- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
از اساسی ترین مفاهیم ادیان آسمانی، موضوع مبدا و معاد است. اعتقاد به مبدا یعنی اعتقاد به خدای متعال که خالق همه هستی است و اعتقاد به معاد یعنی اعتقاد به قیامت و روز رستاخیز. این دو اصل از اصول ادیان الهی و آسمانی به شمار می آیند. دینی که از این دو اصل عاری باشد نمی تواند جزو ادیان آسمانی قرار بگیرد.
بهائیت دین خود را آسمانی می دانند و حسینعلی بهاء و علی محمد باب را به عنوان پیامبران الهی پذیرفته و کتاب های آنان را کتاب های آسمانی تلقی نموده اند. در تمام ادیان آسمانی بر مبدا و معاد تأکید شده و این دو موضوع از محور های اصلی آموزه های پیامبران الهی و ادیان آسمانی است است.
اما علی محمد باب و حسینعلی بهاء در کتاب های خود شان نه تنها سخنی روشنی درباره مبدا و معاد نگفته اند بلکه آموزه های این دو نفر در مسئله مبدا و معاد مخالف با آموزه های تعالیم ادیان آسمانی است. در تعالیم فرقه بهائیت هیچ توضیحی در مورد مبدا عالم و انسان دیده نمی شود. تنها چیزی که در تاریخ این فرقه به چشم می خورد ادعای الوهیت میرزا حسینعلی بهاء است. وی در کتاب اقدس خود ص ۱ خویشتن را منبع وحی و تجلّی خدا معرفی کرده مدعی می شود که خداوند خلقت و تدبیر جهان را به او سپرده است و در کتاب ایام تسعه ص ۵۰ درباره روز تولد خود می گوید: فیا حبّدا هذا الفجر الذی فیه ولد من لم یلد و لم یولد،[۱] و یا در جای دیگر میگوید: خدایی هستم که در سایه های ابر فرود آمدم تا جهانیان را زنده گردانم.[۲]
بهائیت بر طبق ادعای علی محمد باب درباره معاد و قیامت نیز به چیزی معتقد هستند که نه تنها با تعالیم ادیان آسمانی مخالف است بلکه مخالف با آموزه های ادیان غیر آسمانی نیز است.
علی محمد باب درباره قیامت مطالبی را بیان کرده که مضمونش این می شود: «مراد از روز قیامت ظهور شجره حقیقت است. و هیچ کسی این روز را درک نکرده و آن را نفهمیده بلکه در مسئله قیامت گرفتار وهم شده اند. مقصود از روز قیامت در نزد خداوند ظهور شجره حقیقت یعنی دین جدید خدا است. مثلا از روز بعثت عیسی تا روز عروج آن قیامت موسی بود … و از روز ظهور شجره بیان (علی محمد باب) تا روز غروب او قیامت رسول الله است که در قرآن خداوند وعده فرموده است…».[۳]
سوالات ما
۱. چرا سران بهائیت که این فرقه را به نام دین آسمانی ایجاد کرده اند در مسئله مبدا و معاد با ادیان آسمانی مخالفت کرده اند؟
۲. با توجه به اینکه در این فرقه درباره مبدا و معاد مطالبی بیان شده که هیچ سنخیتی با آموزه های ادیان آسمانی ندارد، بهائیان چگونه آن را به عنوان دین آسمانی ثابت می کنند؟
۳. چرا بهائیان در مورد خدای خود توضیحی روشنی ارائه نمی دهند؟ معلوم نیست سران این فرقه و پیروان آن قائل به توحید است و خدای واحد را که در ادیان آسمانی محور دعوت است قبول دارند یا خیر. یا اینکه ثنوی گرا هستند و اعتقاد به دو خدای خیر وشر دارند و یا هم چون بودیسم منکر مبدا و خدای واحد هستند و یا اینکه چون شمن پرست ها مظاهر طبیعت را پرستش می کند و یا اینکه علی محمد باب و حسینعلی بهاء خدایان آن ها هستند؟
۴. بنابر اظهارات علی محمد باب و حسینعلی بهاء که خود شان را خدا تلقی کرده اند از نظر بهائیان چگونه قابل توجیه است، آیا انان واقعا خدا هستند؟ اگر واقعا خدا هستند پس چرا خدایشان نتوانستند از خود دفاع کنند و به زندان افتادند و تبعید شدند و سپس مردند؟
۵. قیامتی که علی محمد باب به آن معتقد شده و بهائیان هم آن را قبول دارند چگونه از سوی بهائیان قابل توجیه است؟ مطالبی را که علی محمد درباره قیامت گفته است در حقیقت انکار قیامتی است ک در ادیان ابراهیمی مطرح است
۶. چگونه علی محمد باب ادعا می کند آنچه را که او گفته است مراد از قیامتی است که در قرآن آمده است؟ در حالی که قیامت در قرآن روز رستاخیزی است که همه مردگان زنده شده تا نتایج اعمال خود را در بهشت و یا جهنم ببینند. قرآن می فرماید: «اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلى یَوْمِ الْقِیامَهِ لا رَیْبَ فیهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدیثاً»[۴]؛ خداوند، معبودى جز او نیست! و به یقین، همه شما را در روز رستاخیز- که شکى در آن نیست- جمع مىکند! و کیست که از خداوند، راستگوتر باشد؟
نویسنده: حمیدالله رفیعی
پی نوشت ها
[۱] . کتاب ماجرای باب و بهاء، ص ۳۴۲، سید مصطفی طباطبائی، نشر روزنه، تهران، ۱۳۸۰.
[۲] . سلطانزاده، رضا، سیری در کتابهای بهائیان، ص ۱۵۸، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم.
[۳]. بیان فارسی باب اول از واحد الثانی، شیرازی باب علی محمد، نسخه مخطوط انحصاری.
[۴] . نساء، ۸۷.