جامعه بشری فطرتاً به یک سلسله اعتقادات و روشهای عملی برای اداره و پیشبرد زندگی، نیازمند است و لذا هیچ جامعهای نه در گذشته و نه در عصر حاضر، مشاهده نمیشود که یک مکتب و مسلک خاصی برای این منظور نداشته باشد. برای این مکاتب که مخلوطی از اصول اعتقادی و برنامههای عملی میباشند، عناوینی از قبیل آیین، دین، شریعت، مذهب، مله، نحله و امثال آنها در زبانهای مختلف وضع گردیده که در اینجا اولاً به معنای لغوی این الفاظ میپردازیم و بعد از آن وجه تمایز یا اشتراک آنها را در استعمالات اصطلاحی بیان میکنیم:
۱. آیین در لغت پهلوی به معنای سیرت، رسم، عرف، طبع، عادت، روش، دیدن، خُلق، خصلت، منش، میباشد.(۱)
۲. شریعت در لغت عربی به محلّی گفته میشود که مردم از آنجا آب برمیدارند و معمولاً این محل در کنار رودخانهها و جوی آب میباشد.(۲)
۳. دین کلمهای است که در آن احتمالات متعددی داده شده است. اگر از کلمه «دئنا» که در سانسکریت و گاتهای اوستا وجود دارد، گرفته شده باشد به معنای خصایص آدمی، تشخص معنوی و وجدان به کار رفته است. و اگر ریشه در زبانهای سامی داشته و در زبان عرب از طریق زبان «اکدی»، وارد شده باشد به معنای حق، قانون و داوری خواهد بود. ولی بعضی از علمای اسلامی بر این عقیده هستند که کلمه دین یا در اصل در زبان آرامی عربی به معنای حسابگر استعمال شده و از آنجا داخل زبان عربی گردیده است و یا این کلمه عربی خالص بوده و معنای آن عادت یا استعمال است. و یا کلمه فارسی است که به معنای دیانت و خداپرستی میباشد. به هر صورت کلمه دین به معنای دیانت و خدا پرستی در زبان عرب دوره جاهلی استعمال میشده است.(۳)
۴. مذهب که یک کلمه عربی است از ماده «ذهاب» به معنای رفتن و مرور کردن بر وزن «مفعل» که دلالت بر اسم مکان دارد اخذ شده است.(۴) پس به معنای طریق و راه میباشد.
۵. مله که جمع آن ملل است در لغت به معنای سنت و طریق آمده(۵) و از عبارت «املیت الکتاب» گرفته شده است.(۶) و نیز به خاکستر و سنگریزههای داغ مله، گفته میشود.
۶. نحله در لغت به معنای عطیه، بخشش آمده و نیز یکی از معانی آن دعوا، ادّعا و نسبت دادن میباشد.(۷)
۷. فرقه به دسته و گروهی از مردم اطلاق میشود.
استعمالات و معانی اصطلاحی:این کلمات و عباراتی که معانی لغوی آنها ذکر شد در علم ادیان و مذاهب استعمالات خاصی دارند که به طور مختصر به آن اشاره میشود:
کلمه آیین که یک کلمه پهلوی است در حقیقت مترادف با کلمه دین میباشد. و در اصطلاح علم ادیان و مذاهب این دو کلمه و عنوان بر تمام ادیان الهی و غیر الهی، اطلاق میشود. بنابراین همان طوریکه بر اسلام هم دین اطلاق میشود بر آیین نصرانیت، یهودیت، هندوئیسم و بودیسم نیز اطلاق این دو عنوان جایز میباشد و لذا علّامه طباطبایی میفرماید که: دین عبارت است از مجموع اعتقادات نسبت به حقیقت انسان و جهان و مقررات متناسب با آن که در مسیر زندگی مورد عمل قرار میگیرد.(۸) و محتوای آن هرچه باشد، فرقی نمیکند.
لکن علمای اسلامی ادیان و مذاهب، برای ایجاد تمایز و تفکیک در عبارت و کلمات شان بین ادیان الهی و غیرالهی معمولاً «آیین» را در ادیان غیرالهی به کار میبرند و از دین در ادیان الهی و آسمانی مثل اسلام، نصرانیت و یهودیت استفاده میکنند.
چون دین از یک طرف از قرآن کریم و متون کتابهای مقدس ادیان الهی اخذ شده و از طرف دیگر یکی از معناهای دین، خداپرستی میباشد پس به خاطر وجود این دو جهت تقدس، آن را در ادیان الهی به کار میبرند.
اما شریعت در اصطلاح به معنای قانونی است که پیغمبران از جانب خداوند برای مردم آوردهاند.(۹) و نیز به چیزهایی که خداوند برای بندگانش قرار داده و بر آنان فرض نموده است مثل نماز، زکات، روزه، حج و امثال آنها شریعت گفته میشود.(۱۰) به عبارت دیگر شریعت به دینی گفته میشود که از طرف خدای متعال برای بندگانش تشریع شده باشد.(۱۱) و کلمه «مله» نیز بر چیزی اطلاق میشود که خداوند حکیم از برای بندگانش توسط انبیاء تشریع نموده باشد.(۱۲)
بنابراین شریعت و مله در اصطلاح علم ادیان، کلمات مترادفی هستند که فقط بر ادیان الهی اطلاق شده و هر دوی آنها منشأ قرآنی دارند.(۱۳) پس از حیث استعمال اخص از کلمه دین و آیین هستند.
کلمه «نحله» بر دین یا مذهبی اطلاق میگردد که کسی آن را به خود بسته و نسبت داده باشد به عبارت دیگر، دینی که از جانب خدای متعال نیامده باشد، نحله نامیده میشود.(۱۴) پس این عنوان اختصاص به ادیانی مثل بودیسم، هندوئیسم، بهائیت و … دارد، بنابراین میتوانیم بگوئیم هندوئیسم یا شینتوئیسم یک نحله است اما نمیتوان گفت که اسلام یا یهودیت نحله میباشند.
کلمه و عنوان «مذهب» بر شعباتی اطلاق میشود که از دین انشعاب پیدا کرده باشند به عبارت دیگر مذهب زیرمجموعه دین است که توسط پیروان یک دین در آن ایجاد میشود مانند مذهب تسنن و مذهب تشیع در اسلام و مذهب ملکان و مذهب نسطوری در مسیحیت.(۱۵) در علم ادیان مذهب مترادف با فرقه میباشد، لکن در جامعه اسلامی معمولاً مذهب در مورد انشعابات و دستههای فقهی بیشتر به کار میرود مثل مذهب جعفری، مذهب حنبلی، مذهب حنفی، مذهب شافعی و مذهب مالکی، امّا فرقه در انشعابات و گروههای کلامی مورد استعمال بیشتری دارد: مثل فرقه اشاعره، فرقه معتزله، فرقه ماتریدیه و فرقه وهابیت و امثال اینها و تقریباً این دو کلمه در این دو حوزه خاص تعین استعمالی پیدا کردهاند.
پی نوشت:
- دهخدا، لغتنامه، و عمید، حسن، فرهنگ عمید، مادّه آیین.
- جوهری، اسماعیل بن حماد، صحاح، بیروت، دارالعلم، چهارم،۱۴۰۷، ج۳، ص۱۲۳۶. دهخدا مادّه شریعت.
- دهخدا، مادّه دین.
- صحاح جوهری، ج۱، ص۱۳۰.
- ابن منظور، لسان العرب، بیروت، دار احیاء التراث الوی، اول، ۱۴۰۵، ج۱۱، ص۶۳۱.
- دهخدا، ماده ملت.
- لسان العرب، ص۱۱، ص۶۲۹.
- طباطبایی، محمّدحسین، شیعه در اسلام، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ص ۳، بیتا.
- دهخدا، ماده شریعت.
- طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، نشر الثقافه الاسلامیه، دوم،۱۴۰۷ ق، ج۲، ص۵۰۰، و زبیدی، محمّد مرتضی، تاجالعروس، بیروت، مکتبه الحیات، ج۵، ص۳۹۴.
- جوهری، صحاح، ج۳، ص۱۲۳۶.
- مجمع البحرین، ج۴، ص۲۳۲.
- بقره:۱۳۰ و ۱۳۵ ـ آلعمران:۹۵ ـ نساء:۱۲۵ ـ انعام:۱۶۱ و جاثیه:۱۸ ـ مائده:۴۸ ـ شوری:۱۳.
- لغتنامه دهخدا، ماده نحله.
- شیعه در اسلام، ص۳.
نویسنده: حمیدالله رفیعی