- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
درباره تأثیر نقش الگوی مطلوب و محبوب در شکل گیری شخصیت انسان، سخن فراوان گفته شده است. ذکر خاطره ای از یکی از عارفان بزرگ میتواند شاهد نیکویی بر اثبات مدعا باشد:
روزی از سهل شوشتری که از عرفای بزرگ و اهل کرامات بود، پرسیدند: چگونه به این مقام و مرتبه رسیدی؟ او پاسخ داد: من در کودکی نزد دایی ام زندگی میکردم. وقتی هفت ساله بودم، نیمه شب ادرار به من فشار آورد. به ناچار از رختخواب برخاستم و به دستشویی رفتم. وقتی که برگشتم بخوابم، دایی ام را دیدم که رو به قبله نشسته، عبایی به دوش کشیده، عمامه ای دور سرش پیچیده و مشغول نماز خواندن است. از حالت او خوشم آمد، کنارش نشستم تا نمازش تمام شد. آن گاه از من پرسید: پسر، چرا نشسته ای؟ برو بخواب.
گفتم: از کار شما خوشم آمده، میخواهم پهلوی شما بنشینم. گفت: نه، برو بخواب. رفتم و خوابیدم. شب بعد نیز از خواب بیدار شدم. وقتی از دستشویی برگشتم، باز هم دایی مشغول نماز خواندن بود. کنارش نشستم. به من گفت: برو بخواب. گفتم: دوست دارم هر چه شما میگویید، من هم تکرار کنم.
دایی ام مرا رو به قبله نشانید و گفت: یک مرتبه بگو یا «حاضر یا ناظر» من هم تکرار کردم. سپس دایی گفت: برای امشب کافی است. حالا برو بخواب. این کار چند شب تکرار شد و هر شب عبارت «یا حاضر و یا ناظر» را چند بار تکرار میکردم. کم کم وضو گرفتن را هم آموختم. در نهایت کار به جایی رسید که من بدون این که نزد دایی بروم، خودم قبل از اذان صبح بیدار میشدم و پس از نماز تسبیح به دست میگرفتم و پیوسته تکرار میکردم: «یاحاضر و یا ناظر» و از این کار حظّ روحانی میبردم تا این که به این مقام و مرتبه رسیدم.(۴۰)
درباره خاطره مزبور لازم است به چند نکته بسیار ظریف و در عین حال مهم توجه شود:
۱- کودک به الگوی رفتاری خود(دایی) به لحاظ رفتار عاطفی متقابلی که با او داشته، عمیقا علاقه مند شده و شخصیت دایی برایش بسیار مطلوب و محبوب بوده است.
۲- کودک به لحاظ علاقه مندی به این الگوی محبوب و شخصیت مطلوب، نسبت به رفتار او(نماز در نیمه شب) فوق العاده کنجکاو بوده است.
۳- کودک سعی کرده است با اشتیاق فراوان همانند سازی نموده و رفتاری از خود نشان دهد که مانند رفتار دایی و الگوی محبوبش باشد.
۴- علاقه و شوقی که وجود کودک را فراگرفته و اخلاصی که در او بوده سبب شده است که احساس عمیق و خوشایندی نسبت به نماز در وجود او پرورش یابد و اقامه نماز برایش لذت بخش گردد.
۵- شواهد و قراین ذیل نیز مبیّن این نکته اند که الگو و مربّی وارسته یعنی دایی کودک نیز نقش مهمی در خوشایند جلوه دادن چنین تجربه نیکویی داشته است.
الف. مربی(دایی) همواره با چهره ای گشاده و متبسّم با کودک مواجه شده است و زمانی که در نیمه شب، کودک بر حسب اتفاق، دایی خود را در حالت نماز و نیایش مشاهده کرده، او را با سیمای منوّر، متبسّم و مهربان یافته است.
ب. وقتی که الگوی محبوب کودک دیگر بار بر اثر اصرار کودک برای همراهی و همگامی، با وی مواجه شده، برای او تجربه ای بسیار خوشایند فراهم نموده است.
ج. مربّی برای اولین نماز کودک، آن هم در نیمه شب، برنامه ای بسیار آسان، مختصر، دوست داشتنی و لذت بخش فراهم کرده است. مربی بزرگوار با علم به این که دوره کودکی دوره بازی، آقایی و مهرطلبی است و طولانی شدن نماز ممکن است از خوشایندی آن برای کودک بکاهد، به حداقل زمان و کمترین و در عین حال، عمیق ترین بیان(یا حاضر و یا ناظر) اکتفا کرده و کودک با احساسی زیبا و لطیف و آروزی تکرار تجربه خوشایند اقامه نماز در کنار الگوی محبوب، در حالی که رفتار تشویق آمیز و تأییدگرانه دایی و مربّی بزرگ خود را همراه داشته به خواب رفته است.(۴۱)
به رغم ضرورت و فوایدی که پی روی از الگوها دارد، اگر شرایط لازم در مورد الگوها مورد توجه قرار نگیرند و الگوی مورد پی روی شایسته و مطلوب نباشد، تقلید از الگوها با اشتباهات و آفاتی مواجه میگردد(۴۲)که خودبحث مستقلی را میطلبد.(۴۳)
پیشنهادها
در خاتمه، برای مفید واقع شدن مباحث مقاله حاضر، پیشنهادهایی برای الگوسازی بهتر برای عموم مردم بخصوص جوانان ارائه میگردند:
۱- رسانه های گروهی، مثل صدا و سیما و مطبوعات، با توجه به جذّابیت و گستره نفوذشان در شخصیت جوانان، الگوهای ارزنده و متعالی را نخست شناسایی کرده، سپس در قالب فیلم، مصاحبه و غیر آن معرفی کنند. بدین سان، نیاز شدید نسل جوان به الگوطلبی به نحو شایسته ای اقناع میگردد.
در این زمینه، با توجه به گرایش جوانان به الگوها در حیطه های گوناگون لازم است الگوها و انسان های موفق در زمینه های گوناگون علمی معنوی، هنری، فنی و ورزشی معرفی و از آنان تقدیر گردد. روشن است که معرفی به صورت حضوری و از طریق انجام مصاحبه و ذکر تجربیات موفقیت آمیز نیز تأثیر فراوانی دارد.
۲- با توجه به هجوم گسترده فرهنگی غرب، تبیین عناصر فرهنگ خودی در قالب های موردنیاز جوانان مانند داستان، فیلم، عکس و ورزش ضروریتر از هر زمان دیگری، امروزه توجه برنامه ریزان و مسؤولان فرهنگی جامعه را به خود جلب میکند. تردیدی نیست که تهی شدن از فرهنگ اسلامی و ملّی، راه را برای نفوذ فرهنگ بیگانه و الگوهای غیراسلامی هموار میکند.
۳- اطرافیان جوان، همچون والدین اولیا و مربیان مدارس واستادان دانشگاه ها، نزدیک ترین و مؤثرترین افراد برای او محسوب میشوند؛ زیرا جوان برای اتخاذ الگوی مطلوب، ابتدا به رفتار نزدیکترین انسان هایی که در پیرامونش هستند دقیق میشود و سعی در درون سازی و جایگزین ساختن آن ها در شخصیتش مینماید. بنابراین، لازم است همه ما آنچنان باشیم که کفایت و صلاحیت لازم را برای الگو بودن نسل جوان احراز نماییم.(۴۴)
۴- نوشتن کتاب در زمینه شرح حال الگوهای موفق در زمینه های گوناگون در الگوسازی برای جوانان بسیار مفید است.(۴۵) بر همین منوال، در زمینه الگوها و شخصیت های دیگر نیز توصیه میگردد چنین کاری انجام شود. و بالاتر از آن توصیه میشود دائره المعارف های زیبا و جذّاب و جامع در زمینه معرفی الگوها در قلمروهای گوناگون تدوین شوند.
برای مثال، ما که خواهان ترویج فرهنگ شهادت و ایثار در بین جوانان هستیم، آیا تا کنون دائره المعارف های زیبا و جذّاب از الگوهای ایثار و شهادت در دوران جنگ و انقلاب اسلامی تدوین کرده ایم تا از این طریق الگوهای ایثار و شهادت را در بین نسل جوان معرفی و ترویج کنیم؟
۵- با توجه به علاقه زیاد جوانان به الگوهای هنری و ورزشی، توصیه میشود نسبت به تربیت صحیح الگوهای ورزشی و هنری مطلوب با برنامه ریزی صحیح دقت و توجه بیش تری شود تا نسل جوان آینده الگوهای شایسته و مطمئنی در زمینه های هنری و ورزشی داشته باشد.
۶- به موازات تقدیر و تشکر از الگوهای مطلوب و موفق، لازم است با الگوهای نامطلوب و بخصوص افرادی که با ارتکاب جرایم مشهود، مقدّمات بزه کاری نسل جوان را فراهم میکنند، برخورد جدّی وقاطع گردد؛ زیرا همان گونه که در مقاله حاضر گذشت، یکی از مؤثرترین انواع یادگیری، «یادگیری از طریق مشاهده» است که در هر دو بعد مثبت و منفی، صورت میگیرد و تردیدی نیست که با توجه به پیامدهای منفی روحی و روانی جرایم مشهود در جوانان، برخورد جدّی با این گونه جرایم، زمینه ارتکاب آن در افراد دیگر را شدیدا کاهش میدهد.
پینوشتها
۱- در متون اسلامی، واژه های تشبُّه و مشاکله به معنای همانندسازی به کار رفته اند: مثل «قَلَّ من تشبَّه بقوم الاّ اوشک ان یکون منهم»(نهج البلاغه، حکمت ۲۰۷)؛ «اوحی الله الی نبی من الانبیاء ان قل لقومک لا تلبسوا لباس اعدایی و لا تطعموا مطاعم اعدایی و لا تشاکلوا بما شاکل اعدایی فتکونوا اعدایی کما هم اعدایی».(شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۱۱۱)
۲- برای آگاهی از دیدگاه های روان شناسان درباره تقلید و همانند سازی به کتاب های ذیل مراجعه کنید:
الف. نظریه یادگیری اجتماعی، آلبرت باندروا، ترجمه فرهاد ماهر؛
ب. روان شناسی اجتماعی، اتوکلاین برگ، ترجمه دکتر علی محمد کاردان، ج ۲، ص ۴۹۳ ۴۹۶
ج. روان شناسی تقلید روش های الگو گزینی، جی. آلن مارلت و مارتا آ. پری، ترجمه سیامک رضا مهجور و پروین غیاثی جهرمی؛
د. روان شناسی ژنتیک تحول روانی از کودکی تا پیری، محمود منصور، ص ۱۹۵۲۰۴
۳- محمود منصور، پیشین، ص ۲۴۹ لازم به تذکر است که تقلید در علوم گوناگون معانی متفاوتی دارد؛ مثلاً: تقلید در علم فقه بیش تر به معنای عمل مستند به فتوای فقیه است. بنابراین، معنای آن غیر از معنای تقلید در علم روان شناسی است. مخفی نماند که مراد از «تقلید» در مقاله حاضر نیز بیش تر همان معنای تقلید در علم روان شناسی است.
۴- محمود منصور، پیشین، ص ۲۰۴ ۱۹۵ همچنین ر.ک: محمدتقی مصباح، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، ص ۲۱۲۲۱۳
۵- اتوکلاین برگ، روان شناسی اجتماعی، ج ۲، ص ۴۹۴
۶- یکی از معروف ترین ستاره های برزیلی فوتبال.
۷- فربد فدایی، «روانشناسی فوتبال حرفه ای»، روزنامه کیهان، ۸ مرداد ۱۳۸۱، ص ۷
۸- مصطفی عباسی مقدم، نقش اسوه ها در تبلیغ و تربیت، ص ۶۵۶۷
۹- اتوکلاین برگ، پیشین، ج ۲، ص ۴۹۲
۱۰- سید محمدحسین طباطبایی، «اجتهاد و تقلید در اسلام و شیعه»، مرجعیت و روحانیت، ص ۲۰ شبیه تعبیر مذکور را ایشان در تفسیر المیزان نیز دارند: «استحال ان یوجد فرد من الانسان من غیر اتّباع و من ادّعی خلاف ذلک او ظن من نفسه انّه غیر مقلّد فی حیوته فقد سفه نفسه».(المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۲۱۲)
۱۱- محمدرضا شرفی، جوان و نیروی چهارم زندگی، ص ۲۳
۱۲و۱۳- مصطفی عباسی مقدم، پیشین، ص ۵۹ / ص ۷۳
۱۴- باقری، آسیب و سلامت در تربیت دینی، کتاب ششم، «تربیت اسلامی ویژه، آسیب شناسی تربیت دینی»، ص ۳۴
۱۵- نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، ص ۴۱۷
۱۶- محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج ۱، کتاب «الحجه»، باب هفتم، حدیث ۱۰
۱۷و۱۸- نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، خطبه ۱۶۰ / ص ۱۶۳
۱۹- نهج البلاغه، تصحیح محمد عبده، چ دوم، ج ۲، ص ۱۸۲
۲۰- کودک،نوجوان وجوان از دیدگاه مقام معظم رهبری، ص ۱۱۷
۲۱ -محمدبن یعقوب کلینی، پیشین، ج ۱، کتاب «الحجه» باب «فیمن دان الله عزوجل بغیر امام من الله عزوجل»، ص ۳۷۵، حدیث ۲
۲۲ -در روایت معروف امام موسی کاظم(علیه السلام)، که مخاطب آن هشام بن حکم است، حجت ها و راهنمایان مورد نیاز انسان به دو دسته ظاهری(انبیا و ائمّه اطهار) و باطنی(عقل) تقسیم شده اند: «یا هشام ان لله علی الناس حجتین: حجه ظاهره و حجه باطنه فاما الظاهره فالرسل و الانبیاء و الائمه (علیهم السلام) و اما الباطنه فالعقول».(همان، ج ۱، ص ۱۶)
نکته جالب این که هشام بن حکم در مناظره ای استدلالی با یکی از مخالفان امامت، از طریق وجود عقل و قلب به عنوان امام باطنی و درونی بر ضرورت وجود امام ظاهری و بیرونی احتجاج نموده است.(همان، ج ۱، ص ۱۷۰)
۲۳- محمدتقی مصباح یزدی، آموزش عقاید، ج ۱، ص ۳۲
۲۴- برای آگاهی از مقام و منزلت امامت از دیدگاه شیعه به منابع ذیل مراجعه گردد:
الف. محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج ۱، کتاب «الحجه»(روایات فراوان در مورد امامت) بخصوص دو روایت مفصّل از امام صادق و امام رضا علیهماالسلام، باب «نادر جامع فی فضل الامام و صفاته»، ص ۱۹۸ ۲۰۵
ب. مرتضی مطهری، امامت و رهبری؛
ج. ابراهیم امینی، بررسی مسائل کلی امامت؛
د. رضا استادی، امامت در چند درس؛
ه. محمد محمدی ری شهری، فلسفه امامت و رهبری.
۲۵- محمدبن الحسن الطوسی، الفهرست، ص ۱۷
۲۶- محمدبن یعقوب کلینی، پیشین، ج ۲، کتاب «الایمان و الکفر» باب «الصدق و الامانه»، ص ۱۰۵، روایت ۱۰
۲۷- مجید رشیدپور، روش های تربیتی، بحث «روش الگویی»، ص ۱۰۶
۲۸- رجبعلی مظلومی، دین و جوان، ص ۳۸۴۱(با اندکی دخل و تصرف)
۲۹- غلامعلی افروز، چکیده ای از روان شناسی تربیتی(کاربردی)، ص ۱۴۶
۳۰- غلامعلی افروز، روش های پرورش احساس مذهبی نماز در کودکان و نوجوانان، ص ۱۵۱۶
۳۱- رجبعلی مظلومی، پیشین، ص ۴۳
۳۲- مصطفی عباسی مقدم، نقش اسوه ها در تبلیغ و تربیت، ص ۱۵۹۱۷۴
۳۳- محمدرضا شرفی، جوان و نیروی چهارم زندگی، ص ۲۵
۳۴- برای آگاهی از این اوصاف و شرایط متعدد، ر.ک: محمدتقی مصباح، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، مبحث اوصاف رهبر شایسته.
۳۵- طبرسی، الاحتجاج، ص ۴۵۸
۳۶- برای آگاهی از صلاحیت ها و شرایط علمی و اخلاقی مرجع تقلید دینی ر.ک: علی اکبر ذاکری، «اعلمیّت و مرجعیت»، حسین شرفی، «مرجعیت و شایستگی های اخلاقی»، مجله حوزه، ش ۵۶و۵۷ ویژه «مرجعیت».
۳۷- سید محمدحسین طباطبایی، «اجتهاد و تقلید در اسلام، و شیعه»، بخثی درباره مرجعیت و روحانیت، ص ۲۰
۳۸- اتکینسون و دیگران، زمینه روان شناسی، ج ۲، ص ۴۰۷ ۴۰۸(با اندکی دخل و تصرف)
۳۹و۴۰و۴۱- غلامعلی افروز، روش های پرورش احساس مذهبی نماز در کودکان و نوجوانان، ص ۱۸(با اندکی دخل و تصرف) / ص ۱۹ / ص ۲۱
۴۲- به رغم اهمیت آسیب شناسی روش تربیتی الگوپردازی و الگوسازی، در این زمینه تحقیق و پژوهش چندانی انجام نشده است. در کتاب ششم تربیت اسلامی، مقاله مختصری با عنوان «آسیب شناسی روش اسوه پردازی در تربیت دینی» به چاپ رسیده است.
۴۳- نگارنده بحث و بررسی درباره برخی اشتباهات و آفات تقلید از الگوها را در مقاله مستقل دیگری با عنوان «آسیب شناسی تقلید از الگوها و راهکارهای آسیب زدایی» انجام داده است که ان شاء الله به زودی در دسترس علاقه مندان قرار خواهد گرفت.
۴۴- محمدرضا شرفی، پیشین، ص ۲۵
۴۵- در این زمینه، برای نمونه، به مجموعه آشنایی با اسوه ها در زمینه شرح حال اصحاب و یاران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمّه اطهار علیهم السلام، نوشته جناب آقای جوادمحدثی و همچنین مجموعه دیدار با ابرار در زمینه شرح حال دانشمندان اسلامی منتشر شده از سوی پژوهشکده باقرالعلوم(علیه السلام) میتوان اشاره نمود.
منبع: مجله معرفت؛ شماره ۶۷؛ پدیدآور: مهدی زاده؛ حسین