- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 14 دقیقه
- توسط : محمد ارباب
- 0 نظر
در بخش اول بررسی اصول ارزشی مسکن در آموزه های دین به عناوینی همچون توجه به محیط پیرامون خانه، حقوق همسایگان، پرهیز از ایجاد مزاحمت برای دیگران، پناه دادن به افراد بی خانمان، ولیمه دادن، نمادهای اسلامی در معماری و پاکیزگی مسکن در آموزه های دینی پرداخته شد.
در این بخش نیز در ادامه مباحث مسکن در آموزه های دین به عناوینی مانند زیبایی مسکن، غصبی نبودن زمین، حلال بودن پول خرید خانه، وسعت منزل، ارتفاع ساختمان، نگهداری سگ در محل زندگی و … اشاره خواهد شد.
زیبایی مسکن در آموزه های دین
زیبایی از حقیقت باطنی و ذاتی اسلام سرچشمه می گیرد و جاری می شود. خداوند خود زیباست و زیبایی را دوست دارد. از این رو در فطرت انسان که خلیفه او در زمین است نیز حس زیبایی دوستی و زیبایی جویی قرار داده است.
قرآن مجید در ضمن آیات متعددی زیبایی ها را به خداوند سبحان نسبت می دهد؛ از جمله می فرماید: «بگو چه کسی زینت الهی و روزی های پاکیزه را که برای بندگانش آورده، حرام کرده است؟ بگو آن در زندگانی دنیا برای مومنان است و نیز خالص آن در روز رستاخیز.»[۱]
زیبایی خانه جلوه های گوناگونی دارد. در قرآن درباره غار اصحاب کهف آمده است: و گردش آفتاب را چنان مشاهده میکنی که هنگام طلوع از سمت راست غار آن ها بر کنار است و هنگام غروب نیز از جانب چپ ایشان دور می گردید و آن ها کاملا از حرارت خورشید در آسایش بودند. این از آیات الهی است.[۲]
آیه نشان می دهد جهت گیری خانه ها به نحوی که بتوانند بهره مناسبی از آفتاب ببرند، اهمیت دارد. رنگ نیز از موضوعاتی است که تاثیر زیادی بر انسان و روحیات او دارد. در اینجا نیز بدون آنکه قصد اثبات یا نفی رنگ خاصی برای همه عمارت ها و شهرها در میان باشد فقط تاکید می شود، این امر در طرح ها و نقشه ها به دست غفلت سپرده نشود.
رنگ می تواند عاملی در ایجاد سرور و شادمانی انسان باشد؛ چنان که خداوند در معرفی گاو بنی اسرائیل فرمود: «رنگ آن برای بینندگان فرح بخش است.»[۳] بر همین اساس، با توجه به مجموعه آیات مشخص می شود، رنگ ها در انسان ها اثر گذارند؛
بنابراین توجه به آن ها در طراحی ها و رنگ آمیزی کل شهر و خانه های درون آن یک ضرورت است. از نظر اسلام لازم است فضای داخل منزل از مجسمه های انسان و حیوان دور باشد.
ضمن حفظ سادگی و بی پیرایگی منزل که انسان را در مادیات غرق می کند، استفاده از هنر اسلامی فضای منزل را زیبا می سازد. چنانکه گذشت دور تا دور اتاق امام صادق (علیه السلام) آیت الکرسی نوشته شده بود و در سمت قبله محل عبادتش در منزل از آیات قرآن استفاده شده بود.[۴]
غصبی نبودن مسکن در آموزه های دینی
مواظبت بر غصبی نبودن زمین مسکن، اهمیت فوق العاده ای دارد. امام صادق (علیه السلام) فرمود: اگر کسی در زمین غصبی خانه بسازد و صاحب زمین آن را طلب کند، حکومت اسلامی حق دارد خانه را خراب کند و زمین را به صاحبش برگرداند.[۵]
در رساله احکام امام راحل رعایت غصبی نبودن به ترتیب در مسئله آب وضو[۶]، دفن اموات و حکم نماز خواندن در مکان غصبی آمده است.
در روایتی آمده است هر که خانه ای را در زمین دیگری بدون اجازه وی بسازد، خسارت و نقص آن بر اوست و اگر با اجازه آنان بسازد، باید قیمت آن را بپردازد.[۷]
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: از ساختن بنا در حرام بپرهیزید که آن اساس خرابی است.[۸]
حلال بودن وجه پرداختی برای مسکن در آموزه های دین
امام رضا (علیه السلام)، در حدیثی که مرحوم کلینی از ایشان نقل کرده است درباره مال حرام فرموده اند: مال حرام رشد نمی کند یا اگر رشد کمی پیدا کند برکت ندارد.[۹]
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: کسی که مالی را از راه غیر حلال کسب کند، خداوند ساختمان و مصالح ساختمانی را بر او مسلط می سازد.[۱۰]
شیخ صدوق از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است: خداوند متعال ساختمان هایی دارد که انتقام گیرنده نامیده می شود؛ پس اگر خداوند به بنده ای مالی عطا کند و او حق آن را (خمس و زکات و انفاق های مستحبی) پرداخت نکند آن را بر او مسلط می کند؛ پس مالش را در آن صرف می کند و می میرد و ساختمان را می گذارد و میرود.[۱۱]
وسعت مسکن در آموزه های دینی
در بسیاری از اوقات به دلیل اضطرار یا کمبود زمین، فقر جامعه و برنامه ریزی نادرست تهیه خانه وسیع میسر نخواهد شد؛ ولی برای تحقق آن در جامعه اسلامی باید تلاش کرد.
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: از سعادت مسلمان، خانه وسیع، همسایه شایسته و مرکب خوب است. یکی از انصار گفت: یا رسول الله خانه ما خیلی تنگ است؛ فرمود: از خداوند متعال بخواه خانه ات توسعه پیدا کند.[۱۲]
از سعادت انسان آن است که خانه بزرگ داشته باشد.علامه مجلسی از امیر مومنان (علیه السلام) نقل کرده است ایشان بشارت داده اند برای خانه، شرافت و برکتی است. شرافت آن در وسیع بودن حیاط و صالح بودن خانواده است؛ اما برکت آن در برتری نشیمنگاه، وسعت صحن و حیات و نیکو بودن همسایه هایش نهفته است.
امام صادق (علیه السلام) به نقل از پیامبر (صلی الله علیه و آله) می فرماید: وسیع بودن منزل از سعادت مرد است.[۱۳]
امام کاظم (علیه السلام) در مسجد الحرام میان حلقه ای از بنی هاشم بود و درباره خوشی دنیا گفتگو می کردند و هر کدام چیزی درباره آن می گفتند؛ از آن حضرت در این باره سوال شد، فرمود: در وسعت منزل است و خوبی خدمتکار.[۱۴]
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در یکی از دعاهای خویش از خداوند متعال خانه وسیع طلب می کند: خدایا! گناه مرا ببخش و خانه مرا وسعت بخش و روزی مرا مبارک گردان.[۱۵]
ناگفته نماند وسعت مسکن در آموزه های دین، زمانی مورد تایید و ستایش است که برای ریا و تفاخر نباشد[۱۶] و نیز وسیله ای برای دست یافتن صاحب خانه به هدف های شایسته خانوادگی و اجتماعی باشد؛ وگرنه هر خانه وسیع و بزرگی نمی تواند عامل سعادت و نیک بختی قرار گیرد.
نقل شده است وقتی حضرت علی (سلام الله علیه) برای عیادت علاء بن زیاد حارثى (که از یارانش بود) به خانه وی وارد شد و وسعت خانه او را دید، فرمود:
با وسعت این خانه در این دنیا چه میکنی؟ آگاه باش در آخرت بدان نیازمندتری؛ آری، اگر بخواهی می توانی با این خانه به آخرت خوبی برسی، در آن مهمان نوازی و صله رحم کنی و حقوق را به وسیله آن به جای خودشان ادا کنی، در این صورت است که با آن به آخرت خوبی خواهی رسید.[۱۷]
پرهیز از ریا و فخر برای مسکن در آموزه های دین
یکی از مواردی که در ساخت خانه باید رعایت شود، پرهیز از ریاست.
بر اساس حدیث پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) فردی که برای ریا به ساختن خانه مبادرت می ورزد در آتش فرو افکنده می شود مگر اینکه توبه کند؛
گفته شد: یا رسول الله! خانه چگونه به ریا و برای شهرت ساخته می شود؟ حضرت فرمود: به اینکه بیش از اندازه کفاف بسازد یا بر همسایگانش ببالد و بر برادرانش مباهات ورزد.[۱۸]
پرهیز از اسراف برای مسکن در آموزه های دین
اسراف نکردن در هنگام ساخت و ساز خانه از مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد. قرآن کریم می فرماید: آیا در دامنه های کوه برای عبث، خانه بنا می کنی؟.[۱۹]
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) هنگام عبور در مدینه ساختمانی را دید که روی آن قبه ای ساخته بودند؛ به آن نگریست و پرسید: صاحب آن کیست؟ گفتند: از اصحاب شماست؛
وقتی صاحب خانه به مسجد النبی (صلى الله علیه و آله و سلم) آمد، رسول الله (ص) از او روی برگرداندند؛ او علت این بی توجهی را از اصحاب جویا شد؛ گفتند: پیامبر چند روز پیش خانه تو را دید که مجلل ساخته بودی و ناراحت شد و احتمالا به همین علت است؛
او رفت و آن تجملات را خراب کرد و برگشت؛ پس از آن پیامبر (صلی الله علیه و آله) به او توجه کردند.[۲۰]
امام حسین (علیه السلام) در مسیری به خانه ای مجلل برخورد کردند؛ فرمودند: گل ها را بالا برده و دین خود را پایین آورده است.
در ادامه سخنشان فرمودند: هر مقدار ساختمانی که بیش از اندازه است، برای تو وزر و وبال است.[۲۱]
البته اسراف بر اساس زمان ها و مقتضیات مکانی فرق می کند و کار این فرد در آن زمان درست نبوده است و مبارزه عملی نیاز داشت. اگر کسی خانه باشکوه بسازد و جامعه و اطرافیان به او اعتنا نکنند، این روش متداول نمی شود؛ حال آنکه اسرافکاران با این ساخت و ساز مسرفانه خویش درصدد جلب توجه دیگران اند.
استفاده بهینه از مسکن در آموزه های دین
اگر دیگران نیازمند سرپناه باشند، داشتن خانه اضافی مکروه است. کسی که خانه اضافی دارد، می تواند برای فرار از وزر و وبال آن به افراد نیازمند و محتاج بدهد.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: آن کس که خانه ای دارد و مسلمان محتاجی به آن نیاز دارد و صاحب خانه مانع می شود، خداوند متعال می فرماید: ای ملائکه من! بنده ام از دادن خانه ای در این دنیای فانی به بنده ای دیگر امتناع ورزید، به عزت و جلالم سوگند که هیچگاه این شخص در بهشت مسکن نخواهد گزید.[۲۲]
قطب راوندی و ابن شهر آشوب از هشام بن حکم نقل کرده اند مردی از اهالی حِله هر سال در موسم حج به مدینه می آمد و در منزل امام صادق (علیه السلام) ساکن می شد. یک سال او مبلغ ده هزار درهم به امام صادق (علیه السلام) داد تا خانه ای برای او تهیه کنند که دیگر مزاحم حضرت نشود؛
بعد برای انجام حج به مکه رفت؛ در مراجعت به مدینه سراغ خانه را گرفت؛ امام (علیه السلام) فرمود: آری خانه ای برای تو خریدم و قباله ای را آوردند که در آن نوشته شده بود:
بسم الله الرحمن الرحیم این خانه ای است که جعفر بن محمد (علیهما السلام) برای فلان شخص خریده است، خانه ای در فردوس برین با این حدود، حد اول آن، خانه رسول خدا (ص) و حد دوم آن خانه حضرت على (ع) و حد سوم آن خانه امام حسن مجتبی (علیه السلام)، حد چهارم آن خانه حسین بن علی (علیهما السلام) است.
چون آن مرد قباله را ،خواند گفت: راضی شدم. خدا من را فدای شما گرداند؛ امام صادق (علیه السلام) فرمودند: اما پولی که دادی برای ذریه حضرت زهرا (علیه السلام) صرف نمودم و امیدوارم خدا قبول کند و جزای آن را در بهشت به تو عطا کند؛
آن مرد قباله را برداشت و به وطن خویش بازگشت؛ پس از چندی بیمار شد و وصیت کرد و اهل خود را سوگند داد تا آن قباله را در کفن وی بگذارند؛ وقتی از دنیا رفت، اهل او به وصیت عمل کردند؛ فردای آن روز وقتی سر مزارش رفتند، دیدند قباله روی قبرش آمده و در آن نوشته است: به خدا سوگند جعفر بن محمد (علیهما السلام) به آنچه فرموده بود، وفا کرد.[۲۳]
عدم ارتفاع زیاد مسکن در آموزه های دین
بر اساس روایات ساختن بنای مرتفع کراهت دارد. در برخی احادیث تصریح شده است هرگاه ارتفاع ساختمان از هشت ذراع فراتر رفت، باید بر فراز آن آیت الکرسی نوشت.[۲۴]
خانه های با ارتفاع زیاد در میان مساکن معمولی برای صاحبان آن ها نوعی غرور کاذب ایجاد می کند. این گونه بناها بر خانه های مجاور اشراف پیدا می کنند و زمینه های نگاه حرام را به وجود می آورند.
این روند هوس های آدمی را تحریک کرده و موجبات انجام خلاف های خطرناکی می شوند که شرف انسانی را خدشه دار می سازند.
بر افراشتن خانه های مرتفع در میان بناهای با ارتفاع عادی و معمولی جز اینکه نمادی از تفرقه و خودبرتربینی است، همسایگان را نیز از حقوق طبیعی، چون نور مناسب، تهویه، نسیم خنک، فضای باز و امنیت داخل منزل محروم می کند.
ساکنان خانه های یک طبقه در نتیجه وجود ساختمان بلند همجوار از بسیاری از حقوق مسلم خویش محروم گردیده و زندگی خصوصی آنان در معرض دید بالانشینان قرار می گیرد.
مگر آنکه ضرورت کشوری یا کمبود زمین موجب شود، ایچنین خانه ساخته شود که البته آن هم باید با رعایت اصول ارزشی درباره دیگر همسایگان باشد.
پرهیز از نگهداری سگ در مسکن در آموزه های دین
در روایات متعددی از نگه داری سگ در منزل به شدت نهی است[۲۵]؛ لذا ضرورت دارد از ترویج سگ بازی و سگ گردی در سطح شهرها نیز جلوگیری شود.
پرهیز از اجبار بدهکار به فروش مسکن در آموزه های دین
مسکن از مستثنیات دین است و اگر شخصی ورشکسته شد، اسلام خانه او را استثنا کرده و به طلبکار اجازه مطالبه آن را نمی دهد.[۲۶]
محمد بن ابی عمیر که از یاران امام کاظم، امام رضا و امام جواد (علیهم السلام) است در آستانه ورشکستگی بود؛ تمام اموالش از بین رفته و ده هزار درهم از فردی طلب داشت. بدهکار منزلش را فروخت و پول ابن ابی عمیر را آورد؛
ابن عمیر پرسید: این ها چیست؟ بدهکار پاسخ داد: این ها بدهی من به توست. ابن ابی عمیر پرسید: آیا ارثی به تو رسیده است؟ بدهکار گفت: نه. پرسید: مزرعه ای داشتی و فروختی؟ بدهکار باز هم گفت نه. ابن ابی عمیر پرسید: پس از کجا آورده ای؟ بدهکار گفت: خانه ام را فروخته ام تا بدهی ام را به تو بپردازم؛
ابن ابی عمیر گفت: امام جعفر صادق (علیه السلام) فرموده است: کسی را برای دین (بدهی) از محلی که به دنیا آمده، بیرون نمی کنند؛[۲۷]
این پول را بردار که من بدان نیاز ندارم و به خدا سوگند گرچه اکنون و در ایــن حال، من به یک درهم نیاز دارم ولی از این پول یک درهم هم وارد خانه ام نخواهم کرد.[۲۸]
حفظ حریم خصوصی مسکن در آموزه های دینی
اصل مصونیت یا حفظ حریم خصوصی در منزل امری ضروری است. حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله) فرمودند: خانه هر کس حرم اوست.
مسئله حفظ حریم شخصی در اسلام تا آنجا اهمیت دارد که رسول الله (ص) در حدیثی فرمودند: هر کس بدون رضایت صاحب خانه در خانه فرد دیگری سرک کشد و نگاه کند، اگر چشم او را آسیب زنند تا حدی که بینایی اش از بین برود، حق قصاص ندارد و دیه هم در حق او وارد نیست.[۲۹]
فقهای اسلام با استناد به آیات و روایات مسکن در آموزه های دین، حکم کرده اند که بدون اجازه و رضایت صاحب خانه، وارد شدن در خانه او حرام است و هر کس در خانه خود مصونیت دارد و نمی شود کسی را از این حق به هیچ وجه محروم ساخت.
رسول اکرم (ص) در حدیثی تصریح فرموده اند: هر کس به خانه همسایه اش سرک کشد تا به عورت مردی یا مو و بدن بانویی بنگرد، بر خداوند رواست او را همراه منافقان به آتش دوزخ بیفکند.[۳۰]
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در خانه خویش مشغول شانه زدن موهای مبارک بود؛ در آن حال یکی از همسران آن وجود مقدس در کنارش نشسته بود؛ کسی از شکاف در به اندرون خانه حضرت مینگریست؛ پیامبر (ص) فرمود: اگر به تو نزدیک بودم، چشمانت را با همین شانه در می آوردم. در برخی روایات آمده است حضرت آن مرد خاطی را تعقیب نمود و او گریخت.[۳۱]
اگر خانه و محل استراحت از دید و نگاه دیگران و به ویژه چشمان آلوده در امان نباشد، دیگر محل آسایش و امنیت نخواهد بود. اجازه خواستن برای ورود به خانه یا حریم خصوصی خانواده از جلوه های حفظ حریم خصوصی است.
قرآن کریم می فرماید: «ای مومنان به خانه هایی جز خانه های خودتان وارد نشوید مگر آنکه آشنایی دهید (اجازه بگیرید) و بر ساکنانش سلام کنید؛ این برای شما بهتر است شاید پند گیرید؛ پس اگر کسی را نیافتید، در آن داخل نشوید تا به شما اجازه دهند و اگر به شما گویند بازگردید، بازگردید، این برای شما بهتر است و خداوند به آنچه انجام می دهید، داناست.»[۳۲]
مردی خدمت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) آمد و عرض کرد ایا برای وارد شدن به محل سکونت مادرم باید اجازه بخواهم؟ پیامبر اکرم (ص) فرمود: آری، آن مرد پرسید: مادرم خدمتکاری جز من ندارد، باز هم لازم است هر بار که نزدش می روم اجازه بگیرم؟ حضرت فرمود: آیا دوست داری مادرت را عریان مشاهده کنی؟ مرد گفت نه، حضرت فرمود: پس اجازه بگیر و وارد شو.
افرادی که ایام بلوغ را درک نکرده اند، تنها در سه وقت مشخص موظف به اجازه گرفتن هستند؛[۳۳] چون زندگی آنان با زندگی پدر و مادر آن قدر آمیخته است که اگر بخواهند در همه حال اذن بگیرند مشکل خواهد بود؛ از این گذشته غریزه جنسی آنان به طور کامل بیدار نشده است؛
اما قرآن کریم درباره نوجوانان بالغ چنین حکم صادر نموده است: «و هنگامی که کودکان به بلوغ برسند، موظف اند در همه حال اذن بگیرند؛ چنان که پیش از ایشان اجازه می گرفتند تا وارد شوند؛ بدین گونه خداوند نشانه های خویش را برای شما بیان می کند.»[۳۴]
البته این حکم مخصوص موقعی است که والدین در جایی مشخص استراحت می نمایند؛ ولی وارد شدن به اتاق عمومی به ویژه موقعی که دیگر اعضای خانواده با میهمانان حاضرند، بدون اذن گرفتن جایز است و اشکال ندارد.
قرآن درباره چگونگی ورود به خانه پیامبر اکرم (ص) و نحوه برخورد با آن حضرت، در آیه ای رهنمودی بسیار آموزنده و رشد دهنده دارد که یک فرد مسلمان می تواند آن را درباره مشاهیر و رهبران دینی و مراجع عظام برنامه ای برای رفتار خویش قرار دهد.
قرآن مجید می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید در بیوت پیامبر داخل نشوید مگر آنکه به شما برای صرف غذا اجازه داده شود. (مشروط بر آنکه قبل از موعد معین نیایید) و در انتظار وقت غذا ننشینید؛ اما هنگامی که دعوت شدید داخل شوید و وقتی غذا خوردید پراکنده شوید و (بعد از صرف غذا) به بحث و گفتگو ننشینید. این رفتار رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) را ناراحت می کند؛ ولی او از شما شرم می نماید؛ اما خداوند از بیان حق شرم ندارد.»[۳۵]
حضرت ختمی مرتبت (ص) حتی هنگام ورود به خانه دخترشان حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها)، از همین روش بهره می گرفتند. یک روز جابر بن عبد الله با او بود؛ پس از آنکه برای خود اجازه گرفت، برای «جابر» نیز اجازه گرفت.[۳۶]
از رسول اکرم (ص) روایت شده است برای خبر دادن به اهل خانه ذکر خدا بر زبان جاری گردد، همچون سبحان الله، الله اکبر.[۳۷]
امام باقر (علیه السلام) فرمودند: به هنگام ورود به منازل افراد باید بر اهل آن سلام نمود و چنانچه کسی نباشد، بگویید: «السلام علینا من عند ربنا؛ درود بر ما از جانب پروردگار ما؛» چراکه خداوند فرموده است تحیت با برکت و پاکیزه نزد خداست.[۳۸]
در روایتی امام صادق (علیه السلام) ضمن تاکید بر کسب اجازه هنگام ورود به خانه دیگران فرموده اند: «اجازه خواستن برای ورود به خانه دیگران سه بار است. بار اول می شنوند، بار دوم و در سومین بار اگر خواستند، اجازه ورود می دهند. در غیر این صورت اجازه گیرنده بازگردد.»[۳۹]
در قرآن تاکید شده است اگر صاحب خانه به شما گفت برگردید، بدون آنکه ناراحت شوید باید بازگردید.[۴۰] اما سوگمندانه این آموزه در جامعه ما مورد توجه قرار نمی گیرد.
آداب ورود به مسکن در آموزه های دینی
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است مرد هنگام ورود به خانه اش، به اهل خانه سلام کند و در حال ورود به درگاه پاپوش خویش را به صدا درآورده، سرفه کند تا اهل خانه خبردار شوند؛ مبادا چیزی به چشم ببیند که وی را ناخوشایند باشد.[۴۱]
در شبانگاه سرزده به خانه خویش وارد شدن نیز از منظر آموزه های اخلاقی اسلام کراهت دارد. از حضرت خاتم النبیین (صلى الله علیه و آله و سلم) نقل شده است: اگر فردی شبانگاه از سفر بازگشت، سرزده وارد خانه خود نشود، مگر آنکه قبلا اعلام کرده و خبر داده باشد.[۴۲]
آداب خارج شدن از مسکن در آموزه های دینی
توصیه شده است هنگام بیرون آمدن از خانه، آیات آخر سوره آل عمران آیت الکرسی، انا انزلنا و فاتحه الکتاب خوانده شود.[۴۳]
امام باقر (علیه السلام) در روایتی فرمودند: هر کس هنگام بیرون رفتن از خانه به حقیقت این ذکر را بخواند: «بِسْمِ اللَّهِ حَسْبِیَ اللَّهُ تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیْرَ أُمُورِى کُلِّهَا وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ خِزْیِ الدُّنْیَا وَعَذَابِ الآخِرَهِ»، خداوند آنچه را برای او از امر دنیا و آخرت است، کفایت نماید.[۴۴]
از امام زین العابدین (علیه السلام) نقل شده است که هنگام بیرون آمدن از منزل می فرمود: ««بِسْمِ اللَّهِ آمَنْتُ بِاللَّهِ وَتَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّه».[۴۵]
نتیجه گیری
سبک زندگی در هر جامعه، نمای ظاهر و آشکار هویت آن جامعه است و هر جامعه زمانی می تواند بهره های ایدئولوژیک و جهان بینی خود را به نمایش بگذارد که سبک زندگی او متناسب با باور ها و ارزش هایش شکل گرفته باشد.
جامعه کنونی ما به علت تاثیرپذیری از فرهنگ غرب در حوزه های گوناگون مانند مسکن نتوانسته است میان باور های اصیل اسلامی و سبک زندگی خود در موضوعات گوناگون ارتباط تنگاتنگی ایجاد کند و از داشتن سبک زندگی اسلامی محروم مانده است.
حوزه مسکن نیز از موضوعات بسیار حیاطی است که در شکل گیری هویت دینی و تربیت شهروندی بسیار موثر است. این پژوهش نیز در ادامه بررسی مسکن در آموزه های دینی و سبک زندگی اسلامی به موضوع اصول ارزشی و اخلاقی مسکن در آموزه های دین پرداخته است. امید است با رعایت این اصول و سفارش های وارد شده در آیات و روایات بتوانیم از نعمت الهی مسکن در جهت مهم ترین هدف آن یعنی فراهم کردن آرامش و آسایش، بهره صحیحی داشته باشیم.
پی نوشت ها
[۱] . (اعراف: ۳۲).
[۲] . (کهف: ۱۷).
[۳] . (بقره: ۶۹).
[۴] . المحاسن؛ ج ۲، ص ۶۰۹.
[۵] . وسائل الشیعه، ج ۲۵، ص ۳۸.
[۶] . سیدروح الله خمینی؛ توضیح المسایل؛ مسئله ۲۶۷.
[۷] . سنن البیهقى الکبرى؛ ج ۶، ص۱۵۰، ح ۱۱۲۶۸.
[۸] . مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۴۷۲.
[۹] . الکافی، ج ۵، ص ۱۲۵.
[۱۰] . همان، ج ۶، ص ۵۳۱.
[۱۱] . من لا یحضره الفقیه؛ ج ۴، ص ۴۱۷.
[۱۲] . الکافى؛ ج ۶، ص ۱۸۳.
[۱۳] . بحار الانوار، ج ۷۳، ص ۵۲۶.
[۱۴] . المحاسن؛ ج ۲، ص۶۱۱.
[۱۵] . نهج الفصاحه؛ ص۲۵۱.
[۱۶] . هدایه الأمه إلى أحکام الأئمه ؛ ج ۲، ص ۲۱۶.
[۱۷] . ابن ابى الحدید معتزلی؛ شرح نهج البلاغه؛ ج ۱۱، ص ۳۲.
[۱۸] . وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۳۳۸.
[۱۹] . (شعراء: ۱۲۸).
[۲۰] . ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج۱ ، ص ۷۱.
[۲۱] . الکافى، ج ۶، ص ۵۳.
[۲۲] . همان، ج ۲، ص ۳۶۷.
[۲۳] . مناقب، ج ۴، ص۲۳۳.
[۲۴] . همان، ص ۶۰۹.
[۲۵] . إِنَّ جَبْرَئِیلَ أَتَانِی فَقَالَ إِنَّا مَعَاشِرَ الْمَلَائِکَهِ لَا نَدْخُلُ بَیْتاً فِیهِ کَلْبٌ وَ لَا تِمْثَالُ جَسَدٍ (الکافى؛ ج۶، ص ۵۲۷).
[۲۶] . روح الله خمینی؛ توضیح المسائل؛ مسئله ۲۳۰۹.
[۲۷] . من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص ۱۶.
[۲۸] . علل الشرایع؛ ج ۲، ص۵۲۹.
[۲۹] . روض الجنان؛ ج ۱۴، ص ۱۲۰-۱۲۱.
[۳۰] . وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۴۱.
[۳۱] . همان، ج ۱۹، ص ۴۸-۴۹.
[۳۲] . (نور: ۲۷-۲۸).
[۳۳] . (نور: ۵۸).
[۳۴] . (نور: ۵۹).
[۳۵] . (نور: ۵۳).
[۳۶] . تفسیر نور الثقلین؛ ج ۳، ص ۵۸۷.
[۳۷] . همان، ص ۵۸۵.
[۳۸] . تفسیر نور الثقلین؛ ج ۳، ص ۶۲۷.
[۳۹] . الخصال؛ ج۱، ص۹۱.
[۴۰] . (نور: ۲۸).
[۴۱] . مشکاه الانوار؛ ص ۱۹۴.
[۴۲] . مکارم الاخلاق؛ ص ۲۶۶.
[۴۳] . بحار الانوار؛ ج ۷۳، ص۱۶۶.
[۴۴] . الکافی، ج ۲، ص۵۴۱.
[۴۵] . همان.
منابع
- قرآن کریم.
- ابن بابویه محمد بن على صدوق؛ الخصال؛ قم: نشر جامعه مدرسین، ۱۳۶۲.
- حر عاملی، محمد بن الحسن؛ وسائل الشیعه، قم: موسسه آل البیت، ۱۴۰۹ق.
- ابن شعبه حرانى، حسن؛ تحف العقول، قم: انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۰۴ق.
- کینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳.
- اخوت، هانیه بازشناسی مولفه های هویتی مسکن سنتی بر اساس آیات قرآن و روایات ائمه معصومین، دو فصلنامه تخصصی پژوهش های میان رشته ای قرآن کریم س۳، ش۲، پاییز و زمستان ۱۳۹۱.
- براتی، ناصر؛ «بازشناسی مفهوم خانه در زبان فارسی و فرهنگ ایرانی در خیال، ش ۸، زمستان ۱۳۸۲.
- ارجح ،اکرم؛ مدخل خانه، در: گروه مولفان دانشنامه جهان اسلام؛ تهران: بنیاد دائره المعارف اسلامی، ۱۳۹۰.
- شریفی، احمد حسین؛ سبک زندگی :تهران نشر آفتاب توسعه، ۱۳۹۲.
- مطهری مرتضی؛ مجموعه آثار نشر صدرا، ۱۳۶۸ش.
- معماریان، غلامحسین؛ سیری در مبانی نظری معماری تهران، ۱۳۹۲.
- نوری، حسین؛ مستدرک الوسائل؛ قم موسسه اهل البیت قم، ۱۴۰۸ق.
برگرفته از کتاب مسکن بر اساس آموزه های قرآن و اهل بیت (علیهم السلام).