- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 19 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اشاره:
فاطِمه(س) مشهور به فاطِمهٔ زَهرا (۵ بعثت -۱۱ق)، دختر پیامبر اسلام(ص) و خدیجه کبری(س) و همسر امام علی(ع) است. او یکی از پنج تن آل عبا (اصحاب کساء) بوده که شیعیانِ دوازده امامی آنها را معصوم میدانند. امام دوم و سوم شیعیان و زینب(س) از فرزندان او هستند. زهرا، بَتول، سیده نساء العالمین از جمله القاب وی و اُمّ اَبیها کنیه مشهور او است. فاطمه، تنها زن همراه پیامبر(ص) در روز مباهله با مسیحیان نجران بوده است.
۱-ایمان به خدا:
نخستین ارزش براى انسان خداشناسى و ایمان به خداى واحد است بدون ایمان بهخدا، هیچ عملى از انسان پذیرفته نیست. ارزش عمل انسان به میزان درجه ایمان او به خدا است. در ایناصل فاطمه به عنوان یک زن نمونه بود:
الف)درجه ایمان فاطمه در مقام خداشناسى:
فاطمه (سلام الله علیها) در حدى بود که تمام خواستها و لذتها، درمقابل شناخت خدا نزد او ناچیز بود؛ نقل است روزى پیامبر اسلام از او پرسید فاطمه: چه در خواست وحاجتى دارى؟ هم اکنون فرشته وحى جبرئیل در کنار من است از طرف خدا پیغام آورده است که فاطمه(سلام الله علیها)! هر چه بخواهد پذیرفته است. فاطمه جواب داد:
قَالَت: یا اَبَتَا شَغَلَتنى عَن المَسئَلَه لّذَه خذمَته لا حَاجَهَ غَیرُ لقَاءِ رَبّى الکَریمُ فى دار السَّلام.
فرمود:لذتى که از خدمت حق دارم، مرا از هر خواهشى باز داشته است حاجتى غیر از این ندارم که پیوسته ناظرجمال زیباى او باشم (ریاحین الشریعه محلاتى ج ۱ ص ۱۰۵)
ب) درجه اخلاص فاطمه (سلام الله علیها) در عبادت:
فاطمه (سلام الله علیها) با اینکه در عبادت از تمامى زنهاى عالم پیشىگرفته بود و برترى داشت، راجع به اخلاص در عبادت فرمود: قَالَت: مَنَ اَصعَدَ الَى اللَّه خَالصَ عبَادَته، اَهبَطَ اللَّه عَزَّوَجَلَّ الَیهُ اَفضَل مَصُلَحَته .
کسى که عبادتهاى خالصانه خود را به سوى خدا فرستد، خداى بزرگ برترین مصلحت او را به سویش فرو خواهد فرستاد (تفسیر امام حسن عسکرى ص ۲۶۱)( صحیفه الزهرا ص ۳۰۰)
ج) درجه اخلاص فاطمه (سلام الله علیها) در انفاق :
عربى تازه مسلمان در مسجدمدینه، از مردم کمک مالى مىخواست. در آن زمان وضع مالى مردم طورى نبود که هر کس به آسانى ازعهدهاى کمک مالى برآید. پیامبر(صلى الله علیه و آله ) به اصحاب و یاران نگاهى کرد، سلمان منظور پیامبر (صلى الله علیه و آله ) رافهمید، براى رفع نیازمندى سائل از جا بلند شد، امّا هر جا رفت با دست خالى برگشت. در راه بازگشت به مسجد نظرش به خانه فاطمه (سلام الله علیها) افتاد، در را کوبید؛ داستان عرب مستند را گزارش داد. فاطمه (سلام الله علیها)فرمود: خدا مىداند سه روز است که غذا نداریم؛ امّا نیکى و نیکوکارى را که به خانه من آمده رد نمىکنم.پیراهنى را به سلمان داد تا در مغازه شمعون یهودى گرو گذاشته مقدارى خرما و جو قرض گرفته به طرف خانه فاطمه (سلام الله علیها) آمد، عرض کرد: دختر رسول خدا: مقدارى از این خوراک را براى فرزندان گرسنهات بردار.قَالَت: یا سَلمَان هَذا شَیى اَمضَینَاهُ للّه عَزَوَجَلَّ لَسنَا نَاخذُ منهُ شَیئاً.
فرمود: اى سلمان این کار را فقطبراى خداى بزرگ انجام دادم، هرگز از آن جاپیزى برنمى دارم (احقاق الحق نور اللَّه مرعشى ج ۱۰ ص ۳۲۱ ،بحار الانوار مجلسى ج ۴۳ ص ۷۳) .
۲ – اصل نبوّت۳- امامت ۴- عدالت.
که این سه اصل از اصول مهمه اعتقادى است: فاطمه (سلام الله علیها)خود در این سه اصل؛ ثمره نبوّت، همسنگ امامت و قربانى راه عدالت است. پرداختن به این سه اصل درسخنان فاطمه، خارج از ظرفیت چنین نوشتهاى است خطبه فدکیه که در منابع شیعه و اهل تسنن آمدهاست در آن خطبه تمامى اهداف و فلسفه نبوت و امامت و عدالت و احکام بیان گردیده است. در اینجافقط در یک سخن تاریخى فاطمه
(سلام الله علیها) در موضوع امامت بسنده مىشود.
محمود بن لبید روایت کرده است که بعد از رحلت پیامبر (صلى الله علیه و آله ) فاطمه (سلام الله علیها) را در کنار قبر حمزه در احُددیدم که، با حالت تأثر آور مشغول عزادارى است. آمدم از او دلجوى کنم ضمناً از دلایل امامت على (علیه السلام)از او سوال کردم، فرمود: عجبا روز غدیر را فراموش کردهاید؟! کلماتى ردّ و بدل شد، عرض کردم چرا علىسکوت کرد و حقّ خود را نگرفت؟ فرمود:” رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) فرمود: امام مانند کعبه است مردم بایداطراف آن بگردند نه اینکه کعبه به دور مردم بگردد”.
ثم قالت: اما واللَّه لو ترکوا الحّق على اهله و اتبعوا عتره نبیّه لما ختلف فى اللَّه اثنان.
اگر مردم حق را به اهلش واگذار مىکردند از اهل بیت پیامبرشان، اطاعت مىکردند، دو با هم اختلافنمىکردند.
سخنان فاطمه (سلام الله علیها) در این قضیه تاریخى شامل هر سه عنصر اساسى نبوت، امامت و عدالت است؛واگذار کردن حق به اهل آن، هم مفهوم عدالت و امامت و هم حفظ آثار و اهداف نبوّت است اگر ما راجعبه این سه اصل مهم، از فاطمه(سلام الله علیها) سخنان دیگرى هم در اختیار نداشتیم همین یک حدیث از سخنان آنحضرت در بیان مقصود کافى بود حال اینکه تمامى اهداف و فلسفه نبوت و امامت ، عدالت ، احکام و غیره درآن خطبه فدکیه منعکس است.
(کشف الغّمه اربیلى ج ۲ ص ۱۱۰، الکوکب الدّرى حائرى ج ۱ص ۲۰۷ و احتجاج طبرسى ج ۳ ص ۱۳۲)(احقاق الحق ج۲۱ص ۲۶) بحار الانوار مجلسى ج۷۸ص۳۱۰)الامامه والتبصره من الحیره ابن بابویه قمى ص ۱) کفایه الأثر الخزاز القمى ص ۱۹۹) الایضاح ابن شاذان الأزدی ص۵۳)ا لمسترشدمحمد بن جریر الطبرى (الشیعى ص ۱۴۷) (الصراط المستقیم ج۲ على بن یونس العاملى ص۱۲۳).
۵- فاطمه (سلام الله علیها) و عالم پس از مرگ:
فاطمه (سلام الله علیها) همیشه به فکر عالم پس از مرگ به سر مىبرد در هیچ حالى از عالم و قبر و قیامت غافل نبود که در اینجا به بعضى از سخنان فاطمه (راجع به عالم پس از مرگ اشاره مىشود:
الف:
هنگامى فاطمه (سلام الله علیها) از خانه پدر به خانه على (علیه السلام) منتقل گردیده در شب زفاف امیرالمؤمنین (علیه السلام)فاطمه (سلام الله علیها) را نگران و ناراحت دید، پرسید: براى چه امرى ناراحت و نگرانى؟ قَالَت: تَفَکَّرُتُ فى احوَالى وَاَمُرىُ عنُدَ ذهَاب عُمرىُ وَ نُزُوُلى فى قَبرى.
فرمود: در احوال خود فکر کردم، به یاد پایان زندگى دنیا افتادمکه امروز از خانه پدر به خانه شما منتقل شدم، روزى از اینجا به سوى خانه قبر و قیامت خواهم رفت.(نهجالحیاه محمد دشتى ص ۲۱)
ب:
روزى پیامبر اکرم فاطمه (سلام الله علیها) را اندوهناک و ناراحت دید پرسید: حزن و اندوه تو براى چیست؟قَالَت: یَا اَبَهَ ذَکَرتُ المَحشَرَ و وُقوفَ النّاس عراَهً یَومَ القیامَه واسَوأتَاهُ یَومَئذ عنَ اللَّه عزَّوَجَلَ.
اى پدر روزمحشر و توقف مردم را در آن روز، در حالى که برهنهاند به یاد آوردم واى از زشتیهاى آن روز در پیشگاهخداوند بزرگ. (تفسیر فرات کوفى ص ۴۵۵) (بحارالانوار مجلسى ج ۴۳ ص ۲۵).
ج:
هنگامى که آیات عذاب (حجر/ ۴۳ و ۴۴) به رسول خدا(صلى الله علیه و آله ) نازل شد و رسول خدا به شدتگریه کرد یاران پیامبر نیز گریه کردند فاطمه (سلام الله علیها) از گریه پدر اطلاع یافت پرسید: پدر جان چه جیز باعث گریهشما شده است؟ پیامبر آیات عذاب را که بر او نازل گردیده بود، براى زهرا خواند فاطمه(سلام الله علیها) از خوف خداوندبه زمین افتاد
قَالَت: اَلوَیلّ ثُمَّ الویلُ لمَن دَخَلَ النّار.
فرمود: واى به حال کسى که داخل آتش جهنّم شود.
(الدروع الواقیه ابن طاوس ص ۲۷۶) (بحار الانوار مجلسى ج ۸ ص ۲۰۳
همان ج ۴۴ ص ۸۸
همان ج ۵۴ ص ۳۴۱)
(بیت الاحزان قمى ص ۴۴)
(صحیفه الزهرا شیخ جواد قیومى ص۲۸۲
فاطمه (سلام الله علیها) و عبادت:
بعد از ایمان، بالاترین مقام نزد خداوند عبودیت و بندگى است؛ عبادت فاطمه ( سلام الله علیها) در حدّى بود کهمشهور است: فاطمه ( سلام الله علیها) این قدر در نماز ایستاد تا قدمهاى مبارک متورم گردید: از حسن بصرى نقلاست که گفت : من کسى عابدتر از فاطمه( سلام الله علیها) ندیدم.
( ما کان فى هذه الامه اعبد من فاطمه ، کانت تقوم حتى تورم قدماها)( مناقب آل ابى طالب ابن شهر آشوب ج ۳ص۱۱۹)
از امام حسن مجتبى (علیه السلام) نقل است که فرمودند :
در شب جمعهاى مادرم را از سرشب تا صبح دررکوع و سجود دیدم.
هنگام صبح شنیدم براى مردان مؤمن و زنان مؤمنه دعا مىکرد حتى نام آنها را هم به زبان مىآورد، ولىبراى خودش دعا نمىکرد. سوال کردم مادر! چرا براى خود دعا نمىکنى چنان چه براى دیگران دعامىکنى؟ فَقَالَت: یا بُنَّى الجار ثمَّ الدّار.
فرمود: پسرم همسایه مقدم است.
(علل الشرایع ج ۱ ص ۲۱۶)
نمازها و دعاهاى فاطمه در کتب ادعیه مشهور است براى عبادت فاطمه همین قدر کافى است که اینآیه: و تَتَجافى جُنُوبُهَمُ عَن المَضَاجع (سجده/ ۱۶)
و آیه :الّذینَ یَذکُرُونَ اللَّه قیَاماً و فُعوداً (آل عمران/۱۹۱) یکى از مصادیق این دو آیه فاطمه (سلام الله علیها) است که در عبادت فاطمه نازل شده است. ( امالى شیخصدوق ص ۴۷۱ ریاحین الشریعه محلاتى ج ۱ ص ۱۸۰ونورالثقلین الحویزى ج ۴ص۲۲۹وهمان ج۱ ص ۴۲۴).
حقیت عبادت، اطاعت خداى تعالى است و قیام به امتثال اوامر و نواهى او است هر کس که چنین باشد او عابد است که از مصادیق بارز عبادت نماز است و نماز شب فاطمه در شب زفاف بیان گر شدتوابستگى فاطمه (سلام الله علیها) به نماز است.
آن شبى که به خانه شوهر آمد به على عرض کرد: قَالَت: فَاَنُشَدَکَ اللَّهاَن قُمتَ الَى الصّلاه فَنَعبُدَ اللَّه هذه الَّلیلهَ. پس تو را به خدا قسم مىدهم که بیا تا به نماز بایستیم و در اینشب خدا را عبادت کنیم (نهج الحیاه دشتى ص ۲۱
فاطمه (سلام الله علیها) و الگوى حجاب:
فاطمه (سلام الله علیها) مهمترین ارزشى که براى زن قائل بود و حفظ آن را در حد حال لازم و ضرورى مىدانست،حفظ حجاب بود که اهمیّت آن در رفتار و گفتارش هویدا وآشکار است،که به مواردى از آن اشاره مى شود.
الف:
مردى نابیناى از فاطمه (سلام الله علیها) درخواست ملاقات با رسول خدا(صلى الله علیه و آله ) را نمود ولى در طولملاقات، فاطمه (سلام الله علیها) در پرده حجاب پنهان بود، پس از بیرون رفتن مرد نابینا، پیامبر فرمود(صلى الله علیه و آله ): فاطمهجاپرا خود را از او پنهان داشتى در حالى که او تو را نمىدید؟ قَالَت: ان لَم یَکن یَّرانى فَانّى اَرَاه وَ هوَ یَشُمّالّریح، فرمود: اگر او مرا نمىدید، من او را مىدیدم. در حالى که مرد به استشمام بوى زنها حساس است.پیامبر فرمود: شهادت مىدهم تو پاره تن من هستى و پاره از وجود من (النوادر راوندى ص ۶۱) دعائم الاسلام القاضى النعمان المغربى ج۲ ص۴)
ب:
پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله ) از یاران خود پرسید: در چه حالى زن به خداى خود نزدیکتر است؟ پیامبر (صلى الله علیه و آله )از اصحاب پاسخ مناسبى دریافت نکرد. خبر به فاطمه (سلام الله علیها) رسیدفرمودند: قَالَت اَدنى مَا تَکونُ من رَّبهَا اَن تَلزمَ قعُربَیتها.
نزدیکترین حال زن به خدایش، در حالى است که او در درون خانه خود باشد (نوادر راوندى ص۲۹)( بحار ج ۱۱۰ ص ۲۵۰)
ج:
على (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) از رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) تقاضا کردند، که آن حضرت (صلى الله علیه و آله ) کارهاى خانه را میانآنها تقسیم نمایند. پیامبر (صلى الله علیه و آله ) کارهاى داخل خانه را به عهده فاطمه (سلام الله علیها) و کارهاى بیرون از منزل را بهعهده على (علیه السلام) قرار دادند. امام باقر فرمود: قَالَت فاطمه: فَلَا یَعلَمُ مَا دَاخَلَنى منَ السُروُر الّااللَّه باکفَائىرَسولُ اللَّه (صلى الله علیه و آله ) تَحَمُّل الّرقاب الرجَال.
فاطمه(سلام الله علیها) فرمود: هیچ کس جز خدا نمىداند که از این تقسیم چه قدر خوشحال شدم، از اینکه رسول خدا(صلى الله علیه و آله ) کارهاى بیرون از خانه را به عهده من قرار نداد و مرا ازسختى مراوده با مردان نجات داد. (قرب الاسناد حمیرى حدیث ۱۷۰ ص ۵۲ کتاب المؤمن ص ۵۳،وسائل الشیعه ج ۲۰ ص ۱۷۲).
د:
روزهاى آخر زندگى فاطمه (سلام الله علیها) بود به اسماء فرمود: من از کیفیّت برداشتن جنازههاى اهل مدینهناخوشنودم، زیرا جنازه روى تختهاى قرار دارد و روى جنازه پارچهاى را مىاندازند که حجم بدن میّت، اززیر پارچه معلوم است. اسماء عرض کرد! ما وقتى در حبشه بودیم آنجا تابوتى را تهیه مىکردند که حجمبدن دیده نمىشد. اسماء صورت آن را از جاپوب و برگ به فاطمه نشان داد، فَقَالَت: مَا اَحَسَنَ هذا وَ اَجَملهلا تَعرفُ به المَرئَهُ منَ الرَّجُل .
فرمود: این تابوت جاپه نیکو و زیبا است، در این تابوت زن از مرد شناختهنمىشود (کشف الغمه اربیلى ج ۲ ص ۱۲۶) (، سنن الکبرى ، بیهقى ج ۴ ص ۳۴).
فاطمه والگوى معاشرت:
آنجایی که در زندگى اجتماعى براى هر انسانى ضرورى است، نحوه رفتارش با همنوعان او است. فاطمه(سلام الله علیها) در این رابطه هم الگوى گفتارى و هم الگوى رفتارى دارد که به موارد مختصرى از آن اشاره مىشود:
الف) گفتار جامع فاطمه (سلام الله علیها) راجع به معاشرت عمومى و خانوادگى:
قَالَت: خیارکُم اَلینَکُم مَنَاکبَهًوَ اَکرمَهم لنسَائهم.
فرمود: بهترین شما کسى است که در برخورد با مردمملایمتر است. و ارزشمندترین مردم کسانى اند که با همسرانشان مهربانتر و بخشندهتراند.(نهج الحیاه محمدّدشتى ص ۱۱۹، صحیفه الزهرا قیومی ص ۲۸۸.)
ب ) گفتار جامع فاطمه، راجع به معاشرت دوستان و دشمنان:
از امام صادق نق است که آن حضرت فرمود: قَالَت: بشر فى وَجه المؤمن یوجب لصاحبه الجنّهًوَ بشرفى وَجه المُعاند المُعادى یقى صَاحَبَه عَذابَ النّار.
پاداش خوشروى در برابر مؤمن بهشت و در برابردشمنان ستیزه جو، رهاى از آتش جهنم است (تفسیر امام حسن عسکرى ص ۲۸۱)( مستدرک وسائلالشیعه ج ۱۰ ص ۲۶۲،( بحار الانوار ص ۴۰۱ ج ۷۲) .
ج) الگوى رفتارى با زیردستان:
روزى رسول خدا(صلى الله علیه و آله ) وارد خانه فاطمه گردید، دید کارگر خانه استراحت کرده و فاطمه (سلام الله علیها) مشغولانجام کار است. رسول خدا علّت را سوال کرد فرمود: فاطمه (سلام الله علیها) جواب داد: قَالَت: یا رَسولَ اللَّه عَلَى یَومو عَلَیها یَوم.
عرض کرد یا رسول اللَّه ما کار خانه را تقسیم کردهایم: یک روز من کار مىکنم، روز دیگر او کارمىکند، اشک در چشمان رسول خدا حلقه زد، فرمود: خدا آگاه است که رسالت را در کجا قرار دهد(احقاق الحق مرعشى ج ۱۰ ص ۲۷۷)
د) الگوى رفتارى با بزرگان:
از سوید بن غفله نقل شده که روزگارى سختى بر على (علیه السلام) پیش آمد، شبى فاطمه (سلام الله علیها) به خانه پدرمشرف شد هنگامى دم در رسید، در زد، از نحوه در زدنش پیامبر متوجه شده فرمود: احساس مىکنمحبیبم فاطمه در مىزند. بهام ایمن فرمود در را باز کن ام ایمن در را باز کرد فاطمه وارد شد، پیامبر فرمود:آمدنت غیر منتظره بود، عادتا در چنین موقع نمىآمدى! فقالت: یا رَسولَ اللَّه مَا طَعَامُ الملائکه عندَ رَبَهّا؟
پیامبر فرمود: طعام آنها حمد و ثناى الهى است.
فَقَالَت :مَا طَعامُنَا؟ عرض کرد ما که بشر هستیم خوراک ماچیست؟ (دعوات راوندى ص ۴۷)( بحار الانوار ج ۹۰ ص ۲۷۲).
اولاً: برخورد فاطمه (سلام الله علیها) و رفتارش چنان مؤدبانه بود که پیامبر از نحوه در زدن او متوجه شد که اینگونه رفتار مؤدبانه از فاطمه است.
ثانیاً: فاطمه با کنایه عرض کرد که پیامبر خود بفهمند که ما در خانه غذانداریم .
فاطمه و الگوى همسردارى:
اساس زندگى مشترک ،خانه دارى بر حس همکارى، تحمّل سختىها و کمبودها و قدر دانى زن و شوهراز زحمات یکدیگر استوار است نه براساس حق قانونى و شرعى فاطمه( سلام اللَّه علیها) خود بهترین الگوبراى زندگى مشترک خانهدارى است:
الف) کار در منزل:
از ام سلمه روایت شده که على (علیه السلام) فرمود: روزى رسول خدا(صلى الله علیه و آله ) وارد خانه ما شداز اوضاع زندگى ما جویا گردید: فاطمه جواب داد: قَالَت یا رَسولَ اللَّه مَجَلَت یَدى منَ الّرَحُى اَطحَنُ مَرَّه واَعجَنُ مَرَّه فرمود: اى رسول خدا دستهایم از آسیاب کردن تاول زده گاهى گندم را آرد مىکنم و گاهى آرد راخمیر مىکنم (احقاق الحق ج ۱۰ ص ۲۶۶( الذریه الطاهره النبویه ص ۱۰۳)
ب) اظهار خوشنودى از همکارى شوهر:
فاطمه (سلام الله علیها) ضمن اینکه کارهاى سنگین خانه را در آن روزگارانجام مىداد؛ مانند آرد کردن، نان پختن، لباس شستن و بجاپه دارى کردن، از همکارى شوهرش با او اظهاررضایت مىکرد. روزى خدمت پدر مشرف شد تا از سختى زندگى خود به رسول خدا گزارش دهد: فَقَالت:قَد مَجَلَت یَدَاى منَ الّرَحى لَیلَتى جَمیعاً اُدر الّرَحى حَتّى اَصبَحَ و اَبُوالحَسن یَحملُ حَسَنَا و حُسَیَناً.
عرضکرد: هر دو دستم از آسیاب کردن تاول برداشته است دیشب تا صبح گندم آرد مىکردم (على (علیه السلام) هم بیکارنبود( از فرزندان خود حسن و حسین مراقبت مىکرد (بحار الانوار ج ۴۳ ص ۱۳۴)
ج) ساختن با کمبودهاى زندگى:
روزى على (علیه السلام) وارد منزل شد فرمود: فاطمه! آیا غذائى دارى؟ فاطمه(سلام الله علیها) پس از سکوت اندک فرمود: دو روز است در منزل غذاى کافى نداریم آنجاپه بود بر شما و فرزندانمحسن و حسین دادم و خود از غذا استفاده نکردهام. على (علیه السلام) فرمود: جاپرا به من خبر ندادى تا غذا تهیهکنم؟ قَالَت: یا اَبا الحَسَن انّى لاستَحیى من الهى اَن اکلف نَفسَکَ ما لاتَقدرُ عَلَیه.
فرمود: یا على (علیه السلام)از پروردگارم حیأ مىکنم که چیزى را از تو بخواهم که نتوانى فراهم نمائى .(بحار الانوار مجلسى ج ۳۷ ص۱۰۳).
د) احترام به عملکرد شوهر:
على (علیه السلام) باغى را به دوازده هزار در هم فروخت پول آن را به فقراء مدینهتقسیم کرد خود دست خالى به خانه آمد فاطمه (سلام الله علیها) از قضیه با خبر بود، به على (علیه السلام) عرض کرد:
یا على! سهم غذاى ما امروز جاپه شد؟ (کنایه از اینکه ما سهمى نداشتیم( على براى تهیه غذا برگشت پیامبر (صلى الله علیه و آله ) وارد شد فرمود: خدا مىفرماید: دست على را باز نگهدار. فاطمه (سلام الله علیها) از این سوال خوداظهار ناراحتى مىکرد، قَالَت:
فَانّى اَستَغفرُاللَّه وَ لا اَعود اَبَداً .
از این سوالى که کردم از خدا آمرزش مىطلبمدیگر این کار را تکرار نخواهم کرد (امالى صدوق مجلس ۷۱ ص ۴۷۰ ترجمه و تلخیص
فاطمه و حمایت از مقام ولایت:
یکى از اسرارى که هنوز هم به خوبى روشن نیست حمایتهاى بى دریغ فاطمه (سلام الله علیها) از شوهرش بود کهتا پاى جان از شوهرش حمایت کرد و در این راه به شهادت رسید اگر چه در ظاهر حمایت او از على بهعنوان پدر فرزندانش و پسر عمش بود ولى در واقع این همه فداکارى زهرا (سلام الله علیها) از على (علیه السلام) به عنوان مقامولایت و اساس دین اسلام بود(ولم ینادى بشیى کما نودى بالولایه)
که تمام فداکاریهاى فاطمه (سلام الله علیها ) براى حفظ این امر مهم انجام گرفت . (رک کافى ج ۲ ص ۲۱)و فاطمه(سلام الله علیها ) رضاى خدا را در اطاعت از مقام ولایت جستجو مى کرد .(همان ص۲۳)
الف) احترام به ضمانت شوهر:
بعد از جریان تأسف بار سفیفه سران آن براى جلب افکار عمومى ازعلى (علیه السلام) درخواست اجازه ورود به خانه فاطمه (سلام الله علیها) را کردند تا از على (علیه السلام) اجازه ورود گرفتند. على بهسران سقیفه فرمود: شما پشت در منتظر بمانید تا من از دختر پیامبر اجازه بگیرم على جریان را به فاطمهگزارش داد، که من به آنان اذن دادهام نظر تو در این مورد جاپیست؟ قَالَت: ان کُنتَ ضَمنُتَ لَهُمَا شَیئاً فَاالبَیتَبَیتُکَ وَ النساءُ تَتبعُ الرجَالَ لا أخَالفکَ بشَى.
فرمود: اگر به آنها قولى داده باشى خانه مال شما است زنهامؤظّف به پیروى از شوهران هستند من مخالفتى ندارم (علل الشرایع ج ۱ ص ۲۲۱)
ب) اطاعت از دستور شوهر:
پس از هجوم دشمنان به خانه فاطمه (سلام الله علیها) و دستگیر کردن على را،فاطمه (سلام الله علیها) در حمایت شوهر و مقام ولایت تصمیم گرفت تا لب به نفرین گشایند على (علیه السلام) از تصمیمفاطمه (سلام الله علیها) با خبر شد توسط سلمان به فاطمه (سلام الله علیها) پیغام داد که از طرف من به فاطمه بگو دست از نفرینبردار به خانه برگرد. وقتى فاطمه (سلام الله علیها) این پیغام را شنید، قَالَت اذاً اَرجُعُ وَ اَخبَر وَ اَسمَع لَه و اَطیعُ. فرمود:اکنون که شوهرم و امامم دستور داده باز مىگردم اطاعت مىکنم (مناقب ابن شهر آشوب ج ۳ ص ۱۱۸).
ج) دفاع عملى از شوهر:
فاطمه (سلام الله علیها) هنگامى که دید، شوهرش در معرض تهدید جدّى قرار داردشخصاً وارد عمل گردید، از خانه به طرف مسجد آمد وارد مسجد شد، قَالَت: خَلُّوا عَن ابن عَمّى فَوالَّذىبَعَثَ مُحَمّداً بالحَق لَئن لَم نُخَلُّوا عَنه لا نُشَرَنَّ شَعرى وَ لا ضَعَنَّ قَمیصَ رَسول اللَّه عَلَى رَأسى لا فَرخُنَّ الَىاللَّه تَبَارَکَ و تَعَالى. فرمود: از پسر عمّم دست بردارید به خدا قسم اگر او را رها نکنید، با موى پریشانپیراهن رسول خدا را به سر مىافکنم، به سوى خدا فریاد مىکشم (مناقب ابن شهر آشوب ج ۳ ص ۱۱۸)
د) اظهار نگرانى شدید از سلامتى شوهر:
در گرما گرم حادثه که زهرا به شدت مصدوم شده بود سلمانبر جان او ترسید عرض کرد دختر پیامبر بهتر است به خانه برگردى قَالَت: وَیلَهُم یا سَلمَان یُریُدونَ اَنیؤتمُوا وَلَدَىَّ الحَسَنَین فَوَاللَّه یا سَلمَان لا اُخَلّى عَن بَاب المَسجد حَتّى اَرى ابنَ عَمّى سَالماً بَینى.
فرمود:واى بر آنها اى سلمان مىخواهند فرزندانم را یتیم کنند به خدا قسم از در مسجد بیرون نمىروم تا شوهرمرا به جاپشمان خود در حال سلامتى نبینم کوکب الدر ى حایری ج۱ص۱۹۶(اختصاص مفید ص ۱۸۱)
ه) نهایت وفادارى به شوهر:
وقتى على (علیه السلام) از مسجد بیرون آمد تا اینکه على (علیه السلام) دید. قَالَت: روُحىلروُحکَ القَداء و نَفسى لنَفسکَ الوَقا یا اَبَا الحَسَن ان کُنتَ فى خیرُ کُنتُ مَعَکَ ان کُنتَ فى شَر کُنتَ مَعَکَ.
فرمود: على جان! جان و تنم فدایت من در هر حال با تو ولایت خواهم بود (الکوکب الدرى حائرى ج۱ ص ۱۹۶
فاطمه و مبارزات سیاسى:
مهمترین بخش از سخنان فاطمه (سلام الله علیها) در مبارزات سیاسى او آمده که حساسترین و دشوارترینروزهاى زندگى آن حضرت به حساب مىآید، اول به مبارزه مثبت روى آورد پس از آن به مبارزه منفىدست زد، در هر دو نوع از مبارزه ابتکار عمل را در دست گرفت.
الف) افشاگرى:
بعد از پیامبر حادثه سقیفه پیش آمد مردم با ابابکر بیعت کردند بعد از بیعت مردم باابى بکر مبارزات سیاسى فاطمه (سلام الله علیها) آغاز گردید، براى اولین بار بود که براى مبارزه از خانه بیرون آمد دمدر خانهاش ایستاد، رو به مردم کرد: وَقَالَت مَارأیُتُ کَالیُوَم قَطُّ حَضَروا اَسوَءَ مَحضَر تَرَکُوا نَبیَّهم (صلى الله علیه و آله ) جنَازَهبَینَ اَظهرَنا و استَبَدّوا بالاَمر دوننَا .
مانند این روز را هرگز ندیدم که امت اسلامى زشتترین صحنه را بهوجود آوردند جنازه پیامبرشان را در برابر ما واگذاشتند، خود سرانه دیگران را به جاى ما قرار دادند (امالىمفید م ۱۱ حدیث ۵ ص ۹۵، بیت الاحزان قمی
ص ۸۰، بحار الانوار مجلسى ج ۲۸ ص ۲۵، صحیفه الزهرا ص ۲۵۸.)
ب) طلب یارى از امت:
هنگامى دید این تذکّر مؤثر واقع نگردید روزى در میان انبوه جمعیت ازمهاجرین و انصار آمد؛ قَالَت: یا مَعَاشرَ المُهاجرینَ و الانصار! أنصروُا للّه فَانّى ابنَه نَبیّکُم وَ قَد بَایَعتمُ رَسولَاللَّه (صلى الله علیه و آله ) یَومَ بَایَعتُموهُ اَن تَمنَعوُهُ و ذُریَّته ممَّا تَمنَعونَ منهُ اَنفُسَکُم وَ ذَراَریُکُم فَفو لرَسول اللَّه ببَیعُتکُم.
فرمود: اى جماعت مهاجرین و انصار! خدا را یارى کنید من دختر پیامبر شما هستم. شما با پیامبر بیعتکردید که از پیامبر و فرزندان او دفاع کنید، همان گونه که از خود و فرزندان خود، دفاع مىکنید پس بهبیعت خود وفادار بمانید (اختصاص مفید ص ۱۸۴
ج) رفتن به خانههاى مسلمین:
هر کسى که از مسلمانان مدینه موقعیّت اجتماعى داشت، فاطمه (سلام الله علیها)براى یارى کردن آنها، از آنان طلب یارى کرد؛ معاذبن جبل یکى از افراد سرشناس مدینه بود روزى در خانهاو رفت: قَالَت: یَا مَعَاذا انّى جئُتُکَ مُستَنصَره وَ بَایَعتَ رَسولَ اللَّه عَلى اَن تَنصُرَهُ وَ ذُرّیتَّهُ وَ تَمنَعَهُ ممّا تَمنَعُمنهُ نَفَسَکَ و ذُرّیتَکَ.
فرمود: اى معاذ نزد تو آمدم از تو طلب یارى دادم تو با پیامبر (صلى الله علیه و آله ) بیعت کردى تاپیامبر (صلى الله علیه و آله ) و فرزندان او را یارى کنى همان گونه که از خود و فرزندان خود دفاع مىکنى (اختصاص مفیدص ۱۸۴).
د) اظهار شکایت از امت نزد خدا: از امام صادق نقل است پس از آن که اقدام عملى فاطمه (سلام الله علیها) مؤثرواقع نگردید، به شکایت و گریه روى آورد قَالَت: اَللّهُمَّ الَیکَ نَشکُوا فَقُدَ نَبیّکَ و رَسُولکَ وَ صَفیّکَ و ارتدَاءاُمّته عَلَینا وَ مَنعَهُم ایّانَا حَقَّنَا. خدایا از غم از دست دادن پیامبر برگزیدهات، ارتداد امّت او و جلوگیرى آنهااز حقّ ما، بر تو شکایت مىکنیم (بحار الانوار مجلسى ج ۴۳ ص ۱۵۶)( هدایه الکبرى ابن حمدان ص ۴۰۷)( صحیفه الزهرا قیومی ص۱۷۴).
ه )اعتصاب:
اعتصاب یکنوع مبارزه منفى است که اشکال گوناگون دارد. آن هنگامى بود که فاطمه (سلام الله علیها) در خانهبسترى گردید، دیگر تواناى براى مبارزه مثبت نداشت. در روزهاى سخت بیمارى فاطمه (سلام الله علیها) زنانمهاجرین و انصار به عیادت او شتافتند و عرض کردند اى دختر پیامبر، با این بیمارى چگونه به سرمىبرى؟
قالت: اَصبَحتُ وَاللَّه عَائفَه لدنیاکُن قَالیَّه لرَجَالکُن لَفَظُتُهُم قَبلَ اَن عَجَمُتُهُم.
فرمود: در حالى به سر مىبرمکه به خدا قسم دنیاى شما را دوست ندارم، از مردان شما خشمناک و بیزارم قبل از اینکه آنها را
بیازمایمنام آنان را از مردانگى دور انداختم.( دلائل الامامه طبرى ص ۱۲۹، السقیفه و فدک جوهرى ص ۱۲۰، معانىالاخبار صدوق ص ۳۵۴) شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ج ۱۶ ص ۲۳۳، بلاغات النساء ابن طیفور ص۱۹، کشف الغمه ج ۲ ص ۱۱۴)
به نحوى که از این فراز خطبه به دست مىآید فاطمه (سلام الله علیها) مبارزه منفى خود را از همین جا آغاز مىکندمرحله به مرحله شدت بخشیده به پایان زندگی مىرسد.
۱- اعلام انزجار عمومى از تمامى کسانى که در چنین قضیه سرنوشت ساز، بى تفاوت ماندند.
وقتىزنها این اعلام انزجار را به خانههاىشان انتقال داده و مردانشان مورد نکوهش قرار مىدهند، خانهها را بهکانون انقلاب تبدیل مىکنند، سران حکومت تصمیم مىگیرند از فاطمه (سلام الله علیها) عیادت و دلجوى کنند.
۲- امتناع از سخن گفتن با کسانى که به فاطمه (سلام الله علیها) ظلم کردند آن هم بعد از این که از سران حکومت، برظلمشان اعتراف گرفت، هنگامى که سران حکومت براى آرام کردن افکار عمومى خواستند از فاطمه(سلام الله علیها) رضایت بجویند. وقتى وارد خانه فاطمه شدند بعد از اصرار فاطمه (سلام الله علیها) از آنها پرسید شما را به خداقسم مىدهم آیا شنیدید که پیامبر فرمود: فاطمه پاره تن من است من از او هستم هر که فاطمه را اذیت کندمرا اذیت کرده هر که مرا اذیت کند خدا را اذیت کرده هر که فاطمه را بعد از من اذیت کند مثل این است کهاو را در زمان حیات من اذیت کرده است؟ گفتند آرى به خدا شنیدیم.
ثُمَّ قَالَت :اَللّهُمَّ اُشهدُکَ فَاَشهَدُوا یا من حَضَرنى اَنّهمَا قَد آذیَانى فى حَیاتى و عندَ مَوتى وَاللَّه لا اُکَلِّمکُمامن رَأس کَلمَه حَتّى اَلقى رَبّى.
فرمود: خدایا تو گواهى و اى کسى که اینجا حاضر هستى گواه باشید که ایندو تن در زمان حیات و وقت مرگم مرا اذیت کردند به خدا قسم یک کلمه هم به شما نخواهم گفت تاپروردگارم را ملاقات کنم (علل الشایع ج ۱ ص ۲۲۱ ترجمه و تلخیص).
۳- جلوگیرى ستمگران از شرکت در تشییع جنازهاش: فاطمه (سلام الله علیها) هنگامى که از دنیا مىرفت درآخرین لحظات عمرش به على وصیت کرد:
لا تُصَلَّى عَلَىَّ اُمَّه نَقَضَت عَهدَ اللَّه وَ عَهدَ اَبى رَسُول اللَّه فى اَمیرُالمؤمنین على (علیه السلام) وَ ظَلَموا لى حَقّى.
امتى که پیمان خدا و پیامبر را در ولایت شکستند و در حق من ظلم کردند، حق ندارند بر پیکر من نمازبخوانند (بحار الانوار مجلسى ج ۷۸ ص ۳۱۰).
۴- جلوگیرى از آشکار شدن قبرش، در آخرین لحظات زندگى فاطمه (سلام الله علیها) به على فرمود: قَالَت :اذَاتَوَفَیتُ لا تُعَلِمُ اَحَدَاً الّا اُمَّ سَلَمه و اُمَّ ایَمَن و فضَّه وَ منَ الرجَال ابنِِِِّـَُُُى وَ العَبّاسَ وَ سَلمَانَ وَ عَمَّارَ والمقدادَ واَباذَرَ و حذَیفَه و لا تُدفنّى الا لَیلاً و لا تعلم قَبرى اَحَداً.
فرمود: وقتى از دنیا رفتم کسى را اطلاع نده جزچندتن، از زنها ام سلمه، امّ الیمن و فضّه، و از مردان دو فرزندم حسن و حسین و عباس و سلمان، عمّار،مقداد، اباذر و حذیفه را خبر کن و دفن نکن مرا مگر در شب و قبرم را به کسى اطلاع نده تا قبرم مخفىباشد (دلایل الامامه طبرسى ص ۴۵(.
این آخرین وشدید ترین مرحله مبارزه از زهرا (سلام الله علیها)بود که تا دامنه قیامت ادامه دارد مخفى بودن قبر فاطمه (سلام الله علیها) یکى ازمعمّاهاى سیاسى است که هر وجدان بیدار را تا قیامت به قضاوت وادار مىکند.
نتیجه:
در این مقاله سعى شده است که گزیده سخنان فاطمه (سلام الله علیها) که در ابعاد گوناگون زندگى ما، راهگشااست آورده شده. که مهمترین بعداز ابعاد اعتقادى ما است که هر روز ضعیف و ضعیفتر مىشود نمىشودتمامى تلاشها، صرف دنیاگراى و تجمل پرستى شود و بعد اعتقادى ضرر نکند آن عقیدهاى که انسان را،وادار به عمل نکند فقط نام آن عقیده است.
در امور اجتماعى، سیاسى، معاشرت و همسردارى، الگوى مناسب زن مسلمان، همان رفتار عملى وگفتار فاطمه (سلام الله علیها) است زیرا رفتار عملى فاطمه (سلام الله علیها) منطبق بر گفتار اوست که زن مسلمان در قدم اول ازهمین الگو تبعیت کرده رفتارش را منطبق برگفتارش نموده الگو پذیرى خود را از فاطمه (سلام الله علیها) اثباتمىکند.
در قدم دوم، سخنان فاطمه (سلام الله علیها) را در تمام ابعاد زندگى، الگوى خود قرار داده از اثر پذیرى جوّنامساعد معاصر و القاآت گمراه کنند دشمنان اسلام به ویژه تهاجم فرهنگى آنان در پناه عصمت آن بانوىنمونه اسلام مصون خواهد ماند.
والسلام.
پی نوشت:
۱ . قرآن مجید
۲. نهج البلاغه ، ترجمه محمد دشتی، جاپ اول ، نشر مصطفى ، قم ، ۱۳۷۹.
۳. ابن بابویه ، على . الامامه و التبصره من الحیره ،ناشر مدرسه امام هادى ، قم .
۴. ابن جریر طبرى شیعى ، ابى جعفر محمد . دلائل الامامه ، تحقیق بخش دراسات الاسلامیه مؤسسه بعثت، جاپ اول ، مؤسسه بعثت ، قم، ۱۴۱۳.
۵. ابن جریر طبرى شیعى ، ابى جعفر محمد . المسترشد فى امامه امیر المؤمنین ، تحقیق شیخ احمد محمودى ،جاپ اول مؤسسه فرهنگى اسلامى کوشانپور ، جاپاپ سلمان فارسى ، قم .
۶. ابن حمدان الخصیبى ، ابى عبدالله الحسین . الهدایه الکبری ، جاپ جهارم ، مؤسسه بلاغ ، بیروت ، ۱۴۱۱.
۷. ابن سعید الکوفى الاهوازى ، حسین . کتاب المؤمن ، تحقیق مدرسه امام المهدى (عج)، جاپ اول ، ناشر مدرسه امام المهدى (عج) ، ۱۴۰۴ .
۸. ابن شاذان الازدى النیشابورى ، فضل . الایضاح ، تحقیق سید جلال الدین الحسینى الارموی المحدث.
۹. ابن طاووس ، سید على بن موسى . الدروع الواقیه ، جاپ اول ، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث ، جاپاپ یاران ، قم ، محرم ۱۴۱۴ .
۱۰. ابن طیفور . بلاغات النساء ، ناشر کتابخانه بصیرتى ، قم.
۱۱. ابن منظور . لسان العرب ،جاپ اول ، دار احیاء التراث العربى ، بیروت ، ۱۴۰۸، ۱۴ ج .
۱۲. ابو محمد ، حسن العسکرى . تفسیر امام حسن عسکرى (ع) ، جاپ اول ، دار احیاء التراث العربی، بیروت ،۱۴۲۱ .
۱۳. اربیلی ،على بن عیسى . کشف الغمه فى معرفه الائمه ،جاپ دوم ، دار الاضواء بیروت ، ۱۴۰۵.
۱۴. البیهقى ، احمد بن الحسین بن على . سنن الکبری ، انتشارات دارالفکر ، چاپ دارالفکر ، بیروت ، ۱۰ ج.
۱۵. جوهری البغدادى ، ابى بکراحمد بن عبد العزیز.السقیفه وفدک ، تحقیق دکتر محمد هادی امینى ، جاپ دوم ، شرکه الکتبى ، بیروت ، ۱۴۱۳ .
۱۶. حائرى ، مهدى . الکوکب الدری ، جاپ اول ، انتشارات الشریف الرضى ، جاپ امیر، قم ،۱۳۶۸ .
۱۷. حر عاملی ،محمد بن حسن . وسائل الشیعه الى تحصیل مسائل الشریعه ، جاپ ششم ،دار احیاء التراث العربى ،بیروت ، ۱۴۱۲ ، ۲۰ ج .
۱۸.حر، خلیل ،مترجم ، طبیبیان، سیدحمید،انتشارات امیر کبیر ،چاپ،چاپخانه سپهر تهران ،چاپ نهم ،۱۳۷۷ ۲ج .
۱۹. حمیرى ، عبدالله . قرب الاسناد ، جاپ اول ، مؤسسه اهل بیت (علیهم السلام) ، قم، ۱۴۱۳ .
۲۰. حویزى ، عبد على بن جمعه . نورالثقلین ، افست علمیه ، چاپخانه علمیه ،قم، ۱۳۸۳ ق .
۲۱. دشتى ، محمد . نهج الحیاه ، جاپ اول ، انتشارات مشهور ، قم، ۱۳۸۰ .
۲۲. راوندى ، فضل الله . النوادر ، جاپ اول ، مؤسسه سلمان فارسى ، قم، ۱۳۷۶ .
۲۳. صدوق ، محمد بن على بن بابویه . علل الشرایع ، جاپ اول ، انتشارات دارالحجه الثقافیه ، ۱۴۱۶ .
۲۴. صدوق ، محمد بن على بن بابویه . الامالی ، جاپ پنجم ، چاپ اسلامیه ، تهران ، ۱۳۷۰ .
۲۵. صدوق ،محمد بن على بن بابویه . معانى الاخبار ، جاپ سوم ، نشر اسلامى وابسته به جامعه مدرسین ،قم ، ۱۴۱۶ .
۲۶. طبرسى ، ابوعلى فضل بن حسن . الاحتجاج ، انتشارات نعمان ،جاپاپ نجف اشرف ،۱۳۸۶ ق .
۲۷. طبرسی ،احمد بن عبد الله . ذخائر العقبى فى مناقب ذوى القربی ،جاپ اول ،مکتبهالقدسى لحسام الدین القدسى ، ۱۳۶۵ .
۲۸. العاملی النیاطى البیاضى ، زین الدین محمدبن یونس . الصراط المستقیم الى مستحقى التقدیم ، تحقیق محمد باقر بهبودى ، مکتبه الرضویه لاحیاء الآثار الجعفریه ، چاپ حیدری .
۲۹. فرات کوفی ، ابى القاسم فرات ابن ابراهیم بن فرات . تفسیر فرات کوفى ، جاپ اول ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى ، ۱۴۱۰ .
۳۰. قمى ، شیخ عباس . بیت الاحزان ، جاپ اول ، انتشارات دارالحکمه ،چاپ امیر ،قم ، ۱۴۱۲ .
۳۱. قیومى ، جواد . صحیفه الزهراء، جاپ اول ، نشر اسلامى وابسته به جامعه مدرسین ،قم، ۱۳۷۳ .
۳۲. کلینی ،محمد بن یعقوب . اصول کافى ، جاپ اول ، انتشارات دارالاضواء ، بیروت ، ۱۴۱۳ ،۶ج.
۳۳. مجلسى ، محمد باقر . بحارالانوار ،جاپ سوم ،داراحیاء التراث العربى ،بیروت ، ۱۴۰۳ ، ۱۱۰ج.
۳۴. محلاتی ،ذبیح الله . ریاحین الشریعه ، جاپ جاپهارم ، دارالکتب الاسلامیه ، تهران ،۱۳۶۴ ، ۵ ج.
۳۵. مرعشى ، نورالدین . شرح احقاق الحق و ازهاق الباطل ،جاپ اول ،انتشارات کتابخانه آیت الله العظمى مرعشى نجفى ،قم،۳۳ج.
۳۶. مفید ،محمد بن نعمان . الاختصاص ،نشر اسلامى وابسته به جامعه مدرسین ،قم ، ۱۳۰۷.
۳۷. مفید ،محمد بن نعمان . الامالی ، جاپ سوم ، نشر اسلامى وابسته به جامعه مدرسین ،قم،۱۴۱۵ .
منبع :کنگره فاطمه شناسی سپاه پاسداران قم