- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
در این نوشتار به فرمایشات حضرت امیرالمومنین پیرامون تقسیم غنائم جنگ جمل اشاره شده است:
یحیى بن عبد اللَّه بن حسن از پدرش عبد اللَّه بن حسن و او از حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) نقل نموده که آن حضرت چند روز پس از ورود به بصره خطبه اى ایراد فرمود و در اثناى آن مردى برخاسته و گفت: اى امیرالمومنین! بفرمایید که اهل جماعت و اهل افتراق چه کسانی هستند؟ و نیز اهل بدعت و اهل سنت چه کسانى هستند؟
حضرت فرمودند: «واى بر تو، حال که پرسیدى با دقت به جوابش گوش کن که پس از من نیاز نباشد که دوباره از کسى بپرسى.
اهل جماعت، من و پیروان من هستند هر چند در تعداد اندک باشند، و این همان حقى است که مطابق با امر خدا و پیامبر مى باشد و اهل افتراق، مخالفان با من و پیروانم مى باشند هر چند تعدادشان بسیار باشد و اهل سنت، افرادى هستند که دست تمسک به سنن خدا و پیامبر زده اند، هر چند تعدادشان کم باشد و اهل بدعت، مخالفان اوامر خداوند و قرآن و پیامبر بوده و افرادى خودراى و هوا پرستند هر چند تعدادشان بسیار باشد، و از این گروه جمعى درگذشته اند، و تعدادى نیز زنده اند، که نابودى و محو آنان از روى زمین بر عهده خود خداوند است.»
سوال عمار از غنائم
در اینجا عمار برخاسته و عرض کرد: اى امیرالمومنین! مردم درباره غنیمت سخنانى مى گویند و فکر مى کنند کسانى که با ایشان جنگ کردند، خود آنان و اموال و اولادشان مال ما مى شود و به عنوان غنیمت قابل تصرف مى باشند.
پرسش عباد بن قیس از غنائم
در این هنگام مردى به نام عباد بن قیس از قبیله بکر بن وایل که زبان گویا و تندى داشت برخاسته و گفت: اى امیرالمومنین! بخدا قسم که تو در تقسیم غنائم میان مردم، مراعات عدل و داد و مساوات را نکردى!
جواب امام علی از مساله غنائم
حضرت فرمود: واى بر تو، براى چه؟
گفت: براى اینکه تو آنچه در محیط لشکرگاه بود قسمت نمودى ولى اموال و زنان و بچه هاى مخالفین را وا گذاشتى.
حضرت فرمود: اى مردم، هر که جراحتى دارد آن را با روغن مداوا کند.
اشکال عباد بن قیس بر سخن امام علی درباره غنائم
عباد گفت: ما مطالبه سهم خود را مى کنیم و او به ما حرف هاى نامربوط مى زند!
امیرالمومنین (علیه السلام) به او فرمود: اگر گفته ات باطل و دروغ باشد خدا تو را مرگ ندهد تا غلام ثقیف را درک کنى! پرسیدند: غلام ثقیف کیست؟ فرمود: مردى که هیچ حرمتى براى خدا باقى نمى گذارد و همه را هتک مى کند.
پرسیدند: آیا او به مرگ طبیعى مى میرد یا او را مى کشند؟ فرمود: خداوندى که درهم کوبنده ستمکاران است او را به مرگى فاحش نابود مى کند و آن به جهت کثرت فضولاتى است که از او خارج مى شود به سوزشى شدید در مقعد مبتلا مى شود.
پاسخ امام علی درباره عدم اخذ غنائم
امیرالمومنین على (علیه السلام) در جواب عباد بن قیس درباره عدم گرفتن غنائم در جنگ جمل فرمود: اى برادر بکرى، تو مرد ساده اى هستى، مگر نمى دانى که من کوچکتر ها را به جرم بزرگان عقاب و مواخذه نمى کنم؟
آیا این اموال پیش از افتراق و ارتداد ملک آنان نبوده؟ و آیا ازدواج ایشان روى جریان صحیح نبوده؟ و مگر فرزندان ایشان بر اساس قوانین اسلام اولادشان محسوب نمى شدند؟ و این بچه ها روى فطرت اسلام متولد نشده اند؟
پس چطور ما مى توانیم اموال این بچه ها را تصرف کرده و از ایشان بستانیم؟ و شما فقط مى توانید آنچه که در لشکرگاه است را تصرف نمایید و آنچه در خانه هاى ایشان است میراث خود آنان است، بنابراین هر کدام از آنان را که دشمنى کند وى را به همان گناه مواخده نماییم و هر که از تمرد باز ایستد گناه دیگرى را بر او بازخواست ننماییم.
تمسک به سیره رسول الله (صلی الله علیه و آله) درباره غنائم
اى برادر بکرى! من همچون رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم) در مکه با ایشان رفتار نمودم، آن حضرت نیز اجناس (غنائم) محیط لشکر را بین مسلمین تقسیم نمود و متعرض غیر از آن نشد و من تنها قدم به قدم از آن حضرت پیروى نمودم.
اى برادر بکرى! مگر نمى دانى که در جنگ با کفار حربى آنچه در شهر است براى مسلمین فاتح، حلال است ولى اگر مخالفین از افراد مسلمان باشند آنچه خارج از محیط لشکرگاه است متعلق به ورثه است و جز آن ها کسى در آن اموال حقى ندارند؟
در اینجا آن حضرت خطاب به چند تن دیگر که زبان به اعتراض گشودند فرمود: آرام گرفته و آهسته سخن گویید؛ خدا شما را رحمت کند! اگر در این سخن تردید داشته و مرا تصدیق نمى کنید و فکر مى کنید نظر شما صحیح است، بگویید تا بدانم عایشه در سهم کدامیک از شما قرار خواهد گرفت؟
در اینجا همه مجاب شده و از سر خجلت گفتند: اى امیرالمومنین! شما راست گفتید و ما خطا کردیم و تو عالمى و ما جاهلیم و از درگاه خداوند طلب مغفرت مى کنیم! و همه فریاد زدند: «حق با شما است اى امیر مومنان! خدا تو را به رشاد و سداد برساند!»
در اینجا عباد برخاسته و گفت: اى مردم، به خدا اگر از آن حضرت پیروى نموده و اطاعت امر او کنید شما را به قدر سر مویى از راه و جاده پیامبرتان گمراه نخواهد ساخت و چرا چنین نباشد که رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم) علم ایام زندگى و آجال مردم و احکام قضا و داورى و قوه تشخیص و تمیز میان حق و باطل را به او عطا فرموده است؛ همانند هارون نسبت به موسى (علیهما السلام).
و اینکه پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم) به او فرموده: «تو در نزد من همچون هارون در نزد موسى مى باشى جز آنکه پس از من پیامبرى نباشد»، این فضلى است که خداوند، وى را بدان مخصوص داشته و پیامبر وى را بدان گرامى داشته و او را بر دیگران برترى داده است.
سپس امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود: خدا شما را رحمت کند! شما باید به وظایف خود آشنا باشید و یکى از آن وظایف این است که از گفتار فردى که دانا و آگاه و خیرخواه است اطاعت نموده و فرد بى اطلاع را جز اطاعت و تسلیم هیچ وظیفه اى نیست. و اگر حرف مرا گوش کرده و از آن اطاعت کنید مطمئن باشید که من به خواست خداوند شما را به راه حقیقت رسانده و از مراحل تیره و تار زندگى نجات خواهم داد، هر چند که در طى این راه سختى و ناگواری هاى بسیار ببینم.
و این را بدانید که این سراى چند روزه از خوشى و شیرینى دور است و لذت هاى ظاهرى آن آلوده به زحمت و گرفتارى و فشار بوده و آنان که فریب ظاهر و زینت هاى دنیا را مى خورند، در حقیقت محروم و مغبون شده و در آخر ندامت و پشیمانى سودى به حال ایشان نخواهد داشت.
سپس این را بدانید چنان که گروهى از بنى اسرائیل از نوشیدن آب نهرى ممنوع شدند و جز گروه اندکى همگى بر خلاف دستور و نهى آن پیغمبر رفتار نمودند، شما -خدا رحمتتان کند- از آن گروهى هستید که از اوامر و دستورات پیغمبرشان اطاعت نموده و از تکالیف او سرپیچى نکردند.
و اما عایشه در این جریان راه خطا پوییده و از راى زنانه پیروى نمود، ولى او همچون گذشته نزد ما همان حرمت نخست (ام المومنین) را دارد و رسیدگى امور تنها به دست خداوند است، هر که را خواهد ببخشد و آن را که بخواهد عذاب مى کند.
منبع
ابو منصور طبرسى؛ ترجمه از بهزاد جعفرى؛ الاحتجاج؛ ترجمه جعفرى؛ انتشارات اسلامیه؛ تهران؛ اول؛ ۱۳۸۱ ش