- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
شیعه از نظر عقاید اسلامی و فقهی خود را وابسته به ائمه (علیهم السلام) می داند. و امام را کسی می داند که از دریای علم پیامبر بهره مند و با عصمت و درایت به تفسیر حقیقی اسلام و بیان سنت اصیل می پردازد. و با استناد به حدیث ثقلین که اهل سنت نیز آن را روایت کرده اند، ائمه را ثقل و مفسری در کنار قرآن می داند. و با چنین پشتوانه ای به آرامش برخورداری از اسلام ناب می رسد. امّا اهل سنت برخلاف وصایای قرآن و پیامبر، راهی جداگانه برای خود برگزیدند. که ریشه در دلِ تاریخ سیاسی بعد از رحلت پیامبر داشت. آنها از نظر کلامی (علم عقاید اسلامی) پیرو واصل بن عطا (۸۰-۱۸۰ هـ) و ابوالحسن اشعری (۲۷۰-۳۳۵ هـ) شدند. که دسته اول به معتزله و گروه دوم به اشاعره مشهور شدند. بعدها اشاعره جهت تضعیف پایگاه اجتماعی معتزله، اصطلاح اهل سنت را برای خود برگزیدند.(۱) پیروان معتزله بعدها توسط متوکل عباسی نابود شدند و از آن هنگام به بعد، اکثریت اهل تسنن تابع ابوالحسن اشعری می باشند. امّا از نظر فقهی، هر بخشی از اهل سنت تابع یک پیشوا می باشند. حنفی ها تابع ابوحنیفه (۸۰-۱۵۰ هـ) و مالکی ها از مالک بن انس (۹۵-۱۷۹هـ) و شافعی ها از شافعی (۱۵۰-۲۰۴ هـ) و حنبلی ها از احمد بن حنبل (۱۶۵-۲۴۱ هـ) تبعیت می کنند. و به دلیل اینکه ابوالحسن اشعری از نظر فقهی تابع شافعی بوده، اکثریت اهل تسنن پیرو شافعی هستند. فرقه وهابیت که اخیراً در میان اهل تسنن پیدا شده، پیروان محمد بن عبدالوهاب می باشند که وی تابع ابن تیمیه حنبلی شامی بوده است. او مدعی شد که برخی از افکار مسلمانها مثل اعتقاد به شفاعت و بعضی از کارهایشان مثل توسل جستن به پیامبران و اولیاء الهی، شرک است. ولی سایر مسلمانها نظر وهابیت را ردّ نموده و اینگونه اعتقاد و اعمال را مخالف توحید در عبادت نمی دانند.(۲)
ریشه جدایی
از آنجا که ریشه جدایی شیعه از اهل سنت، مسأله امامت می باشد، ابتدا بحث کوتاهی درباره امامت بیان می نمائیم.
قاضی ابوبکر باقلانی از بزرگان اشاعره درباره امامت می گوید: «امامت فقط با نص یا انتخاب باید صورت پذیرد.» وی آنگاه وجود نص را به دلیل این که چنین نصی به دست ما نرسیده است، باطل دانسته و تنها راه تعیین امامت را، انتخاب مردم می داند.(۳) ولی شیعه معتقد است که امامان دوازده گانه براساس نصوصی که از پیامبر و ائمه قبلی وجود داشته به امامت رسیده اند.(۴) پس درباره امامت، نص وجود داشته و نوبت به انتخاب مردم نمی رسد.
پس از امامت، اهل سنت درباره برخی دیگر از مسائل مربوط به اصول عقاید، نگاه متفاوتی دارند که به برخی از آنها اشاره می شود:
صفات خداوند: اهل سنت (اشاعره) معتقد به عدم وحدت صفات با ذات خداوند هستند. ولی شیعه به دلیل برخورداری از دیدگاه بلند توحیدی، صفات خداوند را عین ذاتش دانسته و تعدد صفات با ذات را مخالف توحید می داند.
عدل الهی: اهل سنت (اشاعره) قائلند که تعابیر عدل و ظلم در خدا راه نداشته و هر آنچه خداوند انجام دهد، عین عدل است. این برداشت درباره عدل الهی، در واقع به منزله انکار آن است. ولی شیعه معتقد است عقل انسان در برخی از موارد می تواند زشتی یا زیبایی امری را تشخیص دهد و کار زشت از خداوند صادر نمی شود.(۵)
عصمت انبیاء: اهل سنت می گوید خطای پیامبران از روی سهو و فراموشی اشکال ندارد و پیش از نبوت، ارتکاب گناه کبیره نیز از آنها جایز است(۶) ولی نظر امامیه این است که پیامبران معصوم بوده و هیچ گونه گناهی، خواه بزرگ باشد یا کوچک.قبل از بعثت یا پس از آن، مرتکب نشده اند.(۷)
همانطوری که اهل سنت از نظر اعتقادی، نگاهی متفاوت با دیدگاه شیعه درباره عقاید داشت، از نظر احکام فقهی و اعمال عبادی نیز در برخی موارد، متفاوت با شیعه عمل نموده که به بعضی از این موارد اشاره می شود:
وضو. اهل سنت به هنگام وضوء، دستهای خود را از پایین به بالا شسته و پاهای خود را می شویند. برخلاف شیعه که دستها را از بالا به پایین (آرنج تا سر انگشتان دست) شسته و پاهای خود را مسح می کنند. این اختلاف ناشی از تفسیر آیه ششم از سوره مائده می باشد، خداوند در این آیه فرموده: فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق(۸) صورت و دستهای خود را تا آرنج بشویید. اهل سنت می گویید که چون آیه گفته دستها را تا مرفق بشویید، پس باید مرفق را انتهای شستشو قرار داده و دستها را از پایین به بالا بشوییم، ولی شیعه می گوید آیه صرفاً در صدد بیان مقدار شستشوی دست ها می باشد و طبیعی است که انسان دستهای خود را از بالا به پایین می شوید. در بخش دیگر همان آیه آمده: و امسحوا برؤوسکم و ارجلکم الی الکعبین(۹)، سر را مسح و پاها را تا برآمدگی روی آن، مسح نمایید. تصریح این آیه به روشنی بر مسح سر و پاها دلالت می کند نه شستن پاها که اهل تسنن انجام می دهند. و از نظر سنت، نبوی امام باقر ـ علیه السّلام ـ در حدیثی از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ وضوی ایشان را به همان ترتیبی که شیعه انجام می دهند نقل نموده اند.(۱۰)
سجده بر فرش: اهل سنت سجده بر فرش را جایز می دانند، ولی شیعه سجده بر زمین و آن چه که از آن می روید، به شرط این که خوردنی و پوشیدنی نباشد، جایز می داند در حدیثی از رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ که اهل سنت نیز آن را روایت کرده اند، آمده است و جعلت لی الارض مسجداً و طهورا،(۱۱) برای من زمین محل سجده و پاک کننده (جهت تیمم) قرار داده شده است.
نماز خواندن در پنج زمان: اهل سنت نمازهای روزانه را در پنج زمان جداگانه می خوانند، ولی شیعه معتقد است نمازها دارای دو وقت اختصاصی و اشتراکی می باشند و می توان نماز ظهر را با عصر و نماز مغرب را با عشاء خواند. هر چند بهتر است هر یک از این نمازها را به صورت جداگانه و در وقت فضیلت آن انجام دهیم. اهل سنت نیز از پیامبر نقل کرده که ایشان این نماز ها را در حالت عادی به صورت جمع خوانده است(۱۲) و علت این کار را راحتی امت خود دانسته است.(۱۳)
د- نماز خواندن با دست های بسته: یکی دیگر از موارد جدایی اهل سنت از شیعه، نماز خواندن به صورت دست بسته می باشد. در حالی که این گونه نماز خواندن از پیامبر نقل نشده است. و علی ـ علیه السّلام ـ از آن نهی نموده و می فرماید: لایجمع المسلم یدیه فی صلاته و هو قائمٌ بین یدی الله یشبه باهل الکفر من المجوس(۱۴) مسلمان نباید دست های خود را در نماز، در حالی که در برابر خداوند ایستاده است، به روی هم قرار دهد، (چه اینکه با این عمل) شبیه اهل کفر از مجوس شده است.
پی نوشت:
۱. ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، بخش عدل الهی، صدرا، ۶۸، ج ۱، ص۴۴.
۲. جهت دستیابی به نقطه نظرات وهابیت و ردّ آن، رجوع شود سبحانی، جعفر، آئین وهابیت، انتشارات اسلامی.
۳. باقلانی، التمهید، ص ۱۶۷-۱۶۸، به نقل از تحقیقی در مسائل کلامی، السعد شیخ الاسلامی، امیرکبیر،۶۳، ص۱۴۴.
۴. اصول کافی، انتشارات مسجد چهارده معصوم، ج ۲، کتاب الحجه، ص۴۰٫
۵. مظفر، اصول فقه، ج۱، ص ۲۱۶، و نیز شهید مطهری، عدل الهی، ص ۶ و نیز علامه حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص ۳۰۵.
۶. شرح عقاید نسفی، ص ۲۲۱٫
۷. ر.ک: شریف، سیدعلی، تنزیه الانبیاء، ص ۲، و نیز علامه حلی، انوارالملکوت، ص۱۹۶.
۸. مائده:۶.
۹. همان.
۱۰. صدوق، علل الشرایع، قم، مکتبه الداوری، ص ۲۷۹، باب۱۹۰.
۱۱. صحیح بخاری، کتاب تیمم، بیروت، دار ابن کثیر، پنجم،۱۴۱۴ هـ ، ج ۱، ص ۱۲۸، حدیث ۲.
۱۲. صحیح مسلم، بیروت، دارالکفر، دوم،۱۳۸۹ هـ ، ج۱، ص ۴۸۹، باب الجمع بین الصلاتین فی الحضر.
۱۳. مالک، شرح زرقانی بر موطأ، بیروت، دارالکتب العلمیه،۱۴۱۱ هـ ، ج ۱، ص ۴۱۳، باب الجمع بین الصلاتین فی الحضر و السفر.
۱۴. وسائل الشیعه، اسلامیه، پنجم،۱۳۹۸ هـ ، ج ۴، ص ۱۲۶۵، ابواب قواطع الصلاه و ما یجوز فیها، باب ۱۵، حدیث ۷.
منبع: نرم افزار پاسخ ۲مرکز مطالعات حوزه.