- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : محمد ارباب
- 0 نظر
یکی از موضوعات مهمی که می توان با بهره گیری از معارف نورانی قرآن و اهل بیت، شاخصه های ارزشمندی برای سبک آن به جامعه ارائه نمود، موضوع مسکن در آموزه های دینی است؛
در پژوهش پیش رو تلاش شده است توصیه هایی که در آموزه های قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) درباره مسکن وارد شده است، در سه بخش در اختیار علاقه مندان قرار گیرد.
- بخش اول: بررسی برخی مسائل مربوط به مسکن مانند حقوق شهروندی، اهداف، تاریخ و شیوه انتخاب مسکن در آموزه های دینی
- بخش دوم: نظام ساختاری مسکن در آموزه های دینی
- بخش سوم: اصول ارزشی مسکن در آموزه های دینی
حقوق شهروندی و مسکن در آموزه های دینی
یکی از مباحث مهم جهان امروز، اصول معماری با توجه به حقوق و تربیت شهروندی است. مباحث شهروندی به شکل امروزی سابقه تاریخی ندارد؛ ولی باید اعتراف کرد در قرن اخیر مطالب و مباحث آن رشد فزاینده ای داشته است.
امروزه در جوامع انسانی به تدریج هویت، ارزشمندی و کرامت از دست داده و انسان ها از طریق کد و شماره شناخته می شوند. ما تنها صاحبان شماره ها را می بینیم و از اینکه در پس این کدها چه اندیشه هایی وجود دارد، اطلاعی در دست نداریم.
در نظام تربیتی اسلام، اصول و معیارهای شهرسازی با حقوق شهروندی بیان شده است. قرآن در راستای خدا محوری، بر ارزشمندی و کرامت فرد تاکید ورزیده و می فرماید: «فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آن ها را در خشکی و دریا بر مرکب های راهوار حمل کردیم و از انواع روزی های پاکیزه به آنان روزی دادیم و آن ها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کرده ایم، برتری بخشیدیم.»[۱]
نیز می فرماید: «هر کس انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسان ها را کشته است و هر کس انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است».[۲]
بر این اساس، نیازهای اقامتی انسان در اجتماع و محله در قالب شهر یا روستا با به توجه به این ارزشمندی تامین می شود. نشانه ها و جلوه های شهر مطلوب اسلامی را به وفور در موضوع مسکن در آموزه های دینی و ایرانی می توان پیدا نمود.
اهداف مسکن در آموزه های دینی
آرامش روحی و روانی و آسایش مادی از اهداف مهم مسکن در آموزه های دینی و سبک زندگی اسلامی می باشد. در قرآن کریم از محل سکونت با واژه مسکن یاد شده است. ماده اصلی آن «سکن» به معنای استقرار و آرام گرفتن بعد از حرکت است؛[۳] به همین دلیل مسکن به مکانی گفته می شود که در آن سکونت و آرامش باشد.[۴]
قرآن کریم می فرماید: «برای قوم “سبا” در مسکن و محل سکونتشان، نشانه ای از قدرت الهی بود؛ دو باغ از راست و چپ و به آن ها گفتیم از رزق پروردگارتان بخورید و شکر او را به جا آورید؛ شهری است پاک و پاکیزه و پروردگاری آمرزنده».[۵]
تمرکز و اجتماع و همبستگی نیز یکی از اهداف مسکن است؛ قرآن در داستان بنی اسرائیل خطاب به حضرت موسی (علیه السلام) می فرماید: «وَاجْعَلُوا بیوتکُمْ قِبْلَهً».[۶]
برخی مفسران بر این نظرند مقصود از قبله، مقابل هم قرار گرفتن است و معنای آیه این است که خانه های خود را مقابل یکدیگر قرار دهید؛ این کار کمک موثری به تمرکز و اجتماع بنی اسرائیل می نمود و می توانستند مسائل اجتماعی را به طور عمومی بررسی کنند و برای مراسم عبادی دور هم جمع شوند[۷] و اگر قبله به معنای قبله نماز باشد، آیه شریفه بیانگر جهت معنوی مسکن در عبادت و بندگی است.
برسی لغوی و انواع انتخاب مسکن در آموزه های دینی
در قرآن کریم از اقامتگاه و محل سکونت با واژگانی همانند مسکن، مساکن، دار، بیت، صرح، قصر، مغارات، بنیان، اکنان یاد شده است که هر یک از آنها جلوه ای از محل سکونت انسان را ترسیم نموده است. واژه بیت در لغت به معنای جایگاه محل بازگشت و مکان اجتماع است؛[۸]
اصل بیت جایگاه و پناهگاه انسان در شب است؛ زیرا بات یعنی در شب اقامت گزید و ساکن شد؛ سپس به مسکن و خانه، بدون در نظر گرفتن قید شب، بیت گفته اند.
کلمه بیت بر خانه های ساخته شده از سنگ گل و گچ یا پشم و مو اطلاق می شود و به مکان هر یک از اشیا نیز بیت گفته می شود؛[۹] چنان که در قرآن برای خانه سست عنکبوت نیز به کار رفته است.[۱۰] به همین دلیل می توان گفت واژه بیت، گستره بیشتری نسبت به مسکن دارد.
قرآن کریم می فرماید: «خدا برای شما از بیوت و خانه هایتان، محل سکونت و آرامش قرار داد و از پوست چهارپایان نیز برای شما خانه هایی قرار داد که روز کوچ کردن و روز اقامتتان، به آسانی می توانید آن ها را جابه جا کنید و از پشم و کرک و موی آن ها برای شما اثاث و متاع (و وسایل مختلف زندگی) تا زمان معینی قرار داد.»[۱۱]
از واژگان دیگری که در قرآن برای محل سکونت به کار رفته است، کلمه دار است؛[۱۲] این واژه به معنای مکان دارای ساختمان و عرصه و نیز محله قبیله و شهر است؛ مانند کلمه «دار» در آیه «وَ الَّذِینَ تَبَوَّوُا الدَّارَ وَالْإِیمان» که مقصود از دار شهر مدینه است. نیز به معنای منزل است، به این اعتبار که دورش با دیوار احاطه شده است و جمع آن دیار است.
بنیان به معنای چهاردیواری[۱۳] و بنایی است که ساخته می شود.[۱۴]
قرآن فرموده است: «فَمَن أَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَى تَقْوى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَیْرٌ أَمْ مَنْ أَسِّسَ بُنْیَانَهُ عَلَى شَفا جرف هار»؛[۱۵] آیا آن که بنای خویش را بر تقوای خدا و رضای او پایه نهاده بهتر است یا آنکه بنای خود را بر کنار سیل گاه فروریختنی پایه نهاده است؟
به نظر برخی مفسران بنیان در آیه مصدر است مثل عمران و غفران و از آن بنا خانه و مسجد اراده شده است.[۱۶]
قصر به معنای منزل و اتاقی است که از سنگ بنا شده است[۱۷] و نیز وسیع و محکم است. قرآن کریم می فرماید: «چه بسیار چاه پر آب و قصرهای محکم و مرتفع که بی صاحب مانده است».
واژه صرح به معنای قصر و ساختمان مرتفع است و به گفته راغب خانه ای بلند و آراسته است که به اعتبار معنای معنای اصلی واژه صرح یعنی پاک بودن از آلودگی و خالص بودن، به آن نامیده شده است.[۱۸]
قرآن درباره کاخ سلیمان می فرماید: «صَرْحَ مُمَرَّدٌ مِنْ قواریر»[۱۹]؛ قصری است از بلور صاف که اشاره ای هم به مصالح به کار رفته در قصر دارد.
واژه عماد از ریشه عَمَدَ به معنای بناهای رفیع و بلند و نیز به معنای تکیه گاه و ستون است. قرآن کریم فرموده است: «ارم ذات العماد»[۲۰] در اینکه ارم، نام شخص یا قبیله است یا محل و شهری است، میان مفسران گفتگوست.
طبرسی می نویسد: ذات العماد هرگاه صفت قبیله باشد، به این معناست که آن ها چادر نشینانی بودند که ستون های سیار داشتند یا دارای مردان بلند قامت بودند بنا بر اینکه قامت های آن ها به ستون تشبیه شده باشد و اگر ذات العماد، صفت شهرشان باشد به این معناست که شهرهای آن ها دارای ستون هایی استوار بود.[۲۱]
المیزان به قرینه آیه بعد «التی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُها فِی البلاد» می نویسد: ظاهر دو آیه این است که «ارم» نام شهری برای قوم عاد بوده، شهری آباد و بی نظیر و دارای قصرهای بلند و ستون های کشیده است.
غار شکاف در میان کوه است که اگر وسیع باشد باشد، به آن کهف می گویند[۲۲] و مقصود از غار در آیه «إِذْ هُما فِی الْغَارِ» کوه ثور است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مسیر هجرت از مکه به سوی مدینه در آن پناه گرفتند.
مغاره محل استتار است که غالبا در معنای غار به کار می رود. قرآن فرموده است: اگر پناهگاه یا غارها یا راهی در زیر زمین بیابند به سوی آن حرکت میکنند و با سرعت و شتاب فرار می کنند.[۲۳]
از مفاهیم به کار رفته برای محل سکونت «اکنان» است که در اصل به معنای مصونیت یا پوشش و نیز خانه است[۲۴] و فرق آن با کلمه «ستر» این است که معنای مصونیت در ماده ماده کنن اعم از این است که دارای پوشش باشد یا نه.[۲۵]
اکنان در قرآن به به معنای غارها و پناهگاه هایی است که افراد در آنجا قرار می گیرند. قرآن فرموده است: «خداوند از آنچه آفریده است برای شما سایه هایی و از کوه ها پناهگاه هایی قرار داده است.»[۲۶]
تاریخ مسکن در آموزه های دینی
نخستین خانه ای که در قرآن از آن یاد شده است خانه کعبه است. قرآن می فرماید: بی گمان نخستین خانه ای که برای (عبادت) مردم بنا نهاده شد همان است که در مکه است.[۲۷]
امیرالمومنین در خطبه قاصعه می فرماید: آیا مشاهده نمی کنید خداوند سبحان انسان های پیشین، از آدم تا آیندگان این جهان را با سنگ هایی در مکه آزمایش کرد که نه زیان میرسانند و نه نفعی دارند، نه می بینند و نه می شنوند؟ این سنگ ها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پایداری مردم گردانید.[۲۸]
خداوند در قرآن کریم به موسی برای ساخت مسکن می فرماید: به موسی و برادرش وحی کردیم برای قومتان در مصر خانه هایی برگزینید و خانه هایتان را رویاروی قرار دهید (قبله) قرار دهید و نماز را به پا دارید و به مومنان نوید دهید.[۲۹]
در زبان فارسی کهن اعم از اوستایی و پهلوی و فارسی دوره های قبل از دوره معاصر برای مسکن یا همان سکونت گاه فارسی، اصطلاحات ویژه و خاصی در نظر گرفته شده است.
دهخدا تاریخ خانه و خانه سازی را از انسان اولیه تا مصر و آسیای غربی و از قرون وسطی و دوره رنسانس تا دوره جدید را بیان نموده است که خود گواهی بر عمق توجه به خانه در طول تاریخ ایران و جهان است.
نعمت مسکن در آموزه های دینی
خداوند تمامی مراحل سکونت بشر، از انتخاب زمین، ساخت مسکن و چگونگی دست یابی انسان به قوانین حاکم بر ساخت و ساز را هدیه ای از جانب خود می نامد و می فرماید: «به خاطر بیاورید شما را جانشینان قوم عاد قرار داد و در زمین مستقر ساخت که در دشت هایش قصرها برای خود بنا می کنید و در کوه ها برای خود خانه ها میتراشید؛ بنابراین نعمت های خدا را متذکر شوید و در زمین به فساد نکوشید.»[۳۰]
این نعمت ها و هدایای الهی تا زمانی که در مسیر حق و کشف حقیقت باشد، اسباب رشد و سعادت بشر و رشد جامعه می شود، در غیر این صورت از استمرار این نعمت ها محروم خواهند گشت. قرآن از ساخت و سازهای قوم ثمود یاد می کند که سنگ ها را در دل کوه می تراشیدند و در آنجا سکتی می گزیدند؛ اما هنگامی که فسادگری، کردند تازیانه های عذاب آنان را فرا گرفت و از این نعمت محروم شدند.
معماری مسکن در آموزه های دینی
معماری، بسیاری از رفتارهای ما را جهت دهی می کند. تا پیش از آنکه بنایی ساخته شود، بنا اسیر انسان است؛ اما پس از ساخت، انسان اسیر آن می گردد. تا پیش از ساخت ما به آن شکل می دهیم و پس از ساخت، بنا رفتار ما را شکل می دهد؛
به همین دلیل اگر در مرحله طراحی بر اساس همین فرهنگ خودی و بومی نقشه ای طراحی شود، میان فرهنگ ما و فرهنگی که ساختمان بر ما تحمیل می کند تناقضی پیش نخواهد آمد؛ اما اگر معماری بر اساس فرهنگ بیگانه و غیر خودی ساخته شود، میان فرهنگ فرد مسلمان و فرهنگ ساختمان، تناقض پیش خواهد آمد.
ممکن است این تناقض در آغاز مشکل ساز باشد و رنگ و بوی ستیز دهد؛ اما به مرور زمان از فرهنگ فرد، حساسیت زدایی شده و فرهنگ ساختمان چیره می شود.
این تغییرات آن قدر آرام و خزنده اند که شاید هیچ توجهی را بر نمی انگیزاند؛ اما پس از گذشت زمان با مقایسه این دو دوره می توان تغییرات را درک کرد. این تغییر نخست در حوزه رفتار صورت می گیرد و سپس تغییر رفتار، باعث تغییر فرهنگ می شود.
به همین دلیل معتقدان به دین باید آموزه های دینی را در ارتباط با شهر اسلامی و ساخت و ساز خانه جدی بگیرند. مسکن در آموزه های دینی را می توان در دو دسته آموزه های ساختاری و آموزه های ارزشی تقسیم کرد.
منظور از آموزه ساختاری آموزه ای است که می شود از آن، شاخص های شهر اسلامی را در ساخت و ساز مسکن استنباط کرد. در حالی که ساختار ارزشی در برگیرنده مباحث اصول ارزشی است؛ مثلا عدالت، وقتی شما در شهر می خواهید تراکم واگذار کنید، باید عادلانه باشد؛ نه اینکه هر کسی هر چقدر پول داد حق ساخت و ساز داشته باشد.
باید ببینیم تراکم حق الناس است یا حق حکومت یا دولت. اگر حق الناس است باید بر اساس آموزه های دینی، همسایه رضایت بدهد تا نور و آفتاب را از او بگیری و اگر راضی نیست شهرداری نمی تواند مجوز تراکم بدهد؛ از این رو موضوع مسکن را در دو بخش نظام ساختاری مسکن و آموزه های ارزشی باید مورد بررسی قرار بگیرد.
نتیجه گیری
در موضوع مسکن، عده ای دست از آب و گل بر نمی دارند و هر روز در پی ساخت یک خانه و تنوع بیشتر و بزرگتر آن هستند و خود نمی دانند هدفشان و نهایت آرزویشان در خانه سازی و تعویض مسکن چیست و حرص و ولع آنان در خانه، چه زمانی به سرانجام خواهد رسید.
البته در مقابل هم برخی به دلیل اعراض از دنیا خانواده خویش را در کوچک ترین سرپناه قرار می دهند و در سخت ترین وضعیت زندگی میکنند و هیچ تلاشی برای آسایش خانواده انجام نمی دهند. آنان بر این باورند در زندگی کوتاه مدت دنیا تهیه خانه، امری غیر منطقی است.
روشن است که هر دو تفکر غلط است. همان طور که گفته شد، مسکن در آموزه های دینی، محل آرامش و آسایش بیان شده است. نظام ساختاری، اخلاقی و ارزشی مسکن در منابع ما به خوبی عنوان شده که با مراجعه به آن ها می توان از این نعمت الهی به درستی بهره برد.
پی نوشت ها
[۱]. و لقد کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَر وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلى کثیر ممن خلقنا تفضیلاً (اسرا: ٧٠).
[۲]. مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً وَ مَن أحیَاهَا فَکَانَما اَحبىَ الناسَ جَمیعا (مائده: ۳۳).
[۳]. اسماعیل جوهری، الصحاح، ج۱، ص ۲۴۴.
[۴] . موسسه اعمال الموسوعه؛ موسوعه العربیه العالمیه؛ ج ۲۳، ص ۲۶۳.
[۵]. لقد کان لِسَا فِى مَسْکَتِهِمْ آیَهٌ جَنَّتَانِ عَنْ یَمِینِ وَ شِمالٍ کُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّکُمْ وَ اشْکُرُوا لَهُ بَلْدَهً طَیِّبَهً وَ رَبُّ غَفُور(سبا: ۱۵).
[۶]. یونس: ۸۷.
[۷]. ناصر، مکارم شیرازی؛ تفسیر نمونه؛ ج۸، ص۳۷۱.
[۸] . ابن فارس: معجم مقاییس اللغه؛ ج۱، ص ۳۲۴.
[۹] . حسین؛ راغب اصفهانى، المفردات فی غریب القرآن، ص ۴۱۷.
[۱۰] . أن أوهن البیوت أتیت العنکبوت (عنکبوت ۴).
[۱۱] . وَ الله جَعَلَ لَکُمْ مِنْ بُیُوتِکُمْ مَکَناً وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعَامِ بُیُوتاً تَسْتَخِفُونَهَا یَوْمَ ظَعْنِکُمْ وَ یَوْمَ قامَئِکُمْ وَ مِنْ أَصْوافها و أوبارها و أشعارها أثاثاً و متاعاً إلى حین (نحل: ٨٠).
[۱۲] . محمد مرتضی زبیدی؛ تاج العروس: ج ۶، ص ۴۱۳-۴۱۴؛ حسین راغب اصفهانی؛ المفردات فی غریب القرآن: ص۳۲۱.
[۱۳]. اسماعیل جوهری؛ الصحاح : ج ۶، ص ۲۲۸۶.
[۱۴] . احمد قیومی: المصباح المنیر؛ ج ۲، ص ۶۳.
[۱۵]. توبه: ۱۰۹.
[۱۶] . علی اکبر قریشی: قاموس قرآن، ج ۱، ص ۲۲۳.
[۱۷] . محمد فیروزآبادی؛ قاموس، ج ۲، ص ۲۰۲.
[۱۸] . حسین راغب اصفهانی؛ المفردات فی غریب القرآن ص ۲۸۲.
[۱۹] . ۱۰ نمل: ۴۴.
[۲۰] . فجر: ۷.
[۲۱] . فضل بن حسن طبرسی؛ تفسیر جوامع الجامع، ج ۲، ص ۲۸۶.
[۲۲] . فخر الدین طریحی؛ مجمع البحرین : ج ۳، ص ۲۲۹.
[۲۳] . لَوْ یَجِدُونَ مَلْجَأَ أَوْ مَغاراتٍ أَوْ مُدْخَلاً لَوَلَّوْا إِلَیْهِ وَ هُمْ یَجْمَحُونَ (توبه ۵۷).
[۲۴] . محمد بن مکرم؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۳۶۰.
[۲۵] . ابوهلال عسکری؛ الفروق اللغویه، ص ۲۸۱.
[۲۶] . و الله جعل لکم ممَّا خَلق ظلالاً و جعل لکم من الجبال أکنان (نحل: ۸۱).
[۲۷] . إن أول بیت وضع الناس الذى بنکه مبارکاً و هُدى للعالمین (ال عمران: ۹۶).
[۲۸] . و ألا ترون أن الله سبحاله التیر الأولین مِن لَدُنْ آدَمَ صلوات الله علیه إلى الآخِرِینَ مِنْ هَذَا العالم بأحجار لا نظر و لا تنفع ولا تُصِرُ وَ لا تَسْمَعُ فَجَعَلَهَا بَیْنَهُ الْحَرَامَ الَّذِی جَعَلَهُ لِلنَّاسِ قیاماً (السید رضی نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲)
[۲۹] . و أوحینا إلى موسى و أخیه أن ما یقویکما بمصر یونا و اجعلوا بیوتکم قبله و أقیموا الصلاه و َبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ (یونس: ۸۷).
[۳۰] . وَ اذْکُرُوا إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاء مِن بَعدَ ماد و براکُم فِی الأرضِ تَتَّخِذُونَ مِن شهولها قصورا و تتجنون الجبال بیوتاً فاذْکُرُوا آلاء الله و لا تعلوا فی الأرض مفسدین (اعراف ۷۲).
منابع
- قرآن کریم.
- ابن بابویه محمد بن على صدوق؛ الخصال؛ قم: نشر جامعه مدرسین، ۱۳۶۲.
- حر عاملی، محمد بن الحسن؛ وسائل الشیعه، قم: موسسه آل البیت، ۱۴۰۹ق.
- ابن فارس احمد؛ معجم مقاییس اللغه قم مکتب الاعلام الاسلامی ، ۱۴۰۷ق.
- ابن شعبه حرانى، حسن؛ تحف العقول، قم: انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۰۴ق.
- اخوت، هانیه بازشناسی مولفه های هویتی مسکن سنتی بر اساس آیات قرآن و روایات ائمه معصومین، دو فصلنامه تخصصی پژوهش های میان رشته ای قرآن کریم س۳، ش۲، پاییز و زمستان ۱۳۹۱.
- براتی، ناصر؛ «بازشناسی مفهوم خانه در زبان فارسی و فرهنگ ایرانی در خیال، ش ۸، زمستان ۱۳۸۲.
- ارجح ،اکرم؛ مدخل خانه، در: گروه مولفان دانشنامه جهان اسلام؛ تهران: بنیاد دائره المعارف اسلامی، ۱۳۹۰.
- شریفی، احمد حسین؛ سبک زندگی :تهران نشر آفتاب توسعه، ۱۳۹۲.
- مطهری مرتضی؛ مجموعه آثار نشر صدرا، ۱۳۶۸ش.
- معماریان، غلامحسین؛ سیری در مبانی نظری معماری تهران، ۱۳۹۲.
- نوری، حسین؛ مستدرک الوسائل؛ قم موسسه اهل البیت قم، ۱۴۰۸ق.
برگرفته از کتاب مسکن بر اساس آموزه های قرآن و اهل بیت (علیهم السلام).