- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
یکی از حوادث تاریخی اسلام فتح ایران توسط مسلمانان است. برخی برای زیر سؤال بردن دین اسلام شبهه ایجاد می کنند که ایرانیان به زور سرنیزه توسط مسلمانان، مسلمان شده اند. یعنی آنان بر خلاف میل خود و از ترس جان و حفظ ناموس شان به دین اسلام گرویده اند. این نوشته بنا بر گواهی تاریخ بیان نموده که هرچند جنگهای خونینی از سوی عربها بر ایران تحمیل شد اما اسلام ایرانیان به زور سرنیزه نبوده بلکه با میل و اختیار خود مسلمان شه اند.
پس از پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) عده ای وصیت آن حضرت را نادیده گرفته و خودشان را جانشین پیامبر معرفی کرده و جنگهایی را آغاز کردند. اسلام را نباید از عملکرد برخی مسلمانان شناخت بلکه شناسنامه دین اسلام پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) و اهل بیت معصوم او(علیهم السلام) هستند، نه عرب هایی که جنایات آنها سر زبانها می گردد. اگر چه عرب هایی که ایران را فتح کردند، در میان آنها نیز از صحابه نزدیک رسول خدا(صلیالله علیه و آله) بودند که از هرگونه تعدی به حقوق دیگران پرهیز می کردند، عده ای نیز در این سپاه انبوه حضور داشتند که به پیامبر و دین او ایمان نیاوردند و به ظاهر مسلمان شده و جهت رسیدن به برخی از اهداف مادی و کسب غنایم در فتح ایران حضور داشتند و احتمال دارد به هر جنایتی دست بزنند. این حوادث به آن جهت روی داد که پس از پیامبر آن کسی که باید امور را به دست بگیرد، (امیر مومنان علی (علیه السلام) ) کنار گذاشته شد.
بنابراین توجه به این مطلب لازم است که دین اسلام و کتاب آسمانی مسلمانان و پیامبر (صلیالله علیه و آله) و امامان دوازده گانه شیعه(علیهم السلام) هرگز این جنایات را تأیید نمی کنند، هر چند در بین مسلمانان هنوز عده ای در کشورهای اسلامی هستند که این افکار و اندیشه ها را دارند، مثل گروه طالبان و القاعده و سایر گروه های انحرافی که اموال نوامیس دیگران را برای خود مباح و حلال دانسته و تجاوزگرند.
اما این که چگونه اسلام در ایران گسترش یافت، دین اسلام هرگز با خونریزی و جنگ به کسی تحمیل نشده بلکه قرن ها زمان برای گسترش اسلام صرف شده است. چون پس از پیامبر(صلیالله علیه و آله) کار بدان گونه که آن حضرت خواسته بود پیش نرفت، اگر امیرمومنان علی(علیه السلام) حاکم می شد، شاید مردم ایران با یک سخنرانی و خطبه حضرت مسلمان می شدند. و نیازی به حمله و هجوم و لشکر کشی نبود. شیوه برخورد خلفا و امویان و عباسیان هرگز مورد تایید قرآن نبود و مسلمان شدن ایرانیان از عوامل دیگری نیز داشت و فقط تاثیر نظامی نبود که در این جا به اختصار بررسی می شود.
فرهنگ مجموعه ای از عناصر عینی و ذهنی است که میراث نسل های متوالی و دارای عناصری مثل علم و دین و… است و ابزارهای مختلف آموزشی و تبلیغی در شکل گیری و استمرار آن نقش اساسی دارند. (۱) انسان با ویژگی ها و احساسات خاص و پیچیده، مانند حس برتری، کمال جویی، آزادی خواهی، سلطه گریزی و اختیار، در فرایند فرهنگ سازی نقش اول را دارد.
شالوده تمام فرهنگ ها دین و ایدئولوژی است، که در پیام انبیای الهی نهفته است. (۲)با مراجعه به سیره پیامبر (صلیالله علیه و آله) در می یابیم که تمام اقدامات آن حضرت برای گسترش دین اسلام (به جز موارد نظامی و دفاعی)، فرهنگی بوده است. (۳)درباره سایر کشورها نیز عملکرد پیامبر (صلیالله علیه و آله) بر اساس رسالت جهانی اش، (۴)دعوت آنها به اسلام، توسط نامه صورت گرفته که محتوای نامه موجود و دلیل بر محوریت امور فرهنگی است. (۵) بدین گونه، پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) توانست در مدت کوتاهی با انقلاب فرهنگی در جامعه جاهلی حجاز (۶)افرادی را تربیت کند که در راه گسترش اسلام جان فشانی نمایند و به مراتب عالی معنوی نایل شوند.
پس از رحلت پیامبر (صلیالله علیه و آله) نیز، مسلمانان برای دفاع از کیان اسلام و نشر فرهنگ اسلامی به فراسوی جهان، مرزهای جغرافیایی را که مانع رسیدن فرهنگ و شعارهای اسلام بود برچیدند و زمینه های گسترش اسلام در ایران را فراهم کردند. عوامل گسترش اسلام و پایداری و بالندگی آن پس از گشوده شدن دروازه های ایران به روی اسلام را به اختصار می توان این گونه بیان کرد:
۱. شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران سبب شده بود که مردم ایران به استقبال دین اسلام بروند و مسلمان شوند. چنان که در بسیاری از شهرها، حاکمان بدون جنگ و درگیری به خاطر عدم مقاومت مردم در مقابل سپاه اسلام پرداخت جزیه را می پذیرفتند و صلح می نمودند.(۷)
۲. تشریع قانون جزیه از طرف پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) و استمرار آن و مختار بودن مردم در پذیرش دین یا پرداخت جزیه که در تمام مناطق فتح شده اعمال می شد.(۸)
۳. تخریب نکردن آتشکده های مجوس در ایران چنان که گزارش شده است، یکی از سرداران عرب فرمان داد تا به یک امام جماعت و مؤذن او تازیانه زدند. چون یکی از معابد زرتشتی را ویران کرده بودند و سنگ های آن را در بنای مسجد به کار برده بودند. در قرن دهم میلادی، یعنی سه قرن پس از فتح ایران، آتشکده های زرتشتیان در عراق، فارس، کرمان، سیستان، خراسان، آذربایجان و در سراسر ایران برپا بود. (۹)پیروان دین زرتشت به تدریج و به اختیار خود به دین اسلام گرویدند. وجود پیروان زرتشتی در ایران تا عصر حاضر و آزادی آنان در اجرای مراسم دینی، بهترین دلیل بر نبود اجبار و زور در پذیرش دین است.(۱۰)
۴. مسلمان شدن بسیاری از ایرانیان، قبل از فتح ایران، که در یمن و بحرین به سر می بردند. گفته شده پس از جنگ قادسیه، چهار هزار دیلمی به اختیار به دین اسلام گرویدند.(۱۱)
۵. خدمات ایرانیان به اسلام و تولید و توسعه علوم اسلامی و تدوین هزاران کتاب در زمینه علوم مختلف. به طوری که بزرگ ترین صاحب نظران در علوم مختلف، دانشمندان بزرگ اسلام از شیعه و سنی، از ایران برخاسته بودند و ایرانیان با اندک فاصله پس از رسیدن اسلام به ایران، در زمینه علوم اسلامی، اعم از سیره، تاریخ، فقه، حدیث، رجال، علوم قرآنی، علوم عقلی و فنی و تجربی با نوآوری های شگفت به تولید علم پرداختند و این شیوه فرهنگ سازی را به کشورهای غربی انتقال دادند و مؤثرترین قدم ها را در تکامل علوم اسلامی برداشتند. (۱۲)چنان که پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) درباره ایرانیان می فرماید: «اگر علم به ستاره ثریا آویخته بود، گروهی از فرزندان (ایران) به آن دست می یافتند».(۱۳)
۶. در تاریخ ایران باستان دوره هخامنشی، که اسکندر مقدونی سراسر ایران را به زور شمشیر فتح کرد و حکومت (سلوکیان) تأسیس شد و سال ها بر سراسر ایران حکومت کردند، نتوانستند فرهنگ یونانی و غربی را بر ایرانیان تحمیل کنند، بلکه از فرهنگ و معماری ایرانیان تأثیر پذیرفتند و ایرانیان هرگز دچار خودباختگی فرهنگی و بی هویتی نشدند و به ترویج این فرهنگ ها نیز نپرداختند. (۱۴)پس از اسلام نیز، مردم ایران شاهد تهاجم اقوام مختلف از ماوراء النهر و مغولستان با فرهنگ های مختلف بودند، ولی هرگز دین «شمنی مغول» را ترویج ندادند، بلکه مهاجمان را مغلوب فرهنگ اسلامی خویش ساختند، با این که مسلم است که شمشیر مغولان از شمشیر اعراب برنده تر و تیزتر و قتل و جنایت آنها در طول تاریخ ایران بی نظیر بوده است و اعراب مسلمان هرگز چنین جنایاتی را در ایران مرتکب نشدند. بنابراین هرگز نمی توان گسترش دین اسلام در ایران را به زور شمشیر دانست، بلکه در علل زیر باید جستجو کرد:
۷. غنی بودن محتوای دین اسلام و فرهنگ انسان دوستانه و ضد تبعیض و عدالت محور آن که با فطرت انسان سازگار است.
۸. پس از گشوده شدن مرزها، ارتباط مردم ایران با مسلمانان تنگاتنگ شد. این پیوند خود به نوعی در ترویج دین اسلام مؤثر بود و ایرانیان از نزدیک شاهد جامعه مسلمانان بودند که با حکومت اشرافی و جامعه طبقاتی ساسانی متفاوت بود.(۱۵)
۹. اسرای جنگی ایرانی که به همراه خانواده و فرزندان به مدینه و شهرهای دیگر منتقل شده و در کنار مسلمانان زندگی می کردند، تحت تأثیر جامعه مسلمین، مجذوب اسلام می شدند.(۱۶)
۱۰. ایرانیانی که قرن ها شاهد اشرافیگری شاهان ساسانی و محرومیت طبقات دیگر جامعه از امکانات اولیه زندگی بودند، با مشاهده ساده زیستی خلفای اسلامی، از جمله امیرمؤمنان علی ـ علیه السلام ـ و عاملان آنها در شهرهای ایران که مثل پایین ترین طبقات مردم زندگی می کردند، به پذیرش آیین اسلام ترغیب شدند.(۱۷)
۱۱. حضور صحابه بزرگ پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) در جنگ ها و فتوحات ایران و قبول مسئولیت فرمانداری در نواحی مختلف ایران نیز یکی از عواملی بود که در ترویج اسلام در ایران تأثیر بسزایی داشت. سلمان فارسی وقتی از طرف خلیفه برای فرمانداری مداین اعزام شد، مردم آنجا منتظر بودند که او با تشریفات خاصی وارد شهر شود اما سلمان سوار بر درازگوشی برهنه برای اداره امور مردم آن دیار وارد این شهر شد و خدمات ارزنده ای به مردم ارائه داد. این خود از مهم ترین عوامل ترویج اسلام در ایران بود.(۱۸)
۱۲. حضور خاندان پیامبر (صلیالله علیه و آله) در برخی از شهرها نیز، از عوامل مهم ترویج اسلام در ایران بوده است. چنان که مشهور است در برخی از فتوحات که فرماندهی سپاه اسلام با سلمان بود، حسنین ـ علیهما السلام ـ نیز حضور داشتند و به دروازه هر شهری که می رسیدند مردم آن شهر بدون درگیری اسلام را می پذیرفتند.(۱۹)
در پایان لازم است به چند نکته توجه داشته باشیم:
۱. گسترش اسلام و پایداری آن در ایران و صدور آن از این کشور به سایر کشورهای جهان که هیچ فتحی در آنها انجام نشده بود، علل دیگری دارد. چون حکومت ظالمانه و مستبدانه بنی امیه و بنی عباس از عهده این مسئولیت سنگین برنمی آمدند و عملکرد آنها به عنوان خلیفه در جامعه ایران، پاسخ و نتیجه مثبتی نداشت که در رشد و پایداری اسلام تأثیرگذار باشد، بلکه برعکس، مردم ایران با دیدن رفتار تبعیض آمیز کارگزاران خلفا و حتی برخی از خلفای نخستین، درباره آنها دچار تردید شدند و فرقه های مختلفی پس از ورود اسلام به ایران به وجود آمد که ناشی از عملکرد منفی مدعیان دروغین جانشینی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بود.(۲۰)
۲. عنایت و توجه پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) و امیر مؤمنان و اهل بیت ـ علیهم السلام ـ به ایرانیان و رفع تبعیض از موالی که در دوره خلفای پیشین رواج داشت (۲۱)سبب می شد که ایرانیان روز به روز شیفته و شیدای اسلام راستین شوند. چنان که گفته شده است: «… پدران ما تا اسلام را نمی شناختند در برابر آن جنگیدند و چون شناختند در راه آن جنگیدند. این خود مایه سرافرازی است… یکی از بیچارگی های ایرانیان این است که تاریخ خود را نمی دانند…».(۲۲)
۳. به اعتبار همین اسلام راستین، بر مبنا و محوریت اهل بیت- علیهم السلام – بود که پس از نهضت امام حسین ـ علیه السلام ـ ، بسیاری از ایرانیان (۲۳)در سپاه مختار برای انتقام حضور داشتند (۲۴)و این اندیشه را به ایران و فراسوی منطقه مرکزی، همچون خراسان و طبرستان (مازندران) و… بسط دادند و بنی عباس با زیرکی از همین موج سود جست و امویان را برانداخت. پس از حضور امام هشتم ـ علیه السلام ـ و سایر سادات از خاندان پیامبر (صلیالله علیه و آله) در خراسان، با عشق مردم ایران به خاندان نبوت که چشمه جوشان اسلام ناب بودند، گسترش اسلام به اوج خود رسید و پیش از حضور امام هشتم ـ علیه السلام ـ که دوره اختناق امویان بود، ایران بهترین مأمن خاندان رسالت بود. در دوره وقوع اختلاف و آشوب بین بنی امیه و بنی عباس که معاصر امام باقر و امام صادق ـ علیهما السلام ـ بودند رابطه ایرانیان با چشمه های زلال دین و دانش برقرار بود و خردمندان و اندیشمندان ایرانی پیام اسلام را می گرفتند و در ایران به ترویج و بسط آن می پرداختند و با اندیشه های انحرافی و اختلاف انگیزِ تزریق شده از سوی دستگاه اموی و… مبارزه، و از عقاید راستین اسلام پاسداری می کردند و با بسیاری از شبهات که از سوی دستگاه حکومت برای نابودی اسلام بر اصول اعتقادات و کلام الهی وارد می شد برخورد علمی می نمودند و به آنها پاسخ می دادند.(۲۵)
بنابراین، از مهم ترین عوامل پایداری و گسترش اسلام در ایران عشق و علاقه مردم ایران به اهل بیت پیامبر ـ علیهم السلام ـ است. چون در مناطقی که توسط امویان و عباسیان فتح شده بود پس از انقراض حکومت آنها اثری از دین اسلام برجا نماند. (۲۶)این خود بهترین دلیل بر ردّ نظریه «بسط و گسترش اسلام به زور شمشیر» است. چون هرگاه دین در قلوب مردم رسوخ کرد و جزئی از فرهنگ و زندگی آنان شد هرگز رنگ نیستی و زوال نخواهد پذیرفت.
پی نوشت:
۱. کوئن، بروس، مبانی جامعه شناسی، تهران، انتشارات سمت، چاپ چهارم، ۱۳۷۲ش، ص۵۹.
۲. سوره بقره ، آیه ۲: وَ یزَکیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَهَ.
۳. ر.ک: ابن هشام، السیره النبویه، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۸ش، ص۳۵۸. یعقوبی، احمدبن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ترجمه آیتی، محمد ابراهیم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ هفتم، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۴۲. آیتی، محمد ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، انتشارات دانشگاه، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش، ص۳۹۰. جعفریان، رسول، تاریخ سیاسی اسلام، قم، انتشارات دلیل ما، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۹۱ـ۳۷۷ ،۴۳۰. پیامبر(صلیالله علیه و آله) در مدینه اقلیت های دینی و اسرای مشرکین را در انتخاب پرداخت جزیه و قبول اسلام آزاد می گذاشت و… این ها بهترین دلیل بر به کار نگرفتن زور و استبداد در قبولاندن دین اسلام توسط پیامبر(صلیالله علیه و آله) است.
۴. ر.ک: سوره اعراف ، آیه ۱۵۸. سوره سبا، آیه ۲۸. سوره قلم، آیه۵۲. و… .
۵. ر.ک: احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول، قم، انتشارات یاسین، چاپ اول، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۳۰ـ۹۰.
۶. ر.ک: نهج البلاغه، خطبه ۲، ۹۳، ۹۵، ۱۹۲. درباره اخلاق تحسین برانگیز و حیرت آور پیامبر اکرم (ص) که در ترویج دین اسلام نقش اول را داشته است، ر.ک: سوره آل عمران ، آیه ۱۵۹. سوره قلم آیه ۴.
۷. ر.ک: زرین کوب، عبدالحسین، تاریخ مردم ایران پس از اسلام، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ سوم، ۱۳۷۱ش، ص۱۲ و ۱۴.
۸. ر.ک: زرین کوب، همان، ص۳۸۰. لوبون،گوستاو، تمدن اسلام و عرب، ترجمه فخر داعی گیلانی، سید محمد تقی، تهران، انتشارات علمی، چاپ چهارم، ۱۳۳۴ش، ص۱۵۸.
۹. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه پاینده، ابوالقاسم تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۶۰۳ـ۶۱۵.
۱۱. زرین کوب، عبدالحسین، پیشین ، ص۵۳۵.
۱۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ترجمه پاینده، ابوالقاسم، تهران، انتشارات، اساطیر، چاپ چهارم، ۱۳۶۸ش، ج۴، ص۱۴۳۶.
۱۳. ر.ک: دورانت، ویلیام جیمز،تاریخ تمدن، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم، ج۴، ص۱۸۸، ۴۱۷ـ۴۲۸.
۱۴. نهج الفصاحه، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ص۶۴۹.
۱۵. ر.ک: مشکور ، رجب نیا، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران(اشکانیان)، تهران، انتشارات دنیای کتاب، چاپ سوم، ۱۳۷۴ش، ص۶۴، ۷۰، ۱۰۲، ۱۲۸، ۱۴۹. پیرنیا، حسن، ایران باستان، تهران، انتشارات دنیای کتاب، چاپ اول، ۱۳۷۰ش، ص۱۹۵ ،۲۰۶.
۱۶. ر. ک: دورانت، پیشین ، ص۱۶۹ـ۱۸۱. زرین کوب، عبدالحسین،بامداد اسلام، تهران، انتشارات امیر کبیر، چاپ ششم، ۱۳۶۹ش، ص۸۷.ر.ک: کریستن سن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، تهران، انتشارات دنیای کتاب، چاپ نهم، ۱۳۷۴ش، ص ۱۳۸ ،۶۳۸ ـ۶۶۶.
۱۷. ابراهیم حسن، حسن، تاریخ سیاسی اسلام، تهران، انتشارات دنیای کتاب، چاپ هشتم، ۱۳۷۸ش، ص۲۵ ـ ۲۴۴ ،۲۶۸.
۱۸. ابراهیم حسن، همان، ص۲۶۹.
۱۹. محدث نوری، میرزا حسین، نفس الرحمان فی فضیله السلمان، تهران، انتشارات آفاق، چاپ اول، ۱۳۶۹ش، ص۵۵۱.
۲۰. ابراهیم حسن ، پیشین، ص۲۸۸.
۲۱. ر.ک: یعقوبی، پیشین، ص۳۹ـ ۴۲ . محدث نوری، پیشین،ص۶۷ .
۲۲. محدث نوری، همان، ص۳۵۸: «عمر در نامه ای به سلمان نوشت: تو با کارهایت در مدائن ـ سلمان تواضع داشت و با مردم مهربان بود و… ـ سلطنت را تضعیف کرده ای. او در جواب نوشت: تو می دانی که پیامبر(ص) نیز با مردم الفت داشت…. ر.ک: همان، ص۵۲۷. شیرازی، سید علی خان ، الدرجات الرفیعه، قم، انتشارات بصیرتی، ۱۳۷۹ش، ص۲۱۵: «سلمان برای استانداری مدائن از امیر مؤمنان اجازه گرفت».
۲۳. کسروی، احمد، در پیرامون تاریخ، تصحیح عزیز علیزاده، انتشارات فردوس، ۱۳۷۷ش، ص۱۳۴.
۲۴. ر.ک: خضری، سید احمدرضا، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، تهران، انتشارات سمت، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ص۳ـ۱۵.
۲۵. ر.ک: جعفریان، رسول، تاریخ تشیع، تهران،انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۱ش، ص ۶۸.
۲۶. ر.ک: ، مفید، محمد بن محمد، الارشاد، قم، موسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۶۰ـ۳۳۰. خضری، سید احمدرضا، پیشین، ص۳۴. جعفری، سید محمدحسین، تشیع در مسیر تاریخ، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم، ۱۳۷۳ش، ص۲۹۰ ،۳۰۲.
۲۷. لوبون، گوستاو، پیشین، ص۱۶۵ ـ ۱۶۷ ،که اشاره به اخراج مسلمین از جزیره سیسیل و… می کند. «نمونه دیگر انقراض حکومت در اندلس… که به زور شمشیر تمام این مناطق فتح شده بود، ولی اکنون فقط آثاری تخریب شده از این دوران بر جای مانده است. همان، ص۱۷۱ـ۱۷۴ «در این قرن اندلس از دست اعراب خارج شد و حکومتی که در آن جا از هشتصد سال به این طرف داشتند، با تمدن شان هر دو به تمام معنا خاتمه پیدا کرد».
منبع: نرم افزار پاسخ مرکز مطالعات حوزه.