- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اشاره:
یکى از اقدامات فاطمه زهرا علیهاالسلام بعد از رحلت پدر بزرگوارش صلى الله علیه و آله زنده نگهداشتن خاطرات دوران پدر بود. او مى خواست با احیا و یادآورى آن دوران دل هاى مرده را بیدار کند و از تاریکى به سوى روشنایى هدایت کند، و توطئه هاى دشمن و افکار پلید آن ها را به وسیله اذان خنثى کند، چون روح اذان گواهى به توحید و رسالت رسول خدا صلى الله علیه و آله و ولایت على علیه السلام مى دهد. به راستى که زهرا علیه السلام آموزگار بیدارى و ظرافت است .
وقتى رسول خدا صلى الله علیه و آله از دنیا رفت و وصى او را کنار نهادند، بلال به عنوان اعتراض دیگر اذان نگفت و هر چه به سراغش مى آمدند، امتناع مى کرد و عذر مى آورد. زهرا علیهاالسلام از او خواست که اذان بگوید، گفت : بسیار مشتاقم که صداى موذن پدرم را بشنوم .
بلال بر بالاى بام مسجد رفت . آواى گرم بلال در مدینه پیچید: الله اکبر، همه دست از کار کشیدند. هر کس دست دیگرى را مى کشید و به شتاب به طرف مسجد مى آورد، همه حتى زنان و کودکان در بیرون مسجد جمع شدند، مدینه به یکباره تعطیل شد.
همه به طنین روح افزاى بلال گوش مى دادند و بر دهان او خیره شده بودند. ناگاه ، به یاد ایام رسول خدا صلى الله علیه و آله افتادند، فریاد هاى هاى گریه ها در مدینه پیچید، مدینه کمتر این گونه روزهایى به یاد داشت . همه از یکدیگر سوال مى کردند، چرا بلال اذان نمى گفت ؟ چه شده که به درخواست زهرا علیهاالسلام اذان مى گوید؟ چرا زهرا علیهاالسلام گریه مى کند؟ به یکدیگر نگاه مى کردند، سپس سرها را به زیر مى انداختند و از خود و بیعت شان با ابوبکر شرمشان مى آمد. زهرا علیهاالسلام هم همراه جماعت به اذان گوش داده بود و به یاد دوران پدر و غدیر و…افتاد. و همچون ابر باران اشک مى ریخت .
در فضاى مدینه پیچید: اشهد ان محمدا رسول الله زهرا علیهاالسلام دیگر طاقت نیاورد، فریاد و ناله و آهى زد و از حال رفت . آن چنان که همه گمان کردند از دنیا رفته .
مردم فریاد برآوردند: بلال بس کن ، دختر رسول الله صلى الله علیه و آله را کشتى !
بلال ، اذان را نیمه رها کرد و ندانست که چگونه خود را بر بالین زهرا علیهاالسلام رساند.
زهرا علیهاالسلام را به هوش آوردند. درخواست اتمام اذان کرد.
بلال گفت : از این درگذرید که بر جان شما نگرانم .
با اصرار بلال ، التماس و گریه هاى مردم ، زهرا علیهاالسلام از خواسته خود درگذشت .۱
پی نوشت:
۱٫ علامه مجلسی، اعیان الشیعه، ج۱، ص۳۱۹،