- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
آیین بودا یکی ادیانی است که در اثر اصلاح آیین هندو به وجود آمده است. آیین بودا موسس خاصی دارد و رهبر آن بودا (Buddha) به معنای بیدار، لقب گوتا ما ساکیامونی است. به عبارت دیگر گوتا ما ساکیامونی بنیانگذار مکتب اصلاحی بودیسم است.[۱]
وی در شمال هندوستان در حدود ۵۶۳ ق- م یعنی حدود دو هزار و پانصد سال پیش به دنیا آمد و در آغاز سیدارتا ((SIDDHARTNA یعنی کامیاب نامیده می شد.[۲] وی در ۲۹ سالگی در اثر یک انقلاب روحی[۳] از کاخ و تنعمات آن گریخت و تحت ارشاد فردی به نام آلاراء (Alara) زندگی راهبان را برگزید و پس از شش سال ریاضت های سخت و سنگین در جنگل سرانجام هنگامی که از وصول به حقیقت از طریق ریاضت نومید شد، ریاضت را کنار گذاشت و به تأمل و تفکر و مراقبت معنوی روی آورد، این مراقبت شش سال طول کشید و پس از آن با هفت هفته توقف زیر درختی (انجیر)[۴] که بعداً درخت بیداری نامیده شد با مارا (Mara) یعنی شیطان ویرانگر مبارزه کرد و به حقیقت دست یافت و بودای دوره کنونی شد.[۵] و در نتیجه تفکری را به وجود آورد که به آیین بودا معروف گردید.
آنگونه که در منابع موجود بودایی آمده، بودا در پاسخ به این سوال که این جهان را چه کسی آفریده است و آفریدگار جهان چه صفات و ویژگی هایی دارد، دو راه در پیش گرفته است:
در برخی از منابع ذکر شده که هنگامی که از بودا در مورد خداوند سوال می شد وی از پاسخ دادن طفره رفته و می گفت: «من در باب قدمت عالم و ازلیت جهان توضیحی نداده و همچنین در باب محدودیت و تناهی وجود تفسیری نکرده ام و در باب وحدت روح و جسم سخنی نگفته ام و از بقای روح بعد از وصول به درجه کمال، بیانی ننموده ام… چرا که در این مقوله بحثی نکرده ام و شرح و تفسیری نداده ام؟ زیرا بحث در این امور فایدتی را متضمن نیست و این مسئله پایه و بنیان دین نمی باشند. از این رو از بحث درباره آن ها در گذشتیم.»[۶]
اما در برخی دیگر از شواهد تاریخی نشان می دهد که بودا فقط به سکوت در مورد خالق هستی و صفات او اکتفا نکرده، بلکه به انکار وجود خالق و خدا پرداخته است و معتقد بوده این عالم قدیم و ازلی است و اصلا نیازی به خالق نامحدود و واجب الوجود ندارد تا ما در جستجوی او باشیم. او وقتی که به مقام بودایی رسید در اولین اقدام برای تبلیغ آیین خود در پاسخ راهبانی که از او پرسیده بودند تو می گویی «برهما» هنگام آفریدن جهان مردم را به طبقات گوناگون تقسیم نکرده است، پاسخ داد: «اصلا من باور ندارم برهما چیزی را آفریده باشد تا جهان آفریده او باشد. آنان پرسیدند: پس جهان ساخته کیست؟ بودا پاسخ داد: به نظر من جهان ابدی است و آغاز و انجامی ندارد.»[۷]
پس آیین بودا بر خلاف مکاتب فلسفی و ادیان دیگر که هر کدام به نوعی قائل به وجود خالق و صانع عالم هستی هستند، عالم را قدیم و ازلی و بینیاز از خالق می داند[۸] و وجود خداوند را انکار می کند.[۹] بودا از وجود مافوق طبیعت که ازلی و بالذات و خالق عالم و صانع آسمان ها و زمین می باشد و سرنوشت افراد انسانی را در قبضه داشته و قاضی حاجات و مجیب دعوات و قبله نماز و صلات باشد بحثی به میان نیاورده[۱۰] و ماده را قائم به ذات می داند و به نوعی از الحاد دچار می شود و از پاسخ گویی به این سوال که ماده محدود بوده و محتاج علت است و باید علتی داشته باشد عاجز، می ماند. پیروان آیین بودا که با انکار وجود هر نوع خدا سعی در انکار خدایان هند و بت پرستی هندوها داشتند در طول زمان خود گرفتار بت پرستی شده و به جای بت های متعدد هندوان، تماثیل بودا را بت خود قرار داده و بت پرستی شرک آلود هندوها را به بت پرستی کفرآمیز بودایی تبدیل کردند.
سوالات ما
۱. دلیل بر بی نیازی عالم طبیعت از خالق چیست؟ آیا برای این ادعا برهان و دلیل منطقی وجود دارد؟ آیا جز انکار و عدم پذیرش دلایل وجود خالق، دلیل دیگری را می توانند بر نفی خدا اقامه کنند؟
۲. آیا در آیین بودا پس از انکار خدا و یا خدایان آیین هندو ، بودا را به عنوان خدا نپذیرفته اند؟
۳. پیروان آیین بودا چه دلیلی بر لزوم پرستش مجسمه بودا دارند؟
۴. چگونه و با چه دلیلی ممکن است ماده قائم به ذات باشد؟
نویسنده: حمیدالله رفیعی
پی نوشت ها
[۱] . ر.ک: آشنایی با ادیان بزرگ، ص ۴۵، حسین توفیقی، انتشارات سمت، چ اول، ۱۳۷۹.
[۲] . همان، ص ۴۵.
[۳] . ر.ک: مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ج۱ و ۲، ص ۱۹ انتشارات صدرا، قم.
[۴] . همان، مصدر سابق.
[۵] . آشنایی با ادیان بزرگ، ص ۴۵.
[۶] . جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، ص ۱۸۸، انتشارات آموزش و انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۰، تهران.
[۷] . حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ص ۴۷، انتشارات سمت، چ اول، ۱۳۷۹، قم.
[۸] . ریا، غلامعلی، آشنایی با تاریخ ادیان، ص۴۷، انتشارات پایا، چاپ سوم، ۱۳۷۹.
[۹] . همان.
[۱۰] . جان بایر ناس، تاریخ جامع ادیان، ص ۱۸۹.انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۰ هـ . ش.