او را از یاد خدا و ارزشها و وظائف خود و اجتماعى غافل نماید.[۱]
وقتى انسان مىخواهد به جمعى نزدیک شود، باید ببیند آیا این گروه مىتوانند او را در مسیر تعالى و رشد یارى دهند. اگر ورزش به انسان رشد و تعالى روحى و جسمى، معنوى ندهد، هر برترى که براى انسان داشته باشد، براى او خطرناک به شمار مىرود.
متأسفانه دشمنان نسل جوان، تحت عنوان ورزش، اهداف و مقاصد منحرف خود را ترویج مىنمایند. گرچه آثار مفید ورزش را نمىتوان نادیده گرفت، ولى حیلههاى دشمن را نیز باید شناخت و اهداف مطرود و مذموم در ورزش را شناسایی کرد.
۱- شهرتطلبى
یکى از اهداف منفى در ورزش، شهرتطلبى است. افرادى تنها براى این که قهرمان شوند، ورزش مىکنند و این قبیل افراد، دچار عوارضى روحى، عصبى، جسمى نیز مىشوند. ورزش در حد قهرمان شدن، مطلوب نیست و چنان که در مباحث مربوط اشاره مىشود، اگر فردى در خردسالى در رشتهاى قهرمان شود، در بزرگسالى این شانس را نخواهد داشت و از نظر بدنى دچار آسیب مىشود.
قهرمان شدن در مقاطع سنى مختلف، فرد را دچار عوارض جسمى مىکند. بیماریهایى چون فشار خون، تنگى نفس، عوارض قلبى، شکستگیهاى اعضاء بدن، افت رشد، بر هم خوردن توازن بدن، در اثر ورزشهاى قهرمانى به وجود مىآید.
این مطلب را پزشکان هشدار دادهاند: ورزشکارانى که با ورزشهاى سنگین قهرمانى و باستانى سر و کار دارند، زودتر به بیماریهاى عروقى عضله قلب دچار مىگردند.[۲]
یکى از اهداف استعمارگران در ورزش نیز این است که با شخصیتسازى و قهرمانپرورى در دنیا افکار مردم را از پرداختن به مسائل فرهنگى، اخلاقى باز دارند.
۲- اهداف سیاسى، استعمارى
یکى از اهداف منفى و مطرود در ورزش این است که ورزشکاران طبق نظر و هدف استعمارگران به ورزش بپردازند.
ورزشکار قبل از هر چیز باید آزادمرد باشد، گرچه از دین و مذهب خاصى نیز پیروى نکند؛ چنان که امام حسین(علیه السلام) فرمود: اگر دین ندارید، در دنیاى خود آزادمرد باشید.[۳]
و در سراسر دنیا مشاهده مىشود که ورزش به عنوان وسیلهاى در دست قدرتهاى استعمارگر قرار گرفته است. این قدرتهاى استکبارى با مطرح کردن مسابقات ورزشى، شخصیتسازى، خرید و فروش ورزشکاران، افکار مردم به ویژه جهان سوم را به خود مشغول مىسازند تا آنان را از مسائل جدى زندگى منحرف نمایند.
چنین ورزشى نه تنها سودمند نیست، بلکه عوارض مخربى بر جوامع دنیا بر جاى مىگذارد. بدون تردید اسلام با استعمار و استثمار مخالف است و دوست ندارد افراد، شخصیت خود را خرد کرده و تن به استثمار بدهند. على(علیه السلام) در وصیت خود خطاب به امام حسن(علیه السلام) مىفرماید: بنده دیگرى مباش، که خدا ترا آزاد گردانیده است.[۴]
متأسفانه آنچه که امروزه در غرب به عنوان ورزش مطرح است، ورزشى بدون ارزش است؛ زیرا از تربیت بدنى در غرب، تنها اسمى مانده و فقط براى ورزشى ارزش قائل است که براى رسیدن به قهرمانى و کسب شهرت و شخصیت و رسیدن به مقاصد استعمارى آنها مطرح است. ورزش در غرب در خدمت سلامت، بهسازى نسل، تربیت انسان کامل و… نیست. ورزش فقط براى وقتکشى و شهرتطلبى و مقاصد سیاسى مطرح است.
در این ورزشها، ورزشکار و تماشاچى هر دو مورد بهرهبردارى سیاسى قرار گرفته و به اشکال مختلف استعمار مىشوند و هدف برپایی چنین ورزشهایی، به دست آوردن پولى بىحساب به نفع استعمارگران و دور کردن مردم از مسائل سیاسى واقعى و سرگرم کردن آنها به مسائل ورزشى است که این غفلت و بىخبرى، از نظر علماء و عقلاء مطرود است.
۳- اهداف مادى
یکى از اهداف مطرود و منفى در ورزش، اهداف مادى در ورزش است. برخى از ورزشکاران براى گذران امور زندگى و درآمد، به ورزشهاى حرفهاى مىپردازند. امّا باید دانست که ورزش براى چنین هدفى نیست و مسائل مادى باید در کنار و حاشیه ورزش مطرح باشد نه این که محرک انسان براى ورزش، اهداف مادى باشد.
در دنیا نیز کمپانیهاى تجارى بزرگ در عرصه ورزش حرفهاى و بینالمللى نفوذ دارند و در پوشش(اسپانسور[۵]) یا ضامن مالى، در مقابل تأمین خواستههایشان و تبلیغ نام شرکتهایشان، ورزشکاران و باشگاههاى ورزشى را از لحاظ مالى تأمین مىکنند.
فروش بلیط مسابقات، یکى از منابع مالى است، امّا در مقایسه با آنچه اسپانسورها مىپردازند، چندان به حساب نمىآید.
بیش از ۳۴۰۰ کمپانى آمریکایى در طول سال ۱۹۸۷ مبلغ ۴۸۵ میلیون دلار به برگزارى مسابقات مختلف اختصاص دادند و همچنین ۵۰۰ میلیون دلار به ورزشکاران حرفهاى پرداختند تا کالا و نام آنها را در مطبوعات رادیو و تلویزیون، تابلوها، پوسترها و… تبلیغ کنند.
اکنون ثابت شده است که رویدادهاى بسیار پرهزینه ورزشى چون بازیهاى المپیک جام جهانى فوتبال را نمىتوان بدون کمک مالى کمپانیهاى فراملى برگزار کرد. تبلیغاتى که ورزشکاران براى این شرکتها مىکنند، یک تضمین متقابل براى آنهاست. تقریباً هیچ قهرمان سرشناسى نیست که در شبکه اختاپوسى اسپانسورها گیر نیفتاده باشد.[۶]
خرید و فروش افکار ورزشکاران، تبلیغات حرفهاى، جوائز کلان، شرطبندیها و… از عوارض منفى، اهداف مادى در ورزش است که این اهداف به سلامت فکر و اندیشه ورزشکاران خدشه وارد ساخته و از آنان به عنوان کالا و وسیله و ملعبه استعمارگران استفاده مىشود.
۴- زورگویی و قدرتطلبى
یکى از اهداف مطرود در ورزش، قوى شدن براى زورگویی و قلدرى نسبت به دیگران و قدرتطلبى است. برخى افراد ورزش مىکنند تا قوى شوند و به زورگویی بپردازند و به آنچه حق آنها نیست برسند. این طرز فکر، بسیار مطرود و منفى است و قوى شدن براى زورگویی، از افکار زشت و ناپسند است.
نمونههاى بسیار زیادى از قهرمانان ورزشهایی چون بوکس، کاراته، جودو و… وجود دارند که این قهرمانان به جاى به کار بردن پرورش روح و تقویت جسم، براى سازندگى، از قدرت خود براى کتککارى، تضییع حقوق دیگران، زورگویی به افراد زیردست استفاده مىنمایند.
انسان قوى و توانا نباید از قدرت و توانایی خویش براى زورگویی، ستم و فشار آوردن بر ضعیفان استفاده کند، قدرتى که براى تسلّط به افراد ضعیف مورد استفاده قرار گیرد، از نظر على(علیه السلام) ناپسند و مذموم است. آن حضرت مىفرمایند: سلطهجویی بر ضعیف و برده، از پستیِ قدرت است.[۷]
بلکه چنین خوب است: شکرانه بازوى توانا، بگرفتن دست ناتوان است
۵- ابتذال در ورزش
یکى از دستاوردهاى استعمار در ورزش، ابتذال است. ورزش چنان که بیان شد، باید در خدمت سلامت تن و جسم و سلامت روح انسان باشد. اگر ورزش انسان را از ابعاد اخلاقى، اجتماعى و دینى او دور کند، چنین ورزشى مطرود است.
متأسفانه برهنگى در ورزش دنیا، موجب فساد اخلاقى، اجتماعى جوانان مىشود. اختلاط زن و مرد و برهنگى به بهانه ورزش در جوامع غربى بسیار مشهود است. در این گونه موارد، ورزش نه تنها موجب سلامت جسم و جان نیست، بلکه عوارض اجتماعى فراوانى نیز در پى دارد.
۶- خشونت
یکى از دستاوردهاى مطرود برخى ورزشها، روحیه خشونت و آسیبرساندن به دیگران است. برخى ورزشها موجب مىشوند که روحیه انسانى افراد، به روحیه حیوانى و درندهخویی تبدیل شود و افراد را براى آسیبرساندن به دیگران، تشویق مىنماید. بوکس، جودو، کاراته، تکواندو و… از این نوع ورزشهاست. که عوارض بسیار ناگوارى از جهت ضربه به سلامتى افراد به وجود آوردن روحیه خشونت در افراد دارد.
خشونت در محیطهاى ورزشى نیز امرى ناپسند است. ورزشکار باید از جهت اخلاق، نمونه باشد، درگیرى و زد و خورد و خشونتى که در بازیهاى اغلب کشورهاى غربى به چشم مىخورد، حاکى از این است که ورزش در آنجا به عنوان پرورش و تربیت مطرح نیست، بلکه در خدمت مقاصد استعمارى قدرتهاى بزرگ مىباشد.
۷- قهرمانپرورى
یکى از اهداف مطرود ورزش، قهرمان پرورى است ورزش باید در خدمت سلامت تن و روان باشد و تربیت بدنى در ورزش مهمتر از قهرمان پرورى است.(غرب امروز از تربیت بدنى براى رسیدن به قهرمانى بهره مىگیرد که خود آفتى بزرگتر است پرورش روحیه قهرمانى که مترادف با حرفهاى شدن ورزش و حرفهاىگرى است که مخالف و ضد انسان و هویت انسانى است.)[۸]
پىنوشتها
۱- منجد الطلاب، ص ۵۱۴؛
۲- مجله نظام پزشکى، شماره ۳، ص ۲۰۲؛
۳- ان لم تکن دینکم فتکونوا احراراً فى دنیاکم. «نفس المهموم»؛
۴- نهج البلاغه، نامه ۳۱، بخش ۴۶، ص ۹۲۹؛
۵- Sponsor.
۶- مجله رشد جوان، سال ۷، آذرماه؛
۷- میزان الحکمه، ج ۸، ص ۵۸؛
۸- تربیت بدنى از دیدگاه اندیشمندان غرب، ص ۲۸۴
منبع: سایت اندیشه قم