- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
یکی از ویژگی های مهم دین اسلام، ضرورت توجه به اعتدال و میانه روی در امور مادی و معنوی است. خداوند در قرآن کریم، مسلمانان را امت وسط نامیده و می فرماید:
وَ کَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّهً وَسَطًا لِّتَکُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَی النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیدًا؛[۱] بدین گونه شما را امتی میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر هم بر شما گواه باشد.
بر این اساس، یک مسلمان می بایست هم مرد دین باشد و هم مرد دنیا، و در عین اجتماعی بودن، به جنبه های مادی و معنوی زندگی خود نیز توجه کند و هر دو را در کنار هم داشته باشند؛ چرا که هیچ گونه تضادی در جمع بین هر دو نیست.
پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) امتش را به میانه روی در زندگی سفارش می کند و می فرماید: یَا أَیُّهَا النَّاسُ عَلَیْکُم بِالْقَصْدِ عَلَیْکُم بِالْقَصْدِ عَلَیْکُم بِالْقَصْدِ؛[۲] ای مردم! بر شما باد بر میانه روی، بر شما باد بر میانه روی، بر شما باد بر میانه روی.
در ادامه به چند داستان خواندنی از سیره دو تن از امامان معصوم (علیهم السلام) پیرامون ضرورت توجه به اقتصاد و معیشت و لزوم میانه روی در آن اشاره می کنیم:
اسراف نه، اقتصاد و میانه روی آری
از محمد بن حمزه سروری نقل شده: نامه ای توسط ابوهاشم داوود بن قاسم جعفری که با من دوست بود، برای امام حسن عسکری (علیه السلام) نوشتم و چون خیلی تنگدست شده بودم درخواست کردم برای من دعا کند تا شاید خداوند روزی فراوانی به من عنایت فرماید.
جواب نامه به وسیله ابوهاشم از طرف حضرت به دستم رسید. امام (علیه السلام) نوشته بود: خداوند تو را بی نیاز کرد. پسر عمویت یحیی بن حمزه از دنیا رفت. مبلغ صد هزار درهم به تو ارث می رسد که به زودی برایت می آورند. خدا را سپاسگزاری کن و همواره اقتصاد و میانه روی در زندگی را پیشه کن و مبادا که اسراف کنی؛ زیرا اسراف و زیاده روی، عملی شیطانی است.
بعد از چند روز شخصی از منطقه حران نزد من آمد و اسنادی مربوط به دارایی پسر عمویم را به من تحویل داد. در نامه ای به او اطلاع داده بودند که یحیی بن حمزه در فلان تاریخ فوت شده است. تاریخ فوت او، دقیقا مطابق روزی بود که ابوهاشم نامه حضرت عسکری (علیه السلام) را به دست من رسانده بود.
تنگدستی ام برطرف شد، حقوق دیگران را که در آن مال بود خارج کردم و به اهلش رسانیدم و نسبت به برادران دینی خود کمک هایی کردم. پس از آن، مطابق دستور امام از روی اقتصاد و میانه روی به زندگی خود ادامه دادم.[۳]
میانه روی در زندگی
شخصی بر امام صادق (علیه السلام) وارد شد و عرض کرد: مقداری پول به من قرض دهید تا ان شاء الله در وقت توانمندی و تمکن مالی، قرض شما را ادا کنم.
امام فرمود: آیا کشت و زراعتی داری که پس از برداشت محصول، قرضت را ادا کنی؟ عرض کرد: نه به خدا قسم! فرمود: آیا تجارت و بازرگانی داری که هنگام فروش، قرضت را ادا کنی؟ عرض کرد: نه به خدا قسم! فرمود: آیا ملکی داری که بفروشی و قرضت را ادا کنی؟ عرض کرد: نه به خدا قسم!
حضرت صادق (علیه السلام) فرمود: اکنون تو از کسانی هستی که خداوند برای تو در مال و ثروت ما، حقی قرار داده است. آن گاه دستور داد: کیسه ای را که در آن پول بود آوردند. حضرت مشتی پول از کیسه بیرون آورد و به او داد، سپس فرمود: از خدا بترس و اسراف مکن سختگیر مباش و میانه روی کن. زیاده روی و تبذیر، اسراف است زیرا خداوند فرموده: زیاده روی نکنید.[۴]
صرفه جویی و میانه روی در زندگی
معتب یکی از غلامان امام صادق (علیه السلام) می گوید: روزی امام صادق (علیه السلام) به من فرمود: قیمت کالاهای غذایی در مدینه خیلی گران شده است، چه اندازه آذوقه و مواد غذایی در خانه داریم؟ عرض کردم: آن قدر هست که تا چند ماه برای ما کفایت می کند.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: آن مواد غذایی را بیرون ببر و بفروش (تا بر اثر عرضه کالا، قیمت های بالای اجناس، شکسته شود).
من آن مواد غذایی را از خانه بیرون بردم و فروختم. پس از آن، امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: اشْتَرِ مَعَ النَّاسِ یَوْماً بِیَوْم؛ همانند مردم، غذای ما را روز به روز (به صورت روزانه) خریداری کن (نه این که در یک روز، برای روزها یا هفته های آینده، غذا تهیه کنی و کمبود در بازار به وجود آید و موجب افزایش قیمت ها شود).
سپس فرمود: ای معتب! نصف غذای خانواده ما را از گندم و نصف آن را از جو تهیه کن، چرا که خداوند می داند من قدرت آن را دارم تا نان و غذای بدست آمده از گندم را به افراد خانواده ام بخورانم، ولی خداوند دوست دارد مرا به گونه ای ببیند که میانه روی می کنم و اندازه گیری در مخارج زندگی را به نیکی انجام دهم (قناعت را رعایت کنم و زندگی خود را با شرائط اقتصادی زمان و مکان، هماهنگ نمایم).[۵]
توجه به اقتصاد و معاش زندگی
داود بن سرحان می گوید: روزی دیدم امام صادق (علیه السلام) با دست خود، مقداری خرما را با پیمانه وزن می کرد. عرض کردم: قربانت گردم، بهتر بود به بعضی از فرزندان و غلامان خود دستور می دادی تا این کار را انجام دهند.
امام (علیه السلام) در پاسخ فرمود: ای داوود! زندگی یک انسان مسلمان، سامان نمی یابد مگر با سه کار: دین و احکام آن را بشناسد؛ در گرفتاری ها صبر و تحمل پیشه کند؛ میانه روی و اندازهگیری در معاش زندگی را به نیکویی حفظ نماید.
و نیز فرمود: جدم، علی بن الحسین (علیه السلام) وقتی که صبح می شد، برای کسب و کار از خانه بیرون می رفت. روزی شخصی از او پرسید: ای پسر رسول خدا! کجا بودی؟ فرمود: أَتَصَدَّقُ لِعِیَالِی؛ می روم تا برای خانواده ام صدقه تهیه کنم.
آن شخص پرسید: آیا صدقه طلب می کنی؟! فرمود: مَنْ طَلَبَ الْحَلَالَ فَهُوَ مِنَ اللَّهِ صَدَقَهٌ عَلَیْهِ؛ هر کس که (با کار و کاسبی) کسب مال حلال کند، آن مال از جانب خدا صدقه ای برای اوست.[۶]
نتیجه گیری
اعتدال و میانه روی در جمیع امور مادی و معنوی، یکی از ویژگی های مهم و متمایز دین اسلام از دیگر ادیان، به شمار می رود و در گفتار و سیره پیامبر و ومعصومان (علیهم السلام) همواره بر این موضوع اشاره و تاکید شده است.
در داستان هایی که از زندگانی امام صادق (علیه السلام) و امام حسن عسکری (علیه السلام) خواندیم، آن بزرگواران ضمن اشاره به لزوم توجه به اقتصاد و معیشت، بر ضرورت میانه روی و برنامه ریزی حساب شده و به دور از هر گونه سختگیری و اسراف و تبذیر تاکید داشتند.
گردآوری و تنظیم: حسین فاضلی
پی نوشت ها
[۱] . بقره/۱۴۳
[۲] . متقی هندی، کنز العمال، ج ۳، ص ۲۸
[۳] . خسروی، پند تاریخ ج ۳ ص۲۱۹-۲۲۰ به نقل از بحارالانوار ج۱۲ ص ۱۶۷
[۴] . صداقت، یکصد موضوع پانصد داستان ج۲ ص ۶۱ -۶۲ به نقل از نمونه معارف ج ۱ ص۱۴۹۰
[۵] . شیخ کلینی، اصول کافی، ج۵ ص۱۶۶
[۶] . حرعاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷ ص۶۷
منابع
- قرآن کریم
- شیخ کلینی، محمد بن یعقوب؛ کافی؛ تهران؛ کتابفروشی اسلامیه؛ چاپ چهارم؛ ۱۴۰۷ ق
- شیخ حرعاملی، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعه؛ قم؛ موسسه آل البیت (ع)؛ چاپ اول؛ ۱۴۰۹ ق
- خسروی، موسی؛ پند تاریخ؛ تهران؛ کتابفروشی اسلامیه؛ چاپ سیزدهم؛ ۱۳۷۸ ش
- صداقت، سید علی امبر؛ یکصد موضوع پانصد داستان؛ تهران؛ انتشارات ناشر؛ چاپ سوم؛ ۱۳۸۳ ش
- متقی هندی، علاءالدین علی بن حسام؛ کنزالعمال؛ بیروت؛ دار احیاء التراث العربی؛ چاپ اول؛ ۱۴۳۱ ق
- محمدی، محمد حسین؛ هزار و یک حکایت اخلاقی؛ قم؛ ناشر: نیلوفرانه؛ چاپ دهم؛ ۱۳۹۲ ش