- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
گروه های کلامی اهل سنت به دو گروه، اصلی اشاعره که بنیانگذاران آن ابوالحسن اشعری است (۳۸۰)(۱) و معتزله که بنیان گذار آن و اصل بن عطا شاگرد حسن بصری اوائل قرن دوم هجری(۲) و گروهی سومی به نام اهل حدیث (مرکب از حنابله و الحشویه)(۳) و گروهی چهارمی داریم به نام اباضیه که ما سعی میکنیم بیشتر نظر دو گروه اوّل را مطرح کنیم.
بعد از این مقدمه، باید تذکر داده شود که اعتقاد به خداوند یکتا، نبوت، و انبیایی پیشین و مسأله معاد از اعتقادات مسلم هر دین الهی است و برای یک مسلمان علاوه بر اعتقاد به مبداء و معاد و نبوت، نبوت پیامبر خاتم (ص) و اعتقاد به قرآن و التزام به مضامین حیاتی آن، به عنوان کتاب الهی و اولین منبع احکام از مسلمانان و ضروریات اسلام است که عدم اعتقاد به آن باعث خروج از دین می گردد، و این امری است اتفاقی بین همه فرق اسلامی، اما آنچه شیعه را از دیگر مسلمانان متمایز می سازد اختلافاتی است که در برخی اصول اعتقادی با اهل سنت دارند، که در این جا به صورت فشرده بیان می گردد.
توحید:
مسأله توحید اساس دعوت انبیاء و شالوده دین اسلام است که شیعه و سنی هیچ اختلافی در آن ندارند، بلکه اختلافات آن مربوط به صفات باری تعالی است که به پاره ای از آن ها اشاره می گردد.
الف. صفات ذاتی خداوند:
در میان اهل سنت اشاعره صفات باری تعالی را زاید بر ذات دانسته، به عبارت دیگر صفات را غیر از ذات می دانند.(۴) در مقابل معتزله هرگونه صفات را از ذات اقدس الهی نفی می کنند، به عبارت دیگر ذات خدا را نایب صفات می دانند.(۵)
اما شیعه با توجه به منابع غنی و معارف والای اهلبیت (ع) و پیامبر (ص) صفات خداوند، قدرت، حیات، و علم را عین ذات دانسته و مغایرت و زیادی صفات بر ذات را مردود شمرده است. زیرا اعتقاد به این که صفات چیزی غیر از ذات باشد به دو گانگی (بلکه چند گانگی) و ترکیب ذات باری تعالی خواهد انجامید.(۶)
ب. صفات خبری خداوند:
صفات خبری صفاتی را گویند که ظاهر قرآن، آنها را برای خداوند اثبات می کند، ظاهر این صفات تعلق گرفتن چیزی غیر از ذات به خداوند می باشد، مانند دست و صورت. برخی از اهل سنت مانند اشاعره معتقدند که خداوند دارای دست و پا و صورت می باشد(۷) و حتی گروهی می گویند که مسلمانان با اخلاص در دنیا و آخرت با خدای سبحان مصافحه و معانقه می نمایند.(۸) اما معتزله آیاتی را که در برگیرنده مفهوم دست و صورت برای خداوند است به تأویل آن قائل هستند. شیعیان به برکت پیروی از مفسران واقعی قرآن، یعنی اهلبیت پیامبر (ع) نه قائل به دست و صورت برای خداوند هستند و نه به تأویل آن قائل هستند، بلکه شیعه معتقد است که کلماتی مانند ید، وجه و عرش دارای معنای لغوی هستند، ولی وقتی در جمله قرار می گیرند معنایی غیر از معنای لغوی و متناسب با آن جمله پیدا می کنند(۹) و این حتی در مکالمات روزمره جامعه بشری نیز به چشم می خورد.
ج. رؤیت خداوند:
عده ای از اهل سنت مانند کرامیه مجسّمه رؤیت و دیدن خداوند را در دنیا و آخرت جائز می دانند، اما اهل حدیث و اشاعره به رؤیت باری تعالی در آخرت معتقد هستند، ولی شیعه با استناد به آیات قرآن از جمله لن ترانی(۱۰) و لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار و هو اللطیف الخبیر(۱۱) چشم ها او را نمی بینند ولی او همه چشم ها را می بیند و او بخشنده و با خبر از دقائق موجودات است. و روایات رسیده از اهل بیت، معتقد است که خداوند با چشم دیده نخواهد شد(۱۲) با اندک توجهی در معنای حقیقت رؤیت محال بودن رؤیت باری تعالی آشکار خواهد گردید، زیرا رؤیت زمانی تحقیق می یابد که شیء مرئی در مقابل بیننده قرار گیرد و این معنا در اشیای صادق است که دارای ابعاد و جهت باشند و خداوند تبارک و تعالی از ابعاد و جهات منزه است.(۱۳)
د. عدالت:
اشاعره اعتقاد دارند که هر کاری خداوند انجام دهد، عین عدالت است یعنی خداوند می تواند بدون دلیل و بدون ارتکاب معصیت، بندگان را عذاب نماید، به بیان دیگر حسن و قبح را شرعی می دانند و برای اهل حدیث چون بحث عقلی نمی کنند عدالت مطرح نیست. اما معتزله و شیعه حسن و قبح را عقلی می دانند(۱۴) و شیعه با استناد به آیات قرآن خداوند را عادل دانسته و از هر گونه ظلم و جور منزه می داند و عذاب بدون عذر را با حکمت باری تعالی ناسازگار می داند، از جمله ما کان اللّه لیظلمهم و لکن کانوا انفسهم یظلمون(۱۵) خداوند هرگز به آنها ستم نکرد ولی آنها خودشان بر خود ستم می کردند.
همچنین با استناد به روایات رسیده از اهل بیت (ع) مانند سخن نورانی علی بن ابی طالب (ع) که «التوحیدان لا تتوهمه و العدل ان لا تتهمه»(۱۶) توحید آن است که خدا را به وهم نیاوری و عدل آن است که او را متهم نسازی. و براهین عقلی با منطق متین عدل الهی را ثابت و دامن کبریایی ذات پاک خداوند را در حق مخلوقات، با اعتقاد به عدل حضرتش از غبار ظلم و جور می شوید. در مسأله قضا و قدر هم اشاعره معتقد به جبر و معتزله طرفدار تفویض و شیعه طرفدار “امرٌ بین الامرین” می باشد.
۲. نبوت
در واقع اصل نبوت مانند اصل توحید، مورد اتفاق است و اختلاف تنها مربوط به شئون پیامبری از جمله عصمت انبیاء است. شیعه و سنی همه انبیاء را در تلقی و دریافت وحی، حفظ و نگهداری و ابلاغ آن به مردم معصوم می دانند. همچنین شیعه تمام انبیا را در تمام شئون زندگی از خطا و گناه عمدی و سهوی و نسیان مصون می داند(۱۷) اما اهل سنت، حشویه کفر تقیه ای را جایز می داند، انجام کبیره ره عمداً همه اهل سنت منع می کند ولی انجام کبیره سهوی را اکثراً جائز می دانند اما صغایر را عمده جمهور آن ها جائز می دانند جز جبّائی، و سهوی را همه متفقاً جائز می دانند مگر صغائری که پست باشد مثل دزدیدن یک دانه گندم این ها همه در حال نبوت بود اما قبل از رسیدن به رسالت اکثریت اهل سنت صدور کبیره را از نبی ممتنع نمی دانند جز معتزله.(۱۸) در حالی که شیعه گناه صغیره را نیز از انبیاء روا نمی داند، زیرا اگر انبیا خود (نعوذ باالله) اهل گناه و معصیت باشند نیازمند ارشاد و موعظه دیگران خواهند بود حال آن که انبیاء برای ارشاد دیگران آمده اند و از طرفی اگر مردم انبیاء را مصون از گناه ندانند، چگونه به سخن آنان گوش فرا دهند در حالی که خود انبیاء به سخن خود درباره ترک گناه و دوری از معصیت عمل نمی کنند.
۳. امامت
معرکه آراء بین شیعه و اهل سنت است اولاً شیعه امامت را از اصول می داند، ولی اهل سنت تصریح دارند که از اصول نیست(۱۹) در نتیجه می شود از فروع، و ثانیاً بحث است که چه کسی امام را تعیین کند، نقطه اصلی اختلاف بین شیعه و سنی همین جا است. شیعیان معتقدند که امامت منصبی است الهی که باید از طرف خدای تعالی به وسیله پیامبر اکرم (ص) این کار صورت گیرد و اما اهل سنت معتقدند که امامت الهی همانند نبوت و رسالت با رحلت پیامبر (ص) پایان یافت و از آن پس تعیین امام به مردم واگذاشته شد، و حتی بعضی از بزرگان اهل سنت تصریح کرده اند اگر کسی بزور اسلحه بر مردم مسلّط شود بعد از تسلط اطاعت وی بر دیگران لازم خواهد بود.
۴. قرآن و معاد
درباره قران و معاد شیعه و سنی اختلافاتی آن چنانی ندارند، همه قرآن را معجزه جاودانی پیامبر، کتاب هدایت بشر و اولین منبع احکام شریعت می دانند و نسبت تحریفی که به شیعیان داده می شود (که قرآن چیزی از آن کم شده است) افتراء و تهمت است.
در باب معاد نیز همان گونه که همه الهیون روز رستاخیز را باور دارند مسلمانان نیز در باب معاد معتقدند به سؤال و جواب قبر، پل صراط، حساب، ثواب و عقاب همراه با معاد جسمانی، هر چند در این مسئله که معاد اعاده معدوم است یا نه؟ مکلف نفس است یا اجزاء اصلیه؟ و همچنین در صفات ثواب و عقاب و احباط و تکفیر و توسعه و ضیق شفاعت و… اختلاف وجود دارد. نتیجه این شد که شیعه و اهل سنت در کلیات مسائل اعتقادی غالباً اتفاق نظر دارند، آنجایی که شیعه از دیگران جدا شده است، به برکت عمل به سخنان نورانی پیامبر (ص)(۲۰) و اهل بیت (ع) می باشد.
برای توضیح بیشتر خلاصه ی گفته های شهید مطهری را در این مقام می آوریم.
الف. توحید، توحید ذاتی و عبادی مورد اتفاق همه است ولی توحید صفاتی و افعالی اختصاص به شیعه دارد.
ب. عدل مورد وفاق شیعه و معتزله تقریباً مثل همند ولی معتزله تفویضی است و شیعه حد وسطی، و اشاعره جبری.
د. حسن و قبح ذاتی، که شیعه و معتزله آن را قبول دارند، و اشاعره سخت با این عقیده مخالفند.
هـ. لطف و انتخاب اصلح، که برخی از شیعیان همچون معتزلی ها قبول دارند، ولی اشاعره منکرند.
و. اصالت و استقلال و حجیت عقل، که در شیعه بیشتر از معتزله مطرح است.
ح. رؤیت خداوند – معتزله منکرند، و اشاعره معتقدند، ولی شیعه رؤیت بصری را رد، ولی رؤیت قلبی را قائل می باشند.
ط. در ایمان فاسق – شیعه با معتزله موافق است – و عصمت انبیاء و اؤلیاء (ائمه طاهرین) از جمله مختصات شیعه است که آنان را از گناه کبیره و صغیره معصوم می داند.
پی نوشت:
۱. سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، لجنه اداره العلمیه بقم، چاپ دوم، ۱۴۱۵، ج۱، ص۳۲۵.
۲.همان، ج ۱، ص ۱۱۷.
۳. همان، ص ۱۲۷.
۴. سعد الدین تفتازانی، شرح المقاصد، تحقیق الدکتور عبد الرحمن، قم، الشریف الرضی، ۱۳۷۱، ج ۴، ص ۶۹. حلی، کشف المراد شرح تجرید الاعتقاد، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۵، ص ۲۹۶ با تعلیقه استاد حسن زاده.
۵. شهرستانی، عبدالکریم، ملل و نحل، بیروت، دارالمعرفه، ج ۱، ص ۴۴ و کشف المراد، پیشین، ص ۲۹۶.
۶. کشف المراد، ص ۲۹۶ و ر،ک: مظفر، محمد رضا، بدایه المعارف الالهیه، تقریر سید محسن خرازی، مؤسسه النشر الاسلامی، ص ۷۵ – ۷۴.
۷. سبحانی، جعفر، الالهیات، ج ۱، ص ۳۱۸.
۸. ملل و نحل، ج ۱، ص ۱۰۵٫
۹. شرح مقاصد، ج ۴، ص ۳۲۸ – ۳۲۷.
۱۰. اعراف : ۱۴۳.
۱۱. انعام : ۱۰۳.
۱۲. کشف المراد، ص ۲۹۷ – ۲۹۶.
۱۳. همان، ص ۲۹۷.
۱۴. کشف المراد، پیشین، ص ۳۰۲.
۱۵. عنکبوت: ۴۰.
۱۶. دشتی، محمد، نهج البلاغه.
۱۷. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجاء، ج ۹، ص ۲۷، و ر،ک: ربانی گلپایگانی، علی، الالهیات من شرح المواقف، موسسه امام صادق (ع)، جزوه، ص ۱۴۱ – ۱۳۹.
۱۸. الالهیات، ص ۱۴۰.
۱۹. بحوث فی الملل و النحل، ج ۱، ص ۲۹۵.
۲۰. ر،ک: کشف المراد، فی شرح التجرید الاعتقاد، ص ۴۲۰ – ۴۰۰ و آموزش عقاید، ص ۴۹۴ – ۳۵۵.
منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه