- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
عنوان: اسلام، زن و جستاری تازه
مولف: سید محمّد حسین فضل الله
مترجم/ محقق: مجید مرادی
ناشر: انتشارات بوستان کتاب
سال نشر: ۱۳۸۴
نوبت نشر: دوم
محل نشر:قم
۲۷۴ صفحه
این کتاب برگردان فارسی «تأمّلات إسلامیه حول المرأه» است که چاپ ششم آن از سوی دارالملاک لطّباعه و النّشر و التّوزیع در ۱۹۹۷ م در ۱۶۸ صفحه منتشر شده است.
فصول شانزدهگانه کتاب عبارت است از: شخصیت و نقش زن در عرصه زندگی، زن مؤمن، نمونه انسانی توانا، زن و بازسازی شخصیت زن و شعار آزادی، زن و مشکل عقب ماندگی، عنصر زنانگی و زیبایی، مرزهای رابطه و ازدواج، پیوندی مقدّس، اصول انتخاب، همسانی و نامزدی، ازدواج یا پیوند مودّت، حقوق و وظایف زن و شوهر، مشکلات زناشویی، ویژگیهای زندگی زناشویی، مشورت با زن و حلّ اختلافات، ابعاد پیوند زناشویی، ازداوج موقّت، ازدواج رسمی(ثبتی)، طلاق، چند همسری.
نویسنده، در آغاز و پیش از ورود به بحث، خود را ناگزیر از طرح پرسشی میبیند تا شیوه بحث در برخی از مسائل زنان را تبیین کند:
«آیا راه کشف شخصیت، عقل، ایمان و دیگر عناصر شخصیتی زن از طریق نصوص دینی است، یا بررسی شخصیت ذاتی زن از راه حضور وی در عرصه واقعیت… ما معتقدیم شیوه مطالعهای که مبتنی بر تمرکز بر واقعیت انسانی زن، و همچنین مرد است، بهترین راه دستیابی به نتایجی متوازن است. ابتدا باید وضعیت واقعی زن را درک کرد و سپس وارد فهم نص شد. بر این اساس، ما ابتدا با ماهیت شرایطی که نصوص در آن سربرآورده اند و نگره برخاسته از درون آن شرایط آشنا میشویم، تا شاید قراءنی را کشف کنیم، که نص را از معنای ظاهریاش به تفسیر دیگر معطوف میکند که با واقعیت خارجی تفاوت ندارد و یا به سبب مخالفت حدیث با اصول ثابت عقیدتی، که آن را مخالف ضرورت دینی و برگرفته از کتاب و سنّت نشان میدهد، نادرستی و عدم وثاقت و سلامت حدیث را کشف کنیم.»
پس بر پایه باور مؤلّف برای دستیابی به نتایج متوازن در بررسی مسائل، باید وضعیت عینی و واقعی زنان ملاحظه گردد، تا در صورت ناسازگاری نصوص دینی با آن، یا با اصول قطعی اعتقادی، نصوص دینی یاد شده را به تأویل بریم تا ناسازگاری موجود را از میان برداریم.
البتّه مؤلّف، خود را از تأویل ظاهر صریح متون دینی (قرآن و سنّت) و تلاش در برقراری سازش میان تجربه انسانی و مضمون صریح آیات و روایات برکنار میداند و آن را ناشی از «تمایل به همراهی با ایده عصری سازی اسلام و موافق نشان دادن اسلام با تحوّلات (علمی) پدید آمده بر مبنای سلطه و رواج اندیشهای مشخّص با قدرتی معین و به دور از اصالت واقعی حقایق زندگی» تلقّی میکند.
وی با این مبنی، که اسلام با انکار نکردن حقایق، بلکه تأکید بر آن و قانونگذاری هماهنگ با حقایق، میگوید:
«این (امر) ما را وا میدارد که در آیات و روایاتی که در ظاهر خلاف این مطلب هستند، بررسی کنیم، تا بعضی از عناصر پنهان را که به گونه دیگر قابل فهم است، کشف کنیم؛ آن گاه این عنصر پنهان، همانند قرینهای داخلی بر این که معنای خلاف ظاهر مقصود بوده است، به کار گرفته شود. این باریکاندیشی و عمیقنگری همان چیزی است که ما در کشف دیدگاه حقیقی اسلام درباره زن… بدان پرداخته ایم».
مؤلّف در بررسی آیات ۲۲۸ سوره بقره (/۳ (۲۷۳۲۷۰ و ۱۲۹ و ۳۴ (سوره نساء/۱۸) ۳۵۳۳ سوره زخرف (/۳۲۳۱)، سخن امیرالمؤمنین(علیه السلام) در نهج البلاغه درباره نقصان عقل و ایمان زنان (/۱۸۲)، سخن امام علی(علیه السلام) درباره پیروی نکردن از زنان در کار معروف (/۸۴۸۰)، حدیث منسوب به پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) درباره مخالفت با زنان در مشورت، حدیث منسوب به حضرت زهرا(سلام الله علیها) از شیوه یاد شده بهره میجوید.
وی درباره حدیثی که به حضرت زهرا(سلام الله علیها) نسبت داده شده است: «خوبی و خیر زنان در آن است مردان را نبینند و مردان نیز آنان را نبینند»، مینویسد:
«ما از این حدیث فقط همین معنای ظاهری را برداشت نمیکنیم که فقط ندیدن منظور باشد؛ بلکه آن را کنایه از عدم اختلاط میدانیم، با در نظر گرفتن این که اختلاط زن و مرد ممکن است به نتایج منفیای بینجامد.»
منبع: مجله حوزه؛ فروردین ماه ۱۳۹۱؛ شماره ۱۶۳؛ کتابشناسی زنان