پایگاه علمی فرهنگی اعتقادی الشیعه پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) برگه 179
در مورد سیره امامان (علیهم السلام) باب سخن را گشودیم و فصولی از کلیات این بحث را تقدیم کردیم، هرچند مناسب بود مباحثی دیگر نیز در مدخل این بحث
هر نظام اقتصادى که یکى از وظایف مهم خود را ایجاد زمینه کار، اشتغال و افزایش تولید بداند، به طور طبیعى نخست شرایط مناسب بینشى، رفتارى، ارزشى و
على (علیه السلام) در مدت خلافت ابوبکر و عمر و عثمان که قریب ۲۵ سال بطول انجامید اگرچه ظاهرا خود را کنار کشیده و خانه نشین شده بود ولى در مسائل
حضرت امیر(ع) در خطبه ۱۳۱ نهج البلاغه هدف از حکومت خود را چنین بیان می نماید: «اللهم انک تعلم أنه لم یکن الذی کان منا منافسهً فی سلطانٍ و لا التماس
وضعیت بازار در زمان حکومت امیرالمؤمنین(ع) با نگاهى به تاریخ دوران جاهلیت در مى یابیم که بازارهاى مهمى در آن دوران وجود
امام علی(ع)، معیارهای عدالت را نیک شناخت، و با ژرفترین واژه ها و جمله ها آن را بازگفت، و در عینیت زندگیِ خویش – با همه فراز و نشیبها – آن را
استضعاف و استکبار از باب استفعال است، استضعاف در لغت با مشتقات مختلف آن در معانی، ناتوانی، ناتوان اعم از جسمی و نظری و فکری استعمال شده است.
جاى گفتگو نیست که رحلت پیامبر گرامى (صلى الله علیه و آله و سلم) جامعه اسلامى و خاندان رسالت را با بحران عجیبى روبرو ساخت و هر لحظه بیم آن مى رفت
حکومت على (علیه السلام) که حکومت «عدل» بود، در حد شعار و تبلیغات دور نمی زد، و براى زمینه چینى و حیف و میل هاى بیشتر که امروز در سطح جهان و بین