- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : محقق شماره 1
- 0 نظر
خلاصه و نتیجه گیری
در رویکرد شناختی رفتاری، وسواس به عنوان افکار، تکانه ها یا تصورات مزاحم و ناخواسته ای تعریف میشود که فرد کنترلی بر آنها ندارد و عملکرد اجتماعی، شغلی، خانوادگی و تحصیلی او را تحت تأثیر قرار میدهند و برای وی آشفتگی و اضطراب ایجاد میکنند. فرد برای تسکین اضطراب و آشفتگی خود، به طور موقّت، به خنثی سازی روی میآورد و این خنثی سازی، شکل رفتارهای وسواسی و اجباری به خود میگیرد.
در دیدگاه اسلامی، منظور از «وسوسه» یا «وسواس» به عنوان یک اختلال روانی، همان وسواس فکری است که توسط شیطان برانگیخته میشود؛ زیرا کار شیطان آن است که افراد را به سوی افکار ناخواسته، مزاحم و مذموم بکشاند تا بدین وسیله، رفتارهای ناپسند و اعمال نادرستی از آنان صادر شود. به عبارت دیگر، نسبت دادن این اندیشه ها و افکار مزاحم، ناخواسته و نادرست به شیطان، دلالت بر اجباری بودن آنها و غیرقابل کنترل بودن این افکار توسط فرد دارد.
همچنین در متون و منابع اسلامی به اضطراب زا بودن وسواس نیز اشاره شده و «وسواس عملی» به عنوان نتیجه و پیامدی از «وسواس فکری» مطرح شده است. بنابراین، به طور کلی، میتوان استنتاج نمود که در هر دو رویکرد، به تعریف مشابهی از وسواس برمی خوریم و در این زمینه، تفاوت محسوسی بین دو رویکرد موجود نیست.
اگرچه محتوای وسواس از فردی به فرد دیگر متفاوت است، اما شایعترین وسواس ها عبارتند از: وسواس آلودگی، ترس از آسیب رساندن به خود یا دیگری، داشتن رفتارهای غیراجتماعی، اشتغال به امور جنسی غیرطبیعی، وسواس های مذهبی، نظم و ترتیب، وسواس های بی معنا و افکاری در مورد مرگ خود یا عزیزان و وابستگان.
در ارتباط با محتوای وسواس، اگرچه متون و منابع اسلامی بیشتر به وسواس هایی در ارتباط با انجام اعمال و فرایض مذهبی و دینی نظیر شک در تعداد رکعات نماز، وضو، غسل، نیت نماز، تکبیره الاحرام، قرائت، وسواس در طهارت و نجاست (شست وشو) اشاره شده است، با این حال، به انواع دیگر وسواس همچون وسواس در مورد سلامتی و ترس از بیماری، داشتن اندیشه های بیهوده (وسواس اعتقادی)، وسواس در ارتباط با مرگ، برزخ، قبر، دوزخ و معاد، وسواس های افراطی مانند داشتن افکار و عقاید غیرمنطقی و ناعاقلانه و وسواس جدال و کشمکش نیز اشاره شده است.
به طور کلی، در رویکردهای گوناگون، علایم و نوع افکار و حرکات اجباری تقریبا مشابه هستند و بر علایم خاصی مثل تشریفات و آیین مندی های رفتاری، نشخوارهای ذهنی و فکری و اجتناب تأکید شده است.
مشهورترین اشکال بالینی تشریفات «شست وشو و پاکیزگی» است و تظاهر دیگر وسواس تشریفات «وارسی» است که با هدف جلوگیری از فاجعه های ویژه ای همچون آتش سوزی، دزدی و مانند آن طراحی میشوند. اَشکال دیگر تشریفات به صورت «نظم و ترتیب» و «احتکار» مشاهده میشود. تشریفات یا نشخوارهای ذهنی، که برای کاهش تشویش و ناراحتی برانگیخته میشوند، توسط ترس های وسواسی طراحی میگردند و شامل شمارش و وردخوانی و مانند آن هستند.
در متون و منابع اسلامی نیز به هر سه مورد مزبور یعنی «اعمال و آیین مندی های وسواسی»، «افکار وسواسی یا نشخوارهای ذهنی و فکری» و «اجتناب» اشاره شده است. در احادیث و روایات تأکید شده است که فرد مبتلا به وسواس برای اجتناب از افکار ناخواسته و مزاحم، به رفتارهای اجباری پناه میبرد (اجتناب).
در متون اسلامی، به این موضوع نیز اشاره شده است که اعمال و رفتارهای اجباری ناشی از افکار و اندیشه های ناخواسته و مزاحم هستند که فرد کنترلی بر آنها ندارد و ناشی از وسوسه شیطان هستند.
در ارتباط با سبب شناسی وسواس، رویکردهای شناختی رفتاری بر چگونگی ادراک و ارزیابی پدیده ها توسط فرد تأکید دارند و این اختلال را ناشی از پردازش شناختی نادرست و غیر منطقی افراد مبتلا میدانند. افراد مبتلا به وسواس نه تنها دارای احساس مسؤولیت و احساس گناه افراطی و شدید برای رخ دادن حوادث و وقایع میباشند، بلکه باورهای نادرستی در مورد شایستگی ها و لیاقت های خود دارند که ناشی از کمال گرایی افراطی یا اخلاق گرایی متعالی آن هاست. همچنین این افراد به طور افراطی و شدیدی به افکار مزاحم و ناخواسته ای که تجربه میکنند اهمیت میدهند و تعبیر و تفسیرهای فاجعه آمیزی از این افکار دارند.
در متون و منابع اسلامی، در زمینه سبب شناسی وسواس، هم به نقش فرایندهای شناختی و عقلانی مانند «عدم رشد عقلی»، «ضعف در اراده و تسلیم شدن در برابر افکار شیطانی»، «عدم اعتماد به نفس»، «توجه افراطی به غرق بودن در برابر غرایز و شهوات» و «امیال کاذب» و نیز به نقش عوامل فیزیولوژیک همچون «سوء هاضمه» و هم به نقش عوامل عاطفی و هیجانی مانند «اضطراب» اشاره شده است.
یکی از نکات اساسی که در هر دو رویکرد بر آن تأکید بسیار میشود، مسأله پیش گیری و درمان است. درباره پیش گیری، نظریه پردازان شناختی بر شناخت منطقی تأکید میکنند و اعتقاد دارند که ایجاد احساس امنیت، آرامش و تعادل روانی و شناخت منطقی میتوانند عوامل مؤثری در پیش گیری از اختلالات روانی باشند واین تحقق نمییابد، مگر در پرتو تربیت صحیح و درست افراد و جامعه ای با زمینه مناسب برای پذیرش افراد سازگار و متعادل.
به دلیل این که نظریه های رفتارگرایی بر یادگیری و ارائه الگوهای رفتاری صحیح و منطقی تأکید میورزند، پیش گیری طبق رویکرد «شناخت رفتار درمانگری» شامل ارائه الگوهای صحیح رفتاری از طریق تقویت و پاداش و روش حذف یا تنبیه و شرطی سازی میباشد.
البته باید متذکر شد که کارایی این روش ها بیشتر در حیطه پیش گیری ثانویه به اثبات رسیده است. در دیدگاه اسلامی، راهکارهایی که از ابتلا به اختلالات روانی، از جمله وسواس فکری عملی، پیش گیری میکنند، شامل روش های ذکر شده در رویکردهای روان کاوی، زیست شناختی، شناختی و رفتاری میباشند.
برخی از این راهکارها عبارتند از: پرورش صحیح ذهنی و رشد عقلانی، عدم به کارگیری شیوه های سلبی در تربیت مانند تنبیه و تهدید، جلوگیری از بروز عوامل زمینه ساز اختلالات روانی، همچون اضطراب و ترس، ایجاد تعادل و نظم در کلیه برنامه های زندگی، دادن آگاهی صحیح یعنی ایجاد شناخت منطقی در افراد نسبت به وظایف شرعی و اجتماعی، استفاده از گیاهان دارویی مانند سدر و ایجاد اشتغال ذهنی (قرائت قرآن و ذکر).
در زمینه درمان اختلال وسواس فکری عملی، رویکرد «شناخت رفتار درمانگری» متأثر از نظریه سالکوسکیس (۱۹۸۹) تأکید میکند که اگرچه «مواجهه طولانی مدت با جلوگیری از پاسخ» در درمان بعضی از انواع وسواس موفقیت آمیز میباشد، اما برای سایر افراد مبتلا به اختلال، مانند افرادی که دارای افسردگی شدید و یا عقاید بیش بها داده شده هستند، سودمند نمیباشد.
بنابراین، در این رویکرد، بر شناسایی و اصلاح ارزیابی های منفی و افکار مداخله گر، اصلاح نگرش های مربوط به احساس مسؤولیت و جلوگیری از خنثی سازی، که در پی ارزیابی متأثر از احساس مسئولیت پدید میآید، تأکید میشود. این در حالی است که بر اساس متون و منابع اسلامی (آیات، احادیث و روایات)، میتوان از روش ها و فنون گوناگون شناختی، معنوی، ارتباطی، عملی و دارویی برای درمان این اختلال استفاده کرد. در واقع، در رویکرد اسلامی، بر تمام ابعاد و جنبه های این اختلال تأکید شده و درمان های گوناگونی از این قبیل در آن به چشم میخورند.
آگاه سازی فرد وسواسی از وضع نابهنجار خود و موقعیتی که در ارتباط با خداوند دارد، پرورش عزّت نفس و تبیین منافات آن با وسواس و بندگی شیطان، تغییر موقعیت در مورد اعمال وسواسی، پناه بردن به خداوند (توکّل به خداوند) و توجه قلبی و زبانی (ذکر خدا و ذکر اهل بیت علیهم السلام)، اکتفا به واجبات و ترک مستحبات و پرداختن به ضرورت ها و پرهیز از اعمال غیرضروری، توجه دادن به الگوها و اسوه ها در اعمال دینی و تشریح رفتار معصومان(علیهم السلام)، غرقه سازی در امور معنوی، حسّاسیت زدایی و زدودن اشکال از ذهن فرد وسواسی، تأکید بر روزه داری و پرهیز از پرخوری و درمان های دارویی مانند مصرف بعضی از مواد غذایی، به ویژه انار، خرما، سیب و روغن زیتون و انجام اعمالی که موجب موقعیت روانی ویژه و شادابی و آرامش فرد میگردد، مانند خضاب و رنگ کردن مو، بی اعتنایی به شک و تردید و مراقبت مستمر از فرد مبتلا به وسواس و کنترل پیوسته افکار و اعمال وی.
بنابراین، فنون درمانی برگرفته از متون اسلامی شامل فنون درمان شناختی، رفتاری و دارویی است. همچنین نتایج پژوهش ها نشان دهنده تأثیر و کارامدی بیشتر این فنون به صورت ترکیبی است، تا به کارگیری این فنون به تنهایی؛ زیرا به کارگیری فنون مزبور به صورت ترکیبی، اثر تعاملی ویا دست کم اثر تجمعی دارد و به بهبودی سریعتر، بیشتر و پایدار این اختلال منجر میشود. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که شیوه های پیش گیرانه و درمانی رویکرد اسلامی به وسواس، کلیتر، کاملتر و کارآمدتر میباشند.
پینوشتها
- Obsessive – Compulsive Disorder (OCD).
- J. Piacentini (2000), Cognitive Behavioral Therapy of Childhood OCD. Child and Adolescent Psychiatric Clinics of North America, 8(3), 599 – 616.
- obsessive thoughts.
- obsessive images.
- obsessive yuminations.
- obsessive doubts.
- obsessive impulses.
- obsessive rituals.
۹-نصرت الله پورافکاری، افسردگی واکنش یا بیماری، تهران، آزاده، ۱۳۷۱.
۱۰-کیت هاوتون، کرک پاتریک، سالکوسکیس و کلارک (۱۹۸۹)، رفتار درمانی شناختی: راهنمای کاربردی در درمان اختلال های روانی، ترجمه قاسم زاده، تهران، ارجمند، ۱۳۷۶.
۱۱-مایکل گلدز، دنیس گات و ریچارد مییر، مبانی روان پزشکی آکسفورد، ترجمه کیانوش هاشمیان و ابوحمزه الهام، تهران، تبیان، ۱۳۷۷.
- J. Piacentini, Opcit.
۱۳-علی نقی فقیهی، شناخت مشاوره از دیدگاه اسلامی (چکیده مقالات دومین همایش)، تهران، سپهر، ۱۳۷۹، ص ۹۷.
۱۴-اثیرالدین محمد بن یوسف بن ابی حیان اندلسی، تفسیر البحر المحیط، ج ۱۰، ص ۵۷۹.
۱۵-محمود ارگانی بهبهانی، شناخت و درمان وسوسه و وسواس در اسلام، قم، مجمع ذخائر اسلامی، ۱۳۷۹، ص ۲۰ ۱۹.
۱۶-محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۱۲۲.
۱۷-محمود ارگانی بهبهانی، پیشین، ص ۲۱.
۱۸-ابن منظور، لسان العرب، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج ۱۵، ص ۲۹۳.
۱۹-محمدباقر مجلسی، پیشین، ج ۶۶، ص ۱۶۳، ح ۲۰، ۴ تا ۴۳ و ج ۸۲، ص ۸۳، ح ۳۰.
۲۰-علی اکبر دهخدا، فرهنگ دهخدا، ج ۱۴، حرف واو.
۲۱-امام خمینی، چهل حدیث، تهران، رجاء، ۱۳۶۸، ص ۴۰۲.
۲۲-ر.ک.به: یحیی سیدمحمدی، وسوسه و وسواس در اسلام.
۲۳-کنزالعمّال، ح ۱۲۶۶.
۲۴-شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۲۳۱، ج ۵ و ۶.
۲۵-همان، ج ۱، ص ۴۶ / محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۱۱.
۲۶-محمدبن یعقوب کلینی، پیشین، ج ۲، ص ۴۲۴، ح ۲.
۲۷-علی نقی فقیهی، پیشین، ص ۹۸.
۲۸-محمدباقر مجلسی، پیشین، ج ۶۶، ص ۱۶۳.
۲۹-همان، ج ۷۲، ص ۶۹.
۳۰- محمدبن یعقوب کلینی، پیشین، ج ۱، ص ۱۱.
۳۱- همان، ج ۱، ص ۱۱ / شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج ۱، ص ۴۶.
۳۲-محمدبن یعقوب کلینی، فروع کافی، ج ۳، ص ۴، ح ۷.
۳۳-محمدباقر مجلسی، پیشین، ج ۷۶، ص ۸۷ / شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص ۱۹.
۳۴-محمدباقر مجلسی، پیشین، ج ۹۲، ص ۲۹۰.
۳۵- امام خمینی، پیشین، ص ۴۰۵ ۴۰۶.
۳۶-علی نقی فقیهی، پیشین، ص ۱۰۱.
۳۷-محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج ۲، ص ۴۲۴ / همو، فروع کافی، ج ۳، ص ۱۴.
۳۸-نهج البلاغه، خ ۹۱.
۳۹-محمدبن یعقوب کلینی، فروغ کافی، ج ۳، ص ۱۴ و ص ۳۶۰.
۴۰-آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج ۵، ص ۳۵۲.
۴۱-یحیی سید محمدی، پیشین، ص ۷۶.
۴۲-محمود ارگانی بهبهانی، شناخت و درمان وسوسه و وسواس در اسلام، ص ۱۲۱.
۴۳-محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج ۲، ص ۴۲۴.
۴۴-محمدباقر مجلسی، پیشین، ج ۱۰، ص ۱۰۲.
۴۵-همان، ج ۶۶، ص ۱۶۲، ح ۳۶ تا ۴۲.
۴۶-ابی جعفر احمدبن محمدبن خالد البرقی، المحاسن، ق. المجمع العالمی لاهل البیت(علیهم السلام)، ۱۴۱۳، ج ۲، ص ۵۵۳.
۴۷-شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج ۵، ص ۹۶، باب ۹۷، ح ۶۰۲۵.
۴۸- محمدباقر مجلسی، پیشین، ج ۶۲، ص ۳۰۰.
۴۹-ابی جعفراحمدبن محمدبن خالدالبرقی،پیشین،ج۲، ص ۴۸۵.
۵۰-همان، ج ۲۰۱، ص ۷۸۹ / محمدباقر مجلسی، پیشین، ج ۶۶، ص ۱۲۶.
۵۱-محمدباقر مجلسی، پیشین، ج ۶۹، ص ۶۹.
۵۲-ر.ک: جمشیداحمدی، وسواس ودرمان آن، شیراز،نوید،۱۳۶۸.
۵۳ -محمدباقر مجلسی، پیشین، ج ۷۶، ص ۹۷.
۵۴-نهج البلاغه، حکمت ۳۱۲.
۵۵- محمدباقر مجلسی، پیشین، ج ۷۲، ص ۱۲۴، روایت ۲.
- Neutralization.
- Compulsive Behavior.
- Avoidance Behavior.
- S.J. Rachmn & R.L. Hodgson (1980), Obsessions and Compulsions, Englewood Cliffs, NJ: Prentice Hall.
- Diagnostic and Statistical ManuaI of Menta Disorder (DSM- IV).
۶۱ گیل اس استکتی، درمان رفتاری وسواس، ترجمه عباس بخشی پور، تبریز، مؤسسه انتشاراتی روان پویا، ۱۳۷۶.
- Perfectibility.
- Morality.
- M.H. Freeston, R. haducuer, F. Gagnon & N. Thibodeau (1993), “Belifs about Obsessional Thoughts”, Journal of Psychopathology and Behavioral Asse ssment, 15, 1-27.
۶۵-وسواس، برداشت ها و درمان رفتاری، گیل اس استکتی و همکاران، ترجمه امیر هوشنگ مهریار، تهران، پویا، ۱۳۷۳.
- P.M.Salkovskis, D. Westbrook, J. Davis, A. Jeavons & A. Gledhill (1994), Effects of Neutalizing of in Trusive Thoughts: An Experiment Investigation.
۶۷-بهروز میلانی فر، بهداشت روانی،تهران،قومس،۱۳۷۲،ص۵۳
- P.M. Salkovskis, C. Richards & E. Forrester (1995), The Relation between Obsessional Problems and Intrusive Thoughts: Behavioral and Cognitive Psychothrapy, 23, 281, 299.
۶۹-ر.ک.به: کیت هاوتون و همکاران، پیشین.
- form.
- Content.
- Idiosyncratic.
- Self0 ontrol.
- Self – monitoring.
- P.M. Salkovskis, P. Cambell (1994), Thought Suppression in Naturally.
- P.M. Salkovskis, Cognitive – Behavioral Factors and The Persisstence of Intrusive Thoughts in Obsessional Problems: Behaviors Research and Theory, 27, 677, 682 / P.M. Salkovskis & H.C. Warwick (1988), Cognitve Theorg of Obsessive Compulsive Disorder: In the Theory and Practice of Cognitive Theory (Perris, C.Blackburn, I.M. and Perris H. eds), P.P 376 – 395, Springer, Heidelbery.
سایر منابع
- The Etiology of Obsessive – Compulsive Disorder Behavior and Research, 35 (3), 211- 219.
- Occuring negative In Trusive Thoughts: Behavior Research and Therapy, 32, 1-8.
- American Psychiatric Association (1994), Diagnostic, and Statistical “Manual of Mental Disorders”, Fourth Edition.
- P.M. Salkovskis (1985), Obsessional – Compulsive Problems: Acognitive – Behavioral analysis; Behavior Research and Therapy, 23, 571 – 583.
- I.M. Marks (1986), Fears, Phobias and Rizuals (New York: Oxford University Press).
- S. Rachman (1996), Obsessions, Responsibility, and Guilt: Behavior Research and Therapy, 31, 149 – 254.
- S. Rechman, R. Hodgson & I.M. Marks (1971), How to Remain Neutral: An Experimental Analysis of Neutralization: Behavior Research and Therapy, 34, 889- 898.
- A.E. Bergin (1991), “Values and Religious lssues in Psycho Therapy and Mental Health”. American Psychologist, 45, 394- 403.
- O. Conner, K. Todorov, c. Rebillard, S. Borgeat & M. Brault (1999) “Cognitive – Behavior Therapy and Medication in The Treatment of Obsessive – Compulsive Disorder, Canadian, journal of Psychiatry, 44 (1), 64- 72.
- M.J. Kozak, M.R. Liedowitz & E.B. Foa (2000), Cognitive Behavior Therapy and Pharmacotherapy for Obsessive – Compulive Disorde, Goodman, Waynek, Rudorfer, Maltt Hew, V. (Eds), Personality and Clinical Psychology Series.
- S. Rachman (1997), A Cognitive Theory of Obsessions: Behavior Research and Therapy, 35, 793- 802.
- P.M. Salkovskis & D. Westbrook (1989) Behavior Therapy and Obsessional Rumminations: Can Failure be Turned in to Success, Behavior Research and Therapy, 27, 149 – 160.
منبع: مجله معرفت؛ شماره ۷۵؛ فقیهی، علی نقی؛ مطهری، جمشید؛(دانشیار علوم تربیتی دانشگاه قم و رئیس مؤسسه مطالعاتی مشاوره اسلامی دکترای علوم تربیتی-پژوهشگر در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و مؤسسه مطالعاتی مشاوره اسلامی(کارشناش ارشد روان شناسی)