- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
محیی الدین بدون تردید در بین عرفای اسلامی بزرگترین عارف و صوفی است و احدی هم سنگ و هم پایه او نیست. صوفیان و عرفای بعد از او همه ریزه خوار سفره او می باشند. محققان از صوفیه ، محیی الدین را به پیشوائی قبول دارند . برخی از او تعبیر به غوث اعظم و اکبر و جمعی از او به عنوان خاتم ولایت مقیدیه محمدیه یاد نموده اند. به هرحال محی الدین سرآمد عرفای صوفیه است. اما در عین حال درباره او از سوی علما مواضع مختلفی ارائه شده که در این نوشته به آن اشاره شده است.
محی الدین ابن عربی طائی اندلسی از اولاد حاتم طائی است وی در اندلس تولد یافته امّا ظاهرا بیشتر عمر خود را در مکه و سوریه گذرانده است.[۱]
ابن عربی ازخانواده ای اشرافی، ثروتمند بود. او در آغاز گرایش به زندگی زاهدانه نداشت بلکه به شعر و شکار سرگرم بود و از خدا غافل بود. و در حکومت، منصب دبیری داشت.[۲]
ابن عربی شاگرد شیخ ابو مدین مغربی اندلسی از عرفای قرن ۶ هجری است، سلسله طریقتش با یک واسطه به شیخ عبدالقاهر گیلانی می رسد.
عرفان و تصوف توسط محی الدین عربی جهش پیدا کرد که از دو بخش عملی و نظری تشکیل می شود و بخش عرفان نظری توسط محیی الدین پایه گذاری شد، عرفای بعد از او عموما ریزه خوار سفره او هستند، وی انسانی است شگفت و به همین دلیل اظهار عقیده های متضادی درباره اش شده است برخی او را ولی کامل: قطب الاقطاب می خوانند و برخی دیگر تا حد کفر تنزلش داده و ممیت الدین و گاهی ماحی الدینش می خوانند، محیی الدین بیش از ۲۰۰ کتاب تألیف نموده است بسیاری از کتاب های او و شاید همه کتاب هایی که نسخه آنها موجود است در حدود ۳۰ کتاب چاپ شده است مهم ترین کتاب او:
۱. فتوحات مکیه است کتابی است بسیار بزرگ و در حقیقت یک دایره المعارف عرفانی است.
۲. فصوص الحکم گرچه کوچک است ولی دقیق ترین متن عرفانی است شروح زیادی بر فصوص الحکم نوشته شده است.[۳]
اغلب مورخان و نویسندگان شرح حال ابن عربی، او را در جرگه علمای اهل سنت و جماعت قرار داده اند بعضی از بزرگان شیعه امامیه وی را از سنیان متعصب و از دشمنان سر سخت شیعیان و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت ـ علیهم السلام ـ دانسته اند، عده ای از علمای اهل سنت او را شیعی پنداشته اند.[۴]
نظر بزرگان شیعه امامیه در ردّ ابن عربی
۱. مقدس اردبیلی (۹۹۳ متوفی) متکلم و فقیه در قرن دهم هجری در کتاب معروف حدیقه الشیعه، در اعتراض و انتقاد حدّت و شدّت نشان داده و تا توانسته در مذمت و نکوهش متصوفه از جمله محی الدین ابن عربی سخن گفته است.[۵]
۲. ملا محسن فیض کاشانی (۱۰۹۱ ـ ۱۰۰۷ قمری) در کتاب بشاره الشیعه ابن عربی شیخ اکبر صوفیه و از ائمه جماعت و از رؤسای اهل معرفت خوانده و به شدت از او انتقاد کرده است و ایشان را به اختلال عقل متصف نموده است، سخنان وی را متناقض همدیگر و متناقض شرع و عقل می داند ولی به صراحت به کفر وی فتوی نمی دهد ولی رسوای خدا و سرگردان شیاطین و حیران در زمینه علوم قلمدادش می کند.[۶]
۳. علامه مجلسی (۱۱۱۰ ـ ۱۰۲۷ق) در کتاب عین الحیات به عقاید صوفیه و بالاخص ابن عربی انتقاد و اعتراض نموده است و در سرزنش و نکوهش و تکفیر شان مبالغه را از حد گذرانیده است.[۷]
۴. حاج میرزا حسین نوری، محدث متبحر از ابن عربی انتقاد کرده است چرا که وی در کتاب فتوحات مکیه وقتی از اقطاب سخن می گوید، متوکل عباسی را از جمله آنها نام برده است (متوکل کسی هست که دستور داد قبر امام حسین ـ علیه السلام ـ را ویران و تخریب کنند و….[۸]
۵. و از علمای معاصر سید جعفر مرتضی عاملی دلایلی بر سنّی بودن ابن عربی ذکر می کند:[۹]
الف) ابن عربی در کتاب اثنی عشریه صفحه ۱۷۱ ـ ۱۶۹، شیعیان را اهل بدعت می نامد و می گوید شیطان شیعیان را به دوست داشتن اهل بیت پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فریب داده است.
ج) در کتاب فتوحات مکیه از جماعتی بنام رجبیون نقل می کند که آنها رافضی ها، شیعه ها را به شکل خوک دیده اند، ج۱، ص۲۸۷.
د) در کتاب محاضرات الابرار به نقل از رجبیون می گوید که آنها رافضی ها را به شکل سگ دیده اند، ص۲۴۵،ج۱.
برخی از فلاسفه و عرفای شیعه که از ابن عربی به احترام یاد کرده اند عبارتند:
۱. شیخ بهائی؛[۱۰]
۲. صدرای شیرازی؛[۱۱]
۳. سید جلال الدین آشتیانی می گوید محی الدین با این که در بین متصدیان حقایق از علمای اسلامی نظیر ندارد بدون شک صاحب مقامات مکاشفه است ولی کلمات متناقض از او صادر شده است وی به واسطه عدم اطلاع و احاطه به اخبار وارده از حضرت رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ برخی از اشقیا را از اولیاء می داند و با وجود روایت کثیره متواتره از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ راجع به مقامات ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ و علی ـ علیه السلام ـ ، خاتم محمدیه را عیسی ـ علیه السلام ـ می داند در حالی که راجع به این امر هیچ خبری در کتاب قرآن و سنت پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نمی باشد.[۱۲]
۴. سید حیدر آملی از عرفای شیعه با این که از ایشان به بزرگی یاد می کند ولی به ایشان انتقاداتی دارد و می گوید چگونه شخصیتی ابن عربی به طریق تعصب عمل می کند و تا این حدّ رعایت مذهب می کند عمر و ابابکر را از اولیاء شمرده و از علی ـ علیه السلام ـ و اولاد گرامی ایشان ذکری به میان نمی آورد و…[۱۳]
۵. حاج سید هاشم حداد (قدس الله روحه) می گوید: مرحوم سید علی آقا قاضی از عرفای بزرگ شیعه به محی الدین عربی و کتاب فتوحات مکیه وی بسیار توجه داشت و می فرمود محی الدین ابن عربی از کاملین است و در فتوحات او شواهد و ادله فراوان است که او شیعه بوده است و مطالبی که مناقض با اصول مسلّمه اهل سنت است بسیار است.[۱۴]
۶. علامه حسن زاده آملی می گوید: اساتید برای ما از مرحوم قاضی حکایت می کردند که آن جناب می فرمود: بعد از مقام عصمت و امامت در میان رعیت احدی در معارف عرفانی و حقایق نفسانی در حد محی الدین ابن عربی نیست و کسی به او نمی رسد و نیز می فرمود: ملا صدرا هر چه دارد از محی الدین دارد و در کنار سفره او نشسته است.[۱۵]
با توجه به آن چه که بیان گردید محی الدین عربی هر چند به عنوان یک شخصیت علمی و عرفانی در جهان اسلام مطرح است ولی افزون بر این که فقهاء و مراجع تقلید، تصوف و صوفیه را مردود می شمارند و ابن عربی هم یکی از صوفیان معروف است، همین آراء و نظریاتی که در این مقاله نسبت به ابن عربی مطرح گردید، چهره واقعی او را از دیدگاه مذهب شیعه مخدوش می گرداند و با وجود آیات قرآن کریم و روایات معصومین ـ علیهم السلام ـ نیازی به آراء و نظریات ابن عربی وجود ندارد.
پی نوشت:
[۱]. مطهری، مرتضی، کلیات علوم اسلامی (کلام، عرفان، حکمت عملی)، انتشارات صدرا، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۱۱۷.
[۲]. میگوئل آسین پالاسیوس، زندگی و مکتب ابن عربی، ترجمه حمیدرضا شیخی، انتشارات اساطیر، ص۴۱ ـ ۳۸.
[۳]. کلیات علوم اسلامی، همان، ص۱۱۸ ـ ۱۱۷.
[۴]. جهانگیری، محسن، محی الدین ابن عربی چهره برجسته عرفان اسلامی، تهران، انتشارات دانشگاه، ص۳۵۲.
[۵]. همان، ص۳۸۹ ـ ۳۸۸.
[۶]. همان، ص۳۹۰.
[۷]. همان، ص۳۹۳.
[۸]. همان، ص۳۹۷ ـ ۳۹۶.
[۹]. سید جعفر مرتضی عاملی، ابن عربی سنی متعصب، بیروت، نشر المرکز الاسلامی للدراسات، ۱۴۲۴ق، ص۷۹ـ۸۳.
[۱۰]. محی الدین ابن عربی چهره برجسته عرفان اسلامی، همان، ص۳۷۲.
[۱۱]. همان، ص۳۷۳.
[۱۲]. آشتیانی، سید جلال الدین، شرح مقدمه قیصری بر فصوح الحکم، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۹۲۰ـ۹۲۱.
[۱۳]. اکبریان، سید محمد، عرفان شیعی در اندیشه علامه سید حیدر آملی، قائم شهر ـ بابل، ناشر دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۳۸۱ش، ص۲۶۵.
[۱۴]. حسینی طهرانی، سید محمد حسین، روح مجرد (یادنامه حاج سید هاشم حداد)، انتشارات حکمت، ۱۴۱۴ق، ص۳۲۵.
[۱۵]. حسن زاده، صادق و طیار مراغی، محمد، اسوه عارفان (زندگی مرحوم سید علی آقا قاضی)، انتشارات آل علی، ۱۳۸۰ش، ص۶۵ـ۶۶.
منبع: نرم افزار پاسخ مرکز مطالعات حوزه.