- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
در این نوشتار برآنیم تا با یکی دیگر از ستارگان پرفروغ حریم اهل بیت (علیهم السلام) به نام «احمد بن حمزه بن یَسَع اشعری قمی» آشنا شویم که عاشقانه و مجدّانه، عمرش را در طریق گردآوری و حفظ و نقل احادیث آل محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) سپری کرد.
ولادت احمد بن حمزه
در اواخر سده دوم هجری (۱) در شهر قم حمزه بن یَسَع*(۲) بن عبداللّه اشعری قمی، صاحب فرزندی شد که او را احمد نام نهاد. ظاهراً چون این کودک در شهر قم و در خاندان اشعری متولّد شده، به اشعری قمی مشهور گشته است. البتّه تاریخ دقیق و بی ابهام ولادت این محدّث بزرگ، معلوم نیست.
خاندان احمد بن حمزه
احمد بن حمزه، در خاندانی پا به عرصه گیتی نهاد که بیشتر افراد آن، از یاران امامان بزرگوار شیعه و از محدّثان فرزانه و نامور بودند؛ پدرش حمزه بن یسع قمی، یکی از راویان برجسته و مورد عنایت نخبگان تراجم بوده و از یاران امام جعفر صادق (علیه السلام) و امام موسی کاظم (علیه السلام) به شمار می آمده است.(۳) از دیدگاه بعضی از نقادان دانش تراجم، جناب حمزه از وجاهت بلندی برخوردار بوده است.(۴)
یکی از برادران احمد، به نام محمد بن حمزه، نیز در سلسله راویان اخبار اهل بیت (علیهم السلام) قرار دارد. کنیه احمد را ابو طاهر نوشته اند. علامه حلّی درباره او چنین می نگارد: محمد بن حمزه و ابوطاهر اشعری از چهره های موجّه و از یاران امام هادی (علیه السلام) هستند.(۵)
جدّ احمد بن حمزه، یسع بن عبداللّه، هم که در مسیر روشن تشیّع گام برمی داشت، از اصحاب حضرت صادق (علیه السلام) به شمار می رود و روایاتی از آن سرچشمه دانش نقل کرده است.(۶)
از طرف دیگر، عموی او به نام سهل بن یسع اشعری قمی نیز از راویان پرآوازه و برجسته و موجّه خاندان اشعری است که از حضرت کاظم (علیه السلام) و حضرت رضا (علیه السلام) روایاتی را نقل کرده است. اکثر رجال نویسان شیعه از او به نیکی یاد کرده اند.(۷)
احمد بن حمزه، صحابی امام
از برایند سخنان تمام رجال نویسان معروف، این نکته قطعی می نماید که جناب احمد بن حمزه، در شمار یاران امام هادی (علیه السلام) بوده است. شیخ طوسی در کتاب ارزشمند خود، او را در سلسله روایتگران و یاران حضرت امام هادی (علیه السلام) به شمار آورده است.(۸) مرحوم آیه اللّه خویی در «معجم الرجال» و علامه شوشتری در «قاموس الرجال» نیز تصریح داشته اند که احمد بن حمزه، از اصحاب امام دهم شیعیان بوده است.(۹)
شخصیت و منزلت احمد بن حمزه
از آنچه گذشت، به خوبی معلوم می گردد که احمد بن حمزه محدّثی ارجمند و گرانقدر بوده است. درستی این سخن هنگامی آشکار می شود که حجّت خدا، حضرت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، او را مورد تأیید و عنایت خویش قرار داده است؛ چنان که شیخ کشّی و شیخ طوسی چنین نقل کرده اند:
ابو محمد رازی گفت: من و احمد بن محمد بن خالد برقی، در عسکر سامراء – بودیم. در این هنگام، فرستاده ای از طرف امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به سوی ما آمد و گفت: احمد بن اسحاق اشعری قمی، ابراهیم بن محمد هَمْدانی و احمد بن حمزه بن یسع، موثّق و موجّه اند.(۱۰)
همه ترجمه نویسان، این روایت را نقل کرده و معتقدند که این حدیث، منزلت بلند احمد بن حمزه را آشکار می سازد. همچنین از قراین تاریخی و احادیث شیعه بر می آید که احمد بن حمزه در ارتباط با نماینده حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در غیبت صغرا، بوده است.
شیخ طوسی در این زمینه، اذعان دارد که: «برای گروهی از بزرگان توقیعات و نامه هایی از ناحیه حضرت حجت (علیه السلام) به وسیله سفیران ویژه آن حضرت می رسید، که از آن گروهند: محمد بن جعفر اسدی، احمد بن اسحاق قمی، ابراهیم بن محمد همدانی و احمد بن حمزه بن یسع».(۱۱)
از این کلام شیخ طوسی چند نکته روشن می شود: اولاً احمد بن حمزه و جمعی از بزرگان و عالمان آن روزگار، مورد تأیید امام (علیه السلام) و از چهره های شاخص و موجّه بوده اند؛ ثانیاً، مردم در فراگیری مسائل دینی به آن ها رجوع می کرده اند و ثالثاً، احمد بن حمزه، در دوران غیبت صغرا در قید حیات بوده است.
نیز از پاره ای روایات – که در آخر مقاله ذکر می شود – به دست می آید که احمد بن حمزه، وکیل امام هادی (علیه السلام) در شهر قم بوده و وجوهات شرعیه را به امام می رسانده است.
از طرف دیگر، از آنجا که امام (علیه السلام) او را در ردیف بزرگانی همچون احمد بن اسحاق قمی، برجسته ترین روایتگر شیعه، قرار داده است، نشانه دیگری از جلالت شأن و فرهیختگی این محدث نامور قمی است.
علاوه بر این، تمامی رجال شناسان، نیز از آغاز تا فرجام، احمد بن حمزه را به عنوان محدثی مورد اعتماد و موجّه یاد کرده اند. در اینجا به سخنان چند تن از آن ها اشاره می کنیم.
نجاشی در میراث مکتوب و ارزشمند خود می گوید: احمد بن حمزه، چهره ای بسیار بسیار موجّه و بلند مرتبه است.(۱۲)
علامه حلّی می گوید: احمد بن حمزه چهره برجسته است.(۱۳)
سخن آخر در این زمینه، از شیخ طوسی است که چنین می نگارد: احمد بن حمزه بن یسع قمی، مورد اعتماد و از وجاهت بلندی برخوردار است.(۱۴)
استادان احمد بن حمزه
احمد بن حمزه، به عنوان یک محدّث و ولایتمدار در تکاپوی شنیدن و گردآوری سخنان اهل بیت (علیهم السلام)، تلاش مقدّسی را آغاز کرد. ایشان برای فراگیری حدیث و شنیدن کلمات امام خود، حتی از قم به سامراء هجرت می کند.
با وجود آن که در آن عصر دو تن از امامان بزرگوار شیعه، حضرت هادی و حضرت عسکری (علیهم السلام) در این شهر به حالت تبعید و تحت نظر حکومت ستم پیشه زمان، زندگی می کردند، اما او موفق به ملاقات با امام هادی (علیه السلام) می شود و از محضر نورانی و دریای موّاج دانش آن حضرت، بهره گرفته، بسیاری از مشکلات علمی و مسائل شرعی خویش را بدین گونه حل می نماید.(۱۵)
از این رو می بینیم احمد بن حمزه روایات بسیاری از امام هادی (علیه السلام) نقل می کند و گاه، روایات او به صورت پرسش و پاسخ می باشد.
بعد از وجود مقدس امام (علیه السلام)، در محضر بزرگان دانش، که هر یک استوانه ای در فقه و حدیث و تقوا بودند، حاضر شد و از خرمن دانش آنان خوشه ها چید. از میان استادان این محدّث بزرگ، می توان افراد ذیل را نام برد:
۱-ابان بن عثمان؛ ۲-حسین بن مختار؛ ۳-یاسر خادم قمی؛ ۴-محمد بن خَلَف؛ ۵-زکریّا بن آدم قمی؛ ۶-محمد بن خالد برقی قمی؛ ۷-مرزبان بن عمران قمی.
همان طور که ملاحظه می شود، بعضی از این راویان، در شمار بزرگان حدیث هستند.(۱۶)
دانش آموختگان از محضر استاد
احمد بن حمزه، با تلاش و جدّیت و تحمل رنج سفر، توانست به درجات بلندی از موقعیّت علمی برسد؛ به گونه ای که گروهی از شیفتگان روایات اهل بیت (علیهم السلام)، پروانه وار به گرد شمع وجود او جمع شده و از این سرچشمه زلال بهره ها بردند. در اینجا نام جمعی از این دانش اندوختگان را ذکر می کنیم:
۱-محمد بن احمد بن یحیی ؛ ۲-علی بن مهزیار اهوازی؛ ۳-محمد بن عیسی عُبیدی؛ ۴-حسین بن سعید اهوازی؛ ۵-عبداللّه بن جعفر حمیری قمّی؛ ۶-سعد بن عبداللّه قمی.(۱۷)
بر اهل نظر پوشیده نیست که وجود افرادی مانند علی بن مهزیار و عبداللّه بن جعفر و سعد بن عبداللّه، در میان شاگردان احمد بن حمزه، نشانه شخصیّت بلند مرتبه او است.
کتاب احمد بن حمزه
با وجود آن که، از این محدّث دانشمند، اخبار زیادی در منابع اصیل روایتی شیعه، نقل شده است، امّا گویا ایشان به جز کتاب «النوادر» که تمام بزرگان به ایشان نسبت داده اند، کتاب دیگری نداشته است. از این کتاب شیخ نجاشی و آقا بزرگ تهرانی در کتاب گران سنگ خود، نام برده اند.(۱۸)
غروب ستاره
احمد بن حمزه اشعری قمی بعد از تلاش های بی وقفه و مستمرّ خویش در راه روشن و سعادت آفرین مذهب اهل بیت (علیهم السلام)، تا آخرین لحظه از عمر با برکت خود از نشر حدیث و ترویج مکتب ناب تشیع دست نکشید؛ ولی چنان که سرنوشت محتوم هر انسانی هجرت از این جهان مادّی است، او نیز روزی جان به جان آفرین تسلیم کرد و روح مقدّس او به سوی بهشت پرکشید.
در این که احمد بن حمزه در کدامین سال و کدامین سرزمین از دنیا رفت، نمی توان قاطعانه اظهار نظر کرد؛ گویا ظاهراً او در نیمه دوم سده سوم هجری رحلت کرد و امکان دارد او هم مانند ده ها و صدها محدّث قمی، در این شهر دانش پرور آرمیده باشد.
گزیده ای از روایات احمد بن حمزه
احمد بن حمزه بن یسع اشعری، روایات فراوانی نقل کرده است که در اینجا از باب نمونه به برخی از آن ها اشاره می کنیم:
۱-زکات به شیعیان
عبداللّه بن جعفر حمیری از احمد بن حمزه قمی روایت می کند که: از امام هادی (علیه السلام) پرسیدم: مردی از شیعیان شما، قوم و قبیله ای دارد که همه آنان از شیعیان شما به شمار می روند؛ آیا می شود تمام زکات مال را به آن ها داد؟ امام در پاسخ فرمود: بله.(۱۹)
۲-ذبیحه مخالفان تشیّع
احمد بن حمزه از زکریا بن آدم روایت می کند که امام هادی (علیه السلام) فرمود: من تو را نهی می کنم از ذبیحه هر کسی که مخالف و معاند با عقاید شما شیعیان است، مگر در هنگام ضرورت و ناچاری.(۲۰)
۳-وضوی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)
احمد بن حمزه از ابان بن عثمان و او از حضرت امام باقر (علیه السلام) نقل می کند: امام (علیه السلام) روزی به ابان فرمود: آیا برای تو بگویم که رسول خدا (ص) چگونه وضو می گرفتند؟
در این هنگام امام (علیه السلام) با کف دست خود مقداری آب برداشت و به صورت خود ریخت. دوباره مقداری آب بر داشت و بر دست راست خود ریخت و بعد با مقداری آب دست چپ را شست. سپس سر و پاها را مسح کرد و در مسح پاها، دست ها را بر روی پاها کشیدند و فرمودند: اینجا کعب است.(۲۱)
۴-وکالت در اخذ اموال
علی بن مهزیار از احمد بن حمزه نقل می کند: به حضرت امام هادی (علیه السلام) گفتم: در شهر ما چه بسا افرادی اموالی برای آل محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) وصیّت می کنند و آن اموال را نزد من می آورند. من دوست دارم آن اموال را با اذن شما، به خدمت شما بیاورم. امام فرمود: نزد من نیاور و خود را در معرض خطر دشمنان قرار مده.(۲۲)
۵-رفتار با مخالفان
احمد بن حمزه با واسطه از امام باقر (علیه السلام) روایت می کند که: در روزگاری که حکومت در دست کودکان (و افراد کم سن و سال) است، با مخالفان ما معاشرت کنید؛ اما در دل با آنان مخالفت ورزید «خالطوهم بالبرّانیه و خالفوهم بالجوانیّه اذا کانَتِ الْاِمْرِهُ صِبْیانیّه».(۲۳)
۶-صید با سگ شکاری
احمد بن حمزه با واسطه از محمد بن مسلم روایت می کند که:
از امام باقر (علیه السلام) پرسیدم: هنگامی که گروهی از شکار چیان به شکار می روند، و در حالی که سگ شکاری برای یکی از آنان است؛ در صورتی که صاحب سگ، او را به سوی شکار بفرستد، ولی یکی دیگر از شکارچیان نام خدا را بر زبان جاری می کند؛ آیا در این صورت، شکار حلال است؟
امام (علیه السلام) فرمود: باید صاحب سگ، نام خدا را بر زبان جاری کند تا شکار حلال شود، در عیر این صورت حرام خواهد بود.(۲۴)
۷-شهادت دادن زنازاده
همچنین او با واسطه از ابو بصیر روایت می کند که: از امام محمد باقر (علیه السلام) سؤال کردم: آیا شهادت فرزند زنا قبول است؟ امام در پاسخ فرمود: نه. به امام گفتم: «حَکَم»(۲۵) گمان می کند که شهادت دادن او در محضر قاضی جایز است. امام حَکَم را نفرین کرد و فرمود: بارخدایا! گناهانِ حَکَم را نبخش.(۲۶)
جمع بندی
احمد بن حمزه بن یَسَع اشعری قمی، از محدثین بزرگ شیعه است که در اواخر سده دوم هجری می زیسته. هر چند تاریخ دقیق ولادت، وفات و نیز مدفن او مشخص نیست با این حال به شهادت علمای رجال از جمله کشی، نجاشی، علامه حلی و شیخ طوسی، وی از اصحاب خاص امام هادی و امام حسن عسکری (علیهما السلام) بوده است.
پی نوشت ها
۱-رجال نجاشی، ص ۹۰، شماره ۲۲۴؛ رجال شیخ طوسی، ص ۴۰۹؛ رجال ابن داود، ص ۳۷؛ رجال تفرشی، ص ۲۱؛ قهپایی، مجمع الرجال، ج ۱، ص ۱۱۲؛ علیاری تبریزی، بهجه الآمال، ج ۲، ص ۵۹؛ شبیری زنجانی، الجامع فی الرجال، ص ۱۱۳؛ علامه شوشتری، قاموس الرجال، ج ۱، ص ۴۵۹؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج ۲۴، ص ۳۲۰؛ ابطحی اصفهانی، تهذیب المقال، ج ۳، ص ۳۲۹؛ ابوعلی حائری، رجال، ج ۱، ص ۲۶۱؛ خویی، معجم الرجال، ج ۲، ص ۱۰۶؛ مامقانی، تنقیح المقال، ج ۱،ص ۶۰؛ اردبیلی، جامع الروات، ج ۱، ص ۴۹؛ علامه حلی، خلاصه الاقوال، ص ۱۴؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۲۷؛ تجلیل تبریزی، معجم الثقات، ص ۸؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص ۲۵۸.
۲-«یَسَع» نام یکی از قبایل معروف یمن است. در قرآن نام «الیاس» و «یَسَع» ذکر شده است و در «تاج العروس» آمده: «یَسَع» اسم پیامبری از فرزندان حضرت هارون، برادر موسی (ع)، است. مامقانی، تنقیح المقال، ج ۱، ص ۱۰۲.
۳-رجال شیخ طوسی، ص ۱۷۸ و ۳۴۷.
۴-مامقانی، تنقیح المقال، ج ۱، ص ۲۷۶.
۵-علامه حلی، خلاصه الاقوال، ص ۱۸۷؛ قهپایی، مجمع الرجال، ج ۵، ص ۲۰۳؛ مامقانی، تنقیح المقال، ج ۳، ص ۱۱۵.
۶-مامقانی، تنقیح المقال، ج ۳، ص ۳۲۹.
۷-رجال نجاشی، ص ۱۳۲؛ رجال طوسی، ص ۳۳۷؛ شهید ثانی، شرح لمعه دمشقیه (دو جلدی)، ج ۱، ص ۱۴۱.
۸-رجال طوسی، ص ۴۰۹.
۹-خویی، معجم الرجال، ج ۲، ص ۱۰۶؛ علامه شوشتری، قاموس الرجال، ج ۱، ص ۴۵۹.
۱۰-رجال کشی، ج ۲، ص ۸۳۱؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص ۲۵۸؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۶۳.
۱۱-شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص ۲۵۸.
۱۲-رجال نجاشی ص ۲۲۹.
۱۳-علامه حلی، خلاصه الاقوال، ص ۱۴.
۱۴-رجال طوسی، ص ۴۰۹.
۱۵-شیخ کلینی، فروع کافی، ج ۳، ص ۵۵۲؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۹، ص ۸۰.
۱۶-اردبیلی، جامع الروات، ج ۱،ص ۴۹؛ شبیری زنجانی، الجامع فی الرجال، ص ۱۱۳؛ خویی، معجم الرجال، ج ۲، ص ۱۰۶.
۱۷-اردبیلی، جامع الروات، ج ۱، ص ۴۹؛ خویی، معجم الرجال، ج ۲، ص ۱۰۶.
۱۸-آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج ۲۴، ص ۳۲۰؛ رجال نجاشی، ص ۶۶؛ مامقانی، تنقیح المقال، ج ۱، ص ۶۰.
۱۹-شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۲۳۹.
۲۰-شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۹، ص ۸۰، حدیث ۳۳.
۲۱-همان، ج ۱، ص ۷۸، حدیث ۳۹.
۲۲-همان، ج ۷، ص ۵۸، حدیث ۳.
۲۳-شیخ کلینی، کافی، ج ۲، ص ۲۲۰، حدیث ۲۰.
۲۴-شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۹، ص ۳۲، حدیث ۱۰۲.
۲۵-حَکم بن عُیَینه، زیدی مذهب و از فقهاء اهل سنت بود.
۲۶-شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۲۷۶، حدیث ۱۰۲.
منبع: ستارگان حرم؛ جمعی از نویسندگان؛ قم، نشر زائر، جلد ۱۱؛ ابوالحسن ربانی سبزواری؛ پایگاه اطلاع رسانی حوزه (با تغییراتی در متن)