- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
خواستگاری و ازدواج، از زیبایی های آفرینش و از رسوم مشترک بین همه جوامع بشری است. در اسلام نیز به موضوع خواستگاری و ازدواج اهمیت فراوانی داشته و از جوانب مختلفی به آن نگریسته شده است. مرور رفتار و گفتار رهبران دین و صالحان می تواند ما را در یافتن ملاک های حقیقی خواستگاری و ازدواج یاری دهد:
خواستگاری و ازدواج امام علی (ع) و حضرت زهرا (س)
امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمودند: بعضی از اصحاب پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلم) نزد من آمدند و گفتند: چرا به محضر آن حضرت نمی روی تا در مورد خواستگاری از دخترش فاطمه زهرا (علیها السلام) با ایشان صحبت کنی؟
پس از این گفتگو من هم به محضر رسول اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلم) رفتم. وقتی آن حضرت مرا دید خندید و فرمود: برای چه به اینجا آمدی و چه خواسته ای داری؟!
من نیز خویشاوندی با او و پیش قدمی در اسلام و یاری کردن وی و جهاد خود در راه خدا را برای او بیان کردم.
پیامبر خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلم) فرمود: ای علی! راست میگویی؛ تو بهتر از آن هستی که میگویی.
عرض کردم: یا ای رسول خدا! فاطمه را به ازدواج من در می آوری؟!
پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلم) در پاسخ فرمود: ای علی! قبل از تو کسانی برای خواستگاری از او آمدند و من آنها را به فاطمه معرفی کردم اما با شنیدن نام آنها، علائم نارضایتی در چهره او مشخص می شد. حال تو اینجا بمان تا من از او بپرسم و برگردم.
آنگاه نزد فاطمه (علیها السلام) رفت و به او فرمود: ای فاطمه! تو خویشاوندی و فضل و اسلام علی بن ابیطالب را میدانی و من هم از پروردگار خود خواسته ام که بهترین و محبوبترین خلقش را همسر تو قرار دهد. او اکنون به خواستگاری تو آمده است چه نظری داری؟
فاطمه (سلام الله علیها) سکوت نمود و علائم نارضایتی در چهره او آشکار نگشت و رو بر نگرداند.
پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلم) که سکوت او را علامت رضایتش دانست تکبیر گفت و فرمود: اللّه اکبر! سکوت او، علامت و نشانه قبول اوست.
این قطعه از تاریخ زندگی فاطمه (علیها السلام) بیانگر مراتب حیای اوست که چگونه پاسخ مثبت خود را با سکوت اعلام کرد. همچنین بیانگر آزادی او در انتخاب همسر و احترام خاصی است که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلم) برای دخترش فاطمه (علیها السلام)، در انتخاب همسر قائل است.
هر چند امام علی (علیه السلام) بهترین و شایسته ترین خلق خدا بود که به خواستگاری رفته بود؛ اما باز هم پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلم) خواستگاری امام علی (علیه السلام) را با او در میان گذاشت تا حضرت فاطمه (علیها السلام)، پذیرش خویش را اظهار نماید.[۱]
خواستگاری و ازدواج امام سجاد (علیه السلام)
امام محمد باقر (علیه السلام)، فرموده است:
در یکى از مسافرت هایى که پدرش، امام سجاد زین العابدین (علیه السلام) به مکه معظمه داشت، زنى را از خانواده اى بی بضاعت خواستگارى کرد و بعد از آن، او را براى خود تزویج نمود.
یکى از همراهان حضرت، به محض اطلاع از این امر، بسیار ناراحت شد که چرا حضرت چنین زن بی بضاعتى را انتخاب نموده است و به جستجو و تحقیق پرداخت تا بداند این زن کیست و از چه خانواده اى است. وقتی به این نتیجه رسید که آن زن از خانواده اى گمنام و بی بضاعت است، بلافاصله خود را به محضر امام سجاد (علیه السلام) رساند و پس از اظهار ارادت، عرض کرد:
ای فرزند رسول خدا! فداى شما گردم، این چه کارى بود که کردید؟! چرا با چنین زن و خانواده بی بضاعتی ازدواج نمودید که هیچ شهرت و ثروتى ندارند. حتی این کار شما براى مردم نیز سوال برانگیز شده است![۲]
امام سجاد (علیه السلام) فرمود: من گمان میکردم تو شخصى خوش فکر و نیک سیرت هستى. خداوند متعال به وسیله دین مبین اسلام، تمام این افکار – خرافى و بی محتوا – را محکوم و باطل گردانده و این نوع پندارها و سرزنش ها را ناپسند و زشت شمرده است. آنچه در انتخاب همسر براى ازدواج و زندگى مهم است، ایمان و تقوا – و پاکدامنى و قناعت – می باشد و آنچه که امروز مردم به آن می اندیشند، افکار جاهلیت است و ارزشى نخواهد داشت.[۳]
بنابراین طبق سخن و سیره امام سجاد (علیه السلام)، ملاک در شخصیت زن، ثروت، شهرت، مقام، تشریفات زندگى، زیبایى و… نیست؛ بلکه آنچه که به انسان ارزش می بخشد و او را شایسته شراکت و همزیستى می گرداند، ایمان به خدا و شعور انسانى و معنویش می باشد.
خواستگاری و ازدواج مرحوم ملا محمد صالح مازندرانی
ملا محمد صالح مازندرانی (ره) که از خانواده تهیدستی بود، از مازندران به اصفهان سفر کرد و تحصیلات خود را در این شهر آغاز نمود. بعد از گذراندن تحصیلات مقدماتی، به درس علامه محمد تقی مجلسی (متوفی ۱۰۷۰ قمری) راه یافت. در مجلس درس علامه مجلسی، چنان ترقی کرد که همتای علمای بزرگ شد و در اندک زمانی، از آنها پیشی گرفت.
علامه محمد تقی مجلسی نیز نسبت به او علاقه بسیاری پیدا کرد و در مسایل علمی به نظرات او تکیه میکرد. مدتی گذشت تا این که علامه دریافت محمد صالح، تمایل به ازدواج دارد. خود، این موضوع را با او در میان گذاشت و از او اجازه خواست تا همسری برایش انتخاب کند. عرق شرم، بر پیشانی محمد صالح نشست. با خجالت به استاد جواب مثبت داد.
استاد به خانه رفت و دختر فاضله اش، آمنه بیگم را که در آن زمان در حد کمال علمی بود را به نزد خود فراخواند. به او گفت: «همسری برایت در نظر گرفته ام که در نهایت فقر ولی در منتهای فضل و کمال و شایستگی است. البته این امر به رضایت تو بستگی دارد».
آن بانوی صالحه پاسخ داد: «فقر بر مردان عیب نیست». و بدین گونه رضایت خود را اعلام کرد و سرانجام مراسم ازدواج برگزار شد.[۴]
خواستگاری و ازدواج دختر شهید بهشتی (ره)
دختر شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی (ره)، نحوه برخورد ایشان با فرزندان در دوران نوجوانی و جوانی را اینگونه توصیف می کنند:
«برای من خواستگارهای متعددی می آمد که در بین آنها، انسان های مومن و گاهی پولدار هم بودند، ولی من همه را رد میکردم. یک روز پدرم که اهل استدلال و منطق بودند و در رفتارشان جنبه دستور دادن نبود، به من گفت: دخترم! این که نمی شود، شما همه کسانی که آمده اند را رد کرده ای. در میان آنها، انسان های خوبی هم بوده اند، پس سلیقه شما چیست؟!
گفتم: پدرجان! من میخواهم درس بخوانم و به دانشگاه بروم و به کسی اهمیت میدهم که بشود در زندگی با او، دو کلمه حرف حساب زد و به تفاهم رسید.
ایشان به شدت استقبال کرده و گفتند: «آفرین به دخترم که میخواهد تحصیلاتش را ادامه دهد»، سپس پرسیدند: حالا از چه قشری؟ گفتم: معمولا این افراد از قشر فرهنگی هستند… تا این که به آقای(جواد) اژه ای که طلبه ای جوان و معلم بود، جواب مثبت دادم.[۵]
خواستگاری و ازدواج شهید اسماعیل دقایقی
خاطره همسر شهید اسماعیل دقایقی در مورد جریان خواستگاری از خود و ازدواج با آن شهید:
پسرعمه – دختر دایی بودیم و در جریان انقلاب بیشتر به دو همرزم شباهت داشتیم تا فامیل. زمستان سال ۵۶ بود که از من خواستگاری کرد و من که آن موقع در سرم، تب و تاب انقلاب بود، خیلی بهم برخورد!
یک سال و چند ماه از این جریان گذشت و در این بین، او بود که با اصرار و خواندن آیات و روایات، سعی در متقاعد کردنم داشت؛ تا این که یک بار برای اتمام حجت آمد و گفت: «معصومه! خودت میدونی ملاک من برای انتخاب تو، ظاهر و قیافه نبوده ولی اگه باز فکر میکنی این قضیه منتفیه، بگو که دیگه با اصرارم تو رو اذیت نکنم.»
نشستم و با خودم خلوت کردم. در روایات دیده بودم که اگر خواستگاری برایتان آمد و با ایمان و خوش اخلاق بود، رد کردنش مفسده به دنبال دارد؛ هیچ دلیلی هم برای رد کردنش به ذهنم نرسید، گفتم راضیام!![۶]
نتیجه گیری
خواستگاری و ازدواج، رسم و سنتی به قدمت حیات بشر دارد. با توجه به رویکرد فطری دین اسلام در تدوین منشور زندگی مسلمانان، به موضوع خواستگاری و ازدواج و ملاک های حقیقی در انتخاب همسر و پرهیز از خواستگاری و ازدواج های دنیاگرایانه توجه ویژه ای شده است.
همان گونه که از روش و منش پیامبر، امامان معصوم (علیهم السلام) و صالحان در خواستگاری و ازدواج دیده می شود، ایمان، تقوا و اخلاق از معیارهای مورد تایید اسلام در انتخاب همسر و خواستگاری و ازدواج هایی با معیارهایی نظیر ثروت، شهرت در اسلام جایگاهی ندارد.
گردآوری و بازنویسی: حسین فاضلی
پی نوشت ها
[۱] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳ ص۹۳
[۲] . فضای حاکم بر فرهنگ جامعه آن زمان این بود که همسر، باید از خانواده اى انتخاب شود که از ثروت و مقام و شهرت برخوردار باشد و به طور طبیعی کسی سراغ خانواده هاى بی بضاعت و گمنام نمی رفت. به احتمال زیاد امام سجاد (علیه السلام) با این حرکت، در صدد نوعى مبارزه با فرهنگ و رسوم غلط آن زمان بوده است.
[۳] . کتاب زهد حسین بن سعید کوفى اهوازى؛ ص ۵۹، ح ۱۵۸
[۴] . گلشن مهر؛ رسول قلیچ؛ ص۴۳
[۵] . غلامعلی رجایی؛ سیره شهید بهشتی؛ ص۷۹
[۶] . ناصر کاملی؛ نیمه پنهان ماه همسران شهدا(۴)؛ شهید اسماعیل دقایقی
منابع
- علامه مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار؛ بیروت؛ دار احیاء التراث العربی؛ چاپ دوم؛ ۱۴۰۳ ق.
- کوفی اهوازی، حسین بن سعید؛ الزهد؛ تصحیح غلامرضا عرفانیان یزدی؛ قم؛ المطبعه العلمیه؛ چاپ اول؛ ۱۳۹۹ ق.
- رجایی، غلامعلی؛ سیره شهید بهشتی؛ تهران؛ نشر شاهد؛ چاپ اول؛ ۱۳۸۲ ش.
- مرج، علی؛ نیمه پنهان ماه، دقایقی به روایت همسر شهید؛ تهران؛ انتشارات روایت فتح؛ ۱۳۸۸ ش.
- قلیچ، رسول؛ گلشن مهر؛ قم؛ انتشارات موسسه فرهنگی سماء؛ چاپ اول؛ ۱۳۸۰ ش.